روایت:الکافی جلد ۱ ش ۲۳۲
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ التَّوْحِيدِ
علي بن ابراهيم عن ابيه عن النضر بن سويد عن هشام بن الحكم :
الکافی جلد ۱ ش ۲۳۱ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۲۳۳ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۱, ۲۵۵
هشام بن حكم از امام صادق (ع) از شرح اسماء خدا و اشتقاق و ماده آنها پرسيد:" الله" از چه مشتق است؟ امام فرمود: اى هشام،" الله" از" اله" مشتق است يعنى پرستيده شده و بايد شايان پرستشى باشد، نام جز صاحب نام است، هر كه نام بىمعنى را پرستد محققا كافر است و چيزى نپرستيده، هر كه نام و صاحب نام را با هم پرستد باز كافر است و دو چيز را پرستيده، هر كه معنا را پرستد نه نام را اين يگانهپرستى، اى هشام فهميدى؟ هشام: بيشتر بفرمائيد براى من. امام: به راستى براى خدا نود و نه نام است اگر هر كدام همان ذات معنى باشند بايد هر كدام از آنها معبودى باشد ولى خدا خود يك معنى است كه همه اين نامها بر وى دلالت كنند و همه جز او باشند. اى هشام خبز نام خوردنى است و ماء نام آشاميدنى و ثوب نام پوشيدنى و نار نام سوزاننده. اى هشام به طورى فهميدى كه بوسيله آن با دشمنان ما دفاع و مبارزه كنى و با آنها كه همراه خداى جل و عز معبود ديگرى پرستند؟ هشام: آرى. فرمود: خدايت بدان سود دهد و پابرجايت دارد. هشام گويد: به خدا از آن روز كه از جاى خود برخاستم تا امروز كسى مرا در باره يگانهپرستى محكوم نكرده است.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۱, ۱۱۷
هشام بن حكم گويد از حضرت صادق راجع باسماء خدا و اشتقاق آنها پرسيدم كه اللَّه از چه مشتق است؟ فرمود: از «الاه» و اله مألوهى (آنكه پرستشش كنند) لازم دارد و نام غير صاحب نام است، كسى كه نام را بدون صاحب نام پرستد كافر است و چيزى نپرستيده، و هر كه نام و صاحب نام را پرستد كافر است و دو چيز پرستيده و هر كه صاحب نام را پرستد نه نام را اين يگانهپرستى است، اى هشام فهميدى عرضكردم: بيشتر بفرمائيد. فرمود: خدا را نود و نه نام است؟ اگر هر نامى همان صاحب نام باشد بايد هر كدام از نامها معبودى باشند، ولى خدا خود معنائى است كه اين نامها بر او دلالت كنند و همه غير خود او باشند، اى هشام كلمه خبز (نان) نامى است براى خوردنى و كلمه ماء (آب) نامى است براى آشاميدنى و كلمه ثوب (لباس) نامى است براى پوشيدنى و كلمه نار (آتش) نامى است براى سوزنده، اى هشام طورى فهميدى كه بتوانى دفاع كنى و در مبارزه با دشمنان ما و كسانى كه همراه خدا چيز ديگرى پرستند پيروز شوى، عرض كردم آرى، فرمود: اى هشام خدايت بدان سود دهد و استوارت دارد. هشام گويد: از زمانى كه از آن مجلس برخاستم تا امروز كسى در مباحثه توحيد بر من غلبه نكرده است.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۱, ۲۸۷
على بن ابراهيم، از پدرش، از نضر بن سُويد، از هشام بن حكم، روايت كرده است كه امام جعفر صادق عليه السلام را از اسمهاى خدا و اشتقاق آن سؤال نمود. «۱» عرض كرد كه: اللَّه، از چه چيز مشتق شده است؟ حضرت فرمود كه: «اى هشام، اللَّه، مشتق است از إله، و إله، مألوه و معبودى مىخواهد (چه آن فِعال است از الاهت والوهيّت كه به معنى عبادت و عبوديت است و آن به معنى پرستيدن و پرستش است). و اسم، غير مسمى است (چه اسم همان مركب از حروف است، چون زيد كه مركب است از زا و يا و دال و مسمى، آن شحص معين و مشخصى است كه اين اسم بر او دلالت مىكند). پس هر كه اسم خدا را عبادت كند، نه معنى [را]، كافر است، و چيزى را عبادت نكرده، و هر كه اسم و معنى را هر دو عبادت كند، كافر __________________________________________________
(۱). و اشتقاق، شكافتن سخن است از سخن، كه سخنى را از سخنى ديگر بيرون آورند. (مترجم)
است و دو چيز را عبادت كرده و اين مستلزم شرك است و هر كه معنى را عبادت كند و نه اسم، اين عبادت، توحيد است و خدا را به يگانگى پرستيدن. اى هشام، آيا آنچه گفتم، فهميدى؟». هشام گفت: عرض كردم كه: به من بيشتر بفرما. فرمود: «به درستى كه خدا را نود و نه اسم است. پس اگر اسم همان مسمى باشد، هر آينه هر اسمى از آنها خدايى خواهد بود، وليكن خدا معنى است كه دلالت مىشود بر او، به واسطه اين اسمها و همه اين اسمها غير اويند. اى هشام، نان، اسم است از براى آنچه آن را مىخورند و آب، اسم است از براى آنچه آن را مىنوشند و جامه، اسم است از براى آنچه آن را مىپوشند و آتش، اسم است از براى آنچه مىسوزاند. اى هشام، آيا فهميدى چنان فهميدنى كه به آن دفع كنى و مخاصمه نمايى با دشمنان ما و آنان كه غير خداى جلّ وعزّ را با او قرار مىدهند؟» عرض كردم: بلى. حضرت فرمود كه: «اى هشام، خدا تو را نفع بخشد، و تو را ثابت و پا بر جاى دارد». هشام گفت: به خدا سوگند، بعد از آنكه از اين مجلس برخاستم، كسى در باب توحيد خدا، بر من غالب نشد.