نتایج جستجو

گلوى بعضى از گوسفندان آويزان مى‏شود (مفردات) و از آن كسى اراده مى‏شود كه در نسب متّهم است و به قومى چسبانده شده در روايت است كه امام حسين عليه السلام ابن

مراد از «يَصِلُونَ» وجود نسب است گويند: فلانى به فلانى متصل است يعنى ميان آنها نسبى يا مصاهرتى است. يعنى: مگر آنانكه در نسب به قومى مى‏رسند كه ميان شما

فرزند، و همسر پدر). نسب‌ (۳ بار) [فرقان:54]. نسب و نسبت اشتراكى است از طرف يكى از والدين نسب طولى مثل اشتراك از حيث پدران و فرزندان و نسب عرضى مانند نسبى كه

و از ذريه يعقوب. تنبيه: تفريق ذكر نسب انبياء مذكوره با آنكه همه از ذريه آدمند، به جهت تبيان مراتب ايشان است در شرف نسب، زيرا ادريس شرف قرب دارد به آدم عليه

فقهاء در مباحث نکاح از آن تعبیر به «نسب» و «سبب» مى کنند. در قرآن مجید، در سوره «نساء» به هفت مورد از محارم که از طریق نسب به وجود مى آیند اشاره شده (مادر،

ازدواجى است. در قاموس و اقرب معناى اولى آن را قرابت گفته. در مجمع فرموده: نسب راجع به ولادت نزديك است، صهر خلطه‏اى است شبيه قرابت مصاهره در نكاح به معنى

به نصب کردن، بالا بردن و برپا داشتن است. «فَانْصَب» از مادّه «نصب» (بر وزن نسب) به معناى تعب و زحمت است، آیه بیانگر یک اصل کلى و فراگیر است، و هدف آن است

و مرد سبب و نسب و بعد تزويج نمود آنزن را بآنمرد و جارى نمود ميان آن دو باين سبب مصاهرت را و اين است مراد از قول خداوند نسبا و صهرا پس نسب بسبب مردان حاصل

ازدواجى است. در قاموس و اقرب معناى اولى آن را قرابت گفته. در مجمع فرموده: نسب راجع به ولادت نزديك است، صهر خلطه‏اى است شبيه قرابت مصاهره در نكاح به معنى

خویشاوندى زکریا(ع) ۷; قصه زکریا(ع) ۱، ۲، ۸، ۹، ۱۲، ۱۳; مالکیت زکریا(ع) ۶; نسب زکریا(ع) ۴; نسب همسر زکریا(ع) ۳; نگرانى زکریا(ع) ۲ فرزند: اهمیت دعا براى فرزند ۱۱;

مراد از «يَصِلُونَ» وجود نسب است گويند: فلانى به فلانى متصل است يعنى ميان آنها نسبى يا مصاهرتى است. يعنى: مگر آنانكه در نسب به قومى مى‏رسند كه ميان شما

که نسبت به دیگرى قرابت و نزدیکى داشته باشد، خواه از نظر مکان یا زمان، یا نسب و یا مقام، «ولىّ» گفته مى شود. استعمال این کلمه به معناى «سرپرست» و «دوست»

حيد رجع سبح جرم فزع دکک وحد هن الله غيب بعض کلل صير شهد وعد جبل فتح فوج جىء نسب وقت ربع امن رکب جعل رحم طيب کلا عدل اهل ها عن الک عرض کيف بعث زرق جهنم خفت

ثمود ۲; هلاکت قوم ثمود ۱ قوم عاد: ظلم قوم عاد ۲; هلاکت قوم عاد ۱ محمد(ص): نسب محمد(ص) ۵

السلام نقل كرده از ابو عبيده نقل شده: شعوب عجم است و اصل آن از تشعّب است كه نسب عجم بسيار پراكنده است. و نيز به معنى قبائل مختلط آمده است چنانكه در اقرب هست

مسلم و او از امام صادق علیه‌السلام روایت کنند که یهود از پیامبر خواستند که نسب خداوند را براى آن‌ها بیان نماید. پیامبر سه روز در جواب آن‌ها تأمل فرمود سپس

از جنّ جعل كرده‏اند، مؤيد ابن مطلب آيه [صافات:158] است. يعنى ميان خدا و جن نسب قرار دادند، بنا به اين احتمال گفتند: ملائكه دختران خدا و جنّ پسران خدايند

و مرد سبب و نسب و بعد تزويج نمود آنزن را بآنمرد و جارى نمود ميان آن دو باين سبب مصاهرت را و اين است مراد از قول خداوند نسبا و صهرا پس نسب بسبب مردان حاصل

كل كه عدد را احاطه مى‏كند، پس كلاله آن است كه نسبت اصلى را احاطه كرده زيرا نسب اصلى پدر و مادر و فرزندان است و در ذيل آيه 176 سوره فوق فرموده: كلالة نامى

عليه السّلام از نسل اسرائيل يعنى حضرت يعقوبند و اينكه بعناوين متعدده ذكر نسب ايشان را فرموده با آنكه همه از نسل حضرت آدمند براى بيان آنستكه بعضى‌ جلد 3