گمنام

تفسیر:المیزان جلد۸ بخش۱۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۲: خط ۲۲:
و اين كه فرمود: «به عظمت و نورش، دل هاى مؤمنان را بينا كرد»، مقصودش اين است كه اين مقام، مقامى است كه نه تنها تدبير و اداره نظام سعادت جامعه مؤمنان و آن نظامى كه قافله مؤمنان بر طبق آن نظام به سوى خداى سبحان راهپيمايى مى كند، از آن سرچشمه مى گيرد؛ بلكه نظام شقاوت دشمنان خدا و جاهلان به مقام پروردگار نيز، به وسيله آن مقام تدبير مى شود، بلكه از اين هم بالاتر به طور كلى نظام جميع موجودات عالَم از آن جا است. حال چه موجودات خودشان بدانند و يا از آن غافل باشند.
و اين كه فرمود: «به عظمت و نورش، دل هاى مؤمنان را بينا كرد»، مقصودش اين است كه اين مقام، مقامى است كه نه تنها تدبير و اداره نظام سعادت جامعه مؤمنان و آن نظامى كه قافله مؤمنان بر طبق آن نظام به سوى خداى سبحان راهپيمايى مى كند، از آن سرچشمه مى گيرد؛ بلكه نظام شقاوت دشمنان خدا و جاهلان به مقام پروردگار نيز، به وسيله آن مقام تدبير مى شود، بلكه از اين هم بالاتر به طور كلى نظام جميع موجودات عالَم از آن جا است. حال چه موجودات خودشان بدانند و يا از آن غافل باشند.


و اين كه فرمود: «و او حيات هر چيز و نور هر چيزى است»، به منزله تعليلى است كه علت و چرايى جمله قبل را كه فرموده بود: «پس هر چيزى محمول خداى تعالى است» بيان مى كند، و حاصل آن، اين است كه:  
و اين كه فرمود: «و او، حيات هر چيز و نور هر چيزى است»، به منزله تعليلى است كه علت و چرايى جمله قبل را كه فرموده بود: «پس هر چيزى محمول خداى تعالى است» بيان مى كند، و حاصل آن، اين است كه:  


خداى تعالى، كسى است كه به وسيله او، هر چيزى هست مى شود، و به وسيله او، هر چيزى از چيز ديگرى متمايز مى گردد، و راه مخصوصى كه آن موجود در مسير وجود خود دارد، از راهى كه ساير موجودات دارند، مشخص مى شود. پس موجودات عالَم از ناحيه خود، مالك هيچ چيزى نيستند، بلكه خداى سبحان، مالك آن ها و حامل وجود آن ها است.
خداى تعالى، كسى است كه به وسيله او، هر چيزى هست مى شود، و به وسيله او، هر چيزى از چيز ديگرى متمايز مى گردد، و راه مخصوصى كه آن موجود در مسير وجود خود دارد، از راهى كه ساير موجودات دارند، مشخص مى شود. پس موجودات عالَم از ناحيه خود، مالك هيچ چيزى نيستند، بلكه خداى سبحان، مالك آن ها و حامل وجود آن ها است.
خط ۳۸: خط ۳۸:
و اين كه فرمود: «چطور حاملان عرش مى توانند خدا را حمل كنند...»، كلامى را كه در اول فرموده بود، تأكيد و تثبيت مى كند، و آن، اين بود كه «عرش»، همان مقام حمل وجود موجودات و تقويم آن ها است. پس حاملان عرش، خودشان محمول خداى سبحان اند، چون قوام وجودشان به اواست. امام «عليه السلام»، از آن جايى كه اين مقام را مقام علم خداوند دانسته، لذا از وجود حاملان عرش و همچنين از كمال وجودى آنان به قلب و نور هدايت تعبير كرده و فرموده: «و حال آن كه به حيات او، دل هايشان زنده و به نور او، به سوى او راه يافته اند».
و اين كه فرمود: «چطور حاملان عرش مى توانند خدا را حمل كنند...»، كلامى را كه در اول فرموده بود، تأكيد و تثبيت مى كند، و آن، اين بود كه «عرش»، همان مقام حمل وجود موجودات و تقويم آن ها است. پس حاملان عرش، خودشان محمول خداى سبحان اند، چون قوام وجودشان به اواست. امام «عليه السلام»، از آن جايى كه اين مقام را مقام علم خداوند دانسته، لذا از وجود حاملان عرش و همچنين از كمال وجودى آنان به قلب و نور هدايت تعبير كرده و فرموده: «و حال آن كه به حيات او، دل هايشان زنده و به نور او، به سوى او راه يافته اند».
<span id='link131'><span>
<span id='link131'><span>
==روايتى ديگر از امام صادق (عليه السلام ) درباره معناى عرش و كرسى ==
==روايتى ديگر از امام صادق (عليه السلام ) درباره معناى عرش و كرسى ==
و نيز مرحوم صدوق در كتاب توحيد به سند خود از حنان بن سدير نقل مى كند كه گفت : از حضرت صادق (عليه السلام ) معناى عرش و كرسى را پرسيدم ، فرمود: عرش ، صفات كثير و مختلفى دارد، در هر جاى قرآن به هر مناسبتى كه اسم عرش برده شده ، صفات مربوط به همان جهت ذكر شده است ،
و نيز مرحوم صدوق در كتاب توحيد به سند خود از حنان بن سدير نقل مى كند كه گفت : از حضرت صادق (عليه السلام ) معناى عرش و كرسى را پرسيدم ، فرمود: عرش ، صفات كثير و مختلفى دارد، در هر جاى قرآن به هر مناسبتى كه اسم عرش برده شده ، صفات مربوط به همان جهت ذكر شده است ،
۱۳٬۷۰۳

ویرایش