الأنبياء ١١
ترجمه
الأنبياء ١٠ | آیه ١١ | الأنبياء ١٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«قَصَمْنَا»: در هم شکستهایم. مراد هلاک کردن و نابود ساختن است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۵ سوره انبياء
- غرض و مفاد كلى سوره مباركه انبياء
- معناى نزديك شدن حساب -قيامت -به مردم (اقترب للناس حسابهم )
- وجوهى كه درباره جمع بين غفلت (كه متضمن عدم توجه است ) و اعراض (كه مستلزم توجه است ) در جمله : ((و هم فى غفلة معرضون (( گفته شده است
- گفتارى پيرامون معناى حدوث و قدم كلام (در ذيل آيه :((و ما ياءتيهم من ذكر من ربهم محدث ...((
- تجزيه و تحليل حقيقت و واقعيت ((كلام -سخن (( و بيان اينكه قديم بودن كلام متصورنيست
- آيا كلام از جهت كلام بودن ، فعل متكم است يا صفت او يا هيچكدام ؟
- اشاره به معنايى ديگر براى كلام از جهت اينكه مكنونات ضماير را كشف مى كند
- بيان اينكه بحث درباره حدوث و قدم قرآن بى مورد بوده است
- نقل سخنان و افترائات مكذبان پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) در تكذيب و انكار آنحضرت (صلى الله عليه و آله )
- ترقى درجه به درجه افترائات كفار عليه پيامبر اسلام (ص )
- پاسخ خداوند به احتجاج مشركين بر نفى نبوت به بشر بودن پيامبر(ص )
- انحلال آيه شريفه به دو حجت حلى و نقضى
- مقصود از ((ذكر(( و ((اهل ذكر(( در (فسئلوااهل الذكر)
- بحث روايتى (حديثى از امام رضا عليه السلام درباره حادث و قديم بودن كلام خدا
- مقصود از اهل الذكر در آيه (فسئلوا اهل الذكر)اهل بيت عليهم السلام است
نکات آیه
۱- خداوند، بسیارى از شهرها و آبادى ها را به خاطر ستم مردمانشان به شدت در هم شکست و نابود کرد. (و کم قصمنا من قریة کانت ظالمة ) «قَصْم» (مصدر «قصمنا») به معناى شکستن شدید شىء است، به گونه اى که به اجزا و قطعات پراکنده تبدیل شود (لسان العرب). مقصود از آن در این آیه، نابودى و هلاکت است.
۲- ظلم و ستم، عامل انحطاط و انهدام کامل جوامع و تمدن ها است. (و کم قصمنا من قریة کانت ظالمة ) توصیف «قریة» (مردم شهرها) به «ظالمة» (ستمکار) بیانگر نقش ظلم در نابودى و انهدام است.
۳- تهدید شدن جوامع ستمگر و مشرکان، به هلاکت و نابودى از سوى خداوند (و کم قصمنا من قریة کانت ظالمة )
۴- مخالفت و مبارزه با قرآن و پیامبراسلام(ص)، مصداق آشکار ظلم و ستم است. (لقد أنزلنا إلیکم... و کم قصمنا من قریة کانت ظالمة ) خداوند، پس از بیان نزول قرآن و فراخواندن مردم به تعقل در آن و نیز طرح نابودى بسیارى از اقوام گذشته به خاطر ظلمشان، مخالفان اسلام و قرآن را به عذاب و نابودى تهدید کرد و این مى رساند که مخالفت با اسلام و قرآن، مصداق روشن ظلم و موجب نابودى است.
۵- ظلم، اسراف است و جوامع ستمگر، مصداق بارز مسرفان تاریخ اند. (و أهلکنا المسرفین ... و کم قصمنا من قریة کانت ظالمة ) خداوند در دو آیه قبل، دشمنان پیامبران را به مسرفان توصیف کرد (و أهلکنا المسرفین) و در این آیه بسیارى از اقوامى را که به خاطر دشمنى با دین الهى، نابود شده اند، به ظالمان توصیف فرمود. از ارتباط این دو آیه، مى توان فهمید که ظالمان همان مسرفان اند.
۶- افول و نابودى بسیارى از تمدن ها، معلول عملکرد مردم آن جوامع بوده است. (و کم قصمنا من قریة کانت ظالمة ) کلمه «کَمْ» در «کم قصمنا» خبریه و به معناى «کثیر» است. توصیف قریه ها و امت ها به ظالم بودن، بیانگر سبب هلاکت و نابودى آنان است.
۷- خداوند، پس از نابود کردن اقوام ستمگر، مردم دیگرى را از نو پدیدآورد و جایگزین آنان ساخت. (و أنشأنا بعدها قومًا ءاخرین ) «إنشاء» (مصدر «أنشأنا») به معناى ایجاد و پدید آوردن شىء جان دار و تربیت آن است (مفردات راغب).
۸- تغییرات و دگرگونى هاى جوامع و تمدن ها، تحت مشیت و اراده الهى است. (و کم قصمنا ... و أنشأنا بعدها قومًا ءاخرین )
موضوعات مرتبط
- اسراف: موارد اسراف ۵
- اقوام: منشأ جایگزینى اقوام ۷، ۸
- تمدنها: عوامل انقراض تمدنها ۲، ۶; منشأ انقراض تمدنها ۸
- جامعه: آسیب شناسى اجتماعى ۲
- خدا: آثار اراده خدا ۸; آثار مشیت خدا ۸; تهدیدهاى خدا ۳
- شهرها: عوامل نابودى شهرها ۱
- ظالمان :۵ تهدید ظالمان ۳; هلاکت ظالمان ۷
- ظلم: آثار ظلم ۱، ۲، ۵; موارد ظلم ۴
- عمل: آثار عمل ۶
- قرآن: دشمنى با قرآن ۴; مبارزه با قرآن ۴
- محمد(ص): دشمنى با محمد(ص) ۴; مبارزه با محمد(ص) ۴
- مسرفان :۵
- مشرکان: تهدید مشرکان ۳
- هلاکت: تهدید به هلاکت ۳