گمنام

الجن ٢٣: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱۸٬۷۴۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۰: خط ۳۰:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۶#link51 | آيات ۱۸ - ۲۸، سوره جّن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۶#link51 | آيات ۱۸ - ۲۸، سوره جّن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۶#link52 | وجوه مختلف درباره مراد از اينكه مساجد از آن خدا است (و انّ المساجد للّه ...)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۶#link52 | وجوه مختلف درباره مراد از اينكه مساجد از آن خدا است (و انّ المساجد للّه ...)]]
خط ۴۲: خط ۴۳:
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۷#link61 | (رواياتى راجع به جمله ((انّ المساجد للّه )) واينكه پيغمبر(صلى اللّه عليه وآله ) وائمه (عليه السلام ) عالم غيب يوده اند)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۷#link61 | (رواياتى راجع به جمله ((انّ المساجد للّه )) واينكه پيغمبر(صلى اللّه عليه وآله ) وائمه (عليه السلام ) عالم غيب يوده اند)]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۵_بخش۶#link64 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۵_بخش۶#link64 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَ لَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً «22» إِلَّا بَلاغاً مِنَ اللَّهِ وَ رِسالاتِهِ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أَبَداً «23»
بگو: همانا هيچ كس مرا در برابر خدا حفظ نخواهد كرد و جز او هرگز پناهگاهى نخواهم يافت. (وظيفه من) جز ابلاغى از جانب خدا و رساندن‌ پيام او نيست. و كسى كه خدا و رسولش را نافرمانى كند قطعاً آتش دوزخ‌ برايش خواهد بود، در حالى كه هميشه در آن آتش جاودانه‌اند.
===نکته ها===
بيش از سيصد مرتبه كلمه قل در قرآن آمده است كه يا پاسخ به سؤالات مطرح شده است و يا پاسخ به سؤالاتى كه ممكن است پيش آيد و يا موضع‌گيرى در برابر توهّمات و پندارها و توقّعات نابجاست.
يكى از راههاى دعوت به اخلاص آن است كه انسان فكر كند چه كسى مى‌تواند بلاها را از او دفع كند: «لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ»
جلد 10 - صفحه 257
پيامبران الهى مردم را به سوى خدا دعوت مى‌كردند و براى خود امتياز خاصى قائل نبودند.
«قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ» «1»* همانا من بشرى همانند شما هستم.
«ما أَدْرِي ما يُفْعَلُ بِي» «2» نمى‌دانم بر سر من چه خواهد آمد.
«لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزائِنُ اللَّهِ» «3»* گنج الهى نزد من نيست.
«لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ» در برابر خدا، كسى نمى‌تواند مرا حفظ كند.
===پیام ها===
1- همه در برابر قانون الهى يكسانند و هيچ كس مصونيت ويژه ندارد. «قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ»
2- نه تنها مالك سود و زيان شما نيستم بلكه به هنگام خطر، مالك دفع بلا از خودم هم نيستم. «لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ»
3- پيامبر نيز اگر خلاف كند از قهر الهى مصون نمى‌ماند. «لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ»
4- تنها راه نجات از قهر الهى، انجام وظيفه و رسالت است. إِلَّا بَلاغاً ... وَ رِسالاتِهِ‌
5- پيامبر معصوم است، زيرا مخالفت با او در رديف مخالفت با خدا قرار گرفته است. «وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
إِلاَّ بَلاغاً مِنَ اللَّهِ وَ رِسالاتِهِ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أَبَداً «23»
إِلَّا بَلاغاً مِنَ اللَّهِ‌: مگر پيغام رسانيدن از جانب او، وَ رِسالاتِهِ‌: و اداى احكامى كه به من ارسال فرموده. يا كسى مرا رهائى ندهد از عذاب خدا، اگر نرسانم رسانيدنى از خدا و ادا نكنم پيغام او را. طبرسى فرمايد: مراد به ابلاغ، توحيد و عدل الهى و ساير صفات ثبوتيه و سلبيه؛ و مراد به رسالات، اداى شرايع و احكام است. در اين آيات بيان فرمايد كه سواى طاعت خدا و فرمانبردارى، ملجأى از عذاب سبحانى نيست. بعد از آن ذكر وعيد را فرمايد: وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ‌: و هر كه نافرمانى كند خدا را در پرستش او، و پيغمبر او را در فرامين او، فَإِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ‌: بدرستى كه براى اوست آتش جهنم، خالِدِينَ فِيها أَبَداً:
در حالتى كه جاويد باشند در آن هميشه، يعنى هرگز خلاصى نيابند.
تبصره: در آيه شريفه اشاراتى است: 1- تهديد عظيم نسبت به متمردان فرمان خدا و رسول. 2- تلازم بين عصيان رسول با عصيان خدا، يعنى نافرمانى پيغمبر، ملازمه دارد نافرمانى خدا را. 3- ايعاد به آتش جهنم. 4- خلود در عذاب و آتش اگر به همين حال از دنيا روند.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
قُلْ إِنِّي لا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَ لا رَشَداً «21» قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَ لَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً «22» إِلاَّ بَلاغاً مِنَ اللَّهِ وَ رِسالاتِهِ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أَبَداً «23» حَتَّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ ناصِراً وَ أَقَلُّ عَدَداً «24» قُلْ إِنْ أَدْرِي أَ قَرِيبٌ ما تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَداً «25»
عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى‌ غَيْبِهِ أَحَداً «26» إِلاَّ مَنِ ارْتَضى‌ مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً «27» لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ وَ أَحاطَ بِما لَدَيْهِمْ وَ أَحْصى‌ كُلَّ شَيْ‌ءٍ عَدَداً «28»
ترجمه‌
بگو همانا من مالك نيستم براى شما زيانى و نه نفعى‌
بگو همانا من هرگز پناه نميدهد مرا از خدا كسى و هرگز نمى‌يابم غير از او پناهى‌
مگر رساندن احكام از خدا و پيغامهاى او و هر كه نافرمانى كند خدا و پيغمبرش را پس همانا براى او است آتش جهنّم جاودانيانند در آن هميشه‌
تا وقتى كه به بينند آنچه را كه وعده داده ميشوند پس زود است بدانند كه كيست ضعيف‌تر از جهت ياور و كمتر از حيث عدد
بگو نميدانم آيا نزديك است آنچه وعده داده ميشويد يا قرار ميدهد براى آن پروردگارم زمانى دراز
او است داناى پنهان پس مطّلع نميسازد بر علم غيب خود كسى را
مگر آن را كه بپسندد از پيغمبران پس همانا او ميگمارد از پيش روى او و از پشت سرش نگهبانى‌
تا بداند كه بتحقيق رساندند پيغامهاى پروردگارشان را و احاطه دارد بآنچه نزد ايشان است و احصاء فرموده تمام موجودات را بشماره.
تفسير
خداوند متعال در تعقيب دستور سابق به پيغمبر خود دستور فرموده كه بكفّار قريش و غيره كه مزاحم حضرت ميشدند بفرمايد از من خوف و رجائى نداشته باشيد و گرد من اجتماع ننمائيد من از خود قدرت و اختيارى ندارم هر چه هست از خدا است و هر خوف و رجائى بايد بساحت او منتهى شود من بنده عاجزم نه ميتوانم بشما ضرر برسانم نه منفعت او خداى قادر بر ضرر و نفع است من هم اگر
----
جلد 5 صفحه 290
معصيت خدا را نمايم پناه و محلّ التجائى جز او و رحمتش ندارم اگر بخواهد بقهرش با من معامله كند بلى مورد التجاء و در تحت اختيار من ابلاغ احكام خدا و رساندن پيامهاى او است و بنابر اين الّا بلاغا ميشود استثناء از ملتحدا باشد و ميشود استثناء از شيئا باشد كه مستفاد از لا املك ضرّا و لا رشدا است و ميشود استثناء از رشدا باشد چون ابلاغ از سنخ ارشاد است و در هر حال تخلّف از فرمان خدا و پيغمبر بانكار موجب خلود در آتش جهنّم است و در كافى از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده كه چون پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مردم را دعوت بقبول ولايت امير المؤمنين عليه السّلام فرمود قريش جمع شدند و از حضرت استدعا نمودند كه آنها را از اين امر معاف فرمايد و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود اختيار آن با خدا است و آنها حضرت را متّهم نمودند و از نزد او خارج شدند پس اين آيات نازل شد و مراد از بلاغا من اللّه و رسالاته امر ولايت است و عصيان در آن موجب خلود در آتش است و گفته‌اند چون قريش بكثرت عدد خودشان و قلّت عدد مسلمانان افتخار مينمودند خداوند فرموده اين عصيان و تكبّر براى آنها باقى است تا روز كه به بينند وعده خداوند بنصرت اسلام بر كفر انجاز شده در صدر اسلام يا در زمان رجعت امير المؤمنين عليه السّلام و ظهور امام زمان عليه السّلام بمقتضاى بعضى از روايات يا در قيامت بمشاهده عذاب خودشان و ثواب اهل ايمان آنوقت معلوم خواهد شد كه ياور كدام يك از آن دو دسته ضعيف‌تر و عددشان كمتر است و در هر حال به پيغمبر اكرم دستور داده شده كه اظهار بى‌اطّلاعى از موعد آن نمايد چون علم غيب منحصر بخدا است و بكسى نميدهد مگر كسانيرا كه بپسندد از انبياء بقدريكه مصلحت باشد و ميرسد از ايشان باوصياء بر حسب بعضى از روايات تا دليل باشد بر نبوّت و امامتشان و آن پيغمبرى كه باو علم غيب عنايت شده در پيش رو و پشت سرش ملائكه‌اى سالك و مترصدند شياطين چيزى از آن علم نربايند و با آن مخلوط ننمايند تا بداند آن پيغمبر كه ملائكه‌اى كه واسطه ابلاغ پيامهاى الهى هستند از قبيل جبرئيل و اعوان او كاملا بوظيفه خود عمل نموده‌اند و چيزى از وحى الهى كم و زياد نشده يا تا مشهود شود بر خدا كه انبياء ابلاغ رسالات خدا را بى‌كم و زياد نموده‌اند يعنى تعلق گيرد علم الهى بوجود عينى آن چنانچه تحقّق‌
----
جلد 5 صفحه 291
داشت بوجود علميش قبل از تحقّق در خارج و رصد بمعناى نگهبان است و بر واحد و جمع اطلاق ميشود و علم خداوند احاطه دارد بعلم انبياء و غير هم و عدد تمام افراد موجودات حتى قطرات باران و ريگهاى بيابان را خدا ميداند. از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه كسيكه زياد سوره قل اوحى را بخواند از انواع صدمات جنّيان محفوظ خواهد شد و با پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم محشور ميگردد انشاء اللّه تعالى.
----
جلد 5 صفحه 292
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
إِلاّ بَلاغاً مِن‌َ اللّه‌ِ وَ رِسالاتِه‌ِ وَ مَن‌ يَعص‌ِ اللّه‌َ وَ رَسُولَه‌ُ فَإِن‌َّ لَه‌ُ نارَ جَهَنَّم‌َ خالِدِين‌َ فِيها أَبَداً «23»
مگر تكليف‌ ‌من‌ فقط ابلاغ‌ دستورات‌ ‌از‌ جانب‌ خداي‌ متعال‌ و رسانيدن‌ فرمايشات‌ ‌او‌ ‌است‌ و كسي‌ ‌که‌ معصيت‌ و نافرماني‌ ‌خدا‌ و ‌رسول‌ ‌خدا‌ كند ‌پس‌ محققا ‌براي‌ ‌او‌ ‌است‌ آتش‌ جهنم‌ ‌که‌ مخلد هستند ‌در‌ ‌او‌ هميشه‌.
إِلّا بَلاغاً مِن‌َ اللّه‌ِ استثناء ‌از‌ جمله‌: قُل‌ إِنِّي‌ لا أَملِك‌ُ لَكُم‌ ضَرًّا وَ لا رَشَداً ‌است‌ ‌که‌ استثناء ‌در‌ مورد نفي‌ افاده انحصار ميكند مثل‌ اينكه‌ مي‌گويي‌: ‌ما جاءني‌ احد ‌من‌ القوم‌ الا زيد ‌يعني‌ فقط ‌من‌ مكلف‌ بتبليغ‌ هستيم‌ خواه‌ قبول‌ كنيد ‌ يا ‌ رد كنيد ‌که‌ ميفرمايد: ما عَلَي‌ الرَّسُول‌ِ إِلَّا البَلاغ‌ُ.
وَ رِسالاتِه‌ِ گفتند: ظاهر عطف‌ مغايرت‌ ‌است‌ مراد ‌از‌ ابلاغ‌ امور اعتقاديه‌ ‌است‌ ‌از‌ توحيد و عدل‌ و صفات‌ ربوبي‌ و امور راجعه‌ بمعاد و ساير اعتقادات‌، و مراد ‌از‌ رسالات‌ دستورات‌ و فرامين‌ الهي‌ ‌است‌ ‌از‌ احكام‌ واجبات‌ و محرمات‌ و وجوب‌ اطاعت‌ و ترك‌ معاصي‌ و ساير احكام‌ ‌از‌ حدود و ديات‌ و مواريث‌ و معاشرات‌ و ‌غير‌ اينها.
اقول‌: بناء ‌علي‌ ‌هذا‌ ‌پس‌ آيه شريفه‌: يا أَيُّهَا الرَّسُول‌ُ بَلِّغ‌ ما أُنزِل‌َ إِلَيك‌َ راجع‌
جلد 17 - صفحه 242
بنصب‌ خلافت‌ امير المؤمنين‌ ‌است‌ ‌در‌ غدير خم‌ چنانچه‌ اخبار شيعه‌ ‌از‌ ائمه‌ طاهرين‌ رسيده‌ مربوط بقضاهاي‌ توراة و انجيل‌ و اهل‌ كتاب‌ نيست‌ ‌که‌ ‌در‌ آيات‌ راجعه‌ بآنها داخل‌ كردند چنانچه‌ آيه شريفه‌: اليَوم‌َ أَكمَلت‌ُ لَكُم‌ دِينَكُم‌ راجع‌ باين‌ ‌است‌ زيرا اكمال‌ دين‌ بولايت‌ ‌است‌ نه‌ بحرمت‌ اكل‌ حيوانات‌ و ساير محرمات‌ اكل‌ مثل‌ ميتة و دم‌ و لحم‌ خنزير و ‌ما اكل‌ السبع‌ و منخنقة و موقوذة و متردية و نطيحة و امثال‌ اينها. و ممكن‌ ‌است‌ بگوئيم‌ عطف‌ بيان‌ ‌است‌ توضيحا و تاكيدا بيان‌ ‌شده‌.
وَ مَن‌ يَعص‌ِ اللّه‌َ وَ رَسُولَه‌ُ فَإِن‌َّ لَه‌ُ نارَ جَهَنَّم‌َ خالِدِين‌َ فِيها أَبَداً ‌اينکه‌ ‌هم‌ يك‌ شاهد قوي‌ ‌است‌ ‌بر‌ اينكه‌ تبليغ‌ راجع‌ بامور اعتقاديه‌ ‌است‌ زيرا ‌اگر‌ ايمان‌ محفوظ ‌باشد‌ و معاصي‌ باعث‌ زوال‌ ايمان‌ نشود مسلما خلود ‌در‌ نار جهنم‌ بخصوص‌ ‌با‌ تأكيد أبدا نيست‌ و بالاخره‌ ‌براي‌ ايمانش‌ نجات‌ پيدا ميكند و ‌غير‌ مؤمن‌ ‌است‌ ‌که‌ مخلد ‌در‌ آتش‌ ‌است‌ و ديگر آخر ندارد ابدا الاباد.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 23)- در این آیه می‌افزاید: «تنها وظیفه من ابلاغ از سوی خدا و رساندن رسالتهای اوست» (الا بلاغا من الله و رسالاته).
این تعبیر شبیه چیزی است که در آیه 92 سوره مائده می‌خوانیم: «تنها چیزی که بر عهده پیامبر است ابلاغ آشکار است».
و در آیه 188 سوره اعراف آمده است: «بگو: من مالک سود و زیانی برای خویش نیستم، مگر آنچه خدا بخواهد، و اگر از غیب با خبر بودم منافع فراوانی برای خود فراهم می‌ساختم، و هیچ بدی به من نمی‌رسید، من تنها بیم دهنده و بشارت دهنده‌ام برای گروهی که ایمان می‌آورند».
به هر حال در پایان آیه هشدار می‌دهد که: «هر کس نافرمانی خدا و رسولش کند آتش دوزخ از آن اوست، و جاودانه در آن می‌ماند» (و من یعص الله و رسوله فان له نار جهنم خالدین فیها ابدا).
روشن است که منظور هر گنهکاری نیست، بلکه منظور مشرکان و کافران است زیرا هر گنهکاری مستحق خلود در آتش دوزخ نمی‌باشد.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس