الروم ٦

از الکتاب
کپی متن آیه
وَعْدَ اللَّهِ‌ لاَ يُخْلِفُ‌ اللَّهُ‌ وَعْدَهُ‌ وَ لٰکِنَ‌ أَکْثَرَ النَّاسِ‌ لاَ يَعْلَمُونَ‌

ترجمه

این وعده‌ای است که خدا کرده؛ و خداوند هرگز از وعده‌اش تخلّف نمی‌کند؛ ولی بیشتر مردم نمی‌دانند!

وعده‌ى خداست. خدا وعده‌اش را خلاف نمى‌كند، و ليكن بيشتر مردم نمى‌دانند
وعده خداست. خدا وعده‌اش را خلاف نمى‌كند، ولى بيشتر مردم نمى‌دانند.
این وعده خداست که خدا هرگز خلاف وعده نکند، و لیکن اکثر مردم (از این حقیقت) آگاه نیستند.
خدا این وعده را داده است؛ و خدا از وعده اش تخلف نمی کند، ولی بیشتر مردم معرفت و شناخت [نسبت به وفای قطعی خدا در مورد وعده اش] ندارند.
خدا وعده داده است و وعده خود خلاف نكند، ولى بيشتر مردم نمى‌دانند.
[این‌] وعده الهی است و خداوند در وعده خویش خلاف نمی‌کند ولی بیشترینه مردم نمی‌دانند
وعده خداست خدا وعده خويش خلاف نكند، ولى بيشتر مردم نمى‌دانند.
این وعدّه‌ای است که خدا داده است، و خداوند هرگز در وعده‌اش خلاف نخواهد کرد، ولیکن بیشتر مردم (که کافران و مشرکان و منافقانند، این را) نمی‌دانند.
وعده‌ی (یاری) خدا را (بپذیر). خدا وعده‌اش را خلاف نمی‌کند ولی بیشتر مردم نمی‌دانند.
وعده خدا است و نشکند خدا وعده خویش را لیکن بیشتر مردم نمی‌دانند

The promise of Allah—Allah never breaks His promise, but most people do not know.
ترتیل:
ترجمه:
الروم ٥ آیه ٦ الروم ٧
سوره : سوره الروم
نزول : ٦ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«وَعْدَاللهِ»: واژه (وَعْدَ) مفعول مطلق تأکیدی فعل محذوفی است و تقدیر چنین است: وَعَداللهُ ذلِکَ وَعْداً. مصدر به فاعل خود اضافه شده است. «أَکْثَرَ النَّاسِ»: مراد کافران و مشرکان و منافقانند که چون خدا را به درستی نشناخته‌اند، به وعده‌های الهی باور ندارند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ «6»

(اين پيروزى) وعده‌ى الهى است. خداوند از وعده‌اش تخلّف نمى‌كند؛ ولى بيشتر مردم نمى‌دانند.

پیام ها

1- از تحقّق وعده‌هاى الهى براى دعوت مردم به ايمان، استفاده كنيد. «وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ»

2- سرچشمه تخلّف از وعده‌ها، يا عجز است يا جهل و يا پشيمانى، كه خداوند از آنها منزّه است. «لا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ»

3- خلف وعده زشت است، ولى خلف وعيد، نوعى رحمت است. «لا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ»

4- اكثر مردم در وفا كردن خداوند به وعده‌هايش ترديد دارند. «لا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ»

5- اكثريّت ملاك نيست؛ دانش، ايمان و تعهّد مهم است. «أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ «6»

وَعْدَ اللَّهِ‌: وعده كرد خدا غلبه روم را بر فارس، يا فرح مؤمنان را وعده كردنى.

لا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ‌: خلاف نفرمايد خدا وعده خود را، چه دروغ بر او ممتنع است، پس البته وعده خود را محقق سازد. وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ‌: و لكن بيشتر مردمان نمى‌دانند وعده و صحت وعده الهى را.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

الم «1» غُلِبَتِ الرُّومُ «2» فِي أَدْنَى الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ «3» فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ وَ يَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ «4»

بِنَصْرِ اللَّهِ يَنْصُرُ مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ «5» وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ «6» يَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ «7»

ترجمه‌

مغلوب شد روم‌

در نزديكترين زمين و آنان بعد از مغلوب شد نشان غالب خواهند شد

در بعد از چند سالى مر خدا را بوده و هست فرمان پيش از آن و بعد از اين و در چنين روز شاد ميشوند گروندگان‌

بيارى خدا يارى ميكند آنرا كه خواهد و او است تواناى مهربان‌

وعده داده است خدا خلاف نميكند خدا وعده‌اش را ولى بيشتر مردم نميدانند

ميدانند ظاهرى را از زندگانى دنيا و آنها از آخرت بيخبرانند.

تفسير

خداوند متعال در اين سوره مباركه بعد از الم كه بيان آن مكرّر شده است اخبار فرموده از شكست روم از ايران در نزديكترين اراضى روميان بعربستان كه شامات و حوالى آنست بحسب بعضى از روايات و آنكه روميان بعد از مغلوبيتشان غلبه ميكنند بر ايرانيان در آتيه نزديكى كه بده سال نميرسد چون بضع ظاهرا پاره‌اى از عدد است كه از آن در فارسى به اند تعبير ميشود و اينمدت ظرف است براى حدوث و تحقّق غلبه نه براى بقاء و دوام آن چون در اينصورت فعل متعدّى بالى ميشود نه فى و از براى خدا است امر و حكم و فرمان و تقدير و اختيار و بوده و خواهد بود قبل از مغلوبيت روم و


جلد 4 صفحه 244

بعد از غلبه آن و در ميان آن دو و قبل از امر نمودن بامرى و بعد از آن در تقديم و تأخير و ساير امور چنانچه از بعضى روايات ائمه اطهار استفاده ميشود و در روز بروز غلبه دوم خوشحال ميشوند اهل ايمان بنصرت و ظفر الهى كه آنرا بهر كس بخواهد عنايت ميفرمايد و او است تواناى انتقام كشنده از دشمنان و مهربان نصرت دهنده بدوستان و اجمال اين واقعه بشهادت تاريخ و روايات مفسّرين آنستكه در اوائل ظهور اسلام كه پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و اله در مكّه مشرّفه بود خسرو پرويز شاهنشاه ايران عازم تسخير روم شد و بدوا لشگريانش شامات را تصرف نمودند و بعدا بر تمام مملكت روم مسلّط شدند و مدت هفت سال در آن بلاد حكومت داشتند و خراج آنرا براى شاهنشاه ميفرستادند و چون اين وقايع بتوسط كاروان قريش در مكه معظّمه منتشر شد مشركين آن ديار اين خبر را بفال نيك گرفتند و گفتند ما بر مسلمانان غلبه خواهيم نمود چون آنها خود را اهل كتاب ميدانند و ما اهل كتاب نيستيم چنانچه ايرانيان كه اهل كتاب نيستند بر روميان كه عيسويان و اهل كتابند غالب شدند و پيغمبر صلى اللّه عليه و اله ملول شد و خداوند اين آيات را براى دلخوشى آنحضرت نازل فرمود و ابو بكر آنرا براى كفار تلاوت نمود و با ابىّ ابن خلف كه يكى از آنها بود و تكذيب كرد شرط بندى نمود كه تا سه سال اگر صدق اينمقال ظاهر نشود ده شتر باو بدهد و الا از او بگيرد و هنوز شرط بندى حرام نشده بود و چون خدمت پيغمبر صلى اللّه عليه و اله رسيد و قضيّه را عرضه داشت حضرت فرمود خطا كردى بضع تا نه سال صادق است برو بر مدت و مال بيفزا و او آمد مدت را نه سال و مال را صد شتر كرد و اين بود تا خسرو پرويز بمأمورين خود در بلاد روم بدبين شد و خواست آنها را سياست نمايد و آنها با هر قل قيصر روم همدست شدند و بايران حمله كردند و خسرو فرار كرد و قسمت مهمّى از مملكت او بتصرف روميان در آمد و آنها پيران آتش پرست را در ازاى خون كشيشان بيت المقدس كه ايرانيان كشته بودند كشتند و خبر فتح روميان در روز جنگ بدر بمسلمانان رسيد و ايشان از دو جهت خوشحال شدند يكى ظهور صدق آيات الهى و ديگر غلبه آنها بر كفار مكه بنصرت الهى و كمك ملائكه كه شرح آن مفصّلا ذكر شده است وعده داده اين فتح را وعده دادنى خدا تخلّف نمى‌نمايد


جلد 4 صفحه 245

او از وعده خود ولى بيشتر مردم از قبيل ابى بن خلف ميباشند كه اعتقاد و اعتماد بوعده حق ندارند براى جهل و نادانى خودشان ميدانند و مى‌بينند ظاهر و صورتى از زندگانى دنيا و زخارف آن را و آنها از معنى و باطن آن كه آخرت است در غفلتند و بفكر آن نيستند لذا هر چه ميكنند براى تحصيل دنيا است و در تشخيص منافع و مضارّ آن با عقل و هوش و ذكاوت و فراست و جدّى و فعّالند و در امور اخروى جاهل و نادان و كودن و نفهم و سست عنصر و سهل انگارند و تكرار كلمه هم براى تأكيد نسبت و تثبيت غفلت است و اين آيات يكى از معجزات ثابته و اخبار غيبيّه قرآن است كه صدق آن ظاهر شده و دلالت بر نبوّت آورنده آن دارد و اينكه در بعضى از روايات غلبه دوم با فتح ايران بدست مسلمانان و در بعضى غلبه اول با دولت اموى و دوم با دولت عباسى تطبيق شده بعنوان تأويل است كه با حفظ معناى ظاهر منافات ندارد و فيض ره تأويل اول را حمل بر قرائت سيغلبون بصيغه مجهول و تطبيق اخير را حمل بر قرائت غلبت بصيغه معلوم فرموده و بنظر حقير ين معانى از جمله اللّه الامر من قبل و من بعد استفاده شده كه ائمه اطهار بآن اشاره فرموده‌اند و اللّه و اوليائه اعلم.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَعدَ اللّه‌ِ لا يُخلِف‌ُ اللّه‌ُ وَعدَه‌ُ وَ لكِن‌َّ أَكثَرَ النّاس‌ِ لا يَعلَمُون‌َ «6»

وعده‌ داده‌ خداوند خلف‌ نمي‌كند ‌خدا‌ وعده ‌خود‌ ‌را‌ و لكن‌ اكثر مردم‌ نمي‌دانند.

وعده‌ الهي‌ ‌به‌ اهل‌ ايمان‌ بسيار ‌است‌، چه‌ ‌در‌ دنيا وعده‌ نصرت‌ و عزت‌ و توفيق‌ و ساير نعم‌ الهيه‌ ‌که‌ حد و حصر ندارد و چه‌ ‌در‌ آخرت‌، بهشت‌ و سعادت‌ و فيوضات‌ الهي‌.

وَعدَ اللّه‌ِ فرق‌ ‌است‌ ‌بين‌ وعد و وعيد، وعيد خلفش‌ مانعي‌ ندارد بلكه‌ بسا حسن‌ ‌هم‌ دارد، اما وعد خلفش‌ قبيح‌ ‌است‌ و محال‌ ‌است‌ ‌از‌ خداوند صادر شود.

جلد 14 - صفحه 361

لا يُخلِف‌ُ اللّه‌ُ وَعدَه‌ُ لكن‌ كسي‌ ‌که‌ ايمان‌ ‌به‌ قرآن‌ و ‌به‌ ‌خدا‌ و ‌به‌ ‌رسول‌ دارد قلبش‌ آرام‌ ‌است‌ و ‌بر‌ طبق‌ فرمايشات‌ ‌آنها‌ ‌با‌ كمال‌ اطمينان‌ رفتار مي‌كند و اما كفار و مشركين‌ و فساق‌ و فجار و اهل‌ ضلالت‌ هيچ‌ گونه‌ اعتمادي‌ ندارند، بلكه‌ دروغ‌ مي‌پندارند و اكثريت‌ ‌با‌ ‌آنها‌ ‌است‌ لذا مي‌فرمايد وَ لكِن‌َّ أَكثَرَ النّاس‌ِ لا يَعلَمُون‌َ نه‌ ‌در‌ مقام‌ تكميل‌ عقايد و تهذيب‌ اخلاق‌ و اعمال‌ صالحه‌ ‌از‌ واجبات‌ و فرائض‌ و مستحبات‌ هستند و نه‌ دست‌ ‌از‌ عقايد فاسده‌ ‌خود‌ و صفات‌ ذميمه‌ و افعال‌ سيئه‌ و معاصي‌ الهيه‌ برميدارند.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 6)- باز هم برای تأکید بیشتر می‌فرماید: «این وعده‌ای است که خدا داده است» (وَعْدَ اللَّهِ).

«و خداوند هرگز از وعده‌اش تخلف نخواهد کرد، هر چند بیشتر مردم نمی‌دانند» (لا یُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ).

و علت عدم آگاهی مردم عدم معرفتشان نسبت به خدا و علم و قدرت اوست آنها خدا را به درستی نشناختند، و لذا از این حقیقت که او محال است از وعده‌اش تخلف کند درست آگاه نیستند، چرا که تخلف از وعده یا به خاطر جهل است و یا به خاطر ضعف و ناتوانی است و هیچ یک در خدا راه ندارد.

نکات آیه

۱ - تقویت جبهه رومیان و چیره ساختن آنان بر ایرانیان، وعده تخلف ناپذیر خداوند به مؤمنان عصر بعثت (سیغلبون ... وعد اللّه لایخلف اللّه وعده) «وعد اللّه» مفعول مطلق فعل محذوف است و نویدهاى خداوند - در آیات قبل - را تأکید مى کند.

۲ - وعده هاى خداوند، قطعى و تخلف ناپذیر است. (لایخلف اللّه وعده)

۳ - اکثر انسان ها، در وفاى خداوند به وعده هاى خویش، گرفتار تردیدند. (لایخلف اللّه وعده و لکنّ أکثر الناس لایعلمون) برداشت بالا، بر این اساس است که به قرینه جمله «لایخلف اللّه وعده» مفعولِ محذوفِ «لایعلمون» همان قطعى بودن وعده هاى خداوند باشد.

۴ - اکثر مردم، از دانش و آگاهى و شناخت حقایق بى بهره اند. (و لکنّ أکثر الناس لایعلمون) براى فعل «لایعلمون» مفعول خاصى آورده نشده است، این احتمال وجود دارد که مراد، نفى علم و آگاهى به صورت کلى باشد; یعنى، بیشتر مردم، اهل علم و دانش نیستند.

۵ - استفاده قرآن کریم از تحولات و حوادث مهم، به منظور جلب نظر مردم به سوى خداوند (غلبت الروم ... للّه الأمر من قبل ... بنصر اللّه ینصر من یشاء ... وعد اللّه لایخلف اللّه وعده) پرداختن به حادثه اى تاریخى، مانند جنگ رومیان و ایرانیان - که خارج از قلمروِ حیاتِ جمعىِ مسلمانان بوده - اگر چه مى تواند به خاطر نگرانى مؤمنان عصر بعثت از شکست معتقدان به کتاب آسمانى (رومیان) باشد، اما تأکید بر خدایى بودن حوادث در آن ماجرا (للّه الأمر... و بنصر اللّه...) مشعر به نکته بالا است.

۶ - تردید در تحقق وعده هاى خداوند، برخاسته از جهل و نادانى است. (لایخلف اللّه وعده و لکنّ أکثر الناس لایعلمون)

۷ - اکثر مردم عصر بعثت، در پیروزى رومیان حتى در صورت وعده خداوند به یارى آنان، دچار تردید بودند. (وعد اللّه ... و لکنّ أکثر الناس لایعلمون) حرف «ال» در «الناس» براى عهد است و - به قرینه آیات بعد که ویژگى هاى اقتصادى قریش را بیان مى کند - به مکیان عصر بعثت اشاره دارد.

موضوعات مرتبط

  • اکثریت: جهل اکثریت ۴; شک اکثریت ۳، ۷
  • ایرانیان: شکست ایرانیان ۱
  • تاریخ: آثار مطالعه تاریخ ۵
  • جهل: آثار جهل ۶
  • خدا: حتمیت وعده هاى خدا ۲; شک در وعده هاى خدا ۶; وعده هاى خدا ۱، ۳، ۷
  • رومیان: امداد به رومیان ۱; پیروزى رومیان ۱
  • گرایشها: زمینه گرایش به خدا ۵
  • مؤمنان: پیروزى مؤمنان ۷; مؤمنان صدراسلام ۱
  • مردم: اکثریت مردم صدراسلام ۷
  • هدایت: روش هدایت ۵

منابع