الأنبياء ٤٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن جزییات آیه)
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لَئِن|لَئِنْ‌]] [[شامل این ریشه::ان‌| ]][[شامل این ریشه::ل‌| ]][[شامل این کلمه::مَسّتْهُم|مَسَّتْهُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::مَسّتْهُم| ]] [[شامل این ریشه::مسس‌| ]][[ریشه غیر ربط::مسس‌| ]][[شامل این ریشه::هم‌| ]][[ریشه غیر ربط::هم‌| ]][[شامل این کلمه::نَفْحَة|نَفْحَةٌ]] [[کلمه غیر ربط::نَفْحَة| ]] [[شامل این ریشه::نفح‌| ]][[ریشه غیر ربط::نفح‌| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ‌]] [[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::عَذَاب|عَذَابِ‌]] [[کلمه غیر ربط::عَذَاب| ]] [[شامل این ریشه::عذب‌| ]][[ریشه غیر ربط::عذب‌| ]][[شامل این کلمه::رَبّک|رَبِّکَ‌]] [[کلمه غیر ربط::رَبّک| ]] [[شامل این ریشه::ربب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ربب‌| ]][[شامل این ریشه::ک‌| ]][[ریشه غیر ربط::ک‌| ]][[شامل این کلمه::لَيَقُولُن|لَيَقُولُنَ‌]] [[کلمه غیر ربط::لَيَقُولُن| ]] [[شامل این ریشه::قول‌| ]][[ریشه غیر ربط::قول‌| ]][[شامل این ریشه::ل‌| ]][[ریشه غیر ربط::ل‌| ]][[شامل این ریشه::نن‌| ]][[ریشه غیر ربط::نن‌| ]][[شامل این کلمه::يَا|يَا]] [[شامل این ریشه::يا| ]][[شامل این کلمه::وَيْلَنَا|وَيْلَنَا]] [[کلمه غیر ربط::وَيْلَنَا| ]] [[شامل این ریشه::نا| ]][[ریشه غیر ربط::نا| ]][[شامل این ریشه::ويل‌| ]][[ریشه غیر ربط::ويل‌| ]][[شامل این کلمه::إِنّا|إِنَّا]] [[شامل این ریشه::ان‌| ]][[شامل این ریشه::نا| ]][[شامل این کلمه::کُنّا|کُنَّا]] [[کلمه غیر ربط::کُنّا| ]] [[شامل این ریشه::کون‌| ]][[ریشه غیر ربط::کون‌| ]][[شامل این کلمه::ظَالِمِين|ظَالِمِينَ‌]] [[کلمه غیر ربط::ظَالِمِين| ]] [[شامل این ریشه::ظلم‌| ]][[ریشه غیر ربط::ظلم‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لَئِن|لَئِنْ‌]] [[شامل این ریشه::ان‌| ]][[شامل این ریشه::ل‌| ]][[شامل این کلمه::مَسّتْهُم|مَسَّتْهُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::مَسّتْهُم| ]] [[شامل این ریشه::مسس‌| ]][[ریشه غیر ربط::مسس‌| ]][[شامل این ریشه::هم‌| ]][[ریشه غیر ربط::هم‌| ]][[شامل این کلمه::نَفْحَة|نَفْحَةٌ]] [[کلمه غیر ربط::نَفْحَة| ]] [[شامل این ریشه::نفح‌| ]][[ریشه غیر ربط::نفح‌| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ‌]] [[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::عَذَاب|عَذَابِ‌]] [[کلمه غیر ربط::عَذَاب| ]] [[شامل این ریشه::عذب‌| ]][[ریشه غیر ربط::عذب‌| ]][[شامل این کلمه::رَبّک|رَبِّکَ‌]] [[کلمه غیر ربط::رَبّک| ]] [[شامل این ریشه::ربب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ربب‌| ]][[شامل این ریشه::ک‌| ]][[ریشه غیر ربط::ک‌| ]][[شامل این کلمه::لَيَقُولُن|لَيَقُولُنَ‌]] [[کلمه غیر ربط::لَيَقُولُن| ]] [[شامل این ریشه::قول‌| ]][[ریشه غیر ربط::قول‌| ]][[شامل این ریشه::ل‌| ]][[ریشه غیر ربط::ل‌| ]][[شامل این ریشه::نن‌| ]][[ریشه غیر ربط::نن‌| ]][[شامل این کلمه::يَا|يَا]] [[شامل این ریشه::يا| ]][[شامل این کلمه::وَيْلَنَا|وَيْلَنَا]] [[کلمه غیر ربط::وَيْلَنَا| ]] [[شامل این ریشه::نا| ]][[ریشه غیر ربط::نا| ]][[شامل این ریشه::ويل‌| ]][[ریشه غیر ربط::ويل‌| ]][[شامل این کلمه::إِنّا|إِنَّا]] [[شامل این ریشه::ان‌| ]][[شامل این ریشه::نا| ]][[شامل این کلمه::کُنّا|کُنَّا]] [[کلمه غیر ربط::کُنّا| ]] [[شامل این ریشه::کون‌| ]][[ریشه غیر ربط::کون‌| ]][[شامل این کلمه::ظَالِمِين|ظَالِمِينَ‌]] [[کلمه غیر ربط::ظَالِمِين| ]] [[شامل این ریشه::ظلم‌| ]][[ریشه غیر ربط::ظلم‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|وَ لَئِنْ‌ مَسَّتْهُمْ‌ نَفْحَةٌ مِنْ‌ عَذَابِ‌ رَبِّکَ‌ لَيَقُولُنَ‌ يَا وَيْلَنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِينَ‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=و اگر وزشی از (باد) عذاب پروردگارت به آنان در رسد، آنان بی‌چون و بی‌گمان گویند: «ای وای بر ما! (که) همواره ستمکاران بوده‌ایم.‌»
|-|صادقی تهرانی=و اگر وزشی از (باد) عذاب پروردگارت به آنان در رسد، آنان بی‌چون و بی‌گمان گویند: «ای وای بر ما! (که) همواره ستمکاران بوده‌ایم.‌»
|-|معزی=و اگر رسدشان دمی از عذاب پروردگار تو هر آینه گویند وای بر ما که ما بودیم ستمگران‌
|-|معزی=و اگر رسدشان دمی از عذاب پروردگار تو هر آینه گویند وای بر ما که ما بودیم ستمگران‌
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">And when a breath of your Lord’s punishment touches them, they say, “Woe to us, we were truly wicked.”</div>
{{آيه | سوره = سوره الأنبياء | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::46|٤٦]] | قبلی = الأنبياء ٤٥ | بعدی = الأنبياء ٤٧  | کلمه = [[تعداد کلمات::13|١٣]] | حرف =  }}
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/021046.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/021046.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره الأنبياء | نزول = [[نازل شده در سال::6|٦ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::46|٤٦]] | قبلی = الأنبياء ٤٥ | بعدی = الأنبياء ٤٧  | کلمه = [[تعداد کلمات::13|١٣]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«مَسَّتْهُمْ»: بدیشان رسید. دامنگیرشان شد. «نَفْحَةٌ»: وزشی. بوئی. مراد کمی و اندکی است.
«مَسَّتْهُمْ»: بدیشان رسید. دامنگیرشان شد. «نَفْحَةٌ»: وزشی. بوئی. مراد کمی و اندکی است.
خط ۲۶: خط ۳۴:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۲#link288 | آيات ۳۴ - ۴۷ سوره انبياء]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۲#link288 | آيات ۳۴ - ۴۷ سوره انبياء]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۲#link289 | پاسخ خداى تعالى به اميد بستن مشركين به مرگ پيامبر(صلى الله عليه و آله )، بابيان عموميت مرگ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۲#link289 | پاسخ خداى تعالى به اميد بستن مشركين به مرگ پيامبر(صلى الله عليه و آله )، بابيان عموميت مرگ]]
خط ۳۴: خط ۴۳:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۳#link294 | بحث روايتى (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۳#link294 | بحث روايتى (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته )]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۶۵#link219 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۶۵#link219 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ لَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ «46»
در حالى كه اگر دمى از عذاب پروردگارت به آنان برسد، قطعاً خواهند گفت: اى واى بر ما، همانا ما ستمكار بوديم.
===پیام ها===
1- كسانى كه با انذار و هشدار انبيا بيدار نمى‌شوند با شلاق عذاب بيدار خواهند شد. با پيش آمدن ساده‌ترين خطرها، همه‌ى غرورهاى ادّعايى، درهم مى‌شكند و وجدان‌هاى خفته بيدار مى‌شود. «لَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ»
2- ستمگران، روزى به ظلم و ستم خويش اعتراف خواهند كرد. «لَيَقُولُنَّ» 3- كسانى كه نسبت به هشدار انبيا بى‌تفاوتند ظالمند. لا يَسْمَعُ الصُّمُ‌ ... إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ‌
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ لَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ (46)
چون مقدم داشت ترسانيدن به عذاب را، در عقب آن بيان فرمايد:
وَ لَئِنْ مَسَّتْهُمْ‌: و اگر هر آينه برسد كفار و مخالفين را. نَفْحَةٌ مِنْ عَذابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَ‌: بوئى از عذاب پروردگار تو، هر آينه به فرياد آيند و گويند: يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ‌: اى واى بر ما بدرستى كه بوديم ما ستمكار بر نفس خود به شرك و كفر و مخالفت.
نكته: در ذكر مس و نفحه، سه مبالغه است؛ زيرا نفح در معنى قلت و بناى آن هم بر مره و مقارنه با مس كه دال است با كمى ملابسه. حاصل آنكه اگر بوئى از عذاب قهر سبحانى به آنها رسد، صدا به ويل بلند نموده، به ظلم خود اقرار كنند و به فرياد آيند؛ چه برسد خود را در عذاب ببينند.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ لَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ (46) وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ إِنْ كانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنا بِها وَ كَفى‌ بِنا حاسِبِينَ (47) وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسى‌ وَ هارُونَ الْفُرْقانَ وَ ضِياءً وَ ذِكْراً لِلْمُتَّقِينَ (48) الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَ هُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ (49) وَ هذا ذِكْرٌ مُبارَكٌ أَنْزَلْناهُ أَ فَأَنْتُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ (50)
ترجمه‌
- و هر آينه اگر برسد آنها را رشحه‌ئى از عذاب پروردگارت ميگويند البتّه‌اى واى بر ما همانا ما بوديم ستمكاران‌
و نصب مينمائيم ترازوهاى‌
----
جلد 3 صفحه 556
عدل را براى روز قيامت پس ستم كرده نشود نفسى چيزيرا و اگر باشد بمقدار دانه‌اى از خردل بياوريم آنرا و كافى هستيم ما در حاليكه حساب كنندگانيم‌
و بتحقيق داديم بموسى و هارون جدا كننده حقّ از باطل را و روشنى و موجب تذكّرى را براى پرهيزكاران‌
آنانكه ميترسند از پروردگارشان در نهانى و آنان باشند از روز قيامت بيم‌داران‌
و اين موجب تذكّرى است با بركت كه فرو فرستاديم آنرا آيا پس شما مرآنرا انكار كنندگانيد.
تفسير
- نفحه اثر مختصرى است كه از امرى واصل بشخص شود و بيشتر در بوى خوش استعمال ميشود و اينجا مراد ترشّح عذاب است و تعيير كفار بآنكه در وقت دعوت بحق استنكاف و استكبار مينمايند و در موقع نزول عذاب تذلّل و انكسار و اين حال اشخاص ضعيف النفس و خفيف العقل است و ترازوهاى عدالت الهى كه روز قيامت براى سنجيدن اعمال خوب و بد بندگان نصب ميشود اختصاص باهل ايمان دارد و براى كفّار نيست چون آنها فوج فوج داخل جهنّم ميشوند چنانچه از روايت امام سجاد عليه السّلام در كافى مستفاد ميشود و مراد از آن ترازوها بمقتضاى روايات متعدده انبياء و اوصياء آنها عليهم السلامند كه در اوائل سوره اعراف ذيل آيه و الوزن يومئذ الحقّ بيان شد و در آنروز باحدى بمقدار ذره‌ئى ظلم نخواهد شد كه از حقّ او كاسته يا بر مجازاتش افزوده شود و خداوند پاداش مقدار حبّه خردل را از عمل بندگان كه آن از كوچكترين حبوبات است بصاحبش ميدهد و مثقال برفع و آتينا بمدّ نيز قرائت شده و قرائت بمدّ را در جوامع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده و در مجمع و از قمّى ره تأييد شده و بر حسب معنى احسن است چون أتينا بمعناى آوردن در مقام حساب است و آتينا بمعناى دادن پاداش است كه صراحت در مقصود دارد و لفظا و معنا مطابق با جازينا است و خداوند كفايت حساب بندگانرا بهتر از هر محاسبى مينمايد چون اعلم و اعدل از او كسى نيست و ميزان عدلى بهتر از وجود مبارك علوى تصوّر نميشود و در آيات اخيره براى رفع تعجّب كفّار از نبوّت پيغمبر اكرم و آنكه مواعيد او بوحى الهى است شروع بذكر احوال انبياء فرموده باين تقريب كه ما قبلا بموسى و برادرش هرون فرقان كه كتاب جامع فارق بين حق و باطل بود داديم و آن روشنائى و نورى‌
----
جلد 3 صفحه 557
بود كه مردم را از تاريكى جهل و نادانى بيرون ميآورد و موعظه و پند و اندرز بود براى اهل تقوى و پرهيزكارى كه آنها كسانى هستند كه ميترسند در خلوت و وقت غيبت از خلق يا در باطن و ضمير خودشان از خدا و روز جزا و فرق ميان خشيت و اشفاق در آيات سابقه گذشت كه اوّل ترس ناشى از تعظيم است لذا نسبت بعلماء داده ميشود و دوم ترس ناشى از اعتنا است كه موجب هراس و ارتعاد اعضاء ميگردد و اين قرآن هم مانند آن مشتمل بر موعظه و پنداست بعلاوه مبارك و باقى و برقرار است تا روز قيامت و فائده و نفع و خير آن تمامى ندارند و نازل نموديم ما آنرا بر پيغمبر آخر الزمان كه معجزه باقيه او باشد و شما هم ميدانيد و ميفهميد اعجاز و بيرون بودن آن را از قدرت بشر با اين وصف چگونه منكر نزول آن از جانب خداوند ميشويد و چون هارون شريك و معاون حضرت موسى در نبوّت و دعوت بحق بوده خداوند نسبت دادن فرقان را بآن دو داده و الا الواح تورية در طور بحضرت موسى عطا شد و محتمل است مراد از فرقان برهان حقّ و ميزان عدل الهى باشد كه عبارت از عقائد حقّه و اخلاق حسنه است و آن روشنى و ضياء و موجب تذكّر و اتّقاء خلق است و اللّه اعلم ..
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ لَئِن‌ مَسَّتهُم‌ نَفحَةٌ مِن‌ عَذاب‌ِ رَبِّك‌َ لَيَقُولُن‌َّ يا وَيلَنا إِنّا كُنّا ظالِمِين‌َ (46)
و ‌هر‌ آينه‌ ‌اگر‌ تماس‌ بگيرد ‌آنها‌ ‌را‌ بويي‌ ‌از‌ عذاب‌ پروردگار تو ‌هر‌ آينه‌ مي‌گويند واي‌ ‌بر‌ ‌ما محقّقا ‌ما بوديم‌ ظلم‌ كنندگان‌.
(وَ لَئِن‌ مَسَّتهُم‌ نَفحَةٌ مِن‌ عَذاب‌ِ رَبِّك‌َ): آثار عذاب‌ ‌را‌ مشاهده‌ كردند ممكن‌ ‌است‌ مراد عذابهاي‌ دنيوي‌ ‌باشد‌ ‌که‌ ‌بر‌ أمم‌ سابقه‌ نازل‌ مي‌شد ‌که‌ ديگر فائده‌ نداشت‌ ‌که‌ مي‌فرمايد: «فَلَو لا كانَت‌ قَريَةٌ آمَنَت‌ فَنَفَعَها إِيمانُها إِلّا قَوم‌َ يُونُس‌َ لَمّا آمَنُوا كَشَفنا عَنهُم‌ عَذاب‌َ الخِزي‌ِ فِي‌ الحَياةِ الدُّنيا وَ مَتَّعناهُم‌ إِلي‌ حِين‌ٍ»: يونس‌ آيه 98. و ‌در‌ مورد فرعون‌ مي‌فرمايد: «حَتّي‌ إِذا أَدرَكَه‌ُ الغَرَق‌ُ قال‌َ آمَنت‌ُ (‌الي‌ ‌قوله‌ ‌تعالي‌) آلآن‌َ وَ قَد عَصَيت‌َ قَبل‌ُ ... الاية) يونس‌ آيه 90. و ممكن‌ ‌است‌ آثار عذاب‌ اخروي‌ ‌باشد‌ ‌در‌ حال‌ احتضار ‌که‌ مي‌فرمايد: «وَ لَيسَت‌ِ التَّوبَةُ لِلَّذِين‌َ يَعمَلُون‌َ السَّيِّئات‌ِ حَتّي‌ إِذا حَضَرَ أَحَدَهُم‌ُ المَوت‌ُ قال‌َ إِنِّي‌ تُبت‌ُ الآن‌َ ... ‌الآية‌» نساء آيه 22. و دارد ‌در‌ أخبار ‌که‌ ‌در‌ حال‌ احتضار جاي‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌در‌ بهشت‌ ‌ يا ‌ جهنّم‌ مي‌بيند، ملائكه رحمت‌ و ملائكه عذاب‌ ‌را‌ مشاهده‌ مي‌كند، ملك‌ الموت‌ ‌با‌ صورت‌ خوبي‌ ‌ يا ‌ مهيبي‌ مي‌آيد أهل‌ سعادت‌ ‌را‌ براحتي‌ قبض‌ روح‌ مي‌كند مثل‌ گلي‌ ‌که‌ بدست‌ ‌او‌ دهد بو كند و أهل‌ عذاب‌ ‌را‌ سخت‌تر ‌از‌ آنكه‌ ميخ‌ آهني‌ ‌در‌ چشمش‌ بكوبند و ‌با‌ مقراض‌ گوشت‌ بدنش‌ ‌را‌ قطعه‌ قطعه‌ كنند.
(لَيَقُولُن‌َّ يا وَيلَنا إِنّا كُنّا ظالِمِين‌َ) چون‌ آثار عذاب‌ ‌را‌ مشاهده‌ مي‌كنند و راه‌ فرار ندارند و دست‌ ‌آنها‌ ‌از‌ همه‌ جا كوتاه‌ ‌است‌ و فرياد رس‌ ندارند مي‌گويند: اي‌ واي‌ ‌بر‌ ‌ما ‌که‌ عذاب‌ ظلمهاي‌ ‌ما ‌که‌ ‌به‌ ‌ما مي‌گفتند و باور نمي‌كرديم‌ ‌به‌ ‌ما متوجّه‌ شد، و ‌ما بوديم‌ ‌که‌ ظلم‌ مي‌كرديم‌ ‌هم‌ ظلم‌ ‌به‌ نفس‌ ‌که‌ ايمان‌ نياورديم‌ و دست‌ ‌از‌ اعمال‌ زشت‌ ‌خود‌ ‌بر‌ نداشتيم‌ و ‌هم‌ ظلم‌ ‌به‌ ‌غير‌ ‌به‌ انبياء و أولياء و مقرّبان‌ درگاه‌ خداوند و مؤمنين‌ نموديم‌، و ‌هم‌ ظلم‌ ‌به‌ دين‌ ‌که‌ شريك‌ ‌بر‌ خداوند قرار داديم‌ و پشت‌ پا ‌به‌ كتابهاي‌ ‌او‌ و أحكام‌ ‌او‌ زديم‌ ‌که‌ ظلم‌ ‌به‌ دين‌ ‌است‌.: «إِن‌َّ الشِّرك‌َ لَظُلم‌ٌ عَظِيم‌ٌ» لقمان‌
جلد 13 - صفحه 186
آيه 12. و ‌از‌ ‌براي‌ ويل‌ دو معني‌ ‌است‌ اسمي‌ و وصفي‌ اسمي‌ چاه‌ ويل‌ ‌است‌ ‌در‌ قعر جهنّم‌، و وصفي‌ شامل‌ همه‌ گونه‌ عذاب‌ مي‌شود دنيوي‌ و اخروي‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 46)- به دنبال آیات گذشته که حالت غرور و بی‌خبری افراد بی‌ایمان را منعکس می‌کرد در این آیه، می‌گوید: این بی‌خبران مغرور که در حالت نعمت
ج3، ص172
و آرامش هرگز خدا را بنده نیستند «اگر گوشه کوچک و از نسیمی عذاب پروردگارت دامنشان را بگیرد (چنان متوحش می‌شوند که) فریاد می‌زنند ای وای بر ما! ما همگی ظالم و ستمگر بودیم»! (وَ لَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذابِ رَبِّکَ لَیَقُولُنَّ یا وَیْلَنا إِنَّا کُنَّا ظالِمِینَ). ولی چه سود که این بیداری اضطراری هم به حال آنها سودی ندارد.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۸۱: خط ۱۹۲:
[[رده:اقرار به ظلم]][[رده:عوامل اقرار به حق]][[رده:ظلم استهزاى انبیا]][[رده:صفات انسان]][[رده:عجز انسان]][[رده:عوامل تنبه]][[رده:آثار عذابهاى خدا]][[رده:شدت عذابهاى خدا]][[رده:شؤون ربوبیت خدا]][[رده:آثار سختى]][[رده:ظلم شرک]][[رده:پشیمانى از ظلم]][[رده:موارد ظلم]][[رده:مراتب عذاب]][[رده:اقرار کافران]][[رده:پشیمانى کافران]][[رده:حسرت کافران]][[رده:صفات کافران]][[رده:عذاب کافران]][[رده:عوامل تنبه کافران]][[رده:کافران هنگام عذاب]][[رده:ظلم کفر]][[رده:حمایت از محمد]]
[[رده:اقرار به ظلم]][[رده:عوامل اقرار به حق]][[رده:ظلم استهزاى انبیا]][[رده:صفات انسان]][[رده:عجز انسان]][[رده:عوامل تنبه]][[رده:آثار عذابهاى خدا]][[رده:شدت عذابهاى خدا]][[رده:شؤون ربوبیت خدا]][[رده:آثار سختى]][[رده:ظلم شرک]][[رده:پشیمانى از ظلم]][[رده:موارد ظلم]][[رده:مراتب عذاب]][[رده:اقرار کافران]][[رده:پشیمانى کافران]][[رده:حسرت کافران]][[رده:صفات کافران]][[رده:عذاب کافران]][[رده:عوامل تنبه کافران]][[رده:کافران هنگام عذاب]][[رده:ظلم کفر]][[رده:حمایت از محمد]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الأنبياء ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الأنبياء ]]
{{#seo:
|title=آیه 46 سوره أنبياء
|title_mode=replace
|keywords=آیه 46 سوره أنبياء,أنبياء 46,وَ لَئِنْ‌ مَسَّتْهُمْ‌ نَفْحَةٌ مِنْ‌ عَذَابِ‌ رَبِّکَ‌ لَيَقُولُنَ‌ يَا وَيْلَنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِينَ‌,اقرار به ظلم,عوامل اقرار به حق,ظلم استهزاى انبیا,صفات انسان,عجز انسان,عوامل تنبه,آثار عذابهاى خدا,شدت عذابهاى خدا,شؤون ربوبیت خدا,آثار سختى,ظلم شرک,پشیمانى از ظلم,موارد ظلم,مراتب عذاب,اقرار کافران,پشیمانى کافران,حسرت کافران,صفات کافران,عذاب کافران,عوامل تنبه کافران,کافران هنگام عذاب,ظلم کفر,حمایت از محمد,آیات قرآن سوره الأنبياء
|description=وَ لَئِنْ‌ مَسَّتْهُمْ‌ نَفْحَةٌ مِنْ‌ عَذَابِ‌ رَبِّکَ‌ لَيَقُولُنَ‌ يَا وَيْلَنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِينَ‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۶:۱۶

کپی متن آیه
وَ لَئِنْ‌ مَسَّتْهُمْ‌ نَفْحَةٌ مِنْ‌ عَذَابِ‌ رَبِّکَ‌ لَيَقُولُنَ‌ يَا وَيْلَنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِينَ‌

ترجمه

اگر کمترین عذاب پروردگارت به آنان برسد، فریادشان بلند می‌شود که: «ای وای بر ما! ما همگی ستمگر بودیم!»

|و اگر شمه‌اى از عذاب پروردگارت به آنها برسد، حتما خواهند گفت: اى واى بر ما، به راستى ما ستمكار بوديم
و اگر شمه‌اى از عذاب پروردگارت به آنان برسد، خواهند گفت: «اى واى بر ما كه ستمكار بوديم.»
و اگر از جانب خدای تو بر این کافران شمّه‌ای از عذاب فرا رسد در آن حال (به حسرت و پشیمانی) خواهند گفت: ای وای بر ما که مردم ستمکاری بودیم.
و اگر اندکی از عذاب پروردگارت به آنان برسد، خواهند گفت: ای وای بر ما که قطعاً ستمکار بودیم!
و اگر شمه‌اى از عذاب پروردگارت به آنها برسد، خواهند گفت: واى بر ما كه ستمكار بوده‌ايم.
و چون شمه‌ای از عذاب پروردگارت به آنان برسد خواهند گفت وای بر ما که ستمکار [/مشرک‌] بودیم‌
و اگر يك دم- اندكى- از عذاب پروردگار تو به آنان رسد هر آينه گويند: اى واى بر ما، ما ستمكار بوديم.
اگر گوشه‌ی ناچیزی از عذاب پروردگارت (که از آن بیم داده می‌شوند) بدیشان برسد (به فریاد می‌آیند و) خواهند گفت: وای بر ما! ما ستمگر بوده‌ایم (و با معاصی و کفر بر خود و دیگران ظلم نموده‌ایم).
و اگر وزشی از (باد) عذاب پروردگارت به آنان در رسد، آنان بی‌چون و بی‌گمان گویند: «ای وای بر ما! (که) همواره ستمکاران بوده‌ایم.‌»
و اگر رسدشان دمی از عذاب پروردگار تو هر آینه گویند وای بر ما که ما بودیم ستمگران‌

And when a breath of your Lord’s punishment touches them, they say, “Woe to us, we were truly wicked.”
ترتیل:
ترجمه:
الأنبياء ٤٥ آیه ٤٦ الأنبياء ٤٧
سوره : سوره الأنبياء
نزول : ٦ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَسَّتْهُمْ»: بدیشان رسید. دامنگیرشان شد. «نَفْحَةٌ»: وزشی. بوئی. مراد کمی و اندکی است.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ «46»

در حالى كه اگر دمى از عذاب پروردگارت به آنان برسد، قطعاً خواهند گفت: اى واى بر ما، همانا ما ستمكار بوديم.

پیام ها

1- كسانى كه با انذار و هشدار انبيا بيدار نمى‌شوند با شلاق عذاب بيدار خواهند شد. با پيش آمدن ساده‌ترين خطرها، همه‌ى غرورهاى ادّعايى، درهم مى‌شكند و وجدان‌هاى خفته بيدار مى‌شود. «لَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ»

2- ستمگران، روزى به ظلم و ستم خويش اعتراف خواهند كرد. «لَيَقُولُنَّ» 3- كسانى كه نسبت به هشدار انبيا بى‌تفاوتند ظالمند. لا يَسْمَعُ الصُّمُ‌ ... إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ‌

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ لَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ (46)

چون مقدم داشت ترسانيدن به عذاب را، در عقب آن بيان فرمايد:

وَ لَئِنْ مَسَّتْهُمْ‌: و اگر هر آينه برسد كفار و مخالفين را. نَفْحَةٌ مِنْ عَذابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَ‌: بوئى از عذاب پروردگار تو، هر آينه به فرياد آيند و گويند: يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ‌: اى واى بر ما بدرستى كه بوديم ما ستمكار بر نفس خود به شرك و كفر و مخالفت.

نكته: در ذكر مس و نفحه، سه مبالغه است؛ زيرا نفح در معنى قلت و بناى آن هم بر مره و مقارنه با مس كه دال است با كمى ملابسه. حاصل آنكه اگر بوئى از عذاب قهر سبحانى به آنها رسد، صدا به ويل بلند نموده، به ظلم خود اقرار كنند و به فرياد آيند؛ چه برسد خود را در عذاب ببينند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ (46) وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ إِنْ كانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنا بِها وَ كَفى‌ بِنا حاسِبِينَ (47) وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسى‌ وَ هارُونَ الْفُرْقانَ وَ ضِياءً وَ ذِكْراً لِلْمُتَّقِينَ (48) الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَ هُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ (49) وَ هذا ذِكْرٌ مُبارَكٌ أَنْزَلْناهُ أَ فَأَنْتُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ (50)

ترجمه‌

- و هر آينه اگر برسد آنها را رشحه‌ئى از عذاب پروردگارت ميگويند البتّه‌اى واى بر ما همانا ما بوديم ستمكاران‌

و نصب مينمائيم ترازوهاى‌


جلد 3 صفحه 556

عدل را براى روز قيامت پس ستم كرده نشود نفسى چيزيرا و اگر باشد بمقدار دانه‌اى از خردل بياوريم آنرا و كافى هستيم ما در حاليكه حساب كنندگانيم‌

و بتحقيق داديم بموسى و هارون جدا كننده حقّ از باطل را و روشنى و موجب تذكّرى را براى پرهيزكاران‌

آنانكه ميترسند از پروردگارشان در نهانى و آنان باشند از روز قيامت بيم‌داران‌

و اين موجب تذكّرى است با بركت كه فرو فرستاديم آنرا آيا پس شما مرآنرا انكار كنندگانيد.

تفسير

- نفحه اثر مختصرى است كه از امرى واصل بشخص شود و بيشتر در بوى خوش استعمال ميشود و اينجا مراد ترشّح عذاب است و تعيير كفار بآنكه در وقت دعوت بحق استنكاف و استكبار مينمايند و در موقع نزول عذاب تذلّل و انكسار و اين حال اشخاص ضعيف النفس و خفيف العقل است و ترازوهاى عدالت الهى كه روز قيامت براى سنجيدن اعمال خوب و بد بندگان نصب ميشود اختصاص باهل ايمان دارد و براى كفّار نيست چون آنها فوج فوج داخل جهنّم ميشوند چنانچه از روايت امام سجاد عليه السّلام در كافى مستفاد ميشود و مراد از آن ترازوها بمقتضاى روايات متعدده انبياء و اوصياء آنها عليهم السلامند كه در اوائل سوره اعراف ذيل آيه و الوزن يومئذ الحقّ بيان شد و در آنروز باحدى بمقدار ذره‌ئى ظلم نخواهد شد كه از حقّ او كاسته يا بر مجازاتش افزوده شود و خداوند پاداش مقدار حبّه خردل را از عمل بندگان كه آن از كوچكترين حبوبات است بصاحبش ميدهد و مثقال برفع و آتينا بمدّ نيز قرائت شده و قرائت بمدّ را در جوامع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده و در مجمع و از قمّى ره تأييد شده و بر حسب معنى احسن است چون أتينا بمعناى آوردن در مقام حساب است و آتينا بمعناى دادن پاداش است كه صراحت در مقصود دارد و لفظا و معنا مطابق با جازينا است و خداوند كفايت حساب بندگانرا بهتر از هر محاسبى مينمايد چون اعلم و اعدل از او كسى نيست و ميزان عدلى بهتر از وجود مبارك علوى تصوّر نميشود و در آيات اخيره براى رفع تعجّب كفّار از نبوّت پيغمبر اكرم و آنكه مواعيد او بوحى الهى است شروع بذكر احوال انبياء فرموده باين تقريب كه ما قبلا بموسى و برادرش هرون فرقان كه كتاب جامع فارق بين حق و باطل بود داديم و آن روشنائى و نورى‌


جلد 3 صفحه 557

بود كه مردم را از تاريكى جهل و نادانى بيرون ميآورد و موعظه و پند و اندرز بود براى اهل تقوى و پرهيزكارى كه آنها كسانى هستند كه ميترسند در خلوت و وقت غيبت از خلق يا در باطن و ضمير خودشان از خدا و روز جزا و فرق ميان خشيت و اشفاق در آيات سابقه گذشت كه اوّل ترس ناشى از تعظيم است لذا نسبت بعلماء داده ميشود و دوم ترس ناشى از اعتنا است كه موجب هراس و ارتعاد اعضاء ميگردد و اين قرآن هم مانند آن مشتمل بر موعظه و پنداست بعلاوه مبارك و باقى و برقرار است تا روز قيامت و فائده و نفع و خير آن تمامى ندارند و نازل نموديم ما آنرا بر پيغمبر آخر الزمان كه معجزه باقيه او باشد و شما هم ميدانيد و ميفهميد اعجاز و بيرون بودن آن را از قدرت بشر با اين وصف چگونه منكر نزول آن از جانب خداوند ميشويد و چون هارون شريك و معاون حضرت موسى در نبوّت و دعوت بحق بوده خداوند نسبت دادن فرقان را بآن دو داده و الا الواح تورية در طور بحضرت موسى عطا شد و محتمل است مراد از فرقان برهان حقّ و ميزان عدل الهى باشد كه عبارت از عقائد حقّه و اخلاق حسنه است و آن روشنى و ضياء و موجب تذكّر و اتّقاء خلق است و اللّه اعلم ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ لَئِن‌ مَسَّتهُم‌ نَفحَةٌ مِن‌ عَذاب‌ِ رَبِّك‌َ لَيَقُولُن‌َّ يا وَيلَنا إِنّا كُنّا ظالِمِين‌َ (46)

و ‌هر‌ آينه‌ ‌اگر‌ تماس‌ بگيرد ‌آنها‌ ‌را‌ بويي‌ ‌از‌ عذاب‌ پروردگار تو ‌هر‌ آينه‌ مي‌گويند واي‌ ‌بر‌ ‌ما محقّقا ‌ما بوديم‌ ظلم‌ كنندگان‌.

(وَ لَئِن‌ مَسَّتهُم‌ نَفحَةٌ مِن‌ عَذاب‌ِ رَبِّك‌َ): آثار عذاب‌ ‌را‌ مشاهده‌ كردند ممكن‌ ‌است‌ مراد عذابهاي‌ دنيوي‌ ‌باشد‌ ‌که‌ ‌بر‌ أمم‌ سابقه‌ نازل‌ مي‌شد ‌که‌ ديگر فائده‌ نداشت‌ ‌که‌ مي‌فرمايد: «فَلَو لا كانَت‌ قَريَةٌ آمَنَت‌ فَنَفَعَها إِيمانُها إِلّا قَوم‌َ يُونُس‌َ لَمّا آمَنُوا كَشَفنا عَنهُم‌ عَذاب‌َ الخِزي‌ِ فِي‌ الحَياةِ الدُّنيا وَ مَتَّعناهُم‌ إِلي‌ حِين‌ٍ»: يونس‌ آيه 98. و ‌در‌ مورد فرعون‌ مي‌فرمايد: «حَتّي‌ إِذا أَدرَكَه‌ُ الغَرَق‌ُ قال‌َ آمَنت‌ُ (‌الي‌ ‌قوله‌ ‌تعالي‌) آلآن‌َ وَ قَد عَصَيت‌َ قَبل‌ُ ... الاية) يونس‌ آيه 90. و ممكن‌ ‌است‌ آثار عذاب‌ اخروي‌ ‌باشد‌ ‌در‌ حال‌ احتضار ‌که‌ مي‌فرمايد: «وَ لَيسَت‌ِ التَّوبَةُ لِلَّذِين‌َ يَعمَلُون‌َ السَّيِّئات‌ِ حَتّي‌ إِذا حَضَرَ أَحَدَهُم‌ُ المَوت‌ُ قال‌َ إِنِّي‌ تُبت‌ُ الآن‌َ ... ‌الآية‌» نساء آيه 22. و دارد ‌در‌ أخبار ‌که‌ ‌در‌ حال‌ احتضار جاي‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌در‌ بهشت‌ ‌ يا ‌ جهنّم‌ مي‌بيند، ملائكه رحمت‌ و ملائكه عذاب‌ ‌را‌ مشاهده‌ مي‌كند، ملك‌ الموت‌ ‌با‌ صورت‌ خوبي‌ ‌ يا ‌ مهيبي‌ مي‌آيد أهل‌ سعادت‌ ‌را‌ براحتي‌ قبض‌ روح‌ مي‌كند مثل‌ گلي‌ ‌که‌ بدست‌ ‌او‌ دهد بو كند و أهل‌ عذاب‌ ‌را‌ سخت‌تر ‌از‌ آنكه‌ ميخ‌ آهني‌ ‌در‌ چشمش‌ بكوبند و ‌با‌ مقراض‌ گوشت‌ بدنش‌ ‌را‌ قطعه‌ قطعه‌ كنند.

(لَيَقُولُن‌َّ يا وَيلَنا إِنّا كُنّا ظالِمِين‌َ) چون‌ آثار عذاب‌ ‌را‌ مشاهده‌ مي‌كنند و راه‌ فرار ندارند و دست‌ ‌آنها‌ ‌از‌ همه‌ جا كوتاه‌ ‌است‌ و فرياد رس‌ ندارند مي‌گويند: اي‌ واي‌ ‌بر‌ ‌ما ‌که‌ عذاب‌ ظلمهاي‌ ‌ما ‌که‌ ‌به‌ ‌ما مي‌گفتند و باور نمي‌كرديم‌ ‌به‌ ‌ما متوجّه‌ شد، و ‌ما بوديم‌ ‌که‌ ظلم‌ مي‌كرديم‌ ‌هم‌ ظلم‌ ‌به‌ نفس‌ ‌که‌ ايمان‌ نياورديم‌ و دست‌ ‌از‌ اعمال‌ زشت‌ ‌خود‌ ‌بر‌ نداشتيم‌ و ‌هم‌ ظلم‌ ‌به‌ ‌غير‌ ‌به‌ انبياء و أولياء و مقرّبان‌ درگاه‌ خداوند و مؤمنين‌ نموديم‌، و ‌هم‌ ظلم‌ ‌به‌ دين‌ ‌که‌ شريك‌ ‌بر‌ خداوند قرار داديم‌ و پشت‌ پا ‌به‌ كتابهاي‌ ‌او‌ و أحكام‌ ‌او‌ زديم‌ ‌که‌ ظلم‌ ‌به‌ دين‌ ‌است‌.: «إِن‌َّ الشِّرك‌َ لَظُلم‌ٌ عَظِيم‌ٌ» لقمان‌

جلد 13 - صفحه 186

آيه 12. و ‌از‌ ‌براي‌ ويل‌ دو معني‌ ‌است‌ اسمي‌ و وصفي‌ اسمي‌ چاه‌ ويل‌ ‌است‌ ‌در‌ قعر جهنّم‌، و وصفي‌ شامل‌ همه‌ گونه‌ عذاب‌ مي‌شود دنيوي‌ و اخروي‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 46)- به دنبال آیات گذشته که حالت غرور و بی‌خبری افراد بی‌ایمان را منعکس می‌کرد در این آیه، می‌گوید: این بی‌خبران مغرور که در حالت نعمت

ج3، ص172

و آرامش هرگز خدا را بنده نیستند «اگر گوشه کوچک و از نسیمی عذاب پروردگارت دامنشان را بگیرد (چنان متوحش می‌شوند که) فریاد می‌زنند ای وای بر ما! ما همگی ظالم و ستمگر بودیم»! (وَ لَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذابِ رَبِّکَ لَیَقُولُنَّ یا وَیْلَنا إِنَّا کُنَّا ظالِمِینَ). ولی چه سود که این بیداری اضطراری هم به حال آنها سودی ندارد.

نکات آیه

۱- حسرت و ندامت کافران از ستم کارى خویش، به هنگام احساس و لمس اندکى از عذاب الهى (ولئن مسّتهم نفحة من عذاب ربّک لیقولنّ یویلنا إنّا کنّا ظلمین) «نفحة» در لغت به معناى وزیدنى و یا یک وزیدن است که نوعاً در امور خیر به کار مى رود و گاهى هم در امور شرّ استعمال مى شود. از نظر مفسران این کلمه در آیه شریفه، به سه دلیل دلالت تقلیل را مى رساند: ۱- ماده «نفحة» دال بر تقلیل است; ۲- بر وزن و بناء «مرّة» مى باشد; ۳- به صورت نکره آمده است. گفتنى است کسى واژه «ویل» را مى گوید که دچار بدبختى و هلاکت شده و از روى تأسف و تحسّر این لفظ را ادا کرده باشد.

۲- اعتراف و اقرار کافران به ستم کارى خویش پس از گرفتارى به اندک عذاب الهى (و لئن مسّتهم نفحة من عذاب ربّک لیقولنّ یویلنا إنّا کنّا ظلمین)

۳- گرفتارى ها و شداید، عامل تنبّه و اعتراف انسان ها به حق (و لئن مسّتهم نفحة من عذاب ربّک لیقولنّ یویلنا )

۴- عذاب الهى بسیار سخت و انسان در برابر آن، بسیار ناتوان است. (و لئن مسّتهم نفحة من عذاب ربّک لیقولنّ یویلنا ) این که کافران لجوج، با لمس و احساس اندک عذاب الهى، اعتراف به حق مى کنند، بیانگر شدت عذاب الهى و ضعف انسان در برابر آن است.

۵- عذاب کافران، از شؤون ربوبیت الهى است. (و لئن مسّتهم نفحة من عذاب ربّک )

۶- کفر، شرک و استهزاى پیامبران، ظلم و ستمى آشکار است. (یویلنا إنّا کنّا ظلمین ) اعتراف مشرکان و کافران استهزاگر به ستم کار بودن خود، حکایت از این دارد که کفر و شرک و استهزاى پیامبران، ظلم است.

۷- کافران و انسان هاى لجوج، از قدرت و عذاب الهى تأثیر پذیرفته و متنبّه مى شوند; نه از منطق و برهان. (و لئن مسّتهم نفحة من عذاب ربّک لیقولنّ یویلنا إنّا کنّا ظلمین)

موضوعات مرتبط

  • اقرار: اقرار به ظلم ۲; عوامل اقرار به حق ۳
  • انبیا: ظلم استهزاى انبیا ۶
  • انسان: صفات انسان ۷; عجز انسان ۴
  • تنبه: عوامل تنبه ۳
  • خدا: آثار عذابهاى خدا ۷; شدت عذابهاى خدا ۴; شؤون ربوبیت خدا ۵
  • سختى: آثار سختى ۳
  • شرک: ظلم شرک ۶
  • ظلم: پشیمانى از ظلم ۱; موارد ظلم ۶
  • عذاب: مراتب عذاب ۴
  • کافران: اقرار کافران ۲; پشیمانى کافران ۱; حسرت کافران ۱; صفات کافران ۷; عذاب کافران ۵; عوامل تنبه کافران ۷; کافران هنگام عذاب ۱، ۲
  • کفر: ظلم کفر ۶
  • محمد(ص): حمایت از محمد(ص) ۵

منابع