الجاثية ٣٧
ترجمه
الجاثية ٣٦ | آیه ٣٧ | سوره_الأحقاف | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْکِبْرِیَآءُ»: عظمت و رفعت. شاهی و والائی (نگا: یونس / ).
تفسیر
- آيات ۲۰ - ۳۷ سوره جاثيه
- مراد از رحمت خداوند و اختصاص آن به گروه خاصى در اين آيه
- توضيح اينكه بد كاران نه در حيات و نه در ممات با مؤ منان صالح العمل برابر نيستند
- احتجاج براى اثبات معاد با استناد به حق و عدالت
- ابطال پندار كفار در يكسان دانستن مرگ نيكوكار و بدكار
- حقيقت عبادت اطاعت كردن است
- معناى ((اله )) گرفتن ((هوى ))
- مفاد جمله : ((و اضله الله على علم )) و بيان عدم منافات بين ضلالت و علم
- معناى سخن منكران معاد: ((ما هى الا حياتنا الدنيا نموت و نحيا و ما يهلكنا الا الدهر)) واشاره به چند قول در معناى اين آيه
- گفتار برخى مفسرين كه مراد آيه را نتاسخ و ثنى ها دانسته اند و نقد گفتار آنان
- معنا و تفسير آيه : ((هذا كتابنا ينطق عليكم بالحق انا كنا نستنسخ ما كنتم تعملون )) وتوضيحى درباره كتابت اعمال
- اقوال ديگر مفسرين در تفسير اين آيه
- چند روايت در ذيل آيه : ((افراءيت من اتخذ الهه هويه )) و ((و ما يهلكنا الا الدهر))
- روايات و توضيحاتى درباره كتابت و استنساخاعمال در ذيل آيه : ((هذا كتابنا ينطق عليكم بالحق ...))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَهُ الْكِبْرِياءُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «37»
و بزرگى در آسمانها و زمين مخصوص اوست و اوست خداى عزيز و حكيم.
نکته ها
در آغاز سوره كه سخن از نزول قرآن و نعمتها بود، خداوند، عزيز و حكيم معرّفى شده بود، «تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ» و در پايان نيز كه سخن از كيفر مسخرهكنندگان است، تعبير عزيز و حكيم آمده است. شايد اشاره به اين باشد كه نعمتها، كيفرها، مهرها و قهرها همه برخاسته از قدرت و حكمت الهى است.
پیام ها
1- تنها خداوند، شايستهى بزرگى و حمد و ستايش است. «فَلِلَّهِ الْحَمْدُ»
2- پروردگار آسمانها و زمين و همه هستى، همان خداى يكتاست. فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِ ... رَبِ ... رَبِ
جلد 8 - صفحه 544
3- آسمانها و زمين و همه چيز تحت تربيت الهى و رو به رشد است. رَبِّ السَّماواتِ ...
4- عزّت و قدرت خداوند همراه با حكمت و كاردانى اوست. «الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ»
«والحمدللّه ربّ العالمين»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لَهُ الْكِبْرِياءُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (37)
وَ لَهُ الْكِبْرِياءُ: و مر او راست بزرگوارى و فرمانروائى كه آثار كبريا و عظمت از او ظاهر است، فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ: در آسمانها و زمينها، وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ: و او است غالب بر همه مخلوقات، دانا در تدبير همه بندگان، يا غالب در انتقام كشيدن از كفار، و حكيم در مصالح امور بندگان.
و در احاديث قدسيه وارد شده كه: الكبرياء ردائى و العظمة ازارى فمن نازعنى فى واحد منهما القيته فى جهنّم.
حق تعالى فرمايد: سلطنت و بزرگوارى لازم ذات من، و كبريا و عظمت صفات من است، پس هر كه در يكى از اين دو با من در مقام منازعت درآيد او را در آخرين طبقه جهنم اندازم «1».
«1» به اين مضمون: كلمة اللّه، السيد حسن الشيرازى ص 233 روايت 285 و اصول كافى ج 2 باب الكبر ص 309 و بحار الانوار ج 73 باب 130 (باب الكبر) ص 192.
جلد 12 - صفحه 64
ج12، ص65
سوره چهل و شش (احقاف)
اين سوره مباركه مكى است، الّا آيه (قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ) كه نزد ابن عباس در مدينه نازل شده.
عدد آيات آن: سى و پنج به عدد كوفى، و سى و چهار به عدد غير كوفى و اختلاف در (حم) است.
عدد كلمات: ششصد و چهل و چهار كلمه.
عدد حروف: دو هزار و ششصد حرف است.
ثواب تلاوت: ثواب الاعمال- از حضرت صادق عليه السّلام: هر كه قرائت كند سوره احقاف را هر شب جمعه، نمىرسد او را ترسيدن در دنيا و مأمون فرمايد او را از فزع روز قيامت «1». (با تذكرات سابقه).
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا أَ فَلَمْ تَكُنْ آياتِي تُتْلى عَلَيْكُمْ فَاسْتَكْبَرْتُمْ وَ كُنْتُمْ قَوْماً مُجْرِمِينَ (31) وَ إِذا قِيلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ السَّاعَةُ لا رَيْبَ فِيها قُلْتُمْ ما نَدْرِي مَا السَّاعَةُ إِنْ نَظُنُّ إِلاَّ ظَنًّا وَ ما نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِينَ (32) وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (33) وَ قِيلَ الْيَوْمَ نَنْساكُمْ كَما نَسِيتُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا وَ مَأْواكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ (34) ذلِكُمْ بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آياتِ اللَّهِ هُزُواً وَ غَرَّتْكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا فَالْيَوْمَ لا يُخْرَجُونَ مِنْها وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ (35)
فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّماواتِ وَ رَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعالَمِينَ (36) وَ لَهُ الْكِبْرِياءُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (37)
ترجمه
و اما آنانكه كافر شدند خدا بآنها گويد آيا پس نبود آيتهاى من كه خوانده ميشد بر شما پس سركشى و تكبّر كرديد و بوديد گروهى گناهكاران
و چون گفته شد همانا وعده خدا حق است و قيامت نيست شكى در آن گفتيد نميدانيم چيست قيامت گمان نميكنيم مگر گمان ضعيفى و نيستيم ما يقين دارندگان
و ظاهر شد براى آنها بديهاى آنچه كردند و احاطه نمود بآنها جزاى آنچه بودند كه بآن استهزاء مينمودند
و گفته شود كه امروز واگذاريم شما را همچنانكه واگذارديد
جلد 4 صفحه 643
ملاقات امروزتان را و جاى شما آتش است و نباشد برايتان يارى كنندگانى
اين براى آنست كه شما گرفتيد آيتهاى خدا را باستهزاء و فريب داد شما را زيور زندگانى دنيا پس امروز بيرون آورده نميشوند از آن و نه بآنها دستور رسد كه عذرخواهى نمايند
پس مر خدا را است ستايش پروردگار آسمانها و پروردگار زمين پروردگار جهانيان
و براى او است بزرگى و بزرگوارى در آسمانها و زمين و او است ارجمند درستكردار.
تفسير
بيان حال كفّار مسبوق بذكر است در قيامت كه بعد از اتمام حجّت از خدا و پيغمبر صلى اللّه عليه و اله بر آنها بتلاوت آيات قرآن و ظهور اعجاز آن براى آنان باز اصرار بر كفر و معصيت داشتند در دنيا و صريحا اظهار شك و ترديد در معاد مينمودند و آنروز قبح اعمال آنها برايشان آشكار ميگردد بلكه بصور قبيحه مجسّم ميشود و جزاى كردارشان كه استهزاء بآيات الهيّه بود بر آنها احاطه مينمايد و آن عذابهاى گوناگون جهنّم است و از طرف خداوند بآنها گفته ميشود امروز ما شما را بحال شخص فراموش شده واگذار در جهنّم مينمائيم چنانچه شما هم در دنيا امروز را بحال فراموشى واگذار نموديد و تهيّه و تداركى براى آن نديديد و اعتنائى بآن نداشتيد جايگاه ابدى شما آتش جهنّم است و هيچ ناصر و معينى نداريد كه بتواند با شما مختصر كمكى كند چون شما در دنيا به پيغمبر و ائمه اطهار استهزاء مينموديد و زيور و زينت زندگانى دو روزه دنيا شما را فريب داده بود و كاملا سرگرم بجمال بىمثال او شده بوديد و ابدا بياد آخرت نبوديد پس آنان امروز بايد بدانند كه ديگر از آتش بيرون نمىآيند و تا خدا خدائى ميكند بايد بسوزند و بسازند و ديگر جاى توبه و انابه و عذرخواهى براى آنها باقى نمانده لذا در اين باب بآنها پيشنهادى نميشود و بهيچ وجه پوزش آنها پذيرفته نخواهد شد پس بايد دانست كه ستايش و پرستش لايق و سزاوار خداوندى است كه خالق و مربّى و نگهدار عالم و عالميان و منعم حقيقى ايشان است نه غير او و بزرگى و بزرگوارى و فرمانروائى زيبنده و در خور او است نه جز او چون آثار قدرت و عظمت او در تمام عالم ظاهر و هويدا است و كسى را نميرسد كه در برابر بزرگى و عظمت او تكبّر و بزرگ منشى نمايد و اگر بنمايد در جهنّم جايگير خواهد شد چنانچه در حديث قدسى بآن اشاره
جلد 4 صفحه 644
شده است و خداوند عزيز است كه هيچ كس هيچ وقت بر او غالب نشود و حكيم است كه جز بر وفق حكمت و مصلحت حكم نكند پس حمد و ثناى او واجب و تكبير و تعظيم او لازم و اطاعت و عبادت او فرض و حتم است و در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره جاثيه را قرائت نمايد ثوابش آنستكه هرگز آتش جهنّم را نمىبيند و زفير و شهيق آنرا نميشنود و با محمّد صلّى اللّه عليه و آله محشور خواهد بود فالحمد و الشكر للّه ربّ العالمين.
جلد 4 صفحه 645
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لَهُ الكِبرِياءُ فِي السَّماواتِ وَ الأَرضِ وَ هُوَ العَزِيزُ الحَكِيمُ (37)
و از براي اوست و اختصاص باو دارد كبريايي و بزرگواري در آسمانها و زمين و اوست عزيز قادر قاهر حكيم عالم بجميع حكم و مصالح و مفاسد.
وَ لَهُ الكِبرِياءُ فِي السَّماواتِ وَ الأَرضِ چنانچه در حديث قدسي است:
الكبرياء ردائي و العظمة ازاري فمن نازعني فيه فقد اخذلته بزرگي باو ميبرازد و بس تمام مخلوقات در پيشگاه او ذليل و حقير و كوچك هستند چه از عالم بالا و چه از عالم سفلي.
وَ هُوَ العَزِيزُ عزت و شوكت و عظمت و علو و قهر و غلبه اختصاص باو دارد.
الحَكِيمُ که از شئونات علم است مثل سميع و بصير و مدرك و مريد که منشأ آنها علم است چنانچه منشأ انتزاع كبريايي و عظمت و عزت و علوّ قدرت است.
جلد 16 - صفحه 132
هذا آخر ما اردنا في تفسير سورة المباركة الجاثية و يتلوه تفسير سورة الاحقاف و بقية السور بعون اللّه و توفيقه. و الحمد للّه و الصلاة علي رسوله و اللعن علي اعدائه و اعداء رسوله و اعداء آل رسوله. و انا العبد سيد عبد الحسين الطيب.
جلد 16 - صفحه 133
بسم اللّه العزيز الحكيم، و الحمد للّه العلي العظيم. و الصلاة و السلام علي نبيه الكريم و علي من هو من اللّه العليم، و اللعن علي اعدائهم اللئيم.
سورة المباركة الاحقاف مكية و هي خمسة و ثلاثون آية
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 37)- بعد از توصیف ذات پاک او به مقام «حمد» و «ربوبیت» در سومین توصیف میافزاید: «و برای اوست کبریا و عظمت و علوّ و رفعت در آسمانها و زمین» (وَ لَهُ الْکِبْرِیاءُ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ). چرا که آثار عظمتش در پهنه آسمان و سراسر زمین و تمام جهان آشکار است.
و بالاخره در چهارمین و پنجمین توصیف میگوید: «او قادر شکست ناپذیر و حکیم علی الاطلاق است» (وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ).
به این ترتیب سوره جاثیه که با توصیف خداوند به «عزیز و حکیم» آغاز شده با همین اوصاف پایان مییابد، و سراسر محتوای آن نیز گواه بر عزّت و حکمت بیپایان اوست.
«پایان سوره جاثیه»
ج4، ص421
سوره احقاف [46]
اشاره
این سوره در «مکّه» نازل شده و دارای 35 آیه است
محتوای سوره:]
این سوره اهداف زیر را تعقیب میکند:
1- بیان عظمت قرآن.
2- مبارزه قاطع بر ضد هرگونه شرک و بت پرستی.
3- توجیه مردم در مسأله معاد و دادگاه عدل پروردگار.
4- ضمنا به عنوان هشدار به مشرکان و مجرمان گوشهای از داستان قوم عاد را که ساکن سرزمین «احقاف» بودند بیان میدارد- نام سوره نیز از همین جا گرفته شده است.
5- اشاره به گسترش و عمومیت دعوت پیامبر اسلام، تا آنجا که غیر از انسانها یعنی طایفه جن را نیز شامل میشود.
6- تشویق مؤمنان و انذار کافران و ایجاد مبادی خوف و رجاء.
7- دعوت پیامبر اسلام به صبر و استقامت.
فضیلت تلاوت سوره:]
در حدیثی از امام صادق علیه السّلام میخوانیم: «هر کس سوره احقاف را هر شب، یا هر جمعه، بخواند خداوند وحشت دنیا را از او بر میدارد، و از وحشت روز قیامت نیز در امان میدارد».
بدیهی است این گونه حسنات و درجات تنها به خاطر تلاوت الفاظ نیست بلکه تلاوتی است سازنده و بیدارگر در مسیر ایمان و تقوا، و محتوای سوره احقاف به راستی چنین اثری را دارد، اگر انسان طالب حقیقت و آماده عمل باشد.
ج4، ص422
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
نکات آیه
۱ - عظمت و کبریایى در هستى، تنها از آنِ خداوند است. (و له الکبریاء فى السموت و الأرض) تقدم «له» بر «الکبریاء» مفید حصر است.
۲ - برپایى قیامت، نمودى از عظمت و کبریایى خداوند است. (أنّ وعد اللّه حقّ و أنّ الساعة لاریب فیها ... و له الکبریاء)
۳ - ربوبیت یگانه خداوند در جهان هستى، نمودى از عظمت و کبریایى او است. (ربّ السموت و ربّ الأرض ... و له الکبریاء)
۴ - جهان آفرینش، داراى آسمان هاى متعدد (السموت)
۵ - حق ستیزان در اوج اقتدار و شکوه، ناتوان از مقابله با عظمت و کبریایى خداوند (و له الکبریاء فى السموت و الأرض) یادکرد جلال و قدرت یگانه و برتر خداوند، در پى ذکر حق ستیزان کافر و ناباور به معاد، مى تواند پیامى هشداردهنده براى آنان و نویدى آرامش بخش براى پیامبر(ص) و مؤمنان باشد.
۶ - ربوبیت یگانه خداوند بر هستى، همراه با اقتدار و دانایى (ربّ العلمین . و له الکبریاء ... و هو العزیز الحکیم)
۷ - خداوند، «عزیز» (پیروزمند شکست ناپذیر) و «حکیم» (بسیار کاردان) است. (و هو العزیز الحکیم)
۸ - عزت و شکست ناپذیرى خداوند، آمیخته با حکمت و کاردانى او است. (و هو العزیز الحکیم)
۹ - ربوبیت خداوند بر هستى، متکى بر حکمت و کاردانى او (ربّ العلمین ... و هو العزیز الحکیم) از ارتباط واژه «حکیم» با «ربّ العالمین»، مطلب بالا استفاده مى شود.
موضوعات مرتبط
- آسمان: تعدد آسمان ها ۴
- آفرینش: مربى آفرینش ۶
- اسماء و صفات: حکیم ۷; عزیز ۷
- توحید: توحید ربوبى ۳
- جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۳
- حق: عجز حق ستیزان ۵
- خدا: آثار حکمت خدا ۸; آثار ربوبیت خدا ۳; اختصاصات خدا ۱; حکمت خدا ۹; ربوبیت خدا ۹; عظمت خدا ۱، ۵; علم خدا ۶; قدرت خدا ۶; کبریایى خدا ۱; نشانه هاى کبریایى خدا ۲، ۳; ویژگیهاى ربوبیت خدا ۶; ویژگیهاى عزت خدا ۸
- قیامت: آثار قیامت ۲