ریشه تحت: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
(Added root proximity by QBot)
خط ۲۹: خط ۲۹:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
زير. مقابل فوق. [مائده:66]، هر آينه روزى مى‏خوردند از بالاى سرشان و از زير قدمهايشان. از تحت گاهى به طور كنايه نكاح اراده شده است مثل [تحريم:10] زن نوح و زن لوط در نكاح دو نفر از بندگان ما بودند. [آل عمران:15]، نا گفته نماند در حدود چهل بار در تعريف بهشت، «تَجرى مِنْ تَحْتِها الانهارُ» ذكر شده: بهشت يا بهشت هائى كه نهرها از زير آنها روان است. و در بادى امر به نظر مى‏آيد كه اين نهرها ديده نمى‏شوند زيرا از زير جنّات روانند و اگر از زير درختان روان بودند تماشائى و قابل استفاده مى‏بودند. بايد دانست اصل «جنّ» به معنى پوشيدن چيز و مخفى كردن آن است. جنين را از آن، جنين گويند كه شكم مادر او را پوشيده است. و آن به معناى مفعول است. [انعام:76] يعنى شب او را پوشيد، ديوانه را چون عقلش پوشيده شده مجنون گويند، قلب را چون در ميان بدن از انظار پوشيده است جنان گفته‏اند، سپر را چون در حين جنگ شخص را مى‏پوشاند مِجَّن و مَجَّنة گويند. جنّت هر باغى است كه درختان آن روى زمين را بپوشاند (مفردات). على هذا، باغ و چمن و بستان را جنّت گوئيم كه درختان و علفهاى آن روى زمين را مستور نموده است و جنّت گفتن به اعتبار روئيدنيهاست نه زمين، در اين صورت معنى «جَنّاتٍ تَجْرى مِنْ تَحْتِها الاَنهارُ» اين است: درختان و روئيدنيهائى كه نهرها از زير آنها روانند و اگر گفتيم: بهشت هائى كه نهرها از زير آن روانند مراد اين مطلب است.
زير. مقابل فوق. [مائده:66]، هر آينه روزى مى‏خوردند از بالاى سرشان و از زير قدمهايشان. از تحت گاهى به طور كنايه نكاح اراده شده است مثل [تحريم:10] زن نوح و زن لوط در نكاح دو نفر از بندگان ما بودند. [آل عمران:15]، نا گفته نماند در حدود چهل بار در تعريف بهشت، «تَجرى مِنْ تَحْتِها الانهارُ» ذكر شده: بهشت يا بهشت هائى كه نهرها از زير آنها روان است. و در بادى امر به نظر مى‏آيد كه اين نهرها ديده نمى‏شوند زيرا از زير جنّات روانند و اگر از زير درختان روان بودند تماشائى و قابل استفاده مى‏بودند. بايد دانست اصل «جنّ» به معنى پوشيدن چيز و مخفى كردن آن است. جنين را از آن، جنين گويند كه شكم مادر او را پوشيده است. و آن به معناى مفعول است. [انعام:76] يعنى شب او را پوشيد، ديوانه را چون عقلش پوشيده شده مجنون گويند، قلب را چون در ميان بدن از انظار پوشيده است جنان گفته‏اند، سپر را چون در حين جنگ شخص را مى‏پوشاند مِجَّن و مَجَّنة گويند. جنّت هر باغى است كه درختان آن روى زمين را بپوشاند (مفردات). على هذا، باغ و چمن و بستان را جنّت گوئيم كه درختان و علفهاى آن روى زمين را مستور نموده است و جنّت گفتن به اعتبار روئيدنيهاست نه زمين، در اين صورت معنى «جَنّاتٍ تَجْرى مِنْ تَحْتِها الاَنهارُ» اين است: درختان و روئيدنيهائى كه نهرها از زير آنها روانند و اگر گفتيم: بهشت هائى كه نهرها از زير آن روانند مراد اين مطلب است.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
من:100, ها:91, جرى:65, نهر:64, هم:53, جنن:52, فى:41, خلد:34, ل:30, ه:22, دخل:21, کم:20, امن:19, ذلک:19, الله:18, ما:18, صلح:18, ف:18, ک:18, وله:17, اله:17, عمل:17, کون:17, ربب:16, ب:16, جعل:15, عدن:15, ابد:15, فوق:15, هما:15, رجل:14, الذين:14, قول:14, لا:14, انن:14, نا:13, ان:13, کفر:13, فوز:13, وقى:13, ظلل:13, عذب:13, وعد:13, عبد:13, اکل:13, رضو:12, غرف:12, او:12, عن:12, عند:12, حلى:12, قد:12, يوم:12, نن:12, نعم:12, مرء:12, ى:12, حزن:12, سکن:12, سوء:12, س:12, طيب:11, قدم:11, کلل:11, نسى:11, ذوق:11, شجر:11, ثرى:11, نخل:11, نور:11, کنز:11, سرى:11, هزز:11, جهر:11, مدن:11, بيع:11, ا:11, جزى:11, علم:11, لوط:11, بنى:11, ثوب:11, اذ:11, عنب:11, بين:11, عظم:11, الى:11, رسل:11, ندى:11, انس:11, غلل:11, هلک:11, ذنب:11, خير:11, سور:11, خوف:11, يتم:11, ندو:11, حمد:11, هذه:11, نوح:11, عدد:11, اجر:11, علو:11, ولى:11, کبر:11, ارض:11, درج:11, مصر:11, بصر:11, ام:11, متع:11, خزى:11, دوم:11, امم:11, دعو:11, لبس:11, على:11, صدق:11, درر:11, التى:11, نزل:11, رزق:11, خون:11, سفل:11, قصد:11, جذع:11, بشر:11, شيع:11, بعد:11, قلب:11, صدر:11, ملک:11, بل:11, انا:11, مثل:11, زوج:11, اذن:11, ابو:11, حسن:11, بطش:11, قصر:11, سمو:11, غلم:11, کثر:10, ضلل:10, يمن:10, فعل:10, غفر:10, طهر:10, دور:10, هو:10, اول:10, يا:10, کذب:10, حکم:10, غشى:10, الم:10, ثمر:10, روح:10, الذان:10, شىء:10, تلک:10, غشو:10, بعض:10, خلف:10, تحت:10, ذهب:10, رود:10, جدر:10, زکو:10, عقب:10, نبو:10, الذى:10, نشء:10, ليس:10, بعث:10, نزع:10, نفع:10, بوء:10, هدى:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۵۷

تکرار در قرآن: ۵۱(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

زير. مقابل فوق. [مائده:66]، هر آينه روزى مى‏خوردند از بالاى سرشان و از زير قدمهايشان. از تحت گاهى به طور كنايه نكاح اراده شده است مثل [تحريم:10] زن نوح و زن لوط در نكاح دو نفر از بندگان ما بودند. [آل عمران:15]، نا گفته نماند در حدود چهل بار در تعريف بهشت، «تَجرى مِنْ تَحْتِها الانهارُ» ذكر شده: بهشت يا بهشت هائى كه نهرها از زير آنها روان است. و در بادى امر به نظر مى‏آيد كه اين نهرها ديده نمى‏شوند زيرا از زير جنّات روانند و اگر از زير درختان روان بودند تماشائى و قابل استفاده مى‏بودند. بايد دانست اصل «جنّ» به معنى پوشيدن چيز و مخفى كردن آن است. جنين را از آن، جنين گويند كه شكم مادر او را پوشيده است. و آن به معناى مفعول است. [انعام:76] يعنى شب او را پوشيد، ديوانه را چون عقلش پوشيده شده مجنون گويند، قلب را چون در ميان بدن از انظار پوشيده است جنان گفته‏اند، سپر را چون در حين جنگ شخص را مى‏پوشاند مِجَّن و مَجَّنة گويند. جنّت هر باغى است كه درختان آن روى زمين را بپوشاند (مفردات). على هذا، باغ و چمن و بستان را جنّت گوئيم كه درختان و علفهاى آن روى زمين را مستور نموده است و جنّت گفتن به اعتبار روئيدنيهاست نه زمين، در اين صورت معنى «جَنّاتٍ تَجْرى مِنْ تَحْتِها الاَنهارُ» اين است: درختان و روئيدنيهائى كه نهرها از زير آنها روانند و اگر گفتيم: بهشت هائى كه نهرها از زير آن روانند مراد اين مطلب است.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
تَحْتِهَا ۳۵
تَحْتِ‌ ۳
تَحْتِهِمْ‌ ۲
تَحْتِهِمُ‌ ۳
تَحْتَهَا ۱
تَحْتَهُ‌ ۱
تَحْتَکِ‌ ۱
تَحْتَ‌ ۴
تَحْتِي‌ ۱

ریشه‌های مرتبط