نتایج جستجو

تکرار در قرآن: ۱(بار) لیست کلمات مشتق شده در حال بارگیری... ف و قرء قرآن ربب ک جعل سئل الذين قسم ل على نن نزل هم ما

کنایه در عضو تناسلى به کار رفته است، اما از آنجا که در فارسى به کنایى بودن آن توجّه نمى شود، گاهى این سؤال پیش مى آید: چگونه این لفظ که صریح در آن عضو خاص انسان

کمبودهایى که به انسان دست مى دهد اعم از این که جنبه بدنى داشته باشد مثل نقصان عضو و انواع بیمارى ها و یا جنبه روحى مثل جهل، سفاهت و جنون و یا جنبه هاى دیگر

و با چشم باز موشکافى مى کنند، و به عمق آن مى رسند. (واژه «بصر» معمولاً به عضو بینایى و «بصیرت» به درک و آگاهى درونى گفته مى شود). در حقیقت «أُولِى الأَبْصارِ»

توجّه با صورت نیست، بلکه توجّه با تمام وجود است، زیرا وجه و صورت، مهمترین عضو بدن و سنبل آن است. درست است که «وَجْه» از نظر لغت، به معناى صورت است که، به

من کوتاه است، یا دست تو پر است. دست در هیچ کدام از این استعمالات، به معناى عضو مخصوص نیست، بلکه تمام اینها کنایه از قدرت و سلطه است. و از آنجا که انسان،

۹۵۹۴(بار) لیست کلمات مشتق شده در حال بارگیری... ف ربب ک ل سمو نن شىء ه وعد ما عضو کون هم قرء کم ارض حشر لم قرآن سئل رزق جعل قبل انن الذين من قسم حقق فى خلق

خون منعقدى است كه در اثر رطوبت به هر چيز مى‏چسبد و علق كرم سياه است كه به عضو آدمى مى‏چسبد و خون را مى‏مكد. راغب گويد: علق كرمى است كه به گلو مى‏چسبد و

[كهف:37]. و در آيه [انفطار:7]. به نظرم مراد از سوّاك سلامت اعضاء و گذاشتن هر عضو در موضع خود و مستوى الخلقه بودن و از «عدلك» تناسب اعضاء است. در آيه [حجر:29]

را از عقب دريد راغب مى‏گويد: دبر شى‏ء خلاف قبل آن است و به طور كنايه به دو عضو مخصوص (آلت تناسلى و مقعد) گفته مى‏شود. پس قبل و دبر در اصل به معنى جلو و عقب

و نتيجه باصره كه ديدن معجزات است بر آنها مترتب نمى‌شود؛ پس گويا اين هرسه عضو از ايشان مسلوب است. اين كلام تعليل است به جهت حكم سابق كه آن اخبار به ايمان

اوست اگر به من نزدیک شده بود فرشتگان خدا بدن او را قطعه قطعه می‌کردند و عضو عضو او را می‌ربودند»!- اینجا بود که آیات فوق نازل شد. تفسیر آیات ۱ - پیامبر(ص)،

زياد شود، اگر حمل سقط شود يا چند قلو گردد، اگر حمل، ناقص‌الخلقه يا داراى عضو زيادى شود، اين كم و زيادى‌ «تَغِيضُ‌ و تَزْدادُ» بر اساس يك فرمول حساب شده

را مشاهده كنند و ايمان حقيقى بياورند. مراد آنست كه چون آثار حقيقيه اين سه عضو ظاهر نگردد، يعنى دلايل حقه را استماع نكنند و از روى اعتقاد اقرار به خدا و

اين بيان «ما» مى‌باشد اگر مراد به آن جنس زن باشد، يا براى تبعيض اگر مراد عضو مباح باشد از زن، بنابراين تعريض باشد به آنكه ايشان مثل اين عمل با زنان خود

بردن آثار و شواهد چیزى است و مقصود از «لطمسنا على أعینهم» از بین بردن کامل عضو چشم و یا نور و بینایى آن مى باشد. مراد از «الصراط» نیز راه معمول و متداولى

در اثر ثروت زياد، گرفتار غرور شده و به سخن حق ديگران گوش فراندهد. 1- نقص عضو نشانه نقص شخصيّت نيست. (احترام نابينايان و معلولين و افراد ناقص الخلقه لازم

در اثر ثروت زياد، گرفتار غرور شده و به سخن حق ديگران گوش فراندهد. 1- نقص عضو نشانه نقص شخصيّت نيست. (احترام نابينايان و معلولين و افراد ناقص الخلقه لازم

مرحله چهارم در روح مى‌ماند. «فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ» «5» مرحله پنجم انسان را عضو حزب خود قرار مى‌دهد. «حِزْبُ الشَّيْطانِ» «6»* مرحله ششم سرپرست انسان مى‌شود

در اثر ثروت زياد، گرفتار غرور شده و به سخن حق ديگران گوش فراندهد. 1- نقص عضو نشانه نقص شخصيّت نيست. (احترام نابينايان و معلولين و افراد ناقص الخلقه لازم