۱۴٬۱۱۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۴۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۴۴ </center> | ||
<span id='link28'><span> | <span id='link28'><span> | ||
==چند مطلب كه بايد در بحث از | ==چند مطلب كه بايد در بحث از مسأله شيطان و حقايق دينى و تكوينى مربوط به آن بيان شود == | ||
۱- وجود نفسى اشياء خير است . ۱- بايد دانست تمامى اشيايى كه متعلق خلق و ايجاد قرار گرفته و يا ممكن است قرار بگيرد وجود نفسى شان (وجودشان بدون اينكه اضافه به چيزى داشته باشد) خير است . بطورى كه اگر به فرض محال فرض كنيم شرى از شرور متعلق خلقت و ايجاد قرار گرفته و موجود شود پس از موجود شدنش حالش حال ساير موجودات خواهد بود، يعنى ديگر اثرى از شر و قبح در آن نخواهد بود، مگر اينكه وجودش اضافه و ارتباط به چيز ديگرى داشته باشد، و در اثر اين ارتباط نظامى از نظامهاى عادلانه عالم وجود را فاسد و مختل سازد، و يا باعث شود عده اى ديگر از موجودات از خير و سعادت خود محروم شوند، اينجاست كه شرهايى در عالم پديد مى آيد. | ۱- وجود نفسى اشياء خير است . ۱- بايد دانست تمامى اشيايى كه متعلق خلق و ايجاد قرار گرفته و يا ممكن است قرار بگيرد وجود نفسى شان (وجودشان بدون اينكه اضافه به چيزى داشته باشد) خير است . بطورى كه اگر به فرض محال فرض كنيم شرى از شرور متعلق خلقت و ايجاد قرار گرفته و موجود شود پس از موجود شدنش حالش حال ساير موجودات خواهد بود، يعنى ديگر اثرى از شر و قبح در آن نخواهد بود، مگر اينكه وجودش اضافه و ارتباط به چيز ديگرى داشته باشد، و در اثر اين ارتباط نظامى از نظامهاى عادلانه عالم وجود را فاسد و مختل سازد، و يا باعث شود عده اى ديگر از موجودات از خير و سعادت خود محروم شوند، اينجاست كه شرهايى در عالم پديد مى آيد. | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
اين آن معنايى است كه آيه شريفه (( الذى احسن كل شىء خلقه (( و آيه (( تبارك الله رب العالمين (( و آيه (( و ان من شىء الا يسبح بحمده و لكن لا تفقهون تسبيحهم (( نيز به آن اشاره دارد. | اين آن معنايى است كه آيه شريفه (( الذى احسن كل شىء خلقه (( و آيه (( تبارك الله رب العالمين (( و آيه (( و ان من شىء الا يسبح بحمده و لكن لا تفقهون تسبيحهم (( نيز به آن اشاره دارد. | ||
<span id='link29'><span> | <span id='link29'><span> | ||
==مراتب مختلف موجودات مقتضاى الهى است == | ==مراتب مختلف موجودات مقتضاى الهى است == | ||
۲- عالم خلقت با همه وسعتى كه در آن است تمامى اجزايش به يكديگر مربوط و مانند يك زنجير اولش بسته و مربوط به آخرش مى باشد، بطورى كه ايجاد جزئى از آن مستلزم ايجاد و صنع همه آن است ، و اصلاح جزئى از اجزاى آن به اصلاح همه آن مربوط است ، همچنانكه فرموده: (( و ما امرنا الا واحده كلمح بالبصر(( و اين ارتباط لازمه اش اين نيست كه جميع موجودات مثل هم و ربط شان به يكديگر ربط تساوى و تماثل باشد، زيرا اگر همه اجزاى عالم مثل هم بودند عالمى به وجود نمى آمد بلكه تنها يك موجود تحقق مى يافت ، و لذا حكمت الهى اقتضا دارد كه اين موجودات از نظر كمال و نقص، و وجدان مراتب وجود و فقدان آن ، و قابليت رسيدن به آن مراتب و محروميت از آن مختلف باشند. | ۲- عالم خلقت با همه وسعتى كه در آن است تمامى اجزايش به يكديگر مربوط و مانند يك زنجير اولش بسته و مربوط به آخرش مى باشد، بطورى كه ايجاد جزئى از آن مستلزم ايجاد و صنع همه آن است ، و اصلاح جزئى از اجزاى آن به اصلاح همه آن مربوط است ، همچنانكه فرموده: (( و ما امرنا الا واحده كلمح بالبصر(( و اين ارتباط لازمه اش اين نيست كه جميع موجودات مثل هم و ربط شان به يكديگر ربط تساوى و تماثل باشد، زيرا اگر همه اجزاى عالم مثل هم بودند عالمى به وجود نمى آمد بلكه تنها يك موجود تحقق مى يافت ، و لذا حكمت الهى اقتضا دارد كه اين موجودات از نظر كمال و نقص، و وجدان مراتب وجود و فقدان آن ، و قابليت رسيدن به آن مراتب و محروميت از آن مختلف باشند. |
ویرایش