الملك ١٣
ترجمه
الملك ١٢ | آیه ١٣ | الملك ١٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَسِرُّوا»: لفظاً امر است و در معنی خبر.
نزول
ابن عباس گوید: این آیه درباره مشرکین نازل شده که سخنانى از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم مى شنیدند و از آن استفاده مى بردند ولى پنهانى به او ناسزا مى گفتند و دشنام میدادند و مى گفتند: باید این ناسزاها را پنهان داشت که خداى محمد آنها را نشنود سپس این آیه نازل گردید و موضوع دشنام و ناسزا گفتن آنها را جبرئیل به پیامبر خبر داد.[۱]
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۴، سوره ملك
- اشاره به غرض سوره مباركه ملك
- افاده كمال تسلط خدا بر ملك در جمله ((بيده الملك ))
- وجه اينكه فرمود: ((خلق الموت ...))
- مفاد اينكه درر تعليل آفرينش موت و حيات فرمود: ((ليبلوكم ايكم احسن عملا))
- بيان اينكه مقصود از نبوت تفاوت در خلق ارتباط واتصال اجزاء عالم و وحدت نظام جارى در آن است
- تاءكيدى بر وحدت نظام عالم و اتصال و ارتباط اجزاء آن
- اشاره به مراد از اينكه فرمود ستارگان را رجوم براى شياطين قرار داديم
- وصف جهنم و حكايت سؤ ال و جواب ملائكه موكل بر دوزخ با دوزخيان
- موارد استعمال ((سمع )) و وجه اينكه دوزخيان در جواب فرشتگان گفتند: ((لو كنا نسمعاو نعقل ..))
- جواب به شبهه اى درباره معاد، با بيان علم فراگير و احاطه مطلق خداوند براعمال و احوال موجودات
- (رواياتى در ذيل جمله :((ليبلوكم ايكم احسن عملا)) و درذيل برخى ديگر از آيات گذشته )
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ «12» وَ أَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «13» أَ لا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ «14»
همانا كسانىكه از پروردگارشان در نهان مىترسند، برايشان آمرزش و پاداشى بزرگ است. گفتارتان را پنهان كنيد يا آشكار سازيد، (تفاوتى ندارد) همانا او به آنچه در سينه هاست آگاه است. آيا كسى كه آفريد، (از حالات آفريده خود) آگاه نيست؟ در حالى كه او باريك بين و آگاه است.
نکته ها
طبق روايتى از تفسير نورالثقلين امام رضا عليه السلام فرمود: مراد از لطيف، كوچكى ونازكى نيست، بلكه مراد آن است كه علم خدا در اشيا نفوذ دارد ولى درك او از سوى ديگران ممتنع است.
جلد 10 - صفحه 153
پیام ها
1- در شيوه تربيت بايد توبيخ بدان و تشويق خوبان در كنار هم باشد تا مورد مقايسه قرار گيرد. (آيات قبل سخن از كيفر دوزخيان بود و اين آيه از بهشتيان سخن مىگويد.) «إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ»
2- خشيت از خداوند زمانى كارساز است كه دائمى باشد. «يَخْشَوْنَ» فعل مضارع و نشانه استمرار است.
3- پاك شدن از گناهان، زمينه دريافت الطاف الهى است. «لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ»
4- تقوا و خشيت واقعى آن است كه انسان در درون خود نيز از خدا پروا داشته باشد، وگرنه تقواى ظاهرى، تظاهرى بيش نيست. «يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ»
5- ريا و نفاق را كنار بگذاريم كه خدا به باطنها آگاه است. «عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»
6- پنهان بودن، در علم عميق خداوند، اثرى ندارد. او تمام نيّتها و راز دلها را مىداند. «إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» ( «عَلِيمٌ» نشانه علم عميق و گسترده است.)
7- علم خداوند به مخلوقات، به خاطر خالقيّت اوست. (كسىكه چيزى را ساخته و آفريده، از حالات آفريده خود آگاه است.) «أَ لا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ»
8- ايمان به علم خداوند، بهترين عامل بازدارنده از نفاق و نهان كارى است.
أَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ ... أَ لا يَعْلَمُ ...
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ أَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «13»
شأن نزول: مشركين به فراخى عيش مغرور شده، در باره حضرت سخنانى گفتند. چون چند مرتبه رسوا شدند، قرار دادند كه مخفيانه صحبت كنند تا پيغمبر خبردار نگردد؛ آيه نازل شد:
وَ أَسِرُّوا قَوْلَكُمْ: و پنهان سازيد گفتار خود را در باره پيغمبر، أَوِ اجْهَرُوا بِهِ:
يا آشكار كنيد به آن، يعنى نزد خداى تعالى هر دو يكسان است، إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ: بدرستى كه او داناست به آنچه در سينههاست قبل از آنكه بر زبان گذرد. پس ذاتى كه به ضماير واقف است، اگر ستر كنيد يا آشكارا، بر او پوشيده نخواهد بود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ «12» وَ أَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «13» أَ لا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ «14» هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا فِي مَناكِبِها وَ كُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَ إِلَيْهِ النُّشُورُ «15» أَ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ فَإِذا هِيَ تَمُورُ «16»
أَمْ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حاصِباً فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذِيرِ «17» وَ لَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ «18» أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ فَوْقَهُمْ صافَّاتٍ وَ يَقْبِضْنَ ما يُمْسِكُهُنَّ إِلاَّ الرَّحْمنُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ «19» أَمَّنْ هذَا الَّذِي هُوَ جُنْدٌ لَكُمْ يَنْصُرُكُمْ مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ إِنِ الْكافِرُونَ إِلاَّ فِي غُرُورٍ «20» أَمَّنْ هذَا الَّذِي يَرْزُقُكُمْ إِنْ أَمْسَكَ رِزْقَهُ بَلْ لَجُّوا فِي عُتُوٍّ وَ نُفُورٍ «21»
جلد 5 صفحه 240
ترجمه
همانا آنانكه ميترسند از پروردگارشان در حاليكه غائب از انظارند براى ايشان است آمرزش و مزدى بزرگ
و پنهان سازيد سخن خود را يا آشكار كنيد آنرا همانا او دانا است بآنچه در سينهها است
آيا نميداند آنكه آفريد خلق را و او است عالم بدقائق و رقائق و آگاه از امور
و او است آنكه قرار داد براى شما زمين را نرم و آرام پس برويد در جوانب و اطراف آن و بخوريد از روزى او و بسوى او است بازگشت
آيا ايمن شديد از كسانيكه در آسمانند كه فرو برند شما را بزمين پس آنگاه آن بحركت درآيد
يا ايمن شديد از كسانيكه در آسمانند كه بفرستند بر شما باديرا كه در آن سنگ ريزه باشد پس زود باشد كه خواهيد دانست چگونه است بيم دادن
من و بتحقيق تكذيب كردند آنانكه بودند پيش از آنها پس چگونه بود انكار من بعقوبت
آيا نظر نكردند به پرندگان بالاى سرشان گسترانندگانند بالها را و جمع ميكنند كه نگاه نميدارد آنها را مگر خداى بخشاينده همانا او بهمه چيز بينا است
آيا كيست اين آنچنان كسيكه او لشگر است براى شما كه يارى كند شما را بغير از خدا نيستند كافران مگر در فريب شيطان
آيا كيست اين آنچنان كسى است كه روزى دهد شما را اگر باز گيرد روزى خود را از شما خدا بلكه ستيزه و لجاج نمودند در سركشى و رميدن از حقّ.
تفسير
روايت شده كه مشركين مكّه در ميان خودشان سخنانى ميگفتند و خداوند پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را از آن مطّلع ميفرمود پس با خود گفتند آهسته سخن گوئيد تا خداى محمد نشنود و خداوند در اين آيات تنبيه بجهل آنها فرموده و بنابراين ظاهرا مراد آنستكه كسانيكه باطنا از خدا ميترسند و در وقتى كه مخفى از انظارند معصيت خدا را نميكنند يا عبادت خدا را مينمايند چون عمل آنها از
جلد 5 صفحه 241
ريا و سمعه و ترس از خلق دور و بخلوص نزديك است براى آنان آمرزش گناه و اجر عظيم اخروى است اگر چه گفتهاند مراد از بالغيب خداى ناديده و غائب از انظار است ولى اينجا بقرينه آيات آتيه و شأن نزول مذكور آنمعنى انسب است و لذا ميفرمايد و چه پنهان و آهسته كنيد سخن خودتان را چه آشكار و بلند خداوند از باطن قلب شما آگاه است آيا كسيكه مردم را خلق نموده و او عالم بدقائق و رقائق امور و آگاه از اسرار و افكار است سخن آهسته آنها را نميداند تا چه اندازه شما در جهالت و نادانى هستيد و بعضى لطيف را بلطف تدبير و دقت تقدير تفسير نمودهاند خداوند آنذات كثير البركاتى است كه زمين را براى مردم نرم و آرام و رام يعنى قابل قبول هر تصرّفى فرموده از كشت و زرع و حفر و بنا و غيرها و در نتيجه مردم در اطراف و جوانب آن از كوه و دشت كه بمنزله مناكب و پشتهاى مراكب و دوابّند براى سير و سياحت رفت و آمد مينمايند برخصت خداوند و از منافع و ارزاق آن بهرهمند ميشوند بترغيب او و بازگشت همه دسته جمعى بحضور اقدس الهى است و هر كس را بمقتضاى حال و اعمال پاداش و كيفر خواهد داد آنچه ذكر شد مستفاد از ظاهر آيه و بيان مفسّرين مبنى بر اصول قديمه است ولى بنابر حركت زمين كه از اصول جديده است ممكن است گفته شود خداوند تشبيه فرموده زمين را در سرعت حركت و محسوس نبودن آن بشتر راهوار هموار بطوريكه حركت آن بر راكب مشهود نشود چون ذلول بر چنين شترى اطلاق ميشود و بنابراين سير در مناكب اين قسم شتر ترشيح لطيفى است كه بر ارباب ذوق لطف آن پوشيده نيست و اينمعنى بمراتب الطف از معناى سابق است و در مقام تهديد كفّار قريش و مشركين مكّه كه روى خطاب متوجّه بآنها بود فرموده آيا ايمن شديد شما از غضب آنكس كه ايادى قدرت او كه ملائكه ميباشند در مافوق شمايند و اگر بخواهد زمين را امر ميكند مانند قارون و اموالش شما را در خود فرو برد در وقتى كه بلرزه در آيد يا ايمن شديد از آنكس كه بفرستد بر شما باد تند مشتمل بر سنگ ريزه را مانند قوم لوط پس بعد از اين خواهيد دانست دنباله انذار و تخويف و تهديد مرا آنانكه قبل از شما انبيا را تكذيب نمودند از
جلد 5 صفحه 242
قبيل قوم نوح و عاد و ثمود چگونه بود بد آمدن من از اعمالشان و مجازاتم آنها را اگر قدرت خداوند در عالم نافذ نباشد پرندگانرا كه مردم ميبينند در هوا طيران ميكنند و بالهاشانرا ميگشايند و ميبندند چه چيز آنها را نگهميدارد كه نمىافتند بزمين با آنكه جسم ثقيلند و طبعا ميل بمركز زمين دارند جز عنايت خداى بخشنده مهربان كه بآنها قوّه و قدرت و وسائل پريدن و نگهدارى خودشان را داده و ميبيند آنها را و مراقب احوالشان است و ميداند چگونه خلق كند آنها را آيا كيست اين بت آنچنان جسم بىشعورى كه او لشگر و نيروى شما است بگمان خودتان كه يارى كند شما را غير از خدا واضح است كه نميتواند كمك كند چه رسد كه در مقابل لشگر الهى قيام نمايد و مانع از نفوذ اراده او شود اينها فقط فريب شيطان را خوردهاند كه چنين عقائد ناروائى نسبت به بتها دارند آيا كيست اين بت آنچنان كسى است كه روزى دهد شما را اگر خدا قطع كند روزى شما را بقطع باران و غيره خودشان هم ميدانند كه بتها چنين هنرى ندارند ولى لجاج و عناد و ستيزگى موجب شده كه باقى ماندند در سركشى و طغيان و رميدن و تنفّر نمودن از ذكر حق و قبول حقيقت.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ أَسِرُّوا قَولَكُم أَوِ اجهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «13»
و پنهان كنيد قول و گفتار خود را يا جهر و آشكارا كنيد به گفتار خود محققا خداي متعال عالم است بآنچه در سينهها است.
اينکه كفار مخصوصا منافقين در سرّ سرّ با يكديگر كلماتي داشتند بر ضرر اسلام و معاندت با پيغمبر (ص) بخيال خود که بر پيغمبر و خدا مستور است ميفرمايد:
وَ أَسِرُّوا قَولَكُم که پنهان كنيد كلمات زشتي که مسلمين نفهمند و با يكديگر نجوي كنيد.
أَوِ اجهَرُوا بِهِ يا جهرا و آشكارا و علنا بگوئيد بر خداوند عالم چيزي مستور
جلد 17 - صفحه 102
و مخفي نيست عالم بما في الضمير بندگان است نفاق منافق را ميداند كفر كافر را خبر دارد ايمان مؤمن را دانا است آنهم علم ذاتي در ازل ميدانست آنچه در ابد واقع ميشود.
و در ابد ميداند آنچه در ازل واقع شده آنهم عين ذات است غير محدود نه اول دارد و نه آخر.
إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 13)- سپس برای تأکید میافزاید: «گفتار خود را پنهان کنید یا آشکار (تفاوتی نمیکند) او به آنچه در سینههاست آگاه است» (و اسروا قولکم او اجهروا به انه علیم بذات الصدور).
بعضی از مفسران شأن نزولی برای این آیه از «ابن عباس» نقل کردهاند که جمعی از کفار یا منافقان پشت سر پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله سخنان ناروائی میگفتند و جبرئیل به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله خبر میداد، بعضی از آنها به یکدیگر گفتند: «سخنان خود را پنهانی بگوئید تا خدای محمّد نشنود»!
ج5، ص236
آیه فوق نازل شد و گفت: چه آشکار بگوئید و چه پنهان، خدا از آن آگاه است.
نکات آیه
۱ - خداوند، به تمامى گفته هاى پنهانى و آشکار آدمیان آگاهى کامل دارد. (و أسرّوا قولکم أو اجهروا به إنّه علیم) توصیف خداوند با صیغه مبالغه «علیم»، مى تواند بیانگر کثرت و کمال علم او باشد.
۲ - هیچ چیز، از نظر خداوند پنهان نبوده و علم او به همه پدیده هاى نهان و آشکار جهان یکسان است. (و أسرّوا قولکم أو اجهروا به إنّه علیم) «أو» در این آیه، براى تساوى است; یعنى، پدیده هاى جهان - چه در نهان باشند و چه آشکارا - براى خداوند مساوى است و همه به طور یکسان در قلمرو علم او قرار دارند.
۳ - آگاهى خداوند از تمامى توطئه هاى نهان و آشکار کافران (و أسرّوا قولکم أو اجهروا به إنّه علیم)
۴ - خداوند، به نیت ها، راز دل ها و ضمیر آدمیان، آگاهى کامل دارد. (إنّه علیم بذات الصدور)
۵ - آگاهى کامل خداوند به راز دل ها و ضمیر آدمیان، دلیل احاطه کامل او بر تمامى گفته ها و توطئه هاى نهان و آشکار کافران است. (و أسرّوا قولکم أو اجهروا به إنّه علیم بذات الصدور) برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که جمله «إنّه علیم...»، در مقام تعلیل براى عبارت «و أسرّوا قولکم أو اجهروا» است.
موضوعات مرتبط
- انسان: رازهاى انسان ۱، ۴، ۵
- خدا: علم خدا به رازها ۱، ۵; علم خدا به سخنان ۵; علم خدابه نیات ۴; علم غیب خدا ۱، ۲، ۳، ۴، ۵; وسعت علم خدا ۱، ۲، ۴
- کافران: توطئه هاى کافران ۳، ۵
منابع
- ↑ تفسیر کشف الاسرار.