فصلت ٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۱: خط ۳۱:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۲#link346 | آيات ۱ - ۱۲ سوره فصلت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۲#link346 | آيات ۱ - ۱۲ سوره فصلت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۲#link347 | غرض اصلى اين سوره مباركه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۲#link347 | غرض اصلى اين سوره مباركه]]
خط ۵۴: خط ۵۵:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۴#link367 | رواياتى درباره آغاز خلقت عالم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۴#link367 | رواياتى درباره آغاز خلقت عالم]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۰_بخش۶۱#link103 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۰_بخش۶۱#link103 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى‌ إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ وَ وَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ «6»
(اى پيامبر! به مردم) بگو: «همانا من بشرى هستم مثل شما؛ (با اين تفاوت كه) به من وحى مى‌شود كه قطعاً خداى شما يكتا است. پس بدون انحراف به سوى او رو كنيد و از او آمرزش بخواهيد و واى بر مشركان.
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى‌ إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ وَ وَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ «6»
چون مشركان تحكم و سرزنش را از حد گذراندند، حق سبحانه پيغمبر خود را امر فرمود كه:
قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ‌: بگو مر اين جماعت متمرده را جز اين نيست كه من بشرى هستم مثل شما، يعنى از جنس شما نه از جنس ملك و جن كه شما آنها
----
«1» مجمع البيان، ج 5 ص 4.
جلد 11 - صفحه 349
را در نيابيد و فهم نكنيد به سبب عدم جنسيت، و شما را به چيزى نخوانم كه گوش از آن كراهت و طبع از او متنفر باشد، بلكه مضمون دعوت من اين است كه: يُوحى‌ إِلَيَ‌: وحى كرده مى‌شود بسوى من، أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ: جز اين نيست كه خداى شما خداى يگانه يكتا است كه هيچ شريكى او را نيست نه در ذات و نه در صفات، فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ‌: پس استقامت نمائيد و به راستى توجه به او كنيد، يعنى بر توحيد و اخلاص طاعت يك جهت شويد و به جانب راست و چپ كه طريق افراط و تفريط است التفات نكنيد، وَ اسْتَغْفِرُوهُ‌: و طلب آمرزش كنيد او را از عقايد باطله كه شرك است، يا از گناهان كه بعد از اسلام كنيد.
مفاد آيه آنكه: چون من به معجزات ظاهره اثبات نبوت خود مى‌نمايم، پس بر شما واجب است كه تابع من شويد در جميع افعال و اقوال كه از جمله آن توحيد و خلوص عبادت است. پس تهديد فرمايد بر نافرمانى و سرپيچى كه: وَ وَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ‌: و ويل يا سختى عذاب براى مشركين است.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى‌ إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ وَ وَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ «6» الَّذِينَ لا يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ «7» إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ «8» قُلْ أَ إِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَ تَجْعَلُونَ لَهُ أَنْداداً ذلِكَ رَبُّ الْعالَمِينَ «9» وَ جَعَلَ فِيها رَواسِيَ مِنْ فَوْقِها وَ بارَكَ فِيها وَ قَدَّرَ فِيها أَقْواتَها فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَواءً لِلسَّائِلِينَ «10»
ترجمه‌
بگو جز اين نيست كه من انسانى هستم مانند شما كه وحى ميشود بمن جز اين نيست كه خداى شما خدائيست يگانه پس مستقيم باشيد بسوى او و آمرزش خواهيد از او و واى بر شرك آورندگان‌
كه نميدهند زكوة را و آنها بآخرت آنانند كافران‌
همانا آنانكه گرويدند و بجا آوردند كارهاى شايسته مر ايشان را است مزدى بدون منّت‌
بگو آيا شما هر آينه كافر ميشويد بآنكه آفريد زمين را در دو روز و قرار ميدهيد براى او همتايانى آنست پروردگار جهانيان‌
و قرار داد در آن كوههاى استوارى از بالاى آن و بركت داد در آن و تقدير نمود در آن خوردنيهاى آنرا در چهار روز مساوى براى خواهندگان.
تفسير
خداوند متعال بعد از اعراض كفار و اظهار عناد كه در آيات سابقه گوشزد شد به پيغمبر خود دستور فرموده كه بفرمايد من مأمور نيستم شما را بقوّه قهريّه وادار بايمان نمايم تا مجبور بقبول آن شويد فقط وظيفه من آنستكه بشما بگويم منهم مانند شما انسانى هستم كه بمن وحى از جانب خدا ميرسد جنّ و ملك نيستم كه با شما سنخيّت نداشته باشم و شما را دعوت نميكنم بامرى كه عقول سليمه و اسماع سالمه از تقبّل و تلقّى آن ابا و انزجار داشته باشند بلكه‌
----
جلد 4 صفحه 547
دعوت ميكنم شما را بتوحيد و استقامت در دين و اخلاص در نيّت و توبه از شرك و معاصى و طلب مغفرت و آمرزش از خداوند كريم رحيم پس واى بحال اهل شرك از سختى عذاب آنها براى اهانتشان بخدا و عدولشان از حق بباطل آنانكه بسبب بخل از انفاق در راه خدا امساك مينمايند و از فرط جهل و نادانى عالم آخرت و بعث و نشور را منكر ميشوند قمى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه فرمود آيا ممكن است خداوند امر فرمايد اهل شرك را بزكوة دادن با آنكه مشرك باشند چنانچه از اين آيه بنظر ميرسد عرض شد بيان فرما مراد را فرمود يعنى واى بحال كسانيكه شريك نمودند با امام اول غير او را و بائمّه ديگر كه بعد از او مى‌آيند كافر شدند خدا اول مردم را دعوت بايمان مينمايد وقتى قبول نمودند مكلّف بفروع ميفرمايد و از ابن عباس ره نقل شده كه مراد از ندادن زكوة پاك ننمودن نفوس خودشان است از شرك بتوحيد و فيض ره استدلال فرموده باين حديث بر آنكه كفار مكلف باحكام شرعيه نيستند ماداميكه باقى بر كفرند و ديگران استدلال نموده‌اند باين آيه بر آنكه كفار مكلف بفروعند چنانچه مكلفند باصول و بنظر حقير هيچ يك از دو استدلال تمام نيست چون اين آيه در مكه قبل از وجوب زكوة نازل شده و در مقام ايجاب زكوة بر اهل شرك نيست بلكه در مقام ملامت آنها است بر بخل و امساك چنانچه ذكر شد و فرمايش امام عليه السّلام در مقام تأويل آيه براى الزام اهل سنّت بقبول معناى تأويلى است و آنكه تكليف بفروع در رتبه تكليف باصول نيست بلكه مؤخر از آنست نه آنكه كفار معاقب بفروع نيستند كه دعوى اجماع بربودن شده است و تحقيق امر مناسب با مقصود از اين تفسير نيست و بعد از وعيد كفار خداوند وعده داده است باهل ايمان و اعمال صالحه كه ايشانرا باجر و ثواب دائم بى‌پايان يا بدون منّت و آزار برساند و توبيخ فرموده است كفار را بر انكار قدرت و كفران نعمت خداوندى كه خلق فرموده است زمين پهناور را در امتداديكه مساوى با دو شبانه روز باشد با آنكه قادر بود خلق فرمايد آنرا در يك لحظه براى آنكه مردم بدانند تأنّى و تأمل در امور لازم و عجله و شتاب خارج از صواب است و نبايد با اقرار بوجود چنين صانع حكيمى كسانى بتهاى بى‌شعور را معبود خود قرار دهند پروردگار جهانيان بايد چنين قدرتى داشته باشد نه عاجز و ناتوان باشد
----
جلد 4 صفحه 548
و قرار داد در زمين كوههاى بلند ثابت و راسخى را براى استحكام آن و آنها را بالاى آن قرار داد براى تشكيل مناظر زيبا و نموّ اشجار و جريان انهار با صوت فرح- افزا از آبشار و استخراج معادن آنها بسهولت و ساير منافع كه بركات آن پيوسته باهل زمين و حيوانات آن رسيده و ميرسد و مقدر فرمود ارزاق بندگان را در زمين بقدر حاجت و لزوم عشرت و رواج تجارت در هر سرزمينى باقتضاء حكمت و مصلحت در مدت دو شبانه روز كه جمعا چهار شبانه روز ميشود و اينكه خداوند فرموده در چهار روز و نفرموده جمعا براى آنستكه معمولا ميگويند از طهران در دو روز رفتم مثلا تا قم و در چهار روز رفتم تا اصفهان در صورتى كه دو روز اول داخل در چهار روز و مراد جمعا است اين بيان مفسرين ظاهرى است ولى قمى ره كه معمولا تفسير را از صادقين عليهما السلام اخذ مينمايد فرموده مراد از دو روز دو وقت است ابتداء خلق و انقضاء آن و مراد از بركت دادن و تقدير روزى‌ها در چهار روز چهار وقت است از اوقات سال كه زمستان و بهار و تابستان و پائيز باشد كه در سه ماه اول بواسطه برف و باران و باد زمين مستعد ميشود و در سه ماه دوم گياه ميرويد و اشجار بثمر ميرسد و زمين سبز و خرم ميگردد و در سه ماه بعد ميوه‌ها ميرسد و زراعات بدست ميآيد و در سه ماه اخير تكميل و تتميم منافع آن ميشود و اگر تمام سال بيك منوال باشد اين فوائد و كمالات حاصل نميگردد و اين تقديرات در ايصال روزى بروزى خواران براى آنها بطور مساوى و عدالت شده كه هر كس بلسان حال يا مقال سؤال از روزى نمايد آنچه مقدر شده باو برسد اعم از انسان و حيوان اهلى و وحشى و غيرها و بعضى سواء للسّائلين را بمساوى بودن ايام اربعه در مقدار براى سؤال كنندگان از مدت خلقت زمين و ما فيها تفسير نموده‌اند و در سوره اعراف ذيل آيه‌ إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ‌ گذشت آنچه نافع در اينمقام است و سواء برفع و جرّ نيز قرائت شده است.
----
جلد 4 صفحه 549
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
قُل‌ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثلُكُم‌ يُوحي‌ إِلَي‌َّ أَنَّما إِلهُكُم‌ إِله‌ٌ واحِدٌ فَاستَقِيمُوا إِلَيه‌ِ وَ استَغفِرُوه‌ُ وَ وَيل‌ٌ لِلمُشرِكِين‌َ «6»
بفرما باين‌ مشركين‌ و كفار جز ‌اينکه‌ نيست‌ ‌که‌ ‌من‌ ‌هم‌ يك‌ بشري‌ هستم‌ مثل‌ ‌شما‌ وحي‌ ميشود بسوي‌ ‌من‌ ‌که‌ جز ‌اينکه‌ نيست‌ ‌که‌ اله‌ ‌شما‌ يكيست‌ ‌پس‌ استقامة كنيد بسوي‌ ‌او‌ و طلب‌ آمرزش‌ كنيد ‌او‌ ‌را‌ و ويل‌ ‌از‌ ‌براي‌ مشركين‌ ‌است‌.
قُل‌ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثلُكُم‌ لكن‌ فرق‌ ‌بين‌ بشر ‌با‌ بشر ‌اگر‌ بگويي‌ ‌بين‌ آسمان‌ و زمين‌ ‌است‌ كم‌ گفته‌اي‌ يك‌ بشر ‌از‌ سگ‌ پستتر ميشود و يك‌ بشر ‌از‌ ملائكه‌ بالاتر ميرود
آدمي‌ زاده‌ طرفه‌ معجونيست‌ ||  كز فرشته‌ سرشته‌ وز حيوان‌
گر كند ميل‌ ‌اينکه‌ شود ‌پس‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ ||  ور كند ميل‌ ‌آن‌ شود ‌به‌ ‌از‌ ‌آن‌
فان‌ غلب‌ شهوته‌ ‌علي‌ عقله‌ فهو اخس‌ ‌من‌ البهائم‌ و ‌ان‌ غلب‌ عقله‌ ‌علي‌ شهوته‌ فهو اشرف‌ ‌من‌ الملائكه‌
امتياز ‌من‌ ‌با‌ ‌شما‌ اينست‌ ‌که‌:
يُوحي‌ إِلَي‌َّ مورد وحي‌ الهي‌ شدم‌ و اولين‌ دستوري‌ ‌که‌ دارم‌ أَنَّما إِلهُكُم‌ إِله‌ٌ واحِدٌ بجميع‌ مراتب‌ توحيد ذاتا و صفة و فعلا و عبادة و نظرا.
فَاستَقِيمُوا إِلَيه‌ِ پابرجا باشيد ‌بر‌ توحيد بجميع‌ اقسام‌ ‌او‌.
وَ استَغفِرُوه‌ُ ‌پس‌ ‌از‌ استقامت‌ استغفار كنيد ‌تا‌ آمرزيده‌ شويد و ‌اگر‌ استقامت‌
جلد 15 - صفحه 413
نكرديد انتظار مغفرت‌ ‌هم‌ نداشته‌ باشيد إِن‌َّ اللّه‌َ لا يَغفِرُ أَن‌ يُشرَك‌َ بِه‌ِ نساء آيه 51.
وَ وَيل‌ٌ لِلمُشرِكِين‌َ ‌که‌ ‌بر‌ توحيد استقامت‌ نكردند و آمرزيده‌ نشدند ويل‌ ‌از‌ ‌براي‌ مشركين‌ ‌است‌ زيرا ‌از‌ قدم‌ اول‌ لنگ‌ شده‌اند ‌که‌ اول‌ دين‌ و معرفت‌ و ايمان‌ توحيد ‌است‌ ‌که‌ امير المؤمنين‌ فرمود:
(اول‌ الدين‌ معرفه‌ اللّه‌ و كمال‌ معرفته‌ توحيده‌).
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 6)- مشرکان چه کسانی هستند؟ این آیه همچنان سخن از مشرکان و کافران می‌گوید، و در حقیقت پاسخی است به گفتاری که از آنها در آیات قبل نقل شده، و دفع هر گونه توهّم و اشتباه در زمینه دعوت پیامبر صلّی اللّه علیه و اله.
می‌فرماید: «بگو: من تنها انسانی مثل شما هستم و این حقیقت پیوسته بر من وحی می‌شود که معبود شما فقط یکی است» (قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحی إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ).
نه مدعی فرشته بودنم، و نه انسانی از یک نژاد برتر و نه خداوند و نه فرزند خدا هستم بلکه انسانی همچون شما هستم با این تفاوت که پیوسته فرمان توحید به من وحی می‌شود.
سپس ادامه می‌دهد: «اکنون که چنین است تمام توجه خویش را به این معبود یکتا کنید و (از شرک و گناه) توبه و استغفار نمایید» (فَاسْتَقِیمُوا إِلَیْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ).
سپس به عنوان هشدار و اعلام خطر می‌افزاید: «وای بر مشرکان» (وَ وَیْلٌ لِلْمُشْرِکِینَ).
ج4، ص299
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>



نسخهٔ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۴۳


ترجمه

بگو: من فقط انسانی مثل شما هستم؛ این حقیقت بر من وحی می‌شود که معبود شما معبودی یگانه است؛ پس تمام توجّه خویش را به او کنید و از وی آمرزش طلبید؛ وای بر مشرکان!

بگو: من تنها بشرى چون شمايم، [جز اين كه‌] به من وحى مى‌شود كه خداى شما خداى يگانه است. پس مستقيما به او توجه كنيد و از او آمرزش بخواهيد، و واى بر مشركان
بگو: «من، بشرى چون شمايم، جز اينكه به من وحى مى‌شود كه خداى شما خدايى يگانه است. پس مستقيماً به سوى او بشتابيد و از او آمرزش بخواهيد. و واى بر مشركان.»
بگو که من هم مانند شما بشری هستم جز آنکه مرا وحی می‌رسد که پروردگار شما خدای یکتای بی‌همتاست، پس همه مستقیم به راه دین او شتابید و از او آمرزش طلبید. و وای به حال مشرکان.
بگو: من بشری مانند شما هستم، [نه از جنسی دیگر که سخنم را نفهمید] به من وحی می شود که معبود شما فقط معبود یکتاست، پس [با دوری از افراط و تفریط] به سوی او رو کنید، و از او آمرزش بخواهید، و وای بر مشرکان؛
بگو: من انسانى هستم همانند شما. به من وحى شده كه خدايتان خدايى است يكتا. پس بدو روى آوريد و از او آمرزش بخواهيد. و واى بر مشركان:
بگو جز این نیست که من بشری مانند شما هستم [با این تفاوت‌] که به من وحی می‌شود که خدای شما خدای یگانه است، در کار او راست و درست باشید و از او آمرزش بخواهید، و وای بر مشرکان‌
بگو: جز اين نيست كه من آدمى‌ام مانند شما، به من وحى مى‌شود كه همانا خداى شما خدايى است يگانه، پس به سوى او روى آريد و راست باشيد- به يكتا پرستى و طاعت و پايدارى بر آن- و از او آمرزش بخواهيد، و واى بر مشركان،
بگو: من فقط و فقط انسانی مثل شما هستم، و به من وحی می‌شود که خداوندگار شما خداوندگار یگانه‌ای بیش نمی‌باشد، پس راست به سوی او رو کنید و روید (و پندار و گفتار و کردارتان در مسیر رضای وی باشد) و از او آمرزش بخواهید. وای به حال مشرکان!
بگو: «من تنها بشری چون شمایم (جز اینکه) به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی است یگانه. پس (بعد از هر گونه کژی) فراسوی او پایداری پربها و راستا و پای برجا بجویید و از او پوشش بخواهید. و وای بر مشرکان!»
بگو همانا منم بشری مانند شما وحی می‌شود بسویم که خدای شما خدای یکتا است پس استقامت کنید بسویش و آمرزش از او خواهید و وای بر مشرکان‌


فصلت ٥ آیه ٦ فصلت ٧
سوره : سوره فصلت
نزول : ٥ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ»: انسانم همچون شما. انسانی مثل شما هستم (نگا: ابراهیم / ، کهف / اسراء / ). «إِنَّمَآ إِلهُکُمْ إِلهٌ وَاحِدٌ»: نائب فاعل (یُوحی) است «فَاسْتَقِیمُوا إِلَیْهِ»: اعمال خود را محض رضای خدا انجام دهید و طاعت و عبادتتان برای او باشد و بس.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى‌ إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ وَ وَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ «6»

(اى پيامبر! به مردم) بگو: «همانا من بشرى هستم مثل شما؛ (با اين تفاوت كه) به من وحى مى‌شود كه قطعاً خداى شما يكتا است. پس بدون انحراف به سوى او رو كنيد و از او آمرزش بخواهيد و واى بر مشركان.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى‌ إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ وَ وَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ «6»

چون مشركان تحكم و سرزنش را از حد گذراندند، حق سبحانه پيغمبر خود را امر فرمود كه:

قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ‌: بگو مر اين جماعت متمرده را جز اين نيست كه من بشرى هستم مثل شما، يعنى از جنس شما نه از جنس ملك و جن كه شما آنها


«1» مجمع البيان، ج 5 ص 4.

جلد 11 - صفحه 349

را در نيابيد و فهم نكنيد به سبب عدم جنسيت، و شما را به چيزى نخوانم كه گوش از آن كراهت و طبع از او متنفر باشد، بلكه مضمون دعوت من اين است كه: يُوحى‌ إِلَيَ‌: وحى كرده مى‌شود بسوى من، أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ: جز اين نيست كه خداى شما خداى يگانه يكتا است كه هيچ شريكى او را نيست نه در ذات و نه در صفات، فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ‌: پس استقامت نمائيد و به راستى توجه به او كنيد، يعنى بر توحيد و اخلاص طاعت يك جهت شويد و به جانب راست و چپ كه طريق افراط و تفريط است التفات نكنيد، وَ اسْتَغْفِرُوهُ‌: و طلب آمرزش كنيد او را از عقايد باطله كه شرك است، يا از گناهان كه بعد از اسلام كنيد.

مفاد آيه آنكه: چون من به معجزات ظاهره اثبات نبوت خود مى‌نمايم، پس بر شما واجب است كه تابع من شويد در جميع افعال و اقوال كه از جمله آن توحيد و خلوص عبادت است. پس تهديد فرمايد بر نافرمانى و سرپيچى كه: وَ وَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ‌: و ويل يا سختى عذاب براى مشركين است.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى‌ إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ وَ وَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ «6» الَّذِينَ لا يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ «7» إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ «8» قُلْ أَ إِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَ تَجْعَلُونَ لَهُ أَنْداداً ذلِكَ رَبُّ الْعالَمِينَ «9» وَ جَعَلَ فِيها رَواسِيَ مِنْ فَوْقِها وَ بارَكَ فِيها وَ قَدَّرَ فِيها أَقْواتَها فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَواءً لِلسَّائِلِينَ «10»

ترجمه‌

بگو جز اين نيست كه من انسانى هستم مانند شما كه وحى ميشود بمن جز اين نيست كه خداى شما خدائيست يگانه پس مستقيم باشيد بسوى او و آمرزش خواهيد از او و واى بر شرك آورندگان‌

كه نميدهند زكوة را و آنها بآخرت آنانند كافران‌

همانا آنانكه گرويدند و بجا آوردند كارهاى شايسته مر ايشان را است مزدى بدون منّت‌

بگو آيا شما هر آينه كافر ميشويد بآنكه آفريد زمين را در دو روز و قرار ميدهيد براى او همتايانى آنست پروردگار جهانيان‌

و قرار داد در آن كوههاى استوارى از بالاى آن و بركت داد در آن و تقدير نمود در آن خوردنيهاى آنرا در چهار روز مساوى براى خواهندگان.

تفسير

خداوند متعال بعد از اعراض كفار و اظهار عناد كه در آيات سابقه گوشزد شد به پيغمبر خود دستور فرموده كه بفرمايد من مأمور نيستم شما را بقوّه قهريّه وادار بايمان نمايم تا مجبور بقبول آن شويد فقط وظيفه من آنستكه بشما بگويم منهم مانند شما انسانى هستم كه بمن وحى از جانب خدا ميرسد جنّ و ملك نيستم كه با شما سنخيّت نداشته باشم و شما را دعوت نميكنم بامرى كه عقول سليمه و اسماع سالمه از تقبّل و تلقّى آن ابا و انزجار داشته باشند بلكه‌


جلد 4 صفحه 547

دعوت ميكنم شما را بتوحيد و استقامت در دين و اخلاص در نيّت و توبه از شرك و معاصى و طلب مغفرت و آمرزش از خداوند كريم رحيم پس واى بحال اهل شرك از سختى عذاب آنها براى اهانتشان بخدا و عدولشان از حق بباطل آنانكه بسبب بخل از انفاق در راه خدا امساك مينمايند و از فرط جهل و نادانى عالم آخرت و بعث و نشور را منكر ميشوند قمى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه فرمود آيا ممكن است خداوند امر فرمايد اهل شرك را بزكوة دادن با آنكه مشرك باشند چنانچه از اين آيه بنظر ميرسد عرض شد بيان فرما مراد را فرمود يعنى واى بحال كسانيكه شريك نمودند با امام اول غير او را و بائمّه ديگر كه بعد از او مى‌آيند كافر شدند خدا اول مردم را دعوت بايمان مينمايد وقتى قبول نمودند مكلّف بفروع ميفرمايد و از ابن عباس ره نقل شده كه مراد از ندادن زكوة پاك ننمودن نفوس خودشان است از شرك بتوحيد و فيض ره استدلال فرموده باين حديث بر آنكه كفار مكلف باحكام شرعيه نيستند ماداميكه باقى بر كفرند و ديگران استدلال نموده‌اند باين آيه بر آنكه كفار مكلف بفروعند چنانچه مكلفند باصول و بنظر حقير هيچ يك از دو استدلال تمام نيست چون اين آيه در مكه قبل از وجوب زكوة نازل شده و در مقام ايجاب زكوة بر اهل شرك نيست بلكه در مقام ملامت آنها است بر بخل و امساك چنانچه ذكر شد و فرمايش امام عليه السّلام در مقام تأويل آيه براى الزام اهل سنّت بقبول معناى تأويلى است و آنكه تكليف بفروع در رتبه تكليف باصول نيست بلكه مؤخر از آنست نه آنكه كفار معاقب بفروع نيستند كه دعوى اجماع بربودن شده است و تحقيق امر مناسب با مقصود از اين تفسير نيست و بعد از وعيد كفار خداوند وعده داده است باهل ايمان و اعمال صالحه كه ايشانرا باجر و ثواب دائم بى‌پايان يا بدون منّت و آزار برساند و توبيخ فرموده است كفار را بر انكار قدرت و كفران نعمت خداوندى كه خلق فرموده است زمين پهناور را در امتداديكه مساوى با دو شبانه روز باشد با آنكه قادر بود خلق فرمايد آنرا در يك لحظه براى آنكه مردم بدانند تأنّى و تأمل در امور لازم و عجله و شتاب خارج از صواب است و نبايد با اقرار بوجود چنين صانع حكيمى كسانى بتهاى بى‌شعور را معبود خود قرار دهند پروردگار جهانيان بايد چنين قدرتى داشته باشد نه عاجز و ناتوان باشد


جلد 4 صفحه 548

و قرار داد در زمين كوههاى بلند ثابت و راسخى را براى استحكام آن و آنها را بالاى آن قرار داد براى تشكيل مناظر زيبا و نموّ اشجار و جريان انهار با صوت فرح- افزا از آبشار و استخراج معادن آنها بسهولت و ساير منافع كه بركات آن پيوسته باهل زمين و حيوانات آن رسيده و ميرسد و مقدر فرمود ارزاق بندگان را در زمين بقدر حاجت و لزوم عشرت و رواج تجارت در هر سرزمينى باقتضاء حكمت و مصلحت در مدت دو شبانه روز كه جمعا چهار شبانه روز ميشود و اينكه خداوند فرموده در چهار روز و نفرموده جمعا براى آنستكه معمولا ميگويند از طهران در دو روز رفتم مثلا تا قم و در چهار روز رفتم تا اصفهان در صورتى كه دو روز اول داخل در چهار روز و مراد جمعا است اين بيان مفسرين ظاهرى است ولى قمى ره كه معمولا تفسير را از صادقين عليهما السلام اخذ مينمايد فرموده مراد از دو روز دو وقت است ابتداء خلق و انقضاء آن و مراد از بركت دادن و تقدير روزى‌ها در چهار روز چهار وقت است از اوقات سال كه زمستان و بهار و تابستان و پائيز باشد كه در سه ماه اول بواسطه برف و باران و باد زمين مستعد ميشود و در سه ماه دوم گياه ميرويد و اشجار بثمر ميرسد و زمين سبز و خرم ميگردد و در سه ماه بعد ميوه‌ها ميرسد و زراعات بدست ميآيد و در سه ماه اخير تكميل و تتميم منافع آن ميشود و اگر تمام سال بيك منوال باشد اين فوائد و كمالات حاصل نميگردد و اين تقديرات در ايصال روزى بروزى خواران براى آنها بطور مساوى و عدالت شده كه هر كس بلسان حال يا مقال سؤال از روزى نمايد آنچه مقدر شده باو برسد اعم از انسان و حيوان اهلى و وحشى و غيرها و بعضى سواء للسّائلين را بمساوى بودن ايام اربعه در مقدار براى سؤال كنندگان از مدت خلقت زمين و ما فيها تفسير نموده‌اند و در سوره اعراف ذيل آيه‌ إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ‌ گذشت آنچه نافع در اينمقام است و سواء برفع و جرّ نيز قرائت شده است.


جلد 4 صفحه 549

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قُل‌ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثلُكُم‌ يُوحي‌ إِلَي‌َّ أَنَّما إِلهُكُم‌ إِله‌ٌ واحِدٌ فَاستَقِيمُوا إِلَيه‌ِ وَ استَغفِرُوه‌ُ وَ وَيل‌ٌ لِلمُشرِكِين‌َ «6»

بفرما باين‌ مشركين‌ و كفار جز ‌اينکه‌ نيست‌ ‌که‌ ‌من‌ ‌هم‌ يك‌ بشري‌ هستم‌ مثل‌ ‌شما‌ وحي‌ ميشود بسوي‌ ‌من‌ ‌که‌ جز ‌اينکه‌ نيست‌ ‌که‌ اله‌ ‌شما‌ يكيست‌ ‌پس‌ استقامة كنيد بسوي‌ ‌او‌ و طلب‌ آمرزش‌ كنيد ‌او‌ ‌را‌ و ويل‌ ‌از‌ ‌براي‌ مشركين‌ ‌است‌.

قُل‌ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثلُكُم‌ لكن‌ فرق‌ ‌بين‌ بشر ‌با‌ بشر ‌اگر‌ بگويي‌ ‌بين‌ آسمان‌ و زمين‌ ‌است‌ كم‌ گفته‌اي‌ يك‌ بشر ‌از‌ سگ‌ پستتر ميشود و يك‌ بشر ‌از‌ ملائكه‌ بالاتر ميرود

آدمي‌ زاده‌ طرفه‌ معجونيست‌

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 6)- مشرکان چه کسانی هستند؟ این آیه همچنان سخن از مشرکان و کافران می‌گوید، و در حقیقت پاسخی است به گفتاری که از آنها در آیات قبل نقل شده، و دفع هر گونه توهّم و اشتباه در زمینه دعوت پیامبر صلّی اللّه علیه و اله.

می‌فرماید: «بگو: من تنها انسانی مثل شما هستم و این حقیقت پیوسته بر من وحی می‌شود که معبود شما فقط یکی است» (قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحی إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ).

نه مدعی فرشته بودنم، و نه انسانی از یک نژاد برتر و نه خداوند و نه فرزند خدا هستم بلکه انسانی همچون شما هستم با این تفاوت که پیوسته فرمان توحید به من وحی می‌شود.

سپس ادامه می‌دهد: «اکنون که چنین است تمام توجه خویش را به این معبود یکتا کنید و (از شرک و گناه) توبه و استغفار نمایید» (فَاسْتَقِیمُوا إِلَیْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ).

سپس به عنوان هشدار و اعلام خطر می‌افزاید: «وای بر مشرکان» (وَ وَیْلٌ لِلْمُشْرِکِینَ).

ج4، ص299

نکات آیه

۱ - تأکید پیامبر(ص)، بر نقش پیام آورى خویش در مقابل مخالفت ها و بهانه جویى هاى مشرکان (و قالوا قلوبنا فى أکنّة ... قل إنّما أنا بشر مثلکم یوحى إلىّ)

۲ - پیامبر(ص)، بشرى همانند دیگران (قل إنّما أنا بشر مثلکم)

۳ - ارتباط وحیانى با خداوند، تنها فرق و امتیاز پیامبر(ص) با دیگران است. (قل إنّما أنا بشر مثلکم یوحى إلىّ)

۴ - خداوند، تعلیم دهنده شیوه برخورد با مشرکان به پیامبر(ص) (و قالوا ... فاعمل إنّنا عملون . قل إنّما أنا بشر مثلکم)

۵ - پیامبر(ص)، فقط تبلیغ کننده پیام وحى بود; نه مجازات کننده مشرکان و تحقق بخشنده به انذارها. (و قالوا ... فاعمل إنّنا عملون . قل إنّما أنا بشر مثلکم یوحى إلىّ) یکى از احتمال ها در تفسیر «فاعمل»، این است که مشرکان، به پیامبر(ص) اعلام کردند که او مى تواند به وعیدهاى خود جامه عمل بپوشاند; ولى خداوند در مقابل آنان اعلام مى دارد که کار پیامبر، تبلیغ رسالت است; نه مجازات مشرکان.

۶ - معبود شایسته پرستش، معبودى یگانه و بى شریک است. (أنّما إلهکم إله وحد)

۷ - توحید، سرلوحه و اساس دعوت پیامبر(ص) (یوحى إلىّ أنّما إلهکم إله وحد)

۸ - مردم عصر بعثت، مردمانى شرک پیشه بودند. (یوحى إلىّ أنّما إلهکم إله وحد ... و ویل للمشرکین)

۹ - یگانه بودن معبود، حقیقتى روشن و قابل درک براى همگان (و قالوا قلوبنا فى أکنّة ... قل إنّما أنا بشر ... أنّما إلهکم إله وحد) از این که آیه شریفه در مقام تخطئه مشرکان است - که مدعى مفهوم نبودن پیام وحى بودند - مطلب بالا استفاده مى شود.

۱۰ - توحید، صراط مستقیم، به سوى معبود هستى (أنّما إلهکم إله وحد فاستقیموا إلیه)

۱۱ - شرک، آیینى انحرافى و مشرکان مردمانى منحرف از راه راست (أنّما إلهکم إله وحد فاستقیموا إلیه)

۱۲ - لزوم حرکت در مسیر توحید و استغفار از هر گونه شرک و گناه (فاستقیموا إلیه و استغفروه)

۱۳ - دست شستن از شرک و گرویدن به توحید، توصیه خداوند به مشرکان (فاستقیموا إلیه)

۱۴ - توصیه خداوند، به لزوم استغفار انسان از هر گونه شرک و گناه (و استغفروه)

۱۵ - شرک، گناهى قابل بخشش در پرتو گرایش به توحید و استغفار (فاستقیموا إلیه و استغفروه) خداوند، در این آیه و در پى دعوت به توحید، مشرکان را به روى آوردن به استغفار فراخوانده است; از این مطلب روشن مى شود که چنانچه مجالى براى پذیرش استغفار نبود، دعوت بدان بى معنا مى نمود.

۱۶ - مشرکان، داراى سرنوشتى سخت و ناگوار (و ویل للمشرکین)

۱۷ - پافشارى بر شرک و روى گردانى از استغفار، در پى دارنده فرجامى زیان بار براى انسان (فاستقیمواإلیه و استغفروه و ویل للمشرکین)

موضوعات مرتبط

  • استغفار: آثار استغفار ۱۵; اهمیت استغفار ۱۲; توصیه به استغفار ۱۴
  • ایمان: آثار ایمان به توحید ۱۵; ایمان به توحید ۱۳; توصیه به ایمان ۱۳
  • تاریخ: تاریخ مقارن بعثت ۸
  • توحید: اهمیت توحید ۱۲; توحید عبادى ۶; حقیقت توحید ۱۰; دعوت به توحید ۷; وضوح توحید عبادى ۹
  • خدا: تعالیم خدا ۴; توصیه هاى خدا ۱۳، ۱۴
  • شرک: آثار اصرار بر شرک ۱۷; استغفار از شرک ۱۴; حقیقت شرک ۱۱; شرایط آمرزش شرک ۱۵; فرجام شوم شرک ۱۷
  • صراط مستقیم: ۱۰
  • محمد(ص): بشر بودن محمد(ص) ۲، ۳; تبلیغ محمد(ص) ۵; رسالت محمد(ص) ۱; فضایل محمد(ص) ۳; محدوده مسؤولیت محمد(ص) ۵; محمد(ص) و مشرکان ۴; معلم محمد(ص) ۴; مهمترین رسالت محمد(ص) ۷; وحى به محمد(ص) ۳; ویژگیهاى محمد(ص) ۲، ۳
  • مردم: شرک مردم مقارن بعثت ۸
  • مشرکان: انحراف مشرکان ۱۱; بهانه جویى مشرکان ۱; توصیه به مشرکان۱۳; روش برخورد با مشرکان ۴; سرنوشت شوم مشرکان ۱۶; مبارزه با مشرکان ۱; منشأ کیفر مشرکان ۵
  • معبودراستین: ملاک معبودراستین ۶
  • منحرفان: ۱۱

منابع