الأعراف ١٤٥
ترجمه
الأعراف ١٤٤ | آیه ١٤٥ | الأعراف ١٤٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَلْوَاح»: جمع لَوح، آنچه بر آن چیزی نویسند. چگونگی و جنس و تعداد این الواح بر ما مجهول است. «مَوْعِظَةً وَ تَفْصِیلاً»: به عنوان اندرز و توضیح. بدل از جار و مجرور است. «سَأُرِیکُمْ»: به شما نشان خواهمداد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
ثُمَ آتَيْنَا مُوسَى الْکِتَابَ... (۵)
وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْکِتَابَ... (۱) الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ... (۱) قَالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَکَ... (۱)
تفسیر
- آيات ۱۳۸ - ۱۵۴، سوره اعراف
- اشاره به اينكه بنى اسرائيل مردمى مادى و حس گرا و تحت تاءثير مرام بت پرستىقبطيان بوده اند.
- برهانى كوتاه و لطيف در بيان مصنوع نبودن خداى تعالى
- مواعده خداوند با موسى (ع )
- معناى رؤ يت در كلام موسى (ع ): رب ارنى انظر اليك
- مراد از رؤ يت در درخواست موسى (ع ): (( ربّ ارنى انظر اليك (( و در آيات مشابه ديگر،علم ضرورى است
- حقيقت علم ضرورى كه از آن به رؤ يت تعبير مى شود
- تعبير از اينگونه معلومات به رؤ يت تعبيرى است شايع ؛ در مواردى كه تعبير (( رؤ يتخدا(( آمده است خصوصياتى ذكر شده كه مراد از رؤ يت را مى رساند.
- حاصل سخن در مراد از رؤ يت در كلام خدا
- علم ضرورى مخصوص به خداى تعالى ، حقيقتى است كه قرآن پرده از آن برداشته است .
- نفى رؤ يت خدا (( لن ترانى (( مربوط به دنيا است و معناى نفى رؤ يت نفى طاقت وقدرت بر آن است .
- مراد از تكلم خدا با موسى (ع ) و چگونگى آن
- تورات نسبت به معارف و شرايعى كه مورد نياز بشر است كتاب كاملى نيست
- مقصود از جمله : (( ساءريكم دارالفاسقين (( در آيه شريفه و وجوهى كه در معناى آنگفته شده است
- وجه تقييد تكبر و امثال آن به (( بغير الحق ((
- حبط عمل و بى اجر بودن آن ، خود يك نحو كيفر است
- اشاره به ماجراى گوساله پرستيدن بنى اسرائيل
- معناى جمله : (( و لمّا سقط فى ايديهم ...(( در آيه شريفه
- معناى جمله : (( اعجلتم امر ربّكم ((
- رفتار تند موسى (ع ) با هارون (ع ) بعد از بازگشتن به سوى بنىاسرائيل و مواجه شدن با گوساله پرستى
- رفتار حضرت موسى (ع ) با برادرش هارون منافاتى با عصمت آن حصرت ندارد!
- وجوهى كه مفسرين براى اين عمل حضرت موسى (ع ) بيان كرده اند.
- چرا با اين كه موسى (ع ) قبل از بازگشت از ميقات از گوساله پرستى بنىاسرائيل خبر داشته غضبناك نشد؟
- رواياتى در ذيل (اجعل لنا الها كما لهم آلهة )
- روايتى پيرامون نحوه سخن خداوند با موسى عليه السلام
- دو روايت در مورد تقاضاى موسى (ع ) رؤ يت خداوند را
- گفتگوها و مشاجرات علماء و اهل بحث اشاعره و معتزله درباره درخواست رؤ يت توسط موسى
- بيان ضعف روايتى كه مى گويد موسى (ع ) از زبان قومش تقاضاى رؤ يت كرد
- تجلى خدا تعالى فى حد نفسه امر ممكنى است ولى كسى و چيزى تابتحمل آن را ندارد
- دو نكته ديگر كه از روايت استفاده مى شود.
- رواياتى ديگر در مورد تقاضاى رؤ يت ، تجلى براى جبلّ، صعقه موسى ، دكّجبل و...
- يكى از (كروبين ) وسطه تجلى خدا شده است
- رواياتى درباره الواح تورات و گوساله پرستى بنىاسرائيل
- بحث روايتى (پاره اى از روايات از ائمه عليهم السلام در معناى رؤ يت قلب )
- اصطلاح (( ظلّ(( و (( ظلال (( در لسان اهل بيت عليهم السلام
- همانطور كه مقصود از رؤ يت ، ديدن به چشم نيست ، مقصود ايمان قلبى از راهاستدلال هم نيست
- چند روايت درباره حجاب بين خدا و خلق
- روايتى از امام صادق (ع ) درباره معرفت به خدا
- انحصار معرفت به خدا در فكر واستدلال ، خودجهل به خدا و شرك خفى به او است
- در علم به هر چيزى نخست علم به آفريدگار آنحاصل مى شود و محال است كه خداى تعالى شناخته نشود
- توضيح فقرات ديگرى از روايت كه معرفت با واسطه به خدا را شرك دانسته است
نکات آیه
۱- خداوند در میعادگاه مناجات، الواح نگارش یافته اى را به موسى عطا کرد. (و کتبنا له فى الألواح ... فخذها) «ال» در «الألواح» عهد ذکرى و اشاره به «ما اتیتک» در آیه قبل است.
۲- خداوند، نگارنده نوشته هاى موجود در لوحه هاى اهدا شده به موسى(ع) (و کتبنا له فى الألواح)
۳- الواح عطا شده به موسى(ع)، دربردارنده پندهایى از هر چیز پندآموز (و کتبنا له فى الألواح من کل شىء موعظة) «موعظة» مفعول براى «کتبنا» و «من کل شىء» صفت براى «موعظة» است. مراد از «کل شىء»، به مناسبت مورد، هر چیز پندآموز است. بنابراین جمله «کتبنا له ... » یعنى: از هر چیز پندآموز موعظه اى را در الواح عطا شده به موسى نگاشتیم.
۴- الواح اهدا شده به موسى(ع) (تورات) تأمین کننده همه نیازهاى هدایتى مردم عصر موسى(ع) با بیانى روشن (و کتبنا ... تفصیلا لکل شىء)
۵- نزول تورات به صورت الواحى مکتوب بود. (و کتبنا له فى الألواح)
۶- پند و موعظه، از تعالیم اساسى تورات (و کتبنا ... موعظة و تفصیلا) تقدیم «موعظة» بر «تفصیلاً» بیانگر این است که پندها و موعظه هاى تورات، نسبت به دیگر تعالیم آن، از جایگاه ویژه اى برخوردار بود.
۷- خداوند دعوت کننده موسى(ع) به جدّیت در فراگیرى لوحه هاى دریافتى و به کار بستن آن (فخذها بقوة)
۸- خداوند از موسى خواست تا قومش را به فراگیرى معارف نوشته شده بر الواح و احکام یاد شده در آن فرمان دهد. (و أمر قومک یأخذوا بأحسنها)
۹- قوم موسى(ع) موظف به فراگیرى معارف ثبت شده در الواح، به بهترین وجه، و به کار بستن احکام آن به نیکوترین صورت. (و أمر قومک یأخذوا بأحسنها) برداشت فوق بر این اساس است که ضمیر در «احسنها» به «قوة» برگردد. بر این مبنا مفعول «یأخذوا» ضمیرى است محذوف که به «الألواح» برمى گردد. یعنى: «یأخذوا الألواح باحسن القوة».
۱۰- جدیت در فراگیرى معارف الهى به بهترین وجه، و عمل به احکام دین به نیکوترین صورت، وظیفه اى بر عهده مردم (و أمر قومک یأخذوا بأحسنها)
۱۱- موسى(ع) در میان قومش از نفوذى فراوان برخوردار بود. (و أمر قومک یأخذوا) فعل «یأخذوا» چون در جواب امر واقع شده، به «إن» شرطیه مقدر مجزوم شده است. تقدیر جمله چنین است: «و أمر قومک إن تامرهم یأخذوا ... .» یعنى قومت را به فراگیرى الواح فرمان ده که اگر فرمان دادى انجام خواهند داد. این معنا که «اگر فرمان دادى انجام خواهند داد»، نشان از نفوذ فراوان موسى دارد.
۱۲- لزوم پیشتازى رهبران بر پیروانشان در به کارگیرى تعالیم خویش (فخذها بقوة و أمر قومک یأخذوا)
۱۳- تصرف سرزمین فاسقان و دیدن مناظر آن، وعده اى از جانب خداوند به امت موسى (سأوریکم دار الفسقین) در اینکه مراد از «الفسقین» چه کسانى هستند، سه احتمال وجود دارد: فرعونیان، ساکنان سرزمین قدس پیش از ورود قوم موسى به آنجا، متخلفان قوم موسى برداشت فوق ناظر به احتمال اول و دوم است.
۱۴- فراگیرى معارف و عمل به احکام الهى، شرط پیروزى قوم موسى بر فاسقان و آزادسازى سرزمین آنان (فخذها ... یأخذوا بأحسنها سأوریکم دار الفسقین) برداشت فوق بر اساس این احتمال است که «ساوریکم» جواب فعل امر «فخذها بقوة و أمر قولک یأخدوا» باشد ; یعنى: «إن تاخذها و یأخذوا سأوریکم دار الفسقین» قابل ذکر است که مجزوم نشدن «اوریکم»، على رغم اینکه جواب امر قرار گرفته، به سبب وجود «سین» است.
۱۵- خداوند قوم موسى را از مخالفت با رسالتهاى وى بر حذر داشت و متخلفان را مردمى فاسق خواند. (سأوریکم دار الفسقین) برداشت فوق بر این اساس است که مراد از «الفاسقین» متمردان خود بنى اسرائیل باشد. بر این مبنا جمله «ساوریکم»، که پس از فرمان به فراگیرى تورات و به کار بستن تعالیم آن واقع شده، اشاره به این معنا دارد که اگر گروهى این فرمان را اطاعت نکنند، فاسقند. گفتنى است در این صورت مقصود از «دار» جایگاه شوم و فرجام نامیمون آن گروه است.
۱۶- خداوند، فاسقان بنى اسرائیل را به گرفتار آمدن به فرجامى شوم تهدید کرد. (سأوریکم دار الفسقین)
روایات و احادیث
۱۷- عن ابى جعفر (ع): ... ان اللّه تبارک و تعالى قال لموسى: «و کتبنا له فى الألواح من کل شىء» فأعلمنا أنه لم یبین له الأمر کله ... .[۱] از امام باقر (ع) روایت شده است: ... خداوند تبارک و تعالى درباره موسى(ع)، فرمود: «و براى او در آن الواح، بخشى از هر چیز را نوشتیم» خدا در این آیه، ما را آگاه کرد که تمام امور را براى موسى(ع) بیان نکرده است ... .
موضوعات مرتبط
- بنى اسرائیل: پیروزى بر فاسقان بنى اسرائیل ۱۴ ; تاریخ بنى اسرائیل ۱۳ ; تهدید فاسقان بنى اسرائیل ۱۵، ۱۶ ; دعوت از بنى اسرائیل ۸ ; سرزمین فاسقان بنى اسرائیل ۱۳، ۱۴ ; شرایط پیروزى بنى اسرائیل ۱۴ ; فرجام فاسقان بنى اسرائیل ۱۶ ; مسؤولیت بنى اسرائیل ۹ ; وعده به بنى اسرائیل ۱۳
- تورات: الواح تورات ۱، ۲، ۴، ۵ ; تعالیم تورات ۳، ۶ ; تورات و مقتضیات زمان ۴ ; عمل به تورات ۷، ۹ ; فراگیرى تعالیم تورات ۷، ۸، ۹ ; مواعظ تورات ۳، ۶ ; ویژگى الواح تورات ۳ ; ویژگى تورات ۴ ; ویژگى نزول تورات ۵ ; هدایتگرى تورات ۴
- خدا: افعال خدا ۲ ; اوامر خدا ۸ ; تهدیدهاى خدا ۱۶ ; دعوت خدا ۷ ; عطایاى خدا ۱، ۲، ۳ ; نواهى خدا ۱۵ ; وعده خدا ۱۳
- دین: آثار عمل به دین ۱۴ ; اهمیت عمل به دین ۱۰ ; عمل به تعالیم دین ۱۲ ; فراگیرى تعالیم دین ۱۰، ۱۴
- رهبرى: مسؤولیت رهبرى ۱۲
- فرجام: شوم ۱۶
- مردم: مسؤولیت مردم ۱۰
- موسى(ع): قصه موسى(ع) ۱، ۷، ۸ ; مخالفت با موسى(ع) ۱۵ ; مسؤولیت موسى(ع) ۷، ۸ ; موسى(ع) در میقات ۱ ; موسى(ع) در بنى اسرائیل ۱۱ ; نفوذ کلام موسى(ع) ۱۱
منابع
- ↑ بصائر الدرجات، ص ۲۲۸، ح ۳، ب ۵ ; نورالثقلین، ج ۲، ص ۶۸، ح ۲۵۷.