نتایج جستجو

گردانده ميشويد و نيستيد شما عاجز كنندگان در زمين و نه در آسمان و نيست براى شما غير از خدا هيچ دوستى و نه يارى كننده‌اى‌ و آنانكه كافر شدند بآيتهاى خدا و ملاقات

كه حرام كرد بر شما مردار و خون و گوشت خوك و آنچه را كه بانگ زده شود براى غير خدا به آن پس كسيكه مضطرّ شود در حاليكه نه ستمكار باشد و نه متعدى پس همانا

سالم‌ چون گفت به پدرش و قومش كه چه چيز را ميپرستيد آيا بدروغ معبودهائى را غير از خداوند اختيار ميكنيد پس چيست گمان شما بپروردگار جهانيان‌ پس نگريست نگريستنى

درس نخوانده و از كسى غير از خداوند علمى نياموخته مانند اختلاف يهود در پيغمبرى كه بشارت بآن در تورية داده شده كه آيا يوشع است يا غير آن و در شأن عزير و حدّ

برگردد به شخصى از اهل بيت تو، هر آينه ما مى‌ترسيم بر جان خودمان؛ و اگر گردد به غير ايشان، شايد اقرب و ارحم به ما باشد از ايشان. رسول خدا از اين كلام غضب شديدى

اينكه حق دعا (دعاى مستجاب ) براى خدا است و در برابر او نه غير او تمثيلى كه حال كسى را كه غير خدا را مى خواند بيان مى كند سه مطلب از تفسير آيه روشن گرديد

شرح و تفصيل جواب خداى سبحان به افتراى مشركين بهرسول خدا(ص ) كه گفتند مردى غير عرب به او مى آموزد رواياتى در ذيل آيه : ((ان الله يامر بالعدل و الاحسان .

فضيلت اهل علم بر شهيد و بر عابد و بر ساير خلق غير از انبيا و اوصيا و ترجيح مداد ايشان بر دماء شهداء و غير اين از فضائلى كه اثبات رفعت مقام ايشانرا بدرجات

«لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ» علم غيب‌ در اين كه غير از خدا كسى علم غيب مى‌داند يا نه؟ و اگر مى‌داند مقدار آن چقدر و كيفيّت آن

مرض بدى است و اين معجزه ديگرى خواهد بود براى تو در مجمع فرموده مراد از غير سوء غير برص است بقول جميع و در طب الائمه از امام باقر عليه السّلام اينمعنى را

اقامت و سكونت او را در اين خانه، گرامى دار. *** كريم: از اسماء حسنى است، در غير خدا نيز به كار مى‏رود [نمل:40]. [انفطار:6-5]. كريم فقط در اين دو آيه وصف حق

يهود كاريست كه در ميان آنها شايع بود و آن اينكه قربانى را ذبح كرده و يا از غير ذبيحه درمحلى مى‏گذاشتند، آتشى سفيد از آسمان مى‏آمد آن را مى‏گرفت يا مى‏سوزاند

ولى براى «وأب» معناى روشنى است، ايضاً مى‏گويد: علماى لغت «اَبّ» را دخيل و غير عربى گفته‏اند. (ديوان دين ص 106 - 124). نگارنده پس از تعمق و دقت، تحقيق ايشان

به معنى ذات و نفس شى‏ء آيد. و در جوامع الجامع، مجمع، كشاف، تفسير بيضاوى و غير آنها در هر دو آيه وجه خدا را ذات خدا گفته‏اند مؤيد آن لفظ «ذُوالجلال» در آيه

است كه پيامبران بعضى بر بعضی فضيلت دارند ولى اين برخلاف آن است كه بگوئيم غير از پنج نفر همه فاقد تصميم و ثبات بودند!!. وَ إِذ لَه نَجِد قُلْنَا لَم لِلْمَلاَئِکَة

جىء حيق رحم وجه ارض فرعون اخذ بدو رئى توب ا حسب ايى الى ائى قبل سبل ظنن ورى غير او لم جهنم بعد الذى عفو فحش خلد غفر التى لو کذب نذر اذ حيى وزر ذکر بنو يا

مى‌كند و هركس تكبّر نمايد، خدا او را ذليل مى‌گرداند. «1» قرآن از كسانى كه از غير خدا عزّت مى‌خواهند به شدّت انتقاد كرده و مى‌فرمايد: «أيبتغون‌ «1». بحار، ج

پيغمبر دستور جدال داده بطور بهتر عرض شد جدال بطور بهتر كدام است و غير آن كدام فرمود جدال غير طور بهتر آنستكه شخصى بر مدّعاى باطل خود دليل باطلى اقامه نمايد

از جانب حق تعالى بر آنان و بر غير ايشان. اما نسبت به آنها لطف بود، زيرا چون مكلف شدند كه يكديگر را بكشند، هر يك قصد كشتن غير خود از خويشان و دوستان نمودند،

حجّتك فأنّك ان لم تعرّفنى حجّتك ضللت عن دينى) آيا حجّتى غير از معصوم تصوّر ميشود و آيا معصومى غير از امام زمان كسى يافته يا مدّعى شده است الحمد للّه على