الطور ٧
کپی متن آیه |
---|
إِنَ عَذَابَ رَبِّکَ لَوَاقِعٌ |
ترجمه
الطور ٦ | آیه ٧ | الطور ٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِنَّ عَذَابَ ...»: جواب قسمهای متعدد پیشین است.
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ لَواقِعٌ «7» ما لَهُ مِنْ دافِعٍ «8»
كه عذاب پروردگارت قطعاً واقع شدنى است. و براى آن هيچ مانعى نيست.
نکته ها
«طور» در لغت به معناى كوه است، ولى ظاهراً مراد از آن در اينجا، كوهى در منطقه سينا مىباشد كه ميقات خدا با حضرت موسى بود. كوه طور مكانى مقدّس است و در قرآن چنين توصيف شده است: «الطُّورِ الْأَيْمَنِ» «1»، «بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ» «2» و «فِي الْبُقْعَةِ الْمُبارَكَةِ» «3».
مراد از «كِتابٍ مَسْطُورٍ»، كتب آسمانى همچون تورات و قرآن است كه در صفحات نازك پوست نگاشته مىشده و البتّه باز و گشوده بوده است، نه پيچيده و بسته. «فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ»
«رَقٍّ» از «رقت» به معناى پوستى است كه براى نوشتن آماده شده و لطيف و نازك است.
«1». مريم، 52.
«2». طه، 12.
«3». قصص، 30.
جلد 9 - صفحه 277
«مَنْشُورٍ» به معناى مبسوط و «مسجور» به معناى برافروخته و شعلهور است و به معناى آكنده و مالامال نيز آمده است.
مقصود از «بيت المعمور» خانه خداست كه همواره به واسطه حضور زائران و حاجيان، معمور و آباد بوده است و در قرآن ده بار از كعبه به عنوان «بيت» ياد شده است، مانند:
«الْبَيْتِ الْعَتِيقِ» «1» البتّه در روايات آمده است كه در آسمانها نيز محلّى در مقابل كعبه قرار دارد كه فرشتگان به دور آن طواف مىكنند و آن نيز «بيت المعمور» نام دارد. «2»
مقصود از «الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ»، درياى شعلهور و جوشان و خروشان، يا درياهايى است كه در آستانه قيامت برافروخته مىشوند، چنانكه در آيهى 6 سوره تكوير مىخوانيم: «وَ إِذَا الْبِحارُ سُجِّرَتْ» و يا مراد موادّ مذابّ و جوشان قعر زمين است كه همچون دريايى از آتش هرچندگاه يكبار از دهانه آتشفشانها فوران مىكند.
در آيهى آخر سوره قبل (ذاريات) خوانديم: «يَوْمِهِمُ الَّذِي يُوعَدُونَ» كه سخن از وعدهى قيامت بود و اين سوره بعد از پنج سوگند مىفرمايد: آن وعده قطعاً واقع خواهد شد. «إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ لَواقِعٌ»
آن سنگ جمادى كه وحى بر روى آن نازل شود (كوه طور)، مقدّس و قابل سوگند است، چگونه انسانى كه قلبش مركز وحى است، با گذشت زمان قداستش تمام مىشود و چگونه وهّابيون كج فكر مىگويند: پيامبر صلى الله عليه و آله كه از دنيا رفت با ساير موجودات تفاوتى ندارد!!
سوگند ياد كردن به كتاب و نوشته، آن هم در زمان جاهليّت، نشانهى پيشرفته بودن مكتب است، «وَ كِتابٍ مَسْطُورٍ». در سوره قلم نيز، قرآن به قلم و كتاب و سطرهاى آن سوگند ياد مىكند. «ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ»
پیام ها
1- زنده نگهداشتن نام و ياد و حفظ مكانهاى مقدّس اديان آسمانى لازم است.
«وَ الطُّورِ»
«1». حج، 29.
«2». تفسير نورالثقلين.
جلد 9 - صفحه 278
2- با سوگند به كوه طور (محل وحى به موسى)، قلب اهل كتاب را به سوى خود جذب كنيد. «وَ الطُّورِ»
3- خداوند براى به باور رساندن انسان، به نظام تشريع و تكوين (كوه و كتاب و كعبه و آسمان و دريا) سوگند ياد مىكند. وَ الطُّورِ وَ كِتابٍ مَسْطُورٍ ... وَ السَّقْفِ الْمَرْفُوعِ
4- وحى آسمان بايد بر بهترين و لطيفترين كاغذ و پوست، نگاشته و عرضه شود. «كِتابٍ مَسْطُورٍ فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ»
5- كتاب مقدّس، بايد همواره گشوده و مورد استفاده باشد. كِتابٍ ... مَنْشُورٍ
6- علم مفيد و مبارك، آن است كه منتشر شود و گسترش يابد. «مَنْشُورٍ»
7- قرآن، هم به قداست كتب آسمانى نظر دارد و لذا به آن سوگند ياد مىكند، هم به نظم در نگارش و شيوه ارائه و گسترش آنها. «وَ كِتابٍ مَسْطُورٍ فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ»
8- آبادانى خانه به زرق و برق آن نيست، به آمد و رفت و قداست و بركت آن است. «الْبَيْتِ الْمَعْمُورِ» (خانه خدا سادهترين خانههاست، امّا مباركترين بناهاست.)
9- با مطالعه طبيعت، به قدرت خداوند بر ايجاد قيامت پى ببريم. «وَ السَّقْفِ الْمَرْفُوعِ وَ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ»
10- قرآن كريم، توجّه انسان را از ديدنىها، به ناديدنىها سوق مىدهد. «وَ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ»
11- قهر و تنبيه، از شئون ربوبيت است. «عَذابَ رَبِّكَ»
12- هر چه ناباورى منكران بيشتر باشد، بايد باور مؤمنان به قيامت قوىتر گردد.
«إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ لَواقِعٌ»
13- نزول كتب آسمانى «وَ كِتابٍ مَسْطُورٍ» و ظهور جلوههاى قدرت الهى در هستى «وَ السَّقْفِ الْمَرْفُوعِ» بايد مايهى تعقّل و ايمان گردد و گرنه بىتوجّهى به آنها عامل عذاب خواهد شد. «إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ لَواقِعٌ»
جلد 9 - صفحه 279
14- گرفتاران عذاب الهى از هيچ طريقى نمىتوانند عذاب را از خود دور كنند.
«ما لَهُ مِنْ دافِعٍ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ لَواقِعٌ «7»
حق تعالى به پنج امر عظيم عجيب براى مسجل و محقق نمودن مطلب قسم ياد فرموده كه:
إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ لَواقِعٌ: بدرستى كه عذاب پروردگار تو هر آينه واقع شونده است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
وَ الطُّورِ «1» وَ كِتابٍ مَسْطُورٍ «2» فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ «3» وَ الْبَيْتِ الْمَعْمُورِ «4»
وَ السَّقْفِ الْمَرْفُوعِ «5» وَ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ «6» إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ لَواقِعٌ «7» ما لَهُ مِنْ دافِعٍ «8» يَوْمَ تَمُورُ السَّماءُ مَوْراً «9»
وَ تَسِيرُ الْجِبالُ سَيْراً «10» فَوَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «11» الَّذِينَ هُمْ فِي خَوْضٍ يَلْعَبُونَ «12» يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلى نارِ جَهَنَّمَ دَعًّا «13» هذِهِ النَّارُ الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ «14»
أَ فَسِحْرٌ هذا أَمْ أَنْتُمْ لا تُبْصِرُونَ «15» اصْلَوْها فَاصْبِرُوا أَوْ لا تَصْبِرُوا سَواءٌ عَلَيْكُمْ إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «16»
ترجمه
سوگند به كوه طور
و كتاب نوشته شده
در صفحه گشوده
و سوگند بخانه آباد از ملائكه
و سقف افراشته شده
و درياى پر شده
همانا عذاب پروردگارت واقع شونده است
نيست براى آن دفعكنندهاى
روز كه موج ميزند آسمان موج زدنى
و روان ميشوند كوهها روان شدنى
پس واى در چنين روز بر تكذيبكنندگان
آنانكه در گفتگوى باطل بازى ميكنند
روز كه افكنده ميشوند بخوارى بسوى آتش دوزخ افكندنى
اينست آتشى كه آنرا دروغ ميپنداشتيد
آيا پس جادو است اين يا شما نمىبينيد
فرود آئيد در آن صبر كنيد يا صبر نكنيد مساوى است بر شما جز اين نيست كه جزا داده ميشويد آنچه را كه عمل ميكرديد.
تفسير
خداوند متعال سوگند ياد فرموده بكوه طور سينا كه شرافت آن بتكلّم خدا با حضرت موسى در آن معروف است و بكتاب مقدّسى كه مرتّب نوشته شده در صفحه رقيق درخشانى گشوده براى قرائت ملائكه و آن قرآن مجيد يا لوح محفوظ در آسمان ميباشد كه مشتمل بر تمام حقائق و وقايع گذشته و آينده است و نيز قسم ياد نموده به بيت المعمور كه معبد ملائكه است در آسمان محاذى
جلد 5 صفحه 74
خانه كعبه و در هر روز هفتاد هزار ملك داخل در آن ميشوند و ديگر معاودت بآن نمينمايند چنانچه مستفاد از چند روايت معتبر در اينمقام است و سوگند ياد فرموده بآسمان كه سقف رفيع و مقام منيع است و در بعضى از روايات بآن تصريح شده و بدرياى مملوّ از آب كه محيط بزمين است يا افروخته از آتش چنانچه خداوند فرموده و اذا البحار سجّرت و در اينمقام روايت شده و قمّى ره تأييد فرموده كه قيامت خداوند درياها را مبدّل بآتش ميكند و جهنّم بآن افروخته ميگردد و متعلّق قسم آنست كه عذاب خدا در روز قيامت حق و محقّق است و يقينا واقع خواهد شد و دافع و مانعى براى آن نخواهد بود و قبلا اشاره شد كه قسم از خداوند در اين امور براى كسانى است كه قاصر از فهم برهانند و براى سايرين هم مؤكّد اعتقاد خواهد بود و در آنروز آسمان مانند دود حركت ميكند و مانند آب موج ميزند و مضطرب است و كوهها مانند باد سير ميكنند و مبسوط بزمين ميگردند پس واى بحال كسانيكه تكذيب كردند در دنيا خدا و پيغمبر و امام و نوّاب او را آنانكه در مقالات باطله و عقائد فاسده و معاصى الهيه بحث و توغل مينمايند و عمرى را بلهو و لعب ميگذرانند و آنروزى است كه بعنف و جبر آنها را سرازير در جهنّم نموده برو بر آتش اندازند و براى توبيخ و تعيير و معارضه بمثل گفته آنها در دنيا بآنان گفته ميشود اين آتش موعودى است كه شما آنرا تكذيب مينموديد و معجزات پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم را سحر ميخوانديد اينهم سحر است يا شما كوريد وارد شويد و بيابيد آنرا پس صبر كنيد بر عذابش يا صبر نكنيد بلكه جزع و فزع نمائيد بحال شما فرق نميكند خلاصى از آن نداريد جزاى اعمال زشت دنيويّه شما است كه بشما رسيده و كلمه رقّ ظاهرا پوست رقيق شفّافى است كه مهيّا براى نوشتن مطالب مهمّه مينمودند مانند پوست آهو ولى در مطلق صفحه مكتوب استعمال ميشود و تنكير آن و كتاب براى تعظيم و اشاره بآنستكه آن دو از قبيل كتاب و ورق معمولى نيست و اللّه اعلم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحِيمِ
وَ الطُّورِ «1» وَ كِتابٍ مَسطُورٍ «2» فِي رَقٍّ مَنشُورٍ «3» وَ البَيتِ المَعمُورِ «4»
وَ السَّقفِ المَرفُوعِ «5» وَ البَحرِ المَسجُورِ «6» إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ لَواقِعٌ «7» ما لَهُ مِن دافِعٍ «8»
اما الكلام في فضلها، از إبن بابويه مسندا از حضرت باقر و حضرت صادق «ع» روايت كرده و
قال من قرء سورة الطور جمع اللّه له خير الدنيا و الاخرة
و اخباري مرسلا از خواص قرآن از حضرت رسالت نقل كردهاند که
(من قرأها کان حقا علي اللّه تعالي ان يؤمنه من عذابه و ان ينعّم عليه في جنته و من قرأها و ادمن في قراءتها و کان مغلولا مسجونا سهل عليه خروجه و لو کان من الجنايات و اذا ادمن في قراءتها و کان مسافرا امن من سفره مما يكره و اذا رش بمائها علي لذع العقرب برأت باذن اللّه)
اقول: همان حديث مروي از امامين شامل جميع خيرات دنيوي و اخروي ميشود. احتياج باين مرسلات نداريم و ظن بصدق هم نداريم.
وَ الطُّورِ و او قسم است و طور اسم كوه است و الف و لام از براي تعريف است كوه مخصوص و آن طور سيناء است که خداوند با موسي تكلم فرمود در آيه شريفه که وادي مقدس است، ميفرمايد: إِنَّكَ بِالوادِ المُقَدَّسِ طُويً طه آيه 9 و وادي ايمن است که ميفرمايد فَلَمّا أَتاها نُودِيَ مِن شاطِئِ- الوادِ الأَيمَنِ فِي البُقعَةِ المُبارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ قصص آيه 30 و ميفرمايد وَ شَجَرَةً تَخرُجُ مِن طُورِ سَيناءَ مؤمنون آيه 40.
وَ كِتابٍ مَسطُورٍ بعضي گفتند: لوح محفوظ است. بعضي گفتند: توراة موسي است- بعضي گفتند: قرآن مجيد است، بعضي گفتند: نامه عمل است اقول:
ظاهر اينکه است و لو احدي از مفسرين برخورد نكردهاند که اشاره باشد بآيه
جلد 16 - صفحه 293
شريفه كَتَبَ عَلي نَفسِهِ الرَّحمَةَ لَيَجمَعَنَّكُم إِلي يَومِ القِيامَةِ لا رَيبَ فِيهِ انعام آيه 12 و شاهد بر اينکه دعوي حديث شريف است، که از شرف الدين نجفي باسناد متصل از حضرت صادق (ع) است: روايت كرده
(قال: كتاب كتبه اللّه عز و جل في و رق اسّ و وضعه علي عرشه قبل خلق الخلق بالفي عام، يا شيعة آل محمّد اني انا اللّه اجبتكم قبل ان تدعوني و اعطيتكم قبل ان تسئلوني و غفرت لكم قبل ان تستغفروني)
که همين مفاد كَتَبَ رَبُّكُم عَلي نَفسِهِ الرَّحمَةَ است.
فِي رَقٍّ مَنشُورٍ رق در لغت جلد رقيق است که روي آن كتابت ميكنند و منشور باز و مفتوح است که مشاهده ميكنند.
وَ البَيتِ المَعمُورِ مسجد ملائكه است که گفتند در طبقه چهارم آسمان است و ليلة المعراج پيغمبر «ص» در آنجا نماز كرد و جبرئيل اذان گفت و تمام انبياء و ملائكه باو اقتداء كردند که امام و پيشواي کل في الكل و امام بر همه آنها شد و در سوره اسراء گفتيم که مسجد اقصي در آيه شريفه سُبحانَ الَّذِي أَسري بِعَبدِهِ لَيلًا مِنَ المَسجِدِ الحَرامِ إِلَي المَسجِدِ الأَقصَي همين بيت المعمور است که مطابق با كعبه است نه بيت المقدس که مفسرين گفتند و از اينکه جمله استفاده مي شود که پيغمبر (ص) مستقيما بطرف بالا عروج فرموده.
وَ السَّقفِ المَرفُوعِ که طبقات آسمانها است الي الكرسي و العرش و ميتوان گفت که ليلة المعراج پيغمبر اكرم (ص) از عرش هم بالاتر رفت که ميفرمايد وَ هُوَ بِالأُفُقِ الأَعلي ثُمَّ دَنا فَتَدَلّي فَكانَ قابَ قَوسَينِ أَو أَدني فَأَوحي إِلي عَبدِهِ ما أَوحي النجم آيه 7 تا 10 و شرحش ميآيد انشاء اللّه تعالي در سوره بعد، و دليل بر اينکه دعوي اينكه افق اعلي عرش است. و ثم براي تراخي است که پس از عرش باشد و شاهد بر اينکه حديث شريف که فرمود: جايي رفت که هيچ ملك مقرب و نبي مرسلي آنجا نبود. زيرا حمله عرش بر عرش هستند و از ملائكه مقربين هستند.
وَ البَحرِ المَسجُورِ و مسجور مملوكه تمام بحر تا سطح فوق مملو است، و در قرآن ميفرمايد: وَ إِذَا البِحارُ سُجِّرَت تكوير آيه 6 يعني پر كرده ميشود که مملوش گويند و ميفرمايد: يُسحَبُونَ فِي الحَمِيمِ ثُمَّ فِي النّارِ يُسجَرُونَ مؤمن آيه 73
جلد 16 - صفحه 294
73 که جهنم از آنها پر ميشود، چنانچه ميفرمايد: لَأَملَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الجِنَّةِ وَ النّاسِ أَجمَعِينَ هود آيه 120 و خطاب به شيطان شد لَمَن تَبِعَكَ مِنهُم لَأَملَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُم أَجمَعِينَ اعراف آيه 17.
إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ لَواقِعٌ جواب قسمها است که البته و صد البته عذاب قيامت محقق و واقع شدني است، و تخلف پذير نيست.
ما لَهُ مِن دافِعٍ نيست چيزي که بتواند دفع عذاب كند نه اصنام و نه اكابر و نه ارحام و نه اصدقاء نه جلوگيري ميتوانند بكنند و نه پس از آمدن بر طرف كنند نه دفعي و نه رفعي.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 7)- سپس در اینجا قرآن به بیان موضوعی که سوگندهای فوق به خاطر آن یاد شده اشاره کرده، میفرماید: «عذاب پروردگارت واقع میشود» (إِنَّ عَذابَ رَبِّکَ لَواقِعٌ).
نکات آیه
۱ - تحقق عذاب الهى براى تکذیب گران، حتمى و غیر قابل تردید است. (إنّ عذاب ربّک لوقع) متعلق «لواقع» حذف شده و به قرینه آیات بعد - که درباره تکذیب گران است - تقدیر آن باید چنین باشد: «إنّ عذاب ربّک لواقع على المکذبین».
۲ - مظاهر قدرت خداوند، در نظام تشریع و تکوین، گواه حتمى بودن مجازات کافران تکذیب گر (و الطّور . و ... إنّ عذاب ربّک لوقع) در آیات پیشین، تعبیر «و کتاب...»، اشاره به نظام تشریع و تعبیر «والسقف...» اشاره به قدرت خداوند در نظام تکوین دارد. از ارتباط این دو با «إنّ عذاب ربّک لواقع» مطلب بالا استفاده مى شود.
۳ - اتمام حجت خداوند از طریق کتاب هاى آسمانى، هموارکننده راه مجازات کافران * (و کتب مسطور ... إنّ عذاب ربّک لوقع) در آیات پیشین سخن از «کتاب مسطور» (تورات یا کتاب هاى آسمانى) به میان آمده است. ارتباط «إنّ عذاب...» با «کتاب مسطور»، مى تواند بیانگر مطلب بالا باشد.
۴ - ربوبیت الهى، مقتضى مجازات کافران و حق ستیزان (إنّ عذاب ربّک لوقع) از اضافه «عذاب» به «ربّ»، مطلب بالا استفاده مى شود.
۵ - دلجویى خداوند از پیامبر(ص)، در قبال هجوم کافران و تکذیب گران (إنّ عذاب ربّک لوقع) از این که پس از تأکیدهاى فراوان، خداوند روى سخن را به پیامبر(ص) متوجه ساخته و به آن حضرت اطمینان مى دهد که عذاب کافران قطعى است; مطلب بالا استفاده مى شود.
موضوعات مرتبط
- اتمام حجت: اتمام حجت با کتب آسمانى ۳
- حق: زمینه کیفر حق ستیزان ۴
- خدا: آثار ربوبیت خدا ۴; اتمام حجت خدا ۳; نشانه هاى قدرت خدا ۲
- کافران: اتمام حجت بر کافران ۳; توطئه کافران ۵; زمینه کیفر کافران ۴
- کتب آسمانى: نقش کتب آسمانى ۳
- محمد(ص): دلدارى به محمد(ص) ۵
- مکذبان: توطئه مکذبان ۵; حتمیت عذاب مکذبان ۱; حتمیت کیفر مکذبان ۲
منابع