الروم ٧

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۶:۲۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن جزییات آیه)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
يَعْلَمُونَ‌ ظَاهِراً مِنَ‌ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ هُمْ‌ عَنِ‌ الْآخِرَةِ هُمْ‌ غَافِلُونَ‌

ترجمه

آنها فقط ظاهری از زندگی دنیا را می‌دانند، و از آخرت (و پایان کار) غافلند!

از زندگى دنيا ظاهرى را مى‌شناسند و آنها از آخرت بى‌خبرند
از زندگى دنيا، ظاهرى را مى‌شناسند، و حال آنكه از آخرت غافلند.
(اکثر) آنان به امور ظاهری از زندگی دنیا آگاهند و از عالم آخرت (و وعده ثواب و عقاب حق) به کلی بی‌خبرند.
[تنها] ظاهری [محسوس] از زندگی دنیا را می شناسند و آنان از آخرت [که سرای ابدی و دارای نعمت های جاودانی و حیات سرمدی است] بی خبرند.
آنان به ظاهر زندگى دنيا آگاهند و از آخرت بى‌خبرند.
فقط ظاهری از زندگانی دنیا را می‌دانند و ایشان از آخرت غافلند
آنان ظاهرى- آنچه به ديد چشم مى‌آيد از آرايش و نمايش- از زندگانى دنيا مى‌دانند و از زندگانى پسين بى‌خبرند.
(این اکثریّت کوتاه‌بین) تنها ظاهر و نمادی از زندگی دنیا را می‌دانند، و ایشان از آخرت کاملاً بی‌خبرند.
از زندگی دنیا (تنها) ظاهری (ناچیز) را می‌دانند، حال آنکه ایشان از آخرت، (هم)اینان غافلانند.
می‌دانند روئی (ظاهری) را از زندگانی دنیا و ایشانند از آخرت ناآگهان‌

They know an outer aspect of the worldly life, but they are heedless of the Hereafter.
ترتیل:
ترجمه:
الروم ٦ آیه ٧ الروم ٨
سوره : سوره الروم
نزول : ٦ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«ظَاهِراً مِّنَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا»: مراد این است که شناخت آنان درباره جهان سطحی و اندک است و برداشت ایشان از زندگی، مجموعه‌ای از خور و خواب و سرگرمیها و لذّات زودگذر است، و نمی‌دانند که دنیا پل آخرت، و مرحله مقدّماتی برای زندگی جاویدان و گسترده و نامحدود آن جهانی است.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


يَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ «7»

(مردم) فقط ظاهرى از زندگى دنيا را مى‌شناسند، و آنان از آخرت غافلند.

پیام ها

1- كوته‌بينى، سطحى‌نگرى و توجّه نكردن به ماوراى مادّيات، نوعى جهل است.

لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ يَعْلَمُونَ ظاهِراً ...

2- انسان بايد ژرف‌نگر و عميق باشد، نه ظاهربين و غافل. يَعْلَمُونَ ظاهِراً ... وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ‌

3- دنيا بد نيست، غفلت از آخرت بد است. «عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ»

جلد 7 - صفحه 181

4- علم به ظواهرِ دنياى مادّى بدون توجّه به آخرت، مورد انتقاد است. يَعْلَمُونَ ظاهِراً ... عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ‌

5- دنيا ظاهر و باطنى دارد و آخرت، باطن دنياست. «ظاهِراً- عَنِ الْآخِرَةِ»

6- توجّه به ظواهر دنيا، سبب غفلت از آخرت است. يَعْلَمُونَ ظاهِراً ... هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ‌

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



يَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ «7»

يَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا: مى‌دانند چيزى كه آشكارا و مشاهد آنهاست از زندگانى دنيا مانند مال و منال و جاه و جلال آن، وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ: و ايشان از آخرت كه غايت مقصود است، هُمْ غافِلُونَ‌: ايشان غافلانند بى‌خبران و بدين جهت دائما در تعمير دنيا و تخريب آخرتند.

از حسن نقل است به خدا قسم كه حذاقت ايشان در امور دنيا بر وجهى بود كه درهم را بر ناخن خود متقلب مى‌ساختند و از وزن آن خبر مى‌دادند بر آن نحوى كه هست، و مى‌دانند كه خالص است يا مشوب، لكن نماز را كه ستون دين است اصلا نمى‌دانند و از آن خبر ندارند. «1» تنبيه: آيه شريفه در مقام ملامت و مذمت كسانى است كه در امور مادّى نهايت جديّت را منظور داشته و آن را در مرتبه علم و عمل به سر حد كمال رسانند، اما غافل از آنكه «از پس امروز بود فردائى» و ابدا در رشته معارف و علوم دينى تعقلى نكنند و قدمى برندارند تا بدانند كه سرمايه سعادت آدمى و تنظيم معاش انسانى و مايه‌


«1» منهج الصادقين، ج 7، ص 186. (چ سوم اسلاميه 1346 ش)

جلد 10 - صفحه 272

حيات جاودانى منوط و مربوط است به علم روحانى، و تمدن بدون تديّن استوار و برقرار نخواهد بود.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

الم «1» غُلِبَتِ الرُّومُ «2» فِي أَدْنَى الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ «3» فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ وَ يَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ «4»

بِنَصْرِ اللَّهِ يَنْصُرُ مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ «5» وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ «6» يَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ «7»

ترجمه‌

مغلوب شد روم‌

در نزديكترين زمين و آنان بعد از مغلوب شد نشان غالب خواهند شد

در بعد از چند سالى مر خدا را بوده و هست فرمان پيش از آن و بعد از اين و در چنين روز شاد ميشوند گروندگان‌

بيارى خدا يارى ميكند آنرا كه خواهد و او است تواناى مهربان‌

وعده داده است خدا خلاف نميكند خدا وعده‌اش را ولى بيشتر مردم نميدانند

ميدانند ظاهرى را از زندگانى دنيا و آنها از آخرت بيخبرانند.

تفسير

خداوند متعال در اين سوره مباركه بعد از الم كه بيان آن مكرّر شده است اخبار فرموده از شكست روم از ايران در نزديكترين اراضى روميان بعربستان كه شامات و حوالى آنست بحسب بعضى از روايات و آنكه روميان بعد از مغلوبيتشان غلبه ميكنند بر ايرانيان در آتيه نزديكى كه بده سال نميرسد چون بضع ظاهرا پاره‌اى از عدد است كه از آن در فارسى به اند تعبير ميشود و اينمدت ظرف است براى حدوث و تحقّق غلبه نه براى بقاء و دوام آن چون در اينصورت فعل متعدّى بالى ميشود نه فى و از براى خدا است امر و حكم و فرمان و تقدير و اختيار و بوده و خواهد بود قبل از مغلوبيت روم و


جلد 4 صفحه 244

بعد از غلبه آن و در ميان آن دو و قبل از امر نمودن بامرى و بعد از آن در تقديم و تأخير و ساير امور چنانچه از بعضى روايات ائمه اطهار استفاده ميشود و در روز بروز غلبه دوم خوشحال ميشوند اهل ايمان بنصرت و ظفر الهى كه آنرا بهر كس بخواهد عنايت ميفرمايد و او است تواناى انتقام كشنده از دشمنان و مهربان نصرت دهنده بدوستان و اجمال اين واقعه بشهادت تاريخ و روايات مفسّرين آنستكه در اوائل ظهور اسلام كه پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و اله در مكّه مشرّفه بود خسرو پرويز شاهنشاه ايران عازم تسخير روم شد و بدوا لشگريانش شامات را تصرف نمودند و بعدا بر تمام مملكت روم مسلّط شدند و مدت هفت سال در آن بلاد حكومت داشتند و خراج آنرا براى شاهنشاه ميفرستادند و چون اين وقايع بتوسط كاروان قريش در مكه معظّمه منتشر شد مشركين آن ديار اين خبر را بفال نيك گرفتند و گفتند ما بر مسلمانان غلبه خواهيم نمود چون آنها خود را اهل كتاب ميدانند و ما اهل كتاب نيستيم چنانچه ايرانيان كه اهل كتاب نيستند بر روميان كه عيسويان و اهل كتابند غالب شدند و پيغمبر صلى اللّه عليه و اله ملول شد و خداوند اين آيات را براى دلخوشى آنحضرت نازل فرمود و ابو بكر آنرا براى كفار تلاوت نمود و با ابىّ ابن خلف كه يكى از آنها بود و تكذيب كرد شرط بندى نمود كه تا سه سال اگر صدق اينمقال ظاهر نشود ده شتر باو بدهد و الا از او بگيرد و هنوز شرط بندى حرام نشده بود و چون خدمت پيغمبر صلى اللّه عليه و اله رسيد و قضيّه را عرضه داشت حضرت فرمود خطا كردى بضع تا نه سال صادق است برو بر مدت و مال بيفزا و او آمد مدت را نه سال و مال را صد شتر كرد و اين بود تا خسرو پرويز بمأمورين خود در بلاد روم بدبين شد و خواست آنها را سياست نمايد و آنها با هر قل قيصر روم همدست شدند و بايران حمله كردند و خسرو فرار كرد و قسمت مهمّى از مملكت او بتصرف روميان در آمد و آنها پيران آتش پرست را در ازاى خون كشيشان بيت المقدس كه ايرانيان كشته بودند كشتند و خبر فتح روميان در روز جنگ بدر بمسلمانان رسيد و ايشان از دو جهت خوشحال شدند يكى ظهور صدق آيات الهى و ديگر غلبه آنها بر كفار مكه بنصرت الهى و كمك ملائكه كه شرح آن مفصّلا ذكر شده است وعده داده اين فتح را وعده دادنى خدا تخلّف نمى‌نمايد


جلد 4 صفحه 245

او از وعده خود ولى بيشتر مردم از قبيل ابى بن خلف ميباشند كه اعتقاد و اعتماد بوعده حق ندارند براى جهل و نادانى خودشان ميدانند و مى‌بينند ظاهر و صورتى از زندگانى دنيا و زخارف آن را و آنها از معنى و باطن آن كه آخرت است در غفلتند و بفكر آن نيستند لذا هر چه ميكنند براى تحصيل دنيا است و در تشخيص منافع و مضارّ آن با عقل و هوش و ذكاوت و فراست و جدّى و فعّالند و در امور اخروى جاهل و نادان و كودن و نفهم و سست عنصر و سهل انگارند و تكرار كلمه هم براى تأكيد نسبت و تثبيت غفلت است و اين آيات يكى از معجزات ثابته و اخبار غيبيّه قرآن است كه صدق آن ظاهر شده و دلالت بر نبوّت آورنده آن دارد و اينكه در بعضى از روايات غلبه دوم با فتح ايران بدست مسلمانان و در بعضى غلبه اول با دولت اموى و دوم با دولت عباسى تطبيق شده بعنوان تأويل است كه با حفظ معناى ظاهر منافات ندارد و فيض ره تأويل اول را حمل بر قرائت سيغلبون بصيغه مجهول و تطبيق اخير را حمل بر قرائت غلبت بصيغه معلوم فرموده و بنظر حقير ين معانى از جمله اللّه الامر من قبل و من بعد استفاده شده كه ائمه اطهار بآن اشاره فرموده‌اند و اللّه و اوليائه اعلم.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


يَعلَمُون‌َ ظاهِراً مِن‌َ الحَياةِ الدُّنيا وَ هُم‌ عَن‌ِ الآخِرَةِ هُم‌ غافِلُون‌َ «7»

ميدانند ظاهر ‌از‌ زندگاني‌ دنيا ‌را‌ و ‌آنها‌ ‌از‌ آخرت‌ ‌آنها‌ غافل‌ هستند.

‌در‌ امور دنيوي‌ كمال‌ مهارت‌ ‌را‌ دارند و روزبروز صنايع‌ ‌آنها‌ رو بازدياد ‌است‌ بالاخص‌ ‌در‌ عصر حاضر، مشاهده‌ كنيد، وسائل‌ زندگاني‌ ‌را‌ بكجا رسانيده‌اند، عمارات‌ و بناها ‌به‌ چه‌ استحكام‌ و طرز ساختمان‌ها ‌با‌ چندين‌ طبقه‌ زمستانه‌، تابستانه‌. وسائل‌ مسافرتها، ماشين‌، ريل‌، هواپيما، مترو، وسائل‌ برق‌ ‌براي‌ سرد كردن‌، گرم‌ كردن‌ و روشن‌ كردن‌ ‌با‌ قوه برق‌، چه‌ تشكيلاتي‌، وسائل‌ تلفن‌، تلگراف‌، تلويزيون‌، وسائل‌ فرش‌، مبل‌، وسائل‌ خوراك‌، طرز لباس‌ و ساير لذائذ دنيوي‌ و تمايلات‌ نفساني‌ ‌به‌ چه‌ پايه‌ رسيده‌ و روزبروز ‌در‌ تزائد ‌است‌، لكن‌ ‌هر‌ چه‌ ‌اينکه‌ وسائل‌ بيشتر فراهم‌ شود، گرفتاريها و شدائد و سر بگريبانيها زيادتر مي‌گردد لذا ميفرمايد:

يَعلَمُون‌َ ظاهِراً مِن‌َ الحَياةِ الدُّنيا.

و اما ‌در‌ امر آخرت‌ و دار باقيه‌ بكلي‌ غافل‌، نه‌ ‌در‌ مقام‌ تحصيل‌ عقائد هستند و نه‌ ‌در‌ تزكيه‌ اخلاق‌ و نه‌ بفكر حلال‌ و حرام‌ و ترك‌ واجبات‌ ‌از‌ صلوة و صوم‌ و زكاة و خمس‌ و فعل‌ محرمات‌، ساز و آواز، بي‌ حجابي‌، بي‌ عفتي‌، بي‌ غيرتي‌، بي‌ همه‌ چيزي‌ ‌باشد‌ ‌تا‌ نتيجه‌ ‌آن‌ ‌را‌ درك‌ كنند.

وَ هُم‌ عَن‌ِ الآخِرَةِ هُم‌ غافِلُون‌َ

«‌النّاس‌ نيام‌ فاذا ماتوا انتبهوا».

برگزیده تفسیر نمونه


]

اشاره

(آیه 7)- سپس می‌افزاید: این مردم کوتاه بین «تنها ظاهری از زندگی دنیا را می‌بینند و از آخرت و پایان کارها بی‌خبرند»! (یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ).

انسان «ظاهر بین» انفاق را سبب خسران و زیان می‌شمرد، در حالی که این «موحد» تجارتی پرسود می‌داند.

آن یکی ربا خواری را مایه افزایش در آمد، و این یکی مایه وبال و بدبختی و زیان.

آن یکی جهاد را مایه افزایش در آمد، و این یکی مایه وبال و بدبختی و زیان.

آن یکی جهاد را مایه دردسر و شهادت را به معنی نابودی و این یکی جهاد را رمز سر بلندی و شهادت را حیات جاویدان می‌شمرد.

اگر آنها باطن و درون این زندگی دنیا را نیز می‌دانستند برای شناخت آخرت کافی بود، چرا که دقت کافی در این زندگی زود گذر نشان می‌دهد که حلقه‌ای است از یک سلسله طولانی، و مرحله‌ای است از یک مسیر بزرگ، همان گونه که دقت در زندگی دوران جنینی نشان می‌دهد که هدف نهایی خود این زندگی نیست، بلکه این یک مرحله مقدماتی برای زندگی گسترده‌ای است.

ج3، ص523

اعجاز قرآن از دریچه علم غیب!

یکی از طرق اثبات اعجاز قرآن خبرهای غیبی قرآن است که یک نمونه روشن آن در همین آیات مورد بحث آمده، در طی چند آیه با انواع تأکیدات از پیروزی بزرگ یک ارتش شکست خورده در چند سال بعد خبر می‌دهد، و آن را به عنوان یک وعده تخلف‌ناپذیر الهی معرفی می‌کند.

تاریخ به ما می‌گوید که هنوز نه سال نگذشته بود که: رومیان در نبرد جدیدی بر ایرانیان پیروز شدند، و مقارن همان زمان مسلمانان با صلح حدیبیه (و طبق روایتی در جنگ بدر) پیروزی چشمگیری بر دشمنان پیدا کردند.

نکات آیه

۱ - شناخت و آگاهى اکثریت مردم، محدود به مظاهر ناچیزى از زندگى دنیا است. (یعلمون ظهرًا من الحیوة الدنیا) نکره آوردن واژه «ظاهراً» به منظور تحقیر و بیان بى ارزش بودن ظاهر زندگى دنیا است.

۲ - اکثریت انسان ها، به جهان واپسین، بى توجّه و از آن غافل اند. (و لکنّ أکثر الناس ... و هم عن الأخرة هم غفلون)

۳ - سطحى نگرى و ظاهربینى نسبت به زندگى دنیا، در غفلت از آخرت، نقش دارد. (یعلمون ظهرًا من الحیوة الدنیا و هم عن الأخرة هم غفلون) مرجع ضمیر «هم» واژه «الناس» با وصف سطحى نگرى درباره دنیا است. آوردن وصفى دیگر (غفلت از آخرت) پس از صفت سطحى نگرى، با تکرار ضمیر «هم» مى تواند اشعارى به حقیقت یاد شده باشد.

۴ - زندگى دنیوى داراى ظاهر و باطن است. (یعلمون ظهرًا من الحیوة الدنیا) ظاهر، در برابر باطن است و دلالت مى کند که دنیا، علاوه بر ظاهر، باطن هم دارد.

۵ - درک عمیق و ژرف از حقیقت دنیا، امرى شایسته و لازم است. (یعلمون ظهرًا من الحیوة الدنیا) عبارت «یعلمون ظاهراً...» به قرینه «و لکنّ أکثر الناس لایعلمون» درصدد سرزنش و مذمت سطحى نگرى به دنیا و توجه نکردن به ژرفا و باطن آن است. بنابراین، شایسته است که انسان ها، تنها به ظواهر بسنده نکنند، بلکه براى درک باطن آن تلاش کنند.

۶ - ژرف نگرى درباره حیات دنیوى، زمینه توجّه به آخرت است. (یعلمون ظهرًا من الحیوة الدنیا و هم عن الأخرة هم غفلون) تقدیم صفت سطحى نگرى درباره دنیا بر صفت غفلت از آخرت، احتمال دارد به خاطر این واقعیت باشد که سطحى نگرى درباره دنیا، غفلت از آخرت را در پى دارد. بنابراین، ژرف نگرى درباره دنیا و توجه به باطن آن، در رویکرد به آخرت مى تواند نقش داشته باشد.

۷ - تردید در پیروزى رومیان پس از شکست آنان، برخاسته از سطحى نگرى و بى توجهى مردمان عصر بعثت به حقایق نهان زندگى دنیا است. (سیغلبون ... یعلمون ظهرًا من الحیوة الدنیا) نکته یاد شده بر این اساس است که «ال» در «الناس» عهد باشد و مراد از آن، مردمى باشند که درباره وعده خداوند به پیروزى رومیان شکست خورده تردید داشتند.

۸ - ارزیابى حوادث، صرفاً براساس معادلات مادى، نمودى از سطحى نگرى و ظاهربینى است. (سیغلبون ... وعد اللّه ... و لکنّ أکثر الناس لایعلمون . یعلمون ظهرًا من الحیوة الدنیا) از آیه قبل، چنین برمى آید که اکثر مردم زمان پیامبر(ص) پیروزى رومیان را از نظر معادلات مادى، ممکن نمى دانستند و حتى در وعده الهى تردید داشتند. در این آیه، خاستگاه این پندار، تبیین شده و گفته شده که سطحى نگرى آنان درباره دنیا باعث چنین ارزیابى شده است.

۹ - محدود شدن آگاهى، به ظاهر زندگى دنیا، همپایه جهل و نادانى است. (أکثر الناس لا یعلمون . یعلمون ظهرًا من الحیوة الدنیا) توصیف کسانى که در آیه سابق، جاهل و نادان قلمداد شدند، به کسانى که اطلاعاتى از ظواهر حیات دنیوى دارند، دلیل برداشت بالا است.

روایات و احادیث

۱۰ - «و سئل أبوعبداللّه(ع) عن قوله: «یعلمون ظاهراً من الحیاة الدنیا»؟ فقال: منه الزجر و النجوم;[۱] در مجمع البیان آمده است که از امام صادق(ع) درباره معناى این سخن خداوند «یعلمون ظاهراً من الحیاة الدنیا» سؤال شد. فرمود: از جمله آنها (یعنى از جمله دانش هاى ظاهرى حیات دنیا) نوعى کهانت و استفاده از علم نجوم است.».

موضوعات مرتبط

  • ارزیابى: ارزیابى با معادلات مادى ۸; ارزیابى ناپسند ۸
  • اکثریت: حس گرایى اکثریت ۱; غفلت اکثریت ۲; محدوده علم اکثریت ۱
  • تفکر: تفکر در حقیقت دنیا ۵، ۶
  • ذکر: زمینه ذکر آخرت ۶
  • رومیان: شک در پیروزى رومیان ۷; شکست رومیان ۷
  • زندگى: باطن زندگى دنیوى ۴; حقیقت زندگى دنیوى ۷; سطحى نگرى به زندگى دنیوى ۹; ظاهر زندگى دنیوى ۴; علم به زندگى دنیوى ۱۰
  • سطحى نگرى: آثار سطحى نگرى ۳، ۷; نشانه هاى سطحى نگرى ۸
  • غفلت: عوامل غفلت از آخرت ۳; غفلت از آخرت ۲
  • کهانت: نقش کهانت ۱۰
  • مردم: سطحى نگرى مردم صدراسلام ۷
  • نجوم: نقش علم نجوم ۱۰

منابع

  1. تفسیر مجمع البیان، ج ۸، ص ۴۶۱; نورالثقلین، ج ۴، ص ۱۷۰، ح ۶.