نتایج جستجو

و باغهای پردرخت، |و باغ‌هاى پردرخت و باغهاى انبوه، و باغهای پر از درختان کهن. و بوستان های پر از درخت تناور و بزرگ و باغهاى پردرخت، و بوستانهای انبوه‌

خشکِ خوشه‌ی خرما برگشت. و ماه را گردانیدیم منزلهائی تا بازگشت چون شاخه خرمای کهن (خشکیده) And the moon: We have disposed it in phases, until it returns like

آن را بى اساس و از افسانه هاى کهن مى پنداشتند. (إذا تتلى علیه ءایتنا قال أسطیر الأوّلین) ۲ - معرفى قرآن به عنوان افسانه کهن، از ترفندهاى همیشگى کافران تکذیب گر

مى شود. ۱۳ - اهتمام طبقه مرفه جوامع، به حفظ سنت هاى قومى و ابقاى باورهاى کهن (إلاّ قال مترفوها إنّا وجدنا ءاباءنا على أمّة ... إنّا بما أرسلتم به کفرون)

(قال أبشّرتمونى على أن مسّنى الکبر فبم تبشّرون) ۳- امکان فرزنددار شدن انسان کهن سال و مأیوس از فرزنددار شدن، با لطف و قدرت خداوند (إنا نبشّرک بغلم علیم .

هایى است ساخته و پرداخته انسانهاى نخستین. ۵- معرفى قرآن به عنوان افسانه هاى کهن و دروغین از ترفندهاى کافران براى مقابله با قرآن (قالوا ... إن هذا إلا أسطیر

مفاد جمله «قد بلغت...» این است که من از نظر پیرى به افرادى رسیده ام که در کهن سالى از حدّ گذشته اند. برخى اهل لغت «عتیّاً» را مصدر و به معناى خشک و انعطاف

گفتند: ((ما نراك الا بشرا مثلنا)) نفى اجبار و اكراه در دين ، در شريعت نوح كه كهن ترين شرايع است تشريع شده بود جواب نوح (ع ) به اين سخن قوم خود كه مؤ منين با

كفّار اتمام حجّت مى‌كند. ذِكْرٍ ... مُحْدَثٍ‌ 5- انسان نبايد به سنّت‌هاى كهن خود آن گونه دلبستگى داشته باشد كه هر حرف تازه‌اى را بشنود با آنكه حقّ است،

گفتند: ((ما نراك الا بشرا مثلنا)) نفى اجبار و اكراه در دين ، در شريعت نوح كه كهن ترين شرايع است تشريع شده بود جواب نوح (ع ) به اين سخن قوم خود كه مؤ منين با

گفتند: ((ما نراك الا بشرا مثلنا)) نفى اجبار و اكراه در دين ، در شريعت نوح كه كهن ترين شرايع است تشريع شده بود جواب نوح (ع ) به اين سخن قوم خود كه مؤ منين با

باشد. وَ أَصابَهُ الْكِبَرُ: و حال آنكه فرارسيده باشد صاحب باغ را پيرى و كهن سالى كه فقر و فاقه در اين سن سخت‌تر است. وَ لَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفاءُ: و مر

گروه جايز است. «فَابْعَثُوا أَحَدَكُمْ» 9- پول و نقدينگى، سابقه‌اى تاريخى و كهن دارد. «بِوَرِقِكُمْ» 10- هر پولى نمى‌تواند بهاى جنس قرار گيرد. «بِوَرِقِكُمْ

شده و از دردناك ترين حوادث تلخ تاريخ است همين تعصب خشك و جمود بر آيينهاى كهن بوده است . در حالى كه قانون تكامل مى گويد: بايد آيينها يكى پس از ديگرى بيايند

گردان » و نيز نقل شده كه ابوجهل در دعاى خود گفت : «خداوندا آئين ما يك آئين كهن و قديمى است اما آئين محمد تازه و خام است هر كدام از اين دو آئين نزد تو محبوبتر

كه بعد از كشتن قبطى از ترس فرعون رهسپار آنجا شد، و در آنجا با دختر پيرمردى كهن سال ازدواج كرد، و در قرآن كريم نام آن پيرمرد نيامده ، ليكن در روايات امامان

ابتكارى ، تا چه رسد به وحى و نبوت ، او از جمعى كمك گرفته و مشتى از افسانه هاى كهن را گردآورى نموده و نام آن را وحى و كتاب آسمانى گذارده است . او براى رسيدن

اكثر. شما نمى دانيد قناعت ، اتفاقا بعضى از نويسندگان اخير دنباله اين افسانه كهن را گرفته . و در نوشته خود اين ايراد را بار ديگر زنده كرده اند. پاسخ : اولا

حقيقت آن وقت به ياد شواهد تاريخى مى افتند كه آثار باستانى و خرابه هاى عهد كهن و كاخهاى خالى از سكنه با زبان بى زبانى برايشان شرح مى دهد، همچنانكه قرآن كريم