الإسراء ٧٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۲۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

نزدیک بود آنها تو را (با وسوسه‌های خود) از آنچه بر تو وحی کرده‌ایم بفریبند، تا غیر آن را به ما نسبت دهی؛ و در آن صورت، تو را به دوستی خود برمیگزینند!

|و همانا نزديك بود در آنچه به تو وحى كرده‌ايم تو را متزلزل كنند كه غير آن را به ما منسوب دارى كه در آن صورت تو را به دوستى مى‌گرفتند
و چيزى نمانده بود كه تو را از آنچه به سوى تو وحى كرده‌ايم گمراه كنند تا غير از آن را بر ما ببندى و در آن صورت تو را به دوستى خود بگيرند.
و نزدیک بود که کافران تو را فریب داده و از آنچه به تو وحی کردیم (که به بتان هیچ اعتنا مکن) غافل شوی و چیز دیگر بر ما فرابندی، آن‌گاه یقینا مشرکان تو را دوست خود می‌گرفتند.
و نزدیک بود که تو را از آنچه به تو وحی کردیم، بلغزانند تا غیر آن را از روی افترا به ما نسبت دهی و در این صورت، تو را دوست خود می گرفتند.
نزديك بود تو را از آنچه بر تو وحى كرده بوديم منحرف سازند تا چيز ديگرى جز آن را به دروغ به ما نسبت كنى، آنگاه با تو دوستى كنند.
و بسا نزدیک بود که تو را از آنچه بر تو وحی می‌کنیم غافل کنند تا چیزی غیر از آن را بر ما بربندی، و آنگاه تو را دوست گیرند
و همانا نزديك بود كه تو را از آنچه به تو وحى كرديم بلغزانند و بگردانند تا بر ما جز آن را [كه وحى كرديم‌] بربافى و آنگاه تو را به دوستى گيرند.
نزدیک بود کافران (با نیرنگهای گوناگون و نیروهای زر و زور) تو را از (حکم) آنچه به تو وحی کرده‌ایم (و قرآنش نامیده‌ایم، دور و) منصرف گردانند (و فقراء را از پیش تو برانند) تا (در عمل، حکم) جز قرآن را به ما نسبت دهی، و آن گاه تو را به دوستی گیرند (و همدمی تو را بپذیرند).
چیزی نمانده بود (که) تو را ناگزیر و ناگریز از آنچه به سویت وحی کردیم با مکرشان (دچار) آزمایشی سخت کنند، تا غیر آن را بر ما افترا ببندی. و آنگاه بی‌گمان تو را به دوستی تنگاتنگ (خود) برگیرند.
و هر آینه نزدیک بود فریبت دهند از آنچه وحی فرستادیم بسوی تو تا دروغ بندی بر ما جز آن را و در آن هنگام می‌گرفتندت دوست‌


الإسراء ٧٢ آیه ٧٣ الإسراء ٧٤
سوره : سوره الإسراء
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إِن کَادُوا»: نزدیک بود که. حرف (إِنْ) مخفّف (إِنَّ) است. «لَیَفْتِنُونَکَ»: باز دارند. تو را منحرف و منصرف سازند. «مِنَ الَّذِی أَوْحَیْنآ إِلَیْکَ»: از چیزی که به تو وحی کرده‌ایم. اشاره به این است که قریشیان از پیغمبر می‌خواستند که فقراء را از خود دور کند، تا آنان در مجلس او حضور یابند (نگا: انعام / و ).


تفسیر

نکات آیه

۱- تلاش پیگیر مشرکان، براى به انعطاف کشاندن پیامبر(ص) در بخشى از مواضع رسالتى خویش (و إن کادوا لیفتنونک عن الذى أوحینا إلیک) «فتن» در اصل به معناى داخل کردن طلا در آتش به منظور به دست آوردن خالصى آن است. این واژه به معناى افتادن شخص در بلا و سختى استعمال شده است. بنابراین، معناى عبارت چنین مى شود: آنان نزدیک بود تو را به وضعیتى مبتلا کنند تا از آنچه براى ات وحى مى شود تو را باز دارند.

۲- هشدار الهى به پیامبر(ص) براى برحذر بودن از وسوسه ها و توطئه هاى مشرکان جهت لغزش آن حضرت (و إن کادوا لیفتنونک عن الذى أوحینا إلیک)

۳- روى آوردن مشرکان به ترفندهاى فریبنده براى واداشتن پیامبر(ص) به اتخاذ روشهاى غیر الهى (و إن کادوا لیفتنونک عن الذى أوحینا إلیک) برداشت فوق، مبتنى بر این احتمال است که مراد از «الذى أوحینا إلیک» روشها و دستوراتى است که پیامبر(ص) موظف بود طبق آنها عمل کند.

۴- تلاشهاى کافران براى ترغیب پیامبر(ص) به عقب نشینى و یا عدول از مواضع اصولى خویش، ناکام ماند و شکست خورد. (و إن کادوا لیفتنونک) تعبیر «نزدیک بود تو را به فتنه اندازند» حکایت مى کند که آنان، موفق به این کار نشدند و شکست خوردند.

۵- رهبران الهى باید در برابر نقشه ها و ترفندهاى دشمنان دین جهت ایجادسستى در مواضع دینى آنان، هوشیار باشند. (و إن کادوا لیفتنونک عن الذى أوحینا إلیک)

۶- پیامبر(ص)، در هیچ شرایطى مجاز نیست غیر از وحى، سخنى را به خداوند نسبت دهد. (و إن کادوا لیفتنونک عن الذى أوحینا إلیک لتفترى علینا غیره)

۷- هشدار خداوند به پیامبر(ص) به اجتناب از افترا و دروغ بستن بر او، بر اثر توطئه و ترفند دشمنان (و إن کادوا لیفتنونک عن الذى أوحینا إلیک لتفترى علینا)

۸- پیامبر(ص)، موظف به حرکت دقیق براساس وحى الهى و پرهیز از هر عملى مغایر با آن (و إن کادوا لیفتنونک عن الذى أوحینا إلیک لتفترى علینا غیره)

۹- عقب نشینى و یا عدول پیامبر(ص) از مواضع اصولى خویش (تعالیم وحى شده بر آن حضرت) نوعى افترا بر خداست. (و إن کادوا لیفتنونک عن الذى أوحینا إلیک لتفترى علینا غیره) چون مواضع و رفتار پیامبر(ص) برخاسته از تعالیم آسمانى است، هر رفتارى از جانب او به خداوند نسبت داده مى شود. بنابراین در صورت عدول آن حضرت از موضع وحیانى به غیر آن نیز وحى تلقى مى شود و این نوعى افترا بر خداست.

۱۰- امکان تأثیرپذیرى پیامبر(ص) از توطئه و ترفندهاى دشمنان (و إن کادوا لیفتنونک عن الذى أوحینا إلیک لتفترى علینا غیره)

۱۱- کافران، در صورت عقب نشینى پیامبر(ص) از مواضع اصولى خویش (تعالیم وحى شده بر آن حضرت) قطعاً با او طرح دوستى صمیمانه اى مى ریختند. (و إن کادوا لیفتنونک ... و إذًا لاَتّخذوک خلیلاً)

۱۲- کافران و دشمنان اسلام، تنها در صورت عقب نشینى مسلمانان از برخى مواضع خویش، راضى به تسالم و دوستى با آنان مى شدند. (و إن کادوا لیفتنونک عن الذى أوحینا إلیک ...و إذًا لاَتّخذوک خلیلاً)

۱۳- هیچ گاه میان کافران و مسلمانان، با حفظ مواضع اصولى تسالم کامل و دوستى حقیقى برقرار نخواهد شد. (و إن کادوا لیفتنونک عن الذى أوحینا إلیک ... و إذًا لاَتّخذوک خلیلاً)

۱۴- حفظ ارزشهاى الهى (تعالیم وحى شده بر پیامبر - صلى الله علیه و آله -) در هر شرایط و هر کجا، از همه چیز مهمتر و ارزشمندتر است. (و إن کادوا لیفتنونک عن الذى أوحینا إلیک ... و إذًا لاَتّخذوک خلیلاً)

۱۵- کافران، بدعت گذاران در دین را صمیمانه دوست دارند. (لتفترى علینا غیره و إذًا لاَتّخذوک خلیلاً)

موضوعات مرتبط

  • ارزشها: اهمیت محافظت از ارزشها ۱۴
  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۳، ۴
  • افترا: اجتناب از افترا به خدا ۶، ۷; افترا به خدا ۹
  • بدعتگذاران: دوستان بدعتگذاران ۱۵
  • خدا: انذارهاى خدا ۲، ۷
  • دشمنان: آثار توطئه دشمنان ۷، ۱۰; هوشیارى در توطئه دشمنان ۵
  • دیندارى: اهمیت دیندارى ۱۴
  • رهبران دینى: مسؤولیت رهبران دینى ۵; هوشیارى رهبران دینى ۵
  • قرآن: پیشگویى قرآن ۱۳
  • کافران: دوستان کافران ۱۵; دوستى کافران با محمد(ص) ۱۱; زمینه دوستى کافران ۱۱، ۱۲; شکست توطئه کافران ۴; کافران و بدعتگذاران ۱۵; کافران و مسلمانان ۱۳; موانع دوستى کافران ۱۳
  • محمد(ص): آثار سازشکارى محمد(ص) ۱۱; اصول گرایى محمد(ص) ۴; امکان انعطاف پذیرى محمد(ص) ۱۰; انذار محمد(ص) ۲، ۷; پیروى محمد(ص) از وحى ۸; تکلیف محمد(ص) ۶، ۸; تلاش براى انعطاف پذیریمحمد(ص) ۱; توطئه علیه محمد(ص) ۲، ۳، ۴; سازشکارى محمد(ص) ۹
  • مسلمانان: آثار اصول گرایى مسلمانان ۱۳; آثار سازشکارى مسلمانان ۱۲
  • مشرکان: اعراض از توطئه هاى مشرکان ۲; تلاش مشرکان ۱; توطئه مشرکان ۳; مشرکان و محمد(ص) ۱، ۳; مکارى مشرکان ۳

منابع