محمد ٣٨
ترجمه
محمد ٣٧ | آیه ٣٨ | محمد ٣٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«هَآ أَنتُمْ هؤُلآءِ»: (نگا: آلعمران / و نساء / . «عَن نَّفْسِهِ»: در حق خود. «أَمْثَالَکُمْ»: همچون شما. همسان شما. (نگا: معارج / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۳۳ - ۳۸ سوره محمد
- مقصود از اطاعت خدا و اطاعت رسول (ص ) و مفاد جمله : ((لا تبطلوا اعمالكم )) در آيه : ((ياايها الذين امنوا اطيعوا اللّه ...))
- گقتار بعضى از مفسرين در خصوص مراد از ((ابطالاعمال ))
- نهى از سازش و متاركه جنگ ، معناى جمله ((و لن يتركم اعمالكم ))
- نكوهش بخل ورزندگان از انفاق مال در راه خدا
- (رواياتى درباره : ابطالاعمال ، صلح نكردن با كفار، و استبدال قومى ديگر - و ان تتولوايستبدل قوما غيركم ...)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
ها أَنْتُمْ هؤُلاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَمِنْكُمْ مَنْ يَبْخَلُ وَ مَنْ يَبْخَلْ فَإِنَّما يَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ وَ اللَّهُ الْغَنِيُّ وَ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ ثُمَّ لا يَكُونُوا أَمْثالَكُمْ «38»
آگاه باشيد! اين شماييد كه براى انفاق در راه خدا دعوت مىشويد، پس بعضى از شما بخل مىورزند و هر كس بخل ورزد، فقط نسبت به خود بخل مىورزد و خداوند غنىّ و بىنياز است و شماييد نيازمندان و اگر روى بگردانيد، قومى غير شما را جانشين شما مىكند كه آنان مثل شما (سست ايمان و بخيل) نباشند.
نکته ها
سؤال: در دو آيه قبل فرمود: «لا يَسْئَلْكُمْ أَمْوالَكُمْ» ما از اموال شما چيزى نمىخواهيم، در حالى كه اين آيه مردم را دعوت به انفاق كرده و از آنان چيزى مىخواهد، اين چند آيه را
جلد 9 - صفحه 106
چگونه در كنار هم جمع نماييم؟
پاسخ: مراد از «لا يَسْئَلْكُمْ أَمْوالَكُمْ» آن است كه ما در قبال هدايت و ايمانتان چيزى از شما نمىخواهيم و يا براى خودمان نيازى به شما نداريم، ولى دعوت به انفاق در اين آيه، براى ايجاد عدالت اجتماعى، وحدت، نوعدوستى، برطرف كردن كدورتها، كينهها وتبعيضهايى است كه اگر برطرف نشود، تفاوت طبقاتى به صورت يك عقده و انفجار و انتقام در مىآيد و دعوت به انفاق براى حفظ نظام زندگى خود انسانها است. لذا خداوند مىفرمايد: هر كس بخل ورزد، به ضرر خودش خواهد بود و خداوند از هر جهت غنى و بىنياز است.
در تفاسير مىخوانيم كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در پاسخ كسى كه پرسيد: آن قوم ديگر كه بخل نمىورزند كيانند؟ حضرت دستى به شانه سلمان زدند و فرمودند: منظور، قوم سلمان (مردم ايران) است، سوگند به آن كس كه جانم به دست اوست، اگر ايمان به ثريّا بسته باشد، گروهى از فارسيان آن را به چنگ مىآورند. «1»
در شيوه تربيت بايد مراحلى طى شود:
الف) هشدار به مخاطب. «ها أَنْتُمْ»
ب) درخواست و دعوت. تُدْعَوْنَ ...
ج) توجيه و استدلال. «مَنْ يَبْخَلْ فَإِنَّما يَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ»
د) تكرار و قاطعيّت. «وَ اللَّهُ الْغَنِيُّ وَ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ»
ه) اتمام حجّت و تهديد. وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ ...
پیام ها
1- در تبليغ، گاهى بايد مخاطب را براى شنيدن حساس كرد. ها أَنْتُمْ ...
2- تا مىتوانيد با دست خود انفاق كنيد كه وارثان كارى نخواهند كرد. «لِتُنْفِقُوا»
3- آنچه مورد دعوت الهى است، كار خالصانه است. «لِتُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ»
4- مردم را بايد به انفاق و كمك به ديگران دعوت كرد، امّا بايد آزادشان گذاشت
«1». تفاسير مجمعالبيان، الميزان، نمونه، كبيرفخررازى، مراغى، روح المعانى و شبّر.
جلد 9 - صفحه 107
تا با فكر و انتخاب خود گامى بردارند. «فَمِنْكُمْ مَنْ يَبْخَلُ»
5- كسى كه بخل مىورزد، گمان مىكند مردم را از مال خود محروم كرده، در حالى كه خودش را از محبوبيّت و عزّت وقرب الهى محروم كرده است.
«فَإِنَّما يَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ»
6- بخل مربوط به روحيه افراد است و لازمهى آن ثروتمند بودن نيست، چه بسيارند افرادى كه سرمايه دارند و بخل ندارند. «فَمِنْكُمْ مَنْ يَبْخَلُ»
7- دعوت به انفاق، نشانهى نياز خداوند نيست. «وَ اللَّهُ الْغَنِيُّ»
8- در تبليغ، مخاطبين را مغرور نكنيم. تُدْعَوْنَ لِتُنْفِقُوا ... أَنْتُمُ الْفُقَراءُ (در كنار دعوت به انفاق، بىنيازى خدا و فقر و نيازمندى انسان را يادآور مىشود)
9- در تبليغ و دعوت، از تملّق مردم پرهيز شود و كرامت احكام الهى حفظ گردد.
تُدْعَوْنَ لِتُنْفِقُوا ... وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ
10- احكام خداوند تعطيل نمىشود، گرچه شما آن را انجام ندهيد. «إِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ»
11- همان گونه كه تاريخ گذشته درس عبرت است، آيندهنگرى نيز مىتواند سازنده باشد. «يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ»
12- ترك انفاق به قدرى خطر دارد كه ممكن است خداوند ملّت يا رژيمى را قلع و قمع كند. وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ ...
13- براى تربيت و ترغيب، گاهى بايد از اهرم تهديد استفاده كرد. «وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ»
14- زمين، هرگز از افراد صالح خالى نخواهد ماند. «يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ ثُمَّ لا يَكُونُوا أَمْثالَكُمْ» (سنّت الهى آن است كه زمين خالى از حجّت نباشد.)
15- آنچه براى خداوند مطرح است بندگان مطيع است، من و شما ندارد. «قَوْماً غَيْرَكُمْ ثُمَّ لا يَكُونُوا أَمْثالَكُمْ» (دين الهى براى بقا و استمرار خود، وابسته به هيچ گروه و قوم خاصى نيست.)
«والحمدللّه ربّ العالمين»
جلد 9 - صفحه 110
سوره فتح
اين سوره بيست و نه آيه دارد و در سال ششم هجرى بعد از ماجراى صلح حديبيّه، در مدينه نازل شده است.
عمده مطالب اين سوره در مورد بشارت فتح مكّه و مسائل مربوط به صلح حديبيّه، بيعت رضوان، كارشكنى منافقان و كسانى كه از جهاد تخلّف كردند و در پايان سيمايى از ياران پيامبراكرم صلى الله عليه و آله مىباشد.
جلد 9 - صفحه 111
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
ها أَنْتُمْ هؤُلاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَمِنْكُمْ مَنْ يَبْخَلُ وَ مَنْ يَبْخَلْ فَإِنَّما يَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ وَ اللَّهُ الْغَنِيُّ وَ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ ثُمَّ لا يَكُونُوا أَمْثالَكُمْ (38)
ها أَنْتُمْ هؤُلاءِ: آگاه باشيد اى گروه مخاطبان، شما آن كسانى هستيد كه، تُدْعَوْنَ لِتُنْفِقُوا: خوانده شدهايد براى آنكه نفقه كنيد، فِي سَبِيلِ اللَّهِ: در راه خدا، يعنى مأمور شدهايد به اينكه زكات مال بدهيد و مال خود را در راه دين خدا صرف نمائيد، فَمِنْكُمْ مَنْ يَبْخَلُ: پس بعضى از شما كسى است كه بخل
جلد 12 - صفحه 135
مىكند به زكات يا نفقه جهاد يا مطلق حقوق، وَ مَنْ يَبْخَلْ: و هر [كه] بخيلى كند به انفاق در راه خدا، فَإِنَّما يَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ: پس جز اين نيست كه بخل نمايد از نفس خود، يعنى نفع انفاق را از نفس خود منع مىكند، يعنى نفع انفاق كه مثوبت عظيمه است از خود محروم مىسازد. نزد بعضى معنى آيه آنست كه بخل بخيل از جانب نفس او باشد و نفس اماره او مانع اعطاى او مىشود، پس داعى بخل بخيل نفس او باشد نه غير آن.
در امالى- ابن بابويه رحمه اللّه روايت نموده از حضرت صادق عليه السّلام: قال عجبت لمن يبخل بالدنيا و هى مقبلة عليه او يبخل بها و هى مدبرة عنه فلا الإنفاق مع الاقبال يضره و لا الإمساك مع الادبار ينفعه «1». فرمود: عجب دارم براى كسى كه بخل كند به دنيا و حال آنكه رو كرده باشد بر او، يا بخل نمايد و حال آنكه پشت كرده باشد از او، پس نه انفاق با اقبال ضرر رساند او را و نه امساك با ادبار نفع بخشد او را.
وَ اللَّهُ الْغَنِيُ: و خدا بىنياز است از تمامى مخلوقات و از صدقات واجبه و مستحبه شما، وَ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ: و شما محتاجانيد به او از وجود و بقا و آنچه نزد اوست از غفران گناهان و اعطاى نعم عظيمه و فوايد جسيمه و درجات عاليه و مراتب غاليه، پس چرا انفاق نمىكنيد تا در مقابل آن ثواب جزيل را دريابيد، چنانچه يكى را به ده و به اضعاف مضاعف. وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا: و اگر روى برگردانيد و تكبر كنيد از آنچه مأمور شدهايد از ايمان و انفاق و ساير احكام، يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ: بدل فرمايد خدا گروه ديگر را كه غير از شما باشند، يعنى شما را معدوم كند و جماعتى ديگر را به عوض شما موجود سازد، ثُمَّ لا يَكُونُوا أَمْثالَكُمْ: پس نباشند آن جماعت مانند شما بلكه فرمانبردارتر باشند از شما در امتثال امور مذكوره.
بيان: در اين جماعت اقوالى است:
1- ملائكه.
«1» سفينة البحار ج 1 (ذيل بخل) ص 60 بنقل از امالى.
جلد 12 - صفحه 136
2- بنى كنده كه از قبايل يمن هستند.
3- انصارند.
4- ابو درداء اين آيه قرائت بعد گفت: ابشروا يا بنى فروح.
5- مراد عجم و فارس هستند، چنانچه نفس الرحمن- حاجى نورى رضوان اللّه عليه روايت نموده كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله اين آيه تلاوت (وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ ...) اصحاب عرض كردند: كيستند اينها كه اگر ما پشت كنيم بدل ما شوند و مثل ما نباشند؟ پس حضرت دست به شانه سلمان زد و فرمود: هذا و قومه و لو كان الدين عند الثريا لتناوله رجال من الفرس. يعنى سلمان و قوم او باشند، و اگر دين در ثريا باشد هر آينه برسند آن را مردانى از فارس «1».
زمخشرى در ربيع الابرار از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله روايت نموده فرمود: للّه من عباده خيرتان فخيرته من العرب قريش و من العجم فارس «2». يعنى براى خدا از بندگان او دو برگزيدهاند: از عرب، قريش؛ و از عجم، فارس باشد.
و حضرت صادق عليه السّلام فرمايد: لو نزل القران على العجم ما امنت به العرب و قد نزل على العرب فامنت به العجم «3». يعنى اگر قرآن نازل شده بود بر عجم، ايمان نمىآوردند به او عرب؛ و بتحقيق نازل شد بر عرب، پس ايمان آوردند به آن عجم.
تنبيه: اين احاديث دال است بر فضيلت عجم، لكن نه مطلقا بلكه مشروط است به ايمان و تقوى كه سلمان رضوان اللّه عليه معرّف آنست.
در كتاب اختصاص شيخ مفيد رضوان اللّه عليه: بدرستى كه سلمان محمدى رضوان الله عليه داخل شد مسجد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله را روزى، پس تعظيم نمودند او را و مقدم داشتند او را و به صدر مجلس مكان دادند به جهت تجليل حق او و تعظيم پير مردى او و اختصاص او به حضرت پيغمبر، پس داخل
«1» نفس الرحمان فى فضائل سلمان، (چ قم) ص 31- 30 (باب دوم). و نيز مجمع البيان ج 5، ص 108.
«2» همان مدرك ص 31 بنقل از ربيع الابرار زمخشرى.
«3» نفس الرحمان (چ قم) ص 30 (باب دوم فضائل العجم)
جلد 12 - صفحه 137
شد عمرو نظر نمود و گفت: كيست اين عجمى كه مصدر واقع شده ما بين عرب؟ پس حضرت بمنبر بالا رفته خطبهاى انشاء نمود:
فقال ان الناس من عهد ادم الى يومنا هذا مثل اسنان المشط لا فضل للعربى على الاعجمى و لا الاحمر على الاسود الا بالتقوى سلمان بحر لا ينزف و كنز لا ينفد سلمان منا اهل البيت سلسل يمنح الحكمة و يؤتى البرهان «1». فرمود: مردم از زمان آدم عليه السّلام تا زمان ما مانند دندانه شانه هستند (از جهت تساوى) فضيلتى نيست براى عربى بر عجمى و نه سرخ پوست بر سياه پوست مگر به تقوى، سلمان دريائى است از علم كه خشك نگردد و گنجى است از دانش كه تمام نشود، سلمان از ما اهل بيت است، سلسبيلى است كه عطا شده است حكمت و داده شده است برهان.
تتمه: در مجمع- طبرسى رحمه اللّه از حضرت باقر عليه السّلام قال ان تتولّوا يا معشر العرب يستبدل قوما غيركم، يعنى الموالى «2». فرمود: اگر اعراض نمائيد اى گروه عرب از ايمان، استبدال نمايد خدا گروهى را كه غير شما باشند يعنى محبان و مواليان اهل البيت.
از حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام مروى است كه فرمود: قد و اللّه ابدل بهم خيرا منهم الموالى «3»: بتحقيق به خدا قسم كه بدل كرد بديشان بهترين از ايشان كه موالى و شيعيان اهل بيت مىباشد.
«1» الاختصاص (جامعه مدرسين- قم) ص 341 و ظاهرا سلسل نام سلمان است.
«2» مجمع البيان، ج 5 ص 108.
«3» مجمع البيان، ج 5 ص 108.
جلد 12 - صفحه 138
ج12، ص139
سوره چهل و هشتم (فتح)
اين سوره مباركه مدنى است.
عدد آيات: بيست و نه آيه.
عدد كلمات: پانصد و شصت كلمه.
عدد حروف: دو هزار و چهار صد و سى و هشت حرف.
ثواب تلاوت: ثواب الاعمال- ابن بابويه رحمه اللّه از حضرت صادق عليه السّلام روايت نموده فرمود: حصنوا اموالكم و نسائكم و ما ملكت ايمانكم من التلف بقرائة انا فتحنا لك فتحا مبينا «1»: قلعه كنيد مال و زنان و آنچه داريد و در تصرف شماست به قرائت سوره انا فتحنا.
و بدانيد هر كه بر قرائت اين سوره مداومت نمايد، منادى ندا كند بر وجهى كه همه اهل عرصات بشنوند كه اى بنده، تو از جمله بندگان خالص منى، پس به ملائكه امر فرمايد او را به بندگان خالص و صالح ملحق سازيد و در بهشت نعيم ساكن گردانيد و او را از شراب رحيق كه به كافور مختوم باشد بچشانيد (با تذكرات سابقه).
«1» ثواب الاعمال (بيروت، 1403 ق)، ص 144.
جلد 12 - صفحه 140
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا يُؤْتِكُمْ أُجُورَكُمْ وَ لا يَسْئَلْكُمْ أَمْوالَكُمْ (36) إِنْ يَسْئَلْكُمُوها فَيُحْفِكُمْ تَبْخَلُوا وَ يُخْرِجْ أَضْغانَكُمْ (37) ها أَنْتُمْ هؤُلاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَمِنْكُمْ مَنْ يَبْخَلُ وَ مَنْ يَبْخَلْ فَإِنَّما يَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ وَ اللَّهُ الْغَنِيُّ وَ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ ثُمَّ لا يَكُونُوا أَمْثالَكُمْ (38)
ترجمه
جز اين نيست كه زندگانى دنيا بازيچه و مشغوليّاتى است و اگر ايمان آوريد و پرهيزكارى كنيد ميدهد بشما مزدهايتانرا و نميخواهد از شما مالهاتان را
اگر بخواهد از شما آنها را پس اصرار كند و بمشقّت اندازد شما را بخل خواهيد ورزيد و بيرون خواهد آورد كينههاى شما را
هان شما مردم آنانيد كه
جلد 5 صفحه 16
خوانده ميشويد تا انفاق كنيد در راه خدا پس از شما كسى است كه بخل ميورزد و هر كه بخل ورزد پس جز اين نيست كه بخل ميكند از نفع خودش و خدا بىنياز است و شما محتاجانيد و اگر رو گردانيد بجاى شما ميآورد گروهى را كه غير از شمايند پس نباشند مانند شما.
تفسير
چون در آيات سابقه ذكرى از ثمرات اخروى شده بود خداوند در مذمّت دنيا ميفرمايد نيست زندگانى دو روزه دنيا مگر بازى كودكانه و سرگرمى و مشغوليّات بىاعتبارى و اگر شما مردم ايمان بياوريد و تقوى را شعار سازيد خداوند اجر اخروى بىپايان بشما عنايت ميفرمايد و گفتهاند تمام اموال شما را طلب نميفرمايد و بنظر حقير در مقابل آن چيزى از اموال شما را طلب نميفرمايد و اگر احيانا طلب فرمايد چيز مهمّى نيست از قبيل عشر و نيم عشر و ربع عشر و امثال اينها و اگر از شما چيز مهمّى طلب كند و اصرار و سختگيرى فرمايد شما اباء و امتناع ميكنيد و كينههاى درونى شما را اين تكليف ظاهر و آشكار ميسازد اينك شما مردم دعوت ميشويد كه انفاق نمائيد براى مصارف جهاد و ساير امور لازمه در راه خدا پس بعضى از شما بخل ميكنند و امتناع مينمايند با آنكه هر كس بخل كند بخل بر خود كرده چون نفع انفاق بخود او ميرسد و او مانع از رسيدن بهره آن بخود شده يا نفس امّاره او موجب بخل شده و خدا احتياج بكسى و مالى ندارد مردم محتاج بخدايند خودشان و تمام اموالشان مال خدا است اينكه خداوند امر بانفاق ميفرمايد براى رسيدن بندگان بفوائد آن باستحقاق است و اگر از اوامر الهيّه سرپيچى كنيد و قبول ولايت مولى را ننمائيد بجاى شما خداوند قومى را بوجود ميآورد كه از فرمان او سرپيچى ننمايند و قبول ولايت موالى خودشان را بنمايند و نباشند مانند شما در تعدّى و عناد و ظلم باهل بيت اطهار و باشند از شيعيان ايشان در مجمع نقل نموده كه جمعى از اصحاب پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم از آن حضرت پرسيدند اين قوم كه خداوند ذكر فرموده كيانند سلمان در كنار حضرت نشسته بود پيغمبر (ص) دست بر روى ران او زد و فرمود بآن خداوندى كه جان من در دست قدرت او است اين مرد و قوم او ميباشند اگر ايمان بستاره ثريّا بسته باشد مردانى
جلد 5 صفحه 17
از فارس خود را بآن ميرسانند و بدست ميآورند و مستفاد از چند روايت معتبر آنستكه مراد از آنقوم بندگان آزاد شده و فرزندان ايشانند كه بهتر از عرب آنزمانند و ظاهرا مراد اسراء از عجم و اولاد آنها باشند كه در كلام حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلّم از آن بقوم سلمان تعبير شده بود و اللّه اعلم از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه كسيكه بخواهد بشناسد حال ما و حال دشمنان ما را پس بايد بخواند سوره محمد صلى اللّه عليه و آله و سلّم را چون مىبيند آنرا كه آيهاى در باره ما و آيهاى در باره آنها است و از آثار قرائت اينسوره آنستكه هرگز شك داخل در قلب خواننده نميشود و متزلزل در دينش نميگردد و مبتلا بفقر و خوف از سلطان نخواهد شد و با ايمان از دنيا ميرود و ملائكه در قبر براى او عبادت ميكنند و ثوابش باو ميرسد و در امان خدا و پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم است و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.
جلد 5 صفحه 18
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
ها أَنتُم هؤُلاءِ تُدعَونَ لِتُنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللّهِ فَمِنكُم مَن يَبخَلُ وَ مَن يَبخَل فَإِنَّما يَبخَلُ عَن نَفسِهِ وَ اللّهُ الغَنِيُّ وَ أَنتُمُ الفُقَراءُ وَ إِن تَتَوَلَّوا يَستَبدِل قَوماً غَيرَكُم ثُمَّ لا يَكُونُوا أَمثالَكُم (38)
آگاه باشيد همين مؤمنين مورد خطاب دعوت شدند به اينكه انفاق كنيد در راه خدا مثل زكاة و خمس، و در راه جهاد و در حفظ اسلام و اعلاي كلمه و ساير حقوق واجبه و مندوبه مثل صدقه و صله رحم و ساير مستحبات ماليه.
جلد 16 - صفحه 194
ها أَنتُم هؤُلاءِ تُدعَونَ که انفاق كنيد در راه دين و سبيل اللّه لِتُنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللّهِ.
فَمِنكُم مَن يَبخَلُ چه بسيار از شما که بخل ميكنند حتي حق واجب خود را ادا نميكنند که بخل بدترين صفات ذميمه است که فرمود:
(البخل شجرة في النار اغصانها متدلية فمن تمسك بغصن منها تجره الي النار)
و فرمود:
«البخيل بعيد عن اللّه و عن الجنة و عن النّاس»
، و فرمود:
«الجنة دار الاسخياء»
و غير اينها لذا ميفرمايد:
وَ مَن يَبخَل فَإِنَّما يَبخَلُ عَن نَفسِهِ خود را از مثوبات محروم كرده و بعقوبات گرفتار نموده ضرري بدستگاه الهي وارد نشده.
وَ اللّهُ الغَنِيُّ خداوند احتياج بمال شما ندارد تمام ما سوي اللّه ملك طلق او است.
وَ أَنتُمُ الفُقَراءُ سرتاسر عوالم امكان احتياج باو دارند از خود هيچ ندارند.
وَ إِن تَتَوَلَّوا اگر شما از جهاد و بذل جان و مال خود روبر گردانيد.
يَستَبدِل قَوماً غَيرَكُم شما هلاك ميشويد و خداوند عوض شما و بدل شما قومي را ميآورد که كوتاهي در امر جهاد و بذل مال نكنند.
ثم پس از استبدال لا يَكُونُوا أَمثالَكُم مثل شما نيستند که در بذل جان و مال مضايقه كنند. در بعض اخبار دارد که آن قوم عجم و اهل فارس هستند، و در بعض اخبار تفسير بموالي شده شايد نظر بشيعه باشد.
هذا آخر ما اردنا في تفسير هذه السورة و يتلوها سورة الفتح و بقية السور و الحمد للّه و صلي اللّه علي محمّد و آله و انا العبد الذليل الخاضع الفقير السيد عبد الحسين المدعو بالطيب.
جلد 16 - صفحه 195
سورة الفتح مدني- 29 آيه
بسم اللّه و الحمد للّه، و الصلاة علي رسول اللّه و علي آله آل اللّه و اللعن علي أعدائهم اعداء اللّه كلام در فضل اينکه سوره مباركه:
از إبن بابويه مسندا از عبد اللّه بن بكير از حضرت صادق (ع) فرمود:
«حصنوا اموالكم و نسائكم و ما ملكت ايمانكم من التلف بقرائة انا فتحنا فانه من کان يدمن قراءتها نادي مناد يوم القيامة حتي تسمع الخلائق: انت من عباد اللّه المخلصين الحقوة بالصالحين من عبادي و اسكنوه جنات النعيم و اسقوه من الرحيق المختوم بمزاج الكافور»
و اخبار زيادي از خواص القرآن و از صحيح بخاري نقل كردهاند لكن چون سند ندارد از نقلش خودداري شد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 38)- اگر سر پیچی کنید این رسالت را به گروه دیگری میدهد! آخرین آیه سوره محمّد صلّی اللّه علیه و اله تأکید دیگری است بر آنچه در آیات گذشته پیرامون مسائل مادی و دلبستگیهای مردم به آن و انفاق در راه خدا آمده است.
میفرماید: «آری! شما همان گروهی هستید که برای انفاق در راه خدا دعوت میشوید، بعضی از شما (این فرمان الهی را اطاعت میکنند در حالی که بعضی) بخل میورزند» (ها أَنْتُمْ هؤُلاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَمِنْکُمْ مَنْ یَبْخَلُ).
در اینجا این سؤال مطرح میشود که در آیات قبل گفته شد خداوند اموال شما را مطالبه نمیکند چگونه در این آیه دستور به انفاق در راه خدا
ج4، ص463
داده شده است؟
ولی دنباله خود آیه در حقیقت به این سؤال از دو راه پاسخ میدهد.
نخست میگوید: «و هر کسی (که در انفاق) بخل ورزد نسبت به خود بخل کرده است» (وَ مَنْ یَبْخَلْ فَإِنَّما یَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ).
چرا که نتیجه انفاقها هم در دنیا به خود شما باز میگردد، زیرا فاصلههای طبقاتی کم میشود، آرامش و امنیت در جامعه حکم فرما میگردد، محبت و صفا و صمیمیت جای کینه و عداوت را میگیرد این پاداش دنیوی شماست.
و هم در آخرت در برابر هم درهم و دیناری مواهب و نعمتهائی به شما ارزانی میدارد که هرگز به فکر بشری خطور نکرده است، بنابر این هر قدر بخل کنید به خودتان بخل کردهاید! به تعبیر دیگر مسأله انفاق در اینجا بیشتر ناظر به انفاق برای جهاد است و واضح است که هر گونه کمک به پیشرفت امر جهاد ضامن حفظ موجودیت و استقلال و شرف یک جامعه است.
پاسخ دیگر این که: «و خداوند بینیاز است و شما همه نیازمندید» (وَ اللَّهُ الْغَنِیُّ وَ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ).
او هم از انفاق شما بینیاز است، و هم از اطاعتتان، این شما هستید که در دنیا و آخرت نیاز به لطف و رحمت و پاداش او دارید.
اصولا موجودات امکانیه و ما سوی اللّه سر تا پا فقر و نیازند، و غنیّ بالذّات تنها خداست، آنها حتی در اصل وجودشان دائما وابسته به اویند، و لحظه به لحظه از منبع لا یزال فیض وجود او مدد میگیرند که اگر یک لحظه از آنها قطع فیض کند هستی همه بر باد میرود «و فرو ریزند قالبها»! آخرین جمله هشداری است به همه مسلمانان که قدر این نعمت بزرگ و موهبت عظیم را بدانید که خداوند شما را پاسدار آئین پاکش قرار داد تا حامیان دین و یاوران پیامبر او باشید «و هر گاه سرپیچی کنید، خداوند گروه دیگری را جای شما میآورد پس آنها مانند شما نخواهند بود» و سخاوتمندانه در راه خدا انفاق
ج4، ص464
میکنند (وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ ثُمَّ لا یَکُونُوا أَمْثالَکُمْ).
آری! اگر شما این رسالت عظیم را نادیده بگیرید، خداوند قوم دیگری را بر میانگیزد قومی که در ایثار و فداکاری و بذل جان و مال و انفاق فی سبیل اللّه به مراتب از شما برتر و بالاتر باشند! این تهدید بزرگی است که نظیر آن در آیه 54 سوره مائده نیز آمده است:
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! هر کس از شما از آیین خود باز گردد (به خدا زیانی نمیرساند) خداوند در آینده جمعیتی را میآورد که آنها را دوست دارد و آنها نیز خدا را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر کافران نیرومند و شکست ناپذیرند، مردانی که در راه خدا جهاد میکنند و هرگز از سرزنش کنندگان هراسی به خود راه نمیدهند» اکثر مفسران نقل کردهاند که: بعد از نزول این آیه جمعی از اصحاب رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله عرض کردند: «این گروهی که خداوند در این آیه به آنها اشاره کرده کیانند»؟! در این هنگام پیامبر دست بر پای سلمان- و طبق روایتی بر شانه سلمان- زد و فرمود: «منظور این مرد و قوم اوست، سوگند به آن کس که جانم به دست اوست، اگر ایمان به ثریا بسته باشد گروهی از مردان فارس آن را به چنگ میآورند»! حدیث دیگری از امام صادق علیه السّلام نقل شده که مکمل حدیث فوق است.
فرمود: «به خدا سوگند که خداوند به این وعده خود وفا کرده و گروهی را از غیر عرب بهتر از آنها جانشین آنها فرمود».
«پایان سوره محمّد»
ج4، ص465
سوره فتح [48]
اشاره
این سوره در «مدینه» نازل شده و دارای 29 آیه است
محتوای سوره:]
این سوره چنانکه از نامش پیداست پیام آور فتح و پیروزی است، پیروزی بر دشمنان اسلام، پیروزی چشمگیر و قاطع خواه پیروزی مربوط به فتح مکه باشد یا صلح حدیبیه یا فتح خیبر یا پیروزی بطور مطلق.
موقعی که پیامبر صلّی اللّه علیه و اله از حدیبیه به سوی مدینه میآمد مرکبش از حرکت باز ایستاد، و در همین حال چهره مبارکش غرق سرور و شادمانی بی سابقهای گشت و فرمود: هم اکنون آیات سوره فتح بر من نازل شد.
در یک بررسی میتوان گفت که این سوره از هفت بخش تشکیل یافته است.
1- سوره با مسأله بشارت فتح آغاز میشود، و آیات انجام آن نیز به همین مسأله مربوط است، و تأکید بر تحقق خواب پیامبر صلّی اللّه علیه و اله دائر به وارد شدن به مکه و انجام مناسک عمره است.
2- بخش دیگری از سوره حوادث مربوط به «صلح حدیبیه» و «نزول سکینه» و آرامش بر دلهای مؤمنان و مسأله «بیعت رضوان» را بازگو میکند.
3- در بخش دیگری از مقام پیامبر و هدف والای او سخن میگوید.
4- در قسمت دیگری، از کار شکنیهای منافقان و نمونههائی از عذرهای واهیشان در مورد عدم شرکت در میدان جهاد پرده بر میدارد.
5- در بخش دیگر قسمتی از تقاضاهای نابجای منافقان را منعکس میسازد.
ج4، ص466
6- سپس کسانی را که از شرکت در میدان جهاد معذورند معرفی میکند.
7- و بالاخره در بخشی نیز از ویژگیهای پیروان خط مکتبی پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و اله و صفات مخصوص آنها سخن میگوید.
فضیلت تلاوت سوره:]
در حدیثی از امام صادق علیه السّلام میخوانیم: «اموال و همسران و آنچه را در ملک شماست با قرائت «انّا فتحنا» از تلف حفظ کنید.
کسی که پیوسته آن را تلاوت کند روز قیامت منادی صدا میزند آن چنان که همه خلائق میشنوند: تو از بندگان مخلص منی، او را به بندگان صالحم ملحق سازید، و در باغهای پر نعمت بهشت او را وارد کنید، و از نوشابه مخصوص بهشتیان سیرابش نمائید».
ناگفته پیداست این همه فضیلت و افتخار با تلاوت خالی از اندیشه و عمل حاصل نمیشود، بلکه هدف اصلی از تلاوت، تطبیق اعمال و خلق و خوی خویش بر مفاد این آیات است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
نکات آیه
۱- دعوت الهى از مؤمنان، به انفاق، مواجه با بخلورزى برخى از آنان (هأنتم هؤلاء تدعون لتنفقوا ... فمنکم من یبخل)
۲- دعوت الهى از مؤمنان، به انفاق در مسیر جهاد * (تدعون لتنفقوا فى سبیل اللّه) با توجه به این که آیات پیشین درباره جهاد مى باشد; ممکن است مراد از «فى سبیل اللّه» نیازهاى مالى جهاد باشد.
۳- بخلورزى مردم از انفاق داوطلبانه، گواه ناخشنودى عمیق آنان از موظّف شدن به پرداخت قهرى اموال * (إن یسئلکموها فیحفکم ... و یخرج أضغنکم . هأنتم هؤلاء تدعون لتنفقوا فى سبیل اللّه فمنکم من یبخل) از ارتباط این آیه با آیه قبل، این معنا استفاده مى شود که خداوند، بخل مردم را از انفاق داوطلبانه در راه او، نمونه اى از موضع گیرى مردم در برابر پرداخت مال از روى ناگزیرى و در پى اصرار دانسته است. در این صورت واژه «تدعون» اشاره به دعوت و ارشاد خواهد بود و «یسئلکموها فیحفکم» اشاره به طلب مصرانه و قهرى.
۴- ارزش انفاق و پرداخت مال، در گرو در راه خدا بودن آن است. (تدعون لتنفقوا فى سبیل اللّه)
۵- بخلورزى انسان از انفاق هاى اندک، گواه بخلورزى عمیق تر وى از انفاق کل اموال حتى با فرمان أکید الهى (إن یسئلکموها فیحفکم تبخلوا ... تدعون لتنفقوا فى سبیل اللّه فمنکم من یبخل) برداشت بالا بنابراین نکته است که تمایز «تدعون لتنفقوا» با «إن یسئلکموها» در این باشد که در اولى، بعضى از اموال، مورد نظر و در تعبیر دوم کل اموال لحاظ شده باشد.
۶- بخل از انفاق در راه خدا، دامنگیر برخى از مؤمنان و مورد نکوهش الهى (هأنتم هؤلاء تدعون لتنفقوا فى سبیل اللّه فمنکم من یبخل) از لحن نکوهش آمیز این آیه، مطلب بالا برداشت مى شود.
۷- بخل از انفاق در راه خدا، مایه خسارت خود انسان (و من یبخل فإنّما یبخل عن نفسه)
۸- خداوند، بى نیاز مطلق و خلق، سراپا نیاز به درگاه او (و اللّه الغنىّ و أنتم الفقراء)
۹- انفاق هاى خلق در راه خدا، سودمند به حال خود ایشان و بى تأثیر در ذات بى نیاز یگانه معبود هستى (تدعون لتنفقوا فى سبیل اللّه ... و اللّه الغنىّ)
۱۰- تشریع انفاق از سوى خداوند، صرفاً در جهت منافع خود انسان ها است. (تدعون لتنفقوا ... و من یبخل فإنّما یبخل عن نفسه و اللّه الغنىّ و أنتم الفقراء)
۱۱- قوانین شریعت، در جهت رفع نیازهاى واقعى خود مردم و بى تأثیر در ذات بى نیاز خداوند (و اللّه الغنىّ و أنتم الفقراء) با توجه به این که «واللّه الغنىّ و أنتم الفقراء» در بیان غناى الهى و نیز فقر خلق مطلق است; این نکته استفاده مى شود که همه دستورات دین براى رفع نیازهاى خلق است; و نفعى براى ذات خدا ندارد.
۱۲- منافع همه طبقات جامعه، حتى ثروتمندان، در گرو انفاق و نوعى تعدیل ثروت* (تدعون لتنفقوا ... و اللّه الغنىّ و أنتم الفقراء) تعبیر «و أنتم الفقراء» ممکن است هم شامل نیاز انسان به پاداش الهى و هم شامل نوعى نیاز طبیعى و اجتماعى انسان ها باشد; یعنى، اصولاً جامعه بدون انفاق، دوام نمى یابد و تشریع انفاق از سوى خداوند، در واقع تضمینى بر ثبات و پایدارى جوامع بشرى است.
۱۳- گروه هاى ثروت اندوز و بى توجه به احتیاج نیازمندان، در معرض نابودى و جایگزین شدن گروه هاى دیگر به جاى ایشان (و إن تتولّوا یستبدل قومًا غیرکم)
۱۴- ملت هاى روى گردان از قوانین الهى، محکوم به زوال * (و إن تتولّوا یستبدل قومًا غیرکم) بنابر این که متعلق «تتولّوا»، مطلق قوانین شرع باشد و تعبیر «یستبدل» نظر به زوال و اضمحلال داشته باشد، برداشت بالا به دست مى آید.
۱۵- نقش ثروت اندوزى و عدم انفاق، در زوال جامعه و پیدایش تحولات ویرانگر اجتماعى* (تدعون لتنفقوا ... و إن تتولّوا یستبدل قومًا غیرکم) برداشت یاد شده بدان احتمال است که تعبیر «یستبدل قوماً غیرکم» اشاره به یکى از سنت هاى اجتماعى خداوند داشته باشد; زیرا امت هاى گرفتار در انحرافات اقتصادى، از درون پوسیده و یا به وسیله ملتى دیگر مقهور مى شوند.
۱۶- اراده الهى، حاکم بر تحولات تاریخى و اجتماعى بشر (و إن تتولّوا یستبدل قومًا غیرکم) استناد فعل «یستبدل» به خداوند، بیانگر مطلب بالا است.
۱۷- قدرت خداوند بر از میان بردن یک قوم و جایگزین ساختن قومى دیگر، به جاى ایشان دلیل بى نیازى مطلق او از خلق (و اللّه الغنىّ ... و إن تتولّوا یستبدل قومًا غیرکم) از این که جمله «و إن تتولّوا ...» به دنبال «واللّه الغنىّ و أنتم الفقراء» آمده است; محتواى آن «و إن تتولّوا» را دلیل و مؤید بى نیازى خداوند دانست.
۱۸- شرافت پاسدارى از دین، شایسته ملت هاى مجاهد و انفاقگر و نه بخلورزان دنیاگرا (و إن تتولّوا یستبدل قومًا غیرکم ثمّ لایکونوا أمثلکم) با توجه به این که آیات پیشین در زمینه جهاد و انفاق و نیز روى گردانان از جهاد و انفاق بود; این آیه مى تواند خطاب به جامعه مسلمین عصر پیامبر(ص) باشد که اگر آنان از جهاد و انفاق روى گردانند، خداوند شرافت پاسدارى از دین را از آنان سلب کرده و به امتى خواهد داد که این چنین نباشند.
۱۹- خالى نشدن صحنه جهان، از حاملان دین و وفاداران به قوانین الهى (و إن تتولّوا یستبدل قومًا غیرکم ثمّ لایکونوا أمثلکم) خداوند به روى گردانان از دین و انفاق، صرفاً نفرموده است که شما را از میان مى بریم; بلکه فرموده است: ملتى جز شما روى کار خواهیم آورد تا چون شما با دین و احکام الهى مقابله نکنند. از این مطلب، برداشت بالا استفاده مى شود.
۲۰- دین الهى براى بقا و استمرار خود، وابسته به هیچ گروه و قوم خاصى نیست. (و إن تتولّوا یستبدل قومًا غیرکم ثمّ لایکونوا أمثلکم) امکان جایگزینى قومى به جاى قومى دیگر، براى پاسدارى از دین، مى رساند که شرافت پاسدارى از دین، از آنِ کسانى است که به قوانین آن عمل کنند; چه آنان از عرب باشند یا عجم.
موضوعات مرتبط
- احکام: فلسفه احکام ۱۱
- اقوام: جایگزینى اقوام ۱۳، ۱۷
- انسان: تأمین منافع انسان ۱۰
- انفاق: آثار اجتماعى انفاق ۱۲; آثار اجتماعى ترک انفاق ۱۵; آثار فردى انفاق ۹; اخلاص در انفاق ۴; بخل در انفاق ۵، ۶، ۷; دعوت به انفاق ۱، ۲; فلسفه انفاق ۱۰; محدوده انفاق ۵; ملاک ارزش انفاق ۴; ناخشنودى از اجبار در انفاق ۳; هلاکت معرضان از انفاق ۱۳
- انفاقگران: فضایل انفاقگران ۱۸
- بخل: آثار بخل ۳، ۷; سرزنش بخل ۶
- بخیلان: بى لیاقتى بخیلان ۱۸; سرزنش بخیلان ۶
- تاریخ: منشأ تحولات تاریخ ۱۶
- ثروت: آثار تعدیل ثروت ۱۲
- ثروت اندوزان: هلاکت ثروت اندوزان ۱۳
- ثروت اندوزى: آثار اجتماعى ثروت اندوزى ۱۵
- جامعه: آسیب شناسى اجتماعى ۱۵; تأمین منافع جامعه ۱۲; عوامل انحطاط جامعه ۱۵
- جهاد: انفاق براى جهاد ۲; جهاد مالى ۲
- خدا: آثار قدرت خدا ۱۷; بى نیازى خدا ۸، ۹، ۱۱; حاکمیت اراده خدا ۱۶; دعوتهاى خدا ۱، ۲; دلایل بى نیازى خدا ۱۷; سرزنشهاى خدا ۶
- خود: زیان به خود ۷
- دنیاطلبان: بى لیاقتى دنیاطلبان ۱۸
- دین: ابقاى دین ۲۰; فضیلت محافظت از دین ۱۸; هلاکت معرضان از دین ۱۴
- دینداران: تداوم دینداران ۱۹
- زیان: عوامل زیان ۷
- مؤمنان: دعوت از مؤمنان ۱، ۲; مؤمنان و بخل ۱، ۶
- مجاهدان: فضایل مجاهدان ۱۸
- موجودات: نیازمندى موجودات ۸
- نیازها: عوامل تأمین نیازها ۱۱