گمنام

تفسیر:المیزان جلد۸ بخش۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
و اينكه فرمود: (( و ناديهما ربهما الم انهكما عن تلكما الشجره (( دلالت دارد بر اينكه آدم و حوا در آن موقع كه خداوند اين خطاب را به آنان مى كرده از مقام قرب خدا دور شده بودند، براى اينكه (( ندا(( به معناى صدا زدن از دور است ، همچنانكه (( تلكما(( هم كه در (( تلكما الشجره (( است اين دلالت را دارد؛ زيرا اين كلمه نيز براى اشاره به دور است ، بخلاف (( هذا(( كه براى اشاره به نزديك است ، و لذا در ابتداى ورود آدم به بهشت و قبل از اينكه اين مخالفت از او سر بزند خداى تعالى به لفظ (( هذه (( اشاره به درخت مزبور كرد و فرمود: (( و لا تقربا هذه الشجره ((.
و اينكه فرمود: (( و ناديهما ربهما الم انهكما عن تلكما الشجره (( دلالت دارد بر اينكه آدم و حوا در آن موقع كه خداوند اين خطاب را به آنان مى كرده از مقام قرب خدا دور شده بودند، براى اينكه (( ندا(( به معناى صدا زدن از دور است ، همچنانكه (( تلكما(( هم كه در (( تلكما الشجره (( است اين دلالت را دارد؛ زيرا اين كلمه نيز براى اشاره به دور است ، بخلاف (( هذا(( كه براى اشاره به نزديك است ، و لذا در ابتداى ورود آدم به بهشت و قبل از اينكه اين مخالفت از او سر بزند خداى تعالى به لفظ (( هذه (( اشاره به درخت مزبور كرد و فرمود: (( و لا تقربا هذه الشجره ((.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه ۴۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه ۴۱ </center>
قَالا رَبَّنَا ظلَمْنَا أَنفُسنَا وَ إِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَ تَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَسرِينَ
«'''قَالا رَبَّنَا ظلَمْنَا أَنفُسنَا وَ إِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَ تَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسرِينَ'''»:
اين حرف از آدم و حوا نهايت تضرع و التماس آن دو را مى رساند، و لذا هيچ چيزى درخواست نكردند و تنها احتياجشان را به مغفرت و رحمت ذكر كرده و گفتند: اگر رحم نكنى بطور دائم و به تمام معنا زيانكار خواهيم شد
اين حرف از آدم و حوا نهايت تضرع و التماس آن دو را مى رساند، و لذا هيچ چيزى درخواست نكردند و تنها احتياجشان را به مغفرت و رحمت ذكر كرده و گفتند: اگر رحم نكنى بطور دائم و به تمام معنا زيانكار خواهيم شد


خط ۶۶: خط ۶۶:
اين آن معنايى است كه آيه شريفه (( الذى احسن كل شىء خلقه (( و آيه (( تبارك الله رب العالمين (( و آيه (( و ان من شىء الا يسبح بحمده و لكن لا تفقهون تسبيحهم (( نيز به آن اشاره دارد.
اين آن معنايى است كه آيه شريفه (( الذى احسن كل شىء خلقه (( و آيه (( تبارك الله رب العالمين (( و آيه (( و ان من شىء الا يسبح بحمده و لكن لا تفقهون تسبيحهم (( نيز به آن اشاره دارد.
<span id='link29'><span>
<span id='link29'><span>
===مراتب مختلف موجودات مقتضاى الهى است . ===
==مراتب مختلف موجودات مقتضاى الهى است ==
۲- عالم خلقت با همه وسعتى كه در آن است تمامى اجزايش به يكديگر مربوط و مانند يك زنجير اولش بسته و مربوط به آخرش مى باشد، بطورى كه ايجاد جزئى از آن مستلزم ايجاد و صنع همه آن است ، و اصلاح جزئى از اجزاى آن به اصلاح همه آن مربوط است ، همچنانكه فرموده: (( و ما امرنا الا واحده كلمح بالبصر(( و اين ارتباط لازمه اش ‍ اين نيست كه جميع موجودات مثل هم و ربط شان به يكديگر ربط تساوى و تماثل باشد، زيرا اگر همه اجزاى عالم مثل هم بودند عالمى به وجود نمى آمد بلكه تنها يك موجود تحقق مى يافت ، و لذا حكمت الهى اقتضا دارد كه اين موجودات از نظر كمال و نقص، و وجدان مراتب وجود و فقدان آن ، و قابليت رسيدن به آن مراتب و محروميت از آن مختلف باشند.
۲- عالم خلقت با همه وسعتى كه در آن است تمامى اجزايش به يكديگر مربوط و مانند يك زنجير اولش بسته و مربوط به آخرش مى باشد، بطورى كه ايجاد جزئى از آن مستلزم ايجاد و صنع همه آن است ، و اصلاح جزئى از اجزاى آن به اصلاح همه آن مربوط است ، همچنانكه فرموده: (( و ما امرنا الا واحده كلمح بالبصر(( و اين ارتباط لازمه اش ‍ اين نيست كه جميع موجودات مثل هم و ربط شان به يكديگر ربط تساوى و تماثل باشد، زيرا اگر همه اجزاى عالم مثل هم بودند عالمى به وجود نمى آمد بلكه تنها يك موجود تحقق مى يافت ، و لذا حكمت الهى اقتضا دارد كه اين موجودات از نظر كمال و نقص، و وجدان مراتب وجود و فقدان آن ، و قابليت رسيدن به آن مراتب و محروميت از آن مختلف باشند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۴۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۴۵ </center>
خط ۷۳: خط ۷۳:
و وقتى امر مولوى معنا نداشت اطاعت هم مصداق نخواهد داشت ، و وقتى اطاعت و معصيتى نبود مدح و ذم، ثواب و عقاب ، وعد و وعيد و انذار و بشارتى هم نخواهد بود، و وقتى اينگونه امور نبود دين و شريعت و دعوتى هم نخواهد بود، و وقتى دينى در كار نبود نبوت و رسالتى هم نخواهد بود، و وقتى نبوت و رسالتى نباشد قهرا اجتماع و مدنيتى هم نخواهد بود، اجتماع هم كه نباشد انسانيتى نيست و همچنين و بر همين قياس فرض نبود يك چيز مستلزم فرض نبود جميع اجزاى عالم است.
و وقتى امر مولوى معنا نداشت اطاعت هم مصداق نخواهد داشت ، و وقتى اطاعت و معصيتى نبود مدح و ذم، ثواب و عقاب ، وعد و وعيد و انذار و بشارتى هم نخواهد بود، و وقتى اينگونه امور نبود دين و شريعت و دعوتى هم نخواهد بود، و وقتى دينى در كار نبود نبوت و رسالتى هم نخواهد بود، و وقتى نبوت و رسالتى نباشد قهرا اجتماع و مدنيتى هم نخواهد بود، اجتماع هم كه نباشد انسانيتى نيست و همچنين و بر همين قياس فرض نبود يك چيز مستلزم فرض نبود جميع اجزاى عالم است.
<span id='link30'><span>
<span id='link30'><span>
===آيات مربوط به داستان سجده آدم تصويرى است از روابط بين نوع انسانى و نوع ملائكه و ابليس ===
==آيات مربوط به داستان سجده آدم تصويرى است از روابط بين نوع انسانى و نوع ملائكه و ابليس==
اين معنا كه معلوم شد اينك مى گوييم اگر شيطانى نبود نظام عالم انسانى هم نبود، و وجود شيطانى كه انسان را به شر و معصيت دعوت كند از اركان نظام عالم بشريت است ، و نسبت به صراط مستقيم او به منزله كناره و لبه جاده است ، و معلوم است كه تا دو طرفى براى جاده نباشد متن جاده هم فرض نمى شود.
اين معنا كه معلوم شد اينك مى گوييم اگر شيطانى نبود نظام عالم انسانى هم نبود، و وجود شيطانى كه انسان را به شر و معصيت دعوت كند از اركان نظام عالم بشريت است ، و نسبت به صراط مستقيم او به منزله كناره و لبه جاده است ، و معلوم است كه تا دو طرفى براى جاده نباشد متن جاده هم فرض نمى شود.


خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:
<span id='link33'><span>
<span id='link33'><span>
==نحوه تصرفات ابليس در ادراك انسان ==
==نحوه تصرفات ابليس در ادراك انسان ==
بطورى كه ملاحظه مى كنيد در اين آيه شيطان گناه و ظلم را به خود بشر نسبت داده و از خود سلب كرده ، و خود را به تمام معنا بى طرف قلمداد نموده ، و گفته است (( تنها كارى كه من كرده ام اين بوده كه شما را به گناه دعوت كرده و به وعده دروغى دلخوش ساختم (( . آيه شريفه (( ان عبادى ليس لك عليهم سلطان الا من اتبعك من الغاوين (( نيز هر قدرت و سلطنتى را از ابليس نفى نموده ، فعاليت هاى او را تنها در كسانى مؤ ثر مى داند كه خودشان با پاى خود به دنبال شيطان به راه بيفتند. نظير آيه فوق آيه شريف (( قال قرينه ربنا ما اطغيته و لكن كان فى ضلال بعيد(( است كه از قول ابليس حكايت مى كند كه در قيامت مى گويد: پروردگارا من او را به نافرمانيت مجبور نكردم بلكه او خودش در گمراهى بعيدى بود.
بطورى كه ملاحظه مى كنيد در اين آيه شيطان گناه و ظلم را به خود بشر نسبت داده و از خود سلب كرده ، و خود را به تمام معنا بى طرف قلمداد نموده ، و گفته است (( تنها كارى كه من كرده ام اين بوده كه شما را به گناه دعوت كرده و به وعده دروغى دلخوش ساختم (( . آيه شريفه (( ان عبادى ليس لك عليهم سلطان الا من اتبعك من الغاوين (( نيز هر قدرت و سلطنتى را از ابليس نفى نموده ، فعاليت هاى او را تنها در كسانى مؤثر مى داند كه خودشان با پاى خود به دنبال شيطان به راه بيفتند. نظير آيه فوق آيه شريف (( قال قرينه ربنا ما اطغيته و لكن كان فى ضلال بعيد(( است كه از قول ابليس حكايت مى كند كه در قيامت مى گويد: پروردگارا من او را به نافرمانيت مجبور نكردم بلكه او خودش در گمراهى بعيدى بود.


خلاصه سخن اينكه : تصرفات ابليس در ادراك انسان تصرف طولى است، نه در عرض تصرف خود انسان ، تا منافات با استقلال انسان در كارهايش داشته باشد،
خلاصه سخن اينكه : تصرفات ابليس در ادراك انسان تصرف طولى است، نه در عرض تصرف خود انسان ، تا منافات با استقلال انسان در كارهايش داشته باشد،
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:
قرآن كريم نظير اين ولايتى را كه شيطان در گناه و ظلم بر آدميان دارد براى ملائكه در اطاعت و عبادت اثبات نموده ، مى فرمايد:(( ان الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل عليهم الملائكه ان لا تخافوا و لا تحزنوا وابشروا بالجنه التى كنتم توعدون، نحن اولياءكم فى الحيوة الدنيا(( البته اين دو نوع ولايت منافاتى با ولايت مطلق پروردگار كه آيه (( ليس لكم من دونه من ولى و لا شفيع (( آن را اثبات مى كند ندارد.
قرآن كريم نظير اين ولايتى را كه شيطان در گناه و ظلم بر آدميان دارد براى ملائكه در اطاعت و عبادت اثبات نموده ، مى فرمايد:(( ان الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل عليهم الملائكه ان لا تخافوا و لا تحزنوا وابشروا بالجنه التى كنتم توعدون، نحن اولياءكم فى الحيوة الدنيا(( البته اين دو نوع ولايت منافاتى با ولايت مطلق پروردگار كه آيه (( ليس لكم من دونه من ولى و لا شفيع (( آن را اثبات مى كند ندارد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۵۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۵۰ </center>
بارى، اين ولايت همان احتناك و لگام زدنى است كه شيطان وعده داده ، و قرآن از او چنين حكايت مى كند:(( قال ارايتك هذا الذى كرمت على لئن اخرتن الى يوم القيمه لاحتنكن ذريته الا قليلا، قال اذهب فمن تبعك منهم فان جهنم جزاوكم جزاء موفورا، و استفزز من استطعت منهم بصوتك و اجلب عليهم بخيلك و رجلك و شاركهم فى الاموال و الاولاد و عدهم و ما يعدهم الشيطان الا غرورا(( و بطورى كه از آيات قرآن بر مى آيد براى او لشكرى است كه او را در هر كارى كه بخواهد مدد مى كنند، از آن جمله آيه شريفه (( انه يريكم هو و قبيله من حيث لا ترونهم(( است. و اگر در آيه (( و لا غوينهم اجمعين (( گمراهى همه را به خود او نسبت داده براى اين است كه هر قدر هم لشكريانش زياد و نقشه اعمال آنها مختلف باشد نتيجه اعمالشان كه همان وسوسه در دلها و گمراه ساختن مردم است يكى است ، همچنانكه مساءله توفى و گرفتن جان ها را هم به ملك الموت نسبت داده و فرموده: (( قل يتوفيكم ملك الموت الذى و كل بكم (( و هم به اعوانش مستند كرده و فرموده: (( حتى اذا جاء احدكم الموت توفته رسلنا و هم لا يفرطون ((.  
بارى، اين ولايت همان احتناك و لگام زدنى است كه شيطان وعده داده ، و قرآن از او چنين حكايت مى كند:(( قال ارايتك هذا الذى كرمت على لئن اخرتن الى يوم القيمه لاحتنكن ذريته الا قليلا، قال اذهب فمن تبعك منهم فان جهنم جزاوكم جزاء موفورا، و استفزز من استطعت منهم بصوتك و اجلب عليهم بخيلك و رجلك و شاركهم فى الاموال و الاولاد و عدهم و ما يعدهم الشيطان الا غرورا(( و بطورى كه از آيات قرآن بر مى آيد براى او لشكرى است كه او را در هر كارى كه بخواهد مدد مى كنند، از آن جمله آيه شريفه (( انه يريكم هو و قبيله من حيث لا ترونهم(( است. و اگر در آيه (( و لا غوينهم اجمعين (( گمراهى همه را به خود او نسبت داده براى اين است كه هر قدر هم لشكريانش زياد و نقشه اعمال آنها مختلف باشد نتيجه اعمالشان كه همان وسوسه در دلها و گمراه ساختن مردم است يكى است ، همچنانكه مساءله توفى و گرفتن جان ها را هم به ملك الموت نسبت داده و فرموده: (( قل يتوفيكم ملك الموت الذى وكل بكم (( و هم به اعوانش مستند كرده و فرموده: (( حتى اذا جاء احدكم الموت توفته رسلنا و هم لا يفرطون ((.  
<span id='link35'><span>
<span id='link35'><span>
==بعضى از لشكريان ابليس از جنس بشرند ==
==بعضى از لشكريان ابليس از جنس بشرند ==
۱۳٬۷۸۱

ویرایش