الكهف ٣٦

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۰۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

و باور نمی‌کنم قیامت برپا گردد! و اگر به سوی پروردگارم بازگردانده شوم (و قیامتی در کار باشد)، جایگاهی بهتر از این جا خواهم یافت!»

|و گمان ندارم كه قيامت برپا شود، و اگر هم به نزد پروردگارم بازگردانده شوم، قطعا جايگاهى بهتر از اين خواهم يافت
و گمان نمى‌كنم كه رستاخيز بر پا شود، و اگر هم به سوى پروردگارم بازگردانده شوم قطعاً بهتر از اين را در بازگشت، خواهم يافت.
و نیز گمان نمی‌کنم که روز قیامتی به پا شود و اگر (به فرض هم خدا و قیامتی باشد و) من به سوی خدای خود بازگردم البته (در آن جهان نیز) از این باغ دنیا منزلی بهتر خواهم یافت.
و گمان نمی کنم که قیامت برپا شود، و اگر هم [بر فرض] به پروردگارم بازگردانده شوم، یقیناً در بازگشت، جایگاهی بهتر از این را خواهم یافت.
و نپندارم كه قيامت هم بيايد. و اگر هم مرا نزد خدا برند، جايگاهى بهتر از اين باغ خواهم يافت.
و گمان ندارم که قیامت بر پا شود، و اگر هم به سوی پروردگارم باز گردانده شوم، در آنجا جایگاهی بهتر از این خواهم یافت‌
و نپندارم كه رستاخيز برپا شود، و اگر هم به سوى خداوندم بازگردانده شوم هر آينه بهتر از اين بازگشتگاهى بيابم.
و باور ندارم که قیامت برپا شود. اگر هم (به فرض قیامتی در کار باشد و) من به سوی پروردگارم برگردانده شوم (این همه شخصیّت و مقام، و اموال و اولاد، نشانه‌ی شایستگی من است و در آنجا هم) مسلّماً سرانجام بهتری و جایگاه خوبتری از این (باغ و زندگی) خواهم یافت.
«و گمان (هم) نمی‌کنم که ساعت (قیامت) بر پا باشد و اگر (هم) سوی پروردگارم بازگردانده شوم، همانا بی‌چون جایگاهی نوین (و) بهتر (از این) خواهم یافت.»
و نپندارم ساعت را برپا شونده و اگر بازگردم بسوی پروردگار خویش هر آینه بیابم بهتر از این جایگاه را


الكهف ٣٥ آیه ٣٦ الكهف ٣٧
سوره : سوره الكهف
نزول : ١٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«السَّاعَةَ»: قیامت. «قَآئِمَةً»: پابرجا. برقرار. مفعول دوم است. «مُنقَلَباً»: عاقبت. جای بازگشت.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- غرور و دنیاپرستى مرد رفاه مند، به تردید و تشکیک در برپایى قیامت و وقوع رستاخیز منتهى شد. (و ما أظنّ الساعة قائمة)

۲- به گمان مرد ثروت مند، عاملى که مى توانست باغ ها و کشت زار او را نابود، کند قیامت بود. (ما أظنّ أن تبید هذه أبدًا . و ما أظنّ الساعة قائمة) تناسب پایان آیه قبل و شروع این آیه را مى توان این گونه بیان کرد که مرد ثروت مند، گمان نابودى اموال خود را نداشت. سخن از قطعى نبودن قیامت نیز، پاسخى از جانب او به این سؤال است که: «با قیامت چه خواهى کرد که همه چیز را درهم مى ریزد؟» او براى پاسخ به این مشکل مى گوید: «و ما أظنّ الساعة قائمة ...».

۳- غفلت از معاد و تردید در آن، معلول دل بستگى شدید به دنیا است. (أنا أکثر منک مالاً ... قال ما أظنّ أن تبید هذه أبدًا . و ما أظنّ الساعة قائمة)

۴- مال و ثروت و سطح معیشت انسان، از زمینه هاى شکل گیرى اخلاق و جهان بینى او است. (أنا أکثر منک مالاً ... و هو ظالم لنفسه قال ما أظنّ أن تبید هذه أبدًا . و ما أظنّ الساعة قائمة) از مرد ثروت مند، دو گونه برخورد در آیات نقل گردیده است: ۱- در مسائل اخلاقى، به تفاخر (أنا أکثر منک مالاً) پرداخته است. ۲- در مسائل اعتقادى درباره قیامت اظهار تردید کرده است. بیان ورود مرد ثروت مند به باغ خویش و غرور و سرمستى او از دیدن آن همه نعمت، گویاى نقش تموّل در پدیدار شدن آن عقاید و برخوردها است.

۵- میان اخلاق و عقاید انسان، نوعى همگونى و رابطه وجود دارد. (أنا أکثر منک مالاً ... و ما أظنّ الساعة قائمة) تعبیر «أنا أکثر...» نشان دهنده روحیه خودبرتربینى و استکبار است. تعبیر «و ما أظنّ الساعة...» نشان دهنده بینش و عقیده اى است که از آن روحیّه، ناشى شده است.

۶- نفى معاد، مبتنى بر تردید و استبعاد و فاقد هرگونه دلیل قطعى است. (و ما أظنّ الساعة قائمة) بیان نفى قیامت با فعل «ما أظنّ» مى تواند اشاره به این نکته باشد که انکارِ معاد، بر مبناى استبعاد است نه این که منکران به آن قطع داشته باشند.

۷- «الساعه» از نام هاى قیامت است. (و ما أظنّ الساعة قائمة)

۸- عقیده به معاد، ناسازگار با دنیاپرستى و غیرقابل پذیرش براى دنیاپرستان است. (أنا أکثر منک مالاً ... و ما أظنّ الساعة قائمة) مرد ثروت مند، در پى غرور و افتخار به مال و منال و پندار جاودانه بودن آن، به انکار قیامت پرداخت. به نظر مى رسد که ارتباط این دو قسمت، به صورت زمینه و نتیجه باشد; یعنى، آنچه که فرد را به موضع انکار قیامت کشاند، دنیاپرستى و فریفته شدن بدان بود. فعل مجهول «رُددت» (برگردانده شوم) - که حاکى از اجبار شدن است - نیز گویاى نکته یاد شده است.

۹- رفاه مند مغرور، به برخوردارى از عاقبتى نیکوتر و نعمت هایى برتر در صورت برپایى قیامت مطمئن بود. (ولئن رُددتُّ إلى ربّى لأجدنّ خیرًا منها منقلبًا)

۱۰- مرد رفاه مند مغرور، به محبوبیّت خود نزد خدا، اطمینان داشت. (ولئن رُددتُّ إلى ربّى لأجدنّ خیرًا منها منقلبًا) اضافه «ربّ» به ضمیر متکلم، نشانه آن است که گوینده، خود را به «ربّ»، بسیار نزدیک مى داند; چرا که او را «ربِّ» خود مى داند و فاصله اى بین خود و پروردگار خویش - از نظر معنوى - نمى بیند. این نکته و نیز اطمینان به آخرتى برتر، نشان مى دهد که ثروت مند مغرور خود را محبوب خدا مى دید.

۱۱- در بینش دنیاگرایان، ثروت مندى، نشانه محبوبیّت بیشتر انسان نزد خداوند است. (ولئن رُددتُّ إلى ربّى لأجدنّ خیرًا منها منقلبًا)

موضوعات مرتبط

  • اخلاق: زمینه اخلاق ۴
  • باغدار متکبر: آثار تکبر باغدار متکبر ۱; آثار دنیاطلبى باغدار متکبر ۱; اطمینان باغدار متکبر ۹، ۱۰; باغدار متکبر و تقرب ۱۰; باغدار متکبر و نعمتهاى اخروى ۹; بینش باغدار متکبر ۲، ۹ ، ۱۰; فرجام باغدار متکبر ۹; قصه باغدار متکبر ۱، ۹; نابودى باغهاى باغدار متکبر ۲
  • تقرب: نشانه هاى تقرب ۱۱
  • ثروت: نقش ثروت ۴، ۱۱
  • جهان بینى: زمینه جهان بینى ۴
  • دنیاطلبان: بینش دنیاطلبان ۱۱; دنیاطلبان و معاد ۸
  • دنیاطلبى: آثار دنیاطلبى ۳; موانع دنیاطلبى ۸
  • دین: آسیب شناسى دینى ۳
  • الساعه ۷:
  • عقیده: آثار عقیده به معاد ۸; رابطه اخلاق با عقیده ۵
  • غفلت: عوامل غفلت از معاد ۳
  • قیامت: آثار برپایى قیامت ۲; زمینه شک در قیامت ۱; عوامل شک در قیامت ۳; نامهاى قیامت ۷
  • مال: نقش مال ۴
  • معاد: بى منطقى استبعاد معاد ۶; بى منطقى تکذیب معاد ۶

منابع