الفتح ٨

از الکتاب
کپی متن آیه
إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ‌ شَاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً

ترجمه

به یقین ما تو را گواه (بر اعمال آنها) و بشارت‌دهنده و بیم‌دهنده فرستادیم،

[اى پيامبر!] ما تو را گواه [بر اعمال آنها] و بشارتگر و هشدار دهنده فرستاديم
[اى پيامبر،] ما تو را [به سمت‌] گواه و بشارتگر و هشداردهنده‌اى فرستاديم.
ما شخص تو را به عالم فرستادیم که شاهد (نیک و بد امت) باشی و (خلق را به لطف و رحمت حق) بشارت دهی و (از قهر و عذاب او) بترسانی.
ما تو را گواه [بر اعمال امت] و مژده رسان و بیم دهنده فرستادیم؛
تو را گواه و مژده‌دهنده و بيم‌دهنده فرستاده‌ايم.
همانا ما تو را گواه و مژده‌بخش و هشداردهنده فرستاده‌ایم‌
همانا تو را گواه- بر اعمال مردمان- و مژده‌دهنده و بيم‌كننده فرستاديم،
ما تو را به عنوان گواه و مژده‌رسان و بیم‌دهنده فرستاده‌ایم.
(ای پیامبر!) ما تو را همواره گواهی‌دهنده‌ای و بشارتگر‌ی و هشداردهنده‌ای فرستادیم.
همانا فرستادیمت گواهی و مژده‌دهنده و ترساننده‌

We sent you as a witness, and a bearer of good news, and a warner.
ترتیل:
ترجمه:
الفتح ٧ آیه ٨ الفتح ٩
سوره : سوره الفتح
نزول : ٧ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إِنَّآ أَرْسَلْنَاکَ ...»: (نگا: احزاب / ).


تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً «8»

همانا ما تو را گواه (بر اعمال) و بشارت دهنده و بيم دهنده فرستاديم.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً «8»

بعد از آن خطاب به حضرت رسالت فرمايد:

إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً: بدرستى كه ما فرستاديم تو را اى پيغمبر بر جميع عالميان تا قيامت در حالتى كه گواه باشى بر آنچه از امت تو صادر مى‌شود از ايمان و كفر و طاعت و معصيت و شاهد باشى به تبليغ رسالت، وَ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً:

و در حالتى كه مژده دهنده به مرتبه عظيم در روضه خلد برين، آنان را كه در اوامر و نواهى، اطاعت قول تو نموده‌اند و ترساننده به عذاب اليم و دركه جحيم كسانى را كه نافرمانى تو نموده و اقوال تو را قبول نكرده‌اند.

و اين ارسال و بشارت و انذار،


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ يُعَذِّبَ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُشْرِكاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصِيراً «6» وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً «7» إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً «8» لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُعَزِّرُوهُ وَ تُوَقِّرُوهُ وَ تُسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً «9» إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى‌ نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفى‌ بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً «10»

ترجمه‌

و تا عذاب كند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرك را كه گمان برندگانند بخدا گمان بد بر آنها است گردش بدو خشم كرد خدا بر آنها و لعنت نمودشان و مهيّا كرد براى آنها دوزخ را و بد باز بازگشتگاهى است آن‌

و براى خدا است لشگرهاى آسمانها و زمين و بوده است خدا غالب درست كردار

همانا ما فرستاديم تو را گواه و بشارت آورنده و بيم دهنده‌

تا ايمان آوريد بخدا و رسولش و يارى كنيد او را و بزرگ داريدش و تسبيح گوئيد او را بامداد و شبانگاه‌

همانا آنانكه بيعت ميكنند با تو جز اين نيست كه بيعت ميكنند با خدا دست خدا بالاى دستهاى آنها است پس هر كه پيمان شكنى نمود پس جز اين نيست كه مى‌شكند بزيان خود و هر كه وفا كند بآنچه پيمان بست بر آن با خدا پس بزودى ميدهد


جلد 5 صفحه 23

باو پاداشى بزرگ.

تفسير

خداوند سبحان بعد از بشارت اهل ايمان ببهشت جاويد و فوز عظيم در آيات سابقه تهديد فرموده است منافقين از اصحاب نامبرده و مشار اليهم مذكور در قضيّه صلح و نحر و امثال ذالك و مشركين مكّه و غيرها را بعذاب و غضب و لعنت و مهيّا شدن جهنّم براى آنها و سوء خاتمت و عاقبت و تصريح فرموده كه آنها گمان بد بردند بخدا كه يارى نميكند پيغمبر خود و دين اسلام را و وعده او تخلّف شده و ميشود و احكام او بر طبق حكمت و مصلحت نيست و بايد اطاعت نشود و اين خرافات كه موجب دوران حوادث بد دنيوى و عذاب اخروى بر آنها است و كلمه سوء بفتح ظاهرا مصدر و سوء بضمّ اسم مصدر است و هر دو قرائت شده و خداوند بهر نحو بخواهد آنها را مخذول و منكوب نمايد ميتواند چون عساكر آسمانى و زمينى خدا از ملائكه و جنّ و انس و غيره زياد است و او غالب و قاهر و مقتدر بر خلق است و بر طبق حكمت و مصلحت حكم فرمائى و كارگزارى ميفرمايد و نكته تكرار را گفته‌اند كه جنود در آيات سابقه براى يارى مسلمانان و اينجا براى انتقام از كفّار است و بنظر حقير چنانچه در اول كتاب ذكر نمودم تكرار در مقام وعظ و خطابه نكته لازم ندارد بلكه مقام اقتضاء آنرا دارد و كلام با تكرار مؤثر واقع ميشود و خداوند پيغمبر اكرم را مبعوث فرموده كه شاهد و ناظر و گواه و آگاه باشد بر اعمال و عقائد بندگان در دنيا و آخرت و بشارت دهد آنها را ببهشت جاويد و بترساندشان از عذاب جهنّم تا ايمان بياورند بخدا و پيغمبر و ائمه اطهار و تقويت و يارى كنند و توقير و تعظيم نمايند و تسبيح و تقديس كنند او را و براى اشاره بآنكه يارى پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم يارى خدا و تعظيم و تنزيه او تعظيم و تنزيه خدا است ضمائر به اجمال باقى گذارده شده تا صلاحيّت براى رجوع بهر دو داشته باشد بلى ظاهر در ضمير اوّل رجوع به پيغمبر و در ضمير اخير رجوع بخدا است ولى اختلاف مرجع در ضمائر مرتّبه كه بعضى گفته‌اند خلاف ظاهر است و بكرة و اصيلا محتمل است مراد صبح و شام باشد چون ابتداء شروع بكار و وقت فراغت از آن است و احتمال ميرود كنايه از تمام اوقات باشد يعنى روز و شب مشغول بذكر خدا باشند و افعال اربعه‌


جلد 5 صفحه 24

بصيغه مغايب نيز قرائت شده است و در آيه اخيره اشاره به بيعت رضوان شده كه در آيات سابقه ذيل نقل قمّى ره ذكر شد اجتماع اصحاب گرد پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم و اعتذار از آنحضرت و گفته‌اند اين قضيّه بيعت خوانده شده براى آنكه فروختند خودشان را به پيغمبر كه بكوشند تا بشهادت برسند و ببهشت بروند و بنظر حقير براى آن بوده كه پيمان بستند بر آنكه ديگر تخلّف از فرمان پيغمبر ننمايند و آيه لقد رضى اللّه عن المؤمنين كه آيه رضوان خوانده شده نازل شد و بيايد انشاء اللّه تعالى در هر حال بيعت با پيغمبر بيعت با خدا است و دست پيغمبر كه فوق دست آنها است در وقت بيعت بمنزله دست خدا است و قدرت خداوند در نصرت اسلام برتر و بالاتر از عزم آنها است بر ترك تخلّف از فرمان پيغمبر و آنحضرت بايد بوعده او اميدوار باشد نه بعهد اينها كه قوم عهد شكنى هستند و بضرر آنها تمام ميشود كه مخلّد در جهنّم ميگردند و كسيكه بعهد خود با خدا وفا نمايد مانند پيروان امير المؤمنين عليه السّلام اجر آنها بهشت جاويد است و قمّى ره فرموده نازل شد اين آيه در بيعت رضوان بعد از نزول آيه آن و شرط شد كه ديگر اعتراض به پيغمبر ننمايند و تخلّف از فرمان او نكنند و باين شرط خدا قبول فرمود توبه آنها را كه نقض عهد با خدا و پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم ننمايند و در قرآنها مقدّم و مؤخّر تأليف شده حقير عرض ميكنم حال خوب معلوم ميشود حال استدلال اهل سنّت بآيه رضوان بر قبول توبه منافقين و رئيس آنها با آنكه معلوم است منافق مؤمن واقعى نيست و قبول توبه‌اش مانند قبول اسلامش ظاهرى است و خداوند از مؤمنين راضى ميشود نه از منافقين و از صدر و ذيل قضايا خوب واضح ميشود كه پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم در تمام امور با آنها مدارا ميفرموده و اللّه اعلم بأسرارها.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِنّا أَرسَلناك‌َ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً «8»

بدرستي‌ ‌که‌ ‌ما فرستاديم‌ تو ‌را‌ ‌که‌ ‌هم‌ شاهد باشي‌ ‌بر‌ امت‌ ‌هم‌ بشارت‌ دهي‌ ببهشت‌ و نعم‌ ‌آن‌ و ‌هم‌ ترساني‌ و انذار كني‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌از‌ جهنم‌ و عذابهاي‌ ‌آنها‌.

إِنّا أَرسَلناك‌َ شاهِداً ‌در‌ باب‌ شهادت‌ بايد حسي‌ ‌باشد‌ شهادت‌ علمي‌ كافي‌ نيست‌. و ‌اينکه‌ جمله‌ دلالت‌ دارد ‌که‌ روح‌ مقدس‌ پيغمبر اكرم‌ احاطه‌ دارد بجميع‌ افعال‌ امت‌ خوب‌ و بد ‌آنها‌ ‌که‌ فرداي‌ قيامت‌ حضور پروردگار شهادت‌ مي‌دهد چنانچه‌ ميفرمايد:

فَكَيف‌َ إِذا جِئنا مِن‌ كُل‌ِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَ جِئنا بِك‌َ عَلي‌ هؤُلاءِ شَهِيداً نساء آيه 45. و همچنين‌ ارواح‌ مقدسه ائمه هدي‌ ‌که‌ ‌در‌ زيارت‌ جامعه‌ دارد:

«و شهداء يوم القيامة»

و همچنين‌ ارواح‌ مقدسه‌ انبياء ‌هر‌ كدام‌ ‌براي‌ امت‌ ‌خود‌.

وَ مُبَشِّراً بايمان‌ بعقائد حقه‌ و اخلاق‌ فاضله‌ و اعمال‌ صالحه‌ ‌که‌ ‌هر‌ كدام‌ چه‌

جلد 16 - صفحه 202

اندازه‌ فوائد و نتايج‌ و مثوبات‌ دنيوي‌ و اخروي‌ دارد.

وَ نَذِيراً ‌از‌ عقايد فاسده‌ شرك‌ و كفر و ضلالت‌ و ‌از‌ صفات‌ خبيثه‌وار سيئه‌ ‌که‌ چه‌ مضرات‌ و عقوبات‌ و عواقب‌ وخيمه‌ ‌در‌ دنيا و آخرت‌ دارد.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 8)- تحکیم موقعیت پیامبر صلّی اللّه علیه و اله و وظائف مردم در برابر او گفتیم صلح حدیبیه از سوی بعضی از ناآگاهان شدیدا مورد انتقام قرار گرفت

ج4، ص473

و حتی تعبیراتی در برابر پیامبر صلّی اللّه علیه و اله گفتند که خالی از بی‌حرمتی نسبت به آن حضرت نبود مجموع این حوادث ایجاب می‌کرد که موقعیت یا عظمت پیامبر صلّی اللّه علیه و اله بار دیگر مورد تأکید قرار گیرد.

لذا این آیه پیامبر صلّی اللّه علیه و اله را مخاطب قرار داده، می‌گوید: «به یقین ما تو را گواه (بر اعمال آنها) و بشارت دهنده، و بیم دهنده فرستادیم» (إِنَّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً). گواه بر تمام امت اسلام بلکه به یک معنی گواه بر همه امتها.

نکات آیه

۱ - پیامبر(ص)، فرستاده الهى براى گواهى بر خلق و بشارت و انذار آنان (إنّا أرسلنک شهدًا و مبشّرًا و نذیرًا)

۲ - گواه بودن بر اعمال خلق و تبشیر و انذار آنان، از وظایف مهم پیامبر اسلام (إنّا أرسلنک شهدًا مبشّرًا و نذیرًا) اهمیت وظایف یاد شده، از تخصیص یافتن به ذکر استفاده مى شود.

۳ - پیامبر(ص)، شهادت دهنده و تأکیدکننده بر درستى ادراکات عقلى و گرایش فطرى انسان* (إنّا أرسلنک شهدًا و مبشّرًا) برداشت بالا بدان احتمال است که منظور از «شاهداً»، شهادت دادن به درستى ازرش هایى باشد که انسان با عقل و فطرت آن را درک کرده یا مى تواند درک کند. قرینه بر درستى این احتمال، تقدم «شاهداً» بر «مبشّراً و نذیراً» است; چه این که اول باید ارزش تبیین گردد; سپس بر اجراى آن تأکید شود.

۴- پیامبر(ص)، گواه و ناظر بر اعمال امت خویش در طول تاریخ (إنّا أرسلنک شهدًا) در صورتى که مراد از «شاهداً» شهادت بر اعمال امت در قیامت باشد، از مطلق آمدن «شاهداً» گواهى و نظارت آن حضرت بر تمام اعمال امت استفاده مى شود.

۵- پیامبر(ص)، حتى پس از رحلت خود، داراى آگاهى و قدرت نظارت بر عملکرد امت خویش (إنّا أرسلنک شهدًا) اگر منظور از «شاهداً» شهادت بر اعمال همه امت در صحنه قیامت باشد، مطلب بالا استفاده مى شود; زیرا که شهادت بدون آگاهى و نظارت فاقد اعتبار است.

۶ - رسولان الهى، خود بهترین گواه وصول هدایت به خلق و اتمام حجت بر آنان* (إنّا أرسلنک شهدًا) «شاهداً» ممکن است نظر به شهادت بر اصل پیام رسانى به خلق و فرستادن رسول داشته باشد و قید محذوف از فعل «أرسلناک» استفاده مى شود.

۷ - فرستادن رسول و هدایت خلق، با بشارت و انذار - و نه قواى قهرى طبیعت، - نمودى از حکمت خداوند است.* (و للّه جنود ... و کان اللّه عزیزًا حکیمًا . إنّا أرسلنک شهدًا و مبشّرًا) از آیه قبل، استفاده شد که خداوند مالک یگانه هستى و حاکم مطلق و شکست ناپذیر است و مى تواند خلق را به اجبار به سوى اهداف بایسته وا دارد; اما در این آیه، خداوند یادآورى کرده که حکمت او، اقتضا مى کند که این هدایت، را از طریق فرستادن رسول و ارائه الگو و بشارت و انذار، انجام پذیرد.

۸ - بشارت و انذار، دو نیاز ضرورى بشر، براى ره یابى به هدایت و انتخاب راه صحیح (إنّا أرسلنک ... و مبشّرًا و نذیرًا) برداشت یاد شده بااستفاده از این نکته است که حقایق کتاب تشریع و محتواى رسالت پیامبران، منطبق بر نیازهاى واقعى بشر است و خداوند در این آیه به دو عنصر بشارت و انذار، به عنوان اصول رسالت پیامبر اشاره فرموده است.

۹ - نیاز انسان ها به الگوى الهى، براى ره یابى به هدایت* (إنّا أرسلنک شهدًا) برداشت بالا بدان احتمال است که مراد از «شاهداً» الگو بودن و معیار متعالى ارزش ها قرار گرفتن باشد; به طورى که انسان ها هر چیزى را با مقایسه با او بسنجند و ارزش آن را بشناسند.

۱۰ - قرار دادن نیروى ناظر و بهره گیرى از بشارت و انذار، عناصر و مراحل ضرورى هدایت و تربیت (إنّا أرسلنک شهدًا و مبشّرًا) بنابراین که منظور از «شاهداً» نظارت براى حسن اجرا و گواهى نهایى باشد; برداشت بالا استفاده مى شود.

۱۱ - ارائه الگوى کامل و استفاده از بشارت و تهدید، مراحل ضرورى هدایت و تربیت* (إنّا أرسلنک شهدًا و مبشّرًا و نذیرًا) برداشت بالا بدان احتمال است که مراد از «شاهداً» ارائه الگوى کامل و ملاک واقعى ارزش ها باشد و نیز تقدم «شاهداً» و «مبشّراً» بر «نذیراً»، اشاره به ترتب واقعى و عملى داشته باشد.

موضوعات مرتبط

  • الگو: نقش الگو ۹، ۱۱
  • امتها: گواهان امتها ۶
  • انبیا: اتمام حجت با انبیا ۶; انذارهاى انبیا ۷; بشارتهاى انبیا ۷; گواهى انبیا ۶; منشأ بعثت انبیا ۷; هدایتگرى انبیا ۶
  • انذار: آثار انذار ۸، ۱۰
  • انسان: انذارهاى انسان ها ۱; بشارت به انسان ها ۱; صحت ادراک عقلى انسان ۳; گواه فطرت انسان ۳; نیازهاى انسان ۹; نیازهاى معنوى انسان ۸
  • بشارت: آثار بشارت ۸، ۱۰
  • تربیت: الگوى تربیت ۱۱; انذار در تربیت ۱۰، ۱۱; بشارت در تربیت ۱۰، ۱۱; مراحل تربیت ۱۰، ۱۱
  • خدا: اتمام حجت خدا ۶; نشانه هاى حکمت خدا ۷
  • صراط مستقیم: زمینه هدایت به صراط مستقیم ۸
  • عمل: گواهان عمل ۱، ۲، ۴; ناظران عمل ۴، ۵
  • محمد(ص): انذارهاى محمد(ص) ۱، ۲; بشارتهاى محمد(ص) ۱، ۲; تداوم علم محمد(ص) ۵; تداوم نظارت محمد(ص) ۵; رسالت محمد(ص) ۲; فلسفه نبوت محمد(ص) ۱; گواهى محمد(ص) ۱، ۲، ۳، ۴; نظارت محمد(ص) ۴
  • مسلمانان: گواهان مسلمانان ۴، ۵
  • نیازها: نیاز به الگو ۹; نیاز به انذار ۸; نیاز به بشارت ۸
  • هدایت: روش هدایت ۷; زمینه هدایت ۹; مراحل هدایت ۱۰، ۱۱

منابع