نتایج جستجو

باشد صحيح است كه ناصبى آن را همينطور بخواند و بگويد: يعنى ناصبى بودن را كه بغض و عداوت على است در ميان مردم بگذار. زمخشرى مى‏توانست قول بعضى از شيعه را كه

لیست کلمات مشتق شده در حال بارگیری... كينه. دشمنى. در اقرب الموارد مى‏گويد: بغض ضدّ محبّ، بغضاء و بَغضه شدّت دشمنى است راغب گفته: آن تنفّر نفس از شيئى است

خدا: اتمام حجت خدا ۶; اعلام بغض خدا ۱; اعلام دشمنى با خدا ۱; شدت بغض خدا ۳; عوامل بغض خدا ۴; عوامل دشمنى با خدا ۴ خود: بغض علیه خود ۲، ۳، ۵; دشمنى با خود

معناى بغض و عداوت است، و در صورت دوم، به معناى پرتاب نمودن و طرد کردن، و همان گونه که در بالا گفته شده، هر دو به یک ریشه باز مى گردد. قلى‌ (۲ بار) بغض شديد

ضعف اراده». ل‌ (۳۸۴۲ بار) مقت‌ (۶ بار) بغض شديد نسبت به كسى كه مى‏بينى مرتكب كار قبيح است. (راغب) در قاموس مطلق بغض گفته و در اقرب آمده: «مَقَتَهُ مَقْتاً:

ارزیابى: ملاک ارزیابى ۳۹ انفاق: اجتناب از انفاق ۵ بخیلان:۵، ۶ بغض: آثار بغض ۳۴ ; زمینه بغض ۲۴ ; منشأ بغض ۲۰ پیروزى: موانع پیروزى ۳۴ خدا: آثار لعن خدا ۱۵، ۲۳، ۲۴ ;

این کلمه کم‌ (۲۲۹۱ بار) مقت‌ (۶ بار) بغض شديد نسبت به كسى كه مى‏بينى مرتكب كار قبيح است. (راغب) در قاموس مطلق بغض گفته و در اقرب آمده: «مَقَتَهُ مَقْتاً:

دنیا به «عاجلة» (زودگذر) استفاده مى شود. آخرت: منشأ اعراض از آخرت ۲ بغض: آثار بغض ۴ تعقل: عوامل مؤثر در تعقل ۴ تمایلات: آثار تمایلات ۴ دنیا: ناپایدارى

۱۶ انسان: مصالح انسان ۶ انگیزش: عوامل انگیزش ۱۹ بغض: آثار بغض ۳، ۱۱، ۱۵ ; اجتناب از بغض ۴ ; عوامل بغض ۱، ۲ تربیت: روش تربیت ۱۹ تکلیف: زمینه عمل به تکلیف

برانگيختيم و لازم و ملصق ساختيم به شومى نقض عهد ميان يهود و نصارى، دشمنى ظاهر و بغض باطن در دل. إِلى‌ يَوْمِ الْقِيامَةِ: تا روز قيامت. يعنى به جهت نقض عهد، ايشان

پذیرى علماى مسیحیت ۹، ۱۱ ; علماى مسیحیت ۸ ; نقش علماى مسیحیت ۶، ۱۸ مشرکان: بغض مشرکان ۲ ; دشمنى مشرکان ۱، ۳ ; مشرکان و مسلمانان ۱، ۳ ; مشرکان و مؤمنان ۲

انبیا: اطاعت از انبیا ۹ ; محدوده مسؤولیت انبیا ۹ ایمان: آثار ایمان ۲ بغض: زمینه بغض ۱۰ پلیدى: اجتناب از پلیدى ۶ ترس: زمینه ترس ۳ خدا: آثار اطاعت از خدا

خارج گردد. آيه حاكى از آن است كه روز قيامت براى آنچه در سينه‏ها از حبّ و بغض و ايمان و كفر وجود دارد حساب هست و آنها ظاهر و آشكار خواهند شد. در روايات

باشد صحيح است كه ناصبى آن را همينطور بخواند و بگويد: يعنى ناصبى بودن را كه بغض و عداوت على است در ميان مردم بگذار. زمخشرى مى‏توانست قول بعضى از شيعه را كه

حطم يوم زيت اذا هدى امن الک بغى الى سيل بشر نفس ارض کان فرعون لئک ب قدر شرق بغض حلى حول طين کون جعل عدو لن درى حمل ملک خضر او زجج ولد غرب ذهب علم متع

انجام آنرا نداشته باشد نه كسيكه قصد انجام آنرا داشته باشد و موفق نشود و مقت بغض شديد است و در نهج البلاغه مولى فرموده كه خلف موجب مقت است نزد خدا و خلق خدا

در المنار از اثبات اين معجزه وحشت كرده و گويد: دو تا گاو كه صندوق را از بغض بلاد فلسطينى به سوى بنى اسرائيل مى‏آوردند با الهام ملائكه آن را مى‏آوردند

شده است. ۹- حب و بغض خداوند، تعیین کننده حرکتها و عملکردهاى پیامبر(ص) (و لاتجدل ... إنّ اللّه لایحب من کان خواناً اثیماً) ۱۰- حب و بغض خداوند، باید تعیین

عند الذین ءامنوا) «سلطان» به معناى حجت و برهان و «مقت» به معناى بغض شدید است. ۲ - بغض و دشمنى (تبرّا) نسبت به کافران حق ستیز، از اوصاف مؤمنان راستین (الذین

«توديع» به معناى واگذاشتن و رها كردن است و «قَلى‌» به معناى شدّت عداوت و بغض و خشم و قهر است. براى چند روزى وحى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله قطع

و نيز در كافى از آنحضرت نقل شده كه پرسيدند حبّ و بغض از ايمان است فرمود آيا ايمان چيزى هست جز حب و بغض و اين آيه را تلاوت فرمود و گفته‌اند روزى پيغمبر صلى

خودشان از خودشان بدشان مى‌آيد و با نفس امّاره بسوئشان بغض شديد پيدا ميكنند پس ملائكه دوزخ بآنها ميگويند بغض و خشم خداوند بر شما وقتى كه پيغمبران شما را بايمان

«توديع» به معناى واگذاشتن و رها كردن است و «قَلى‌» به معناى شدّت عداوت و بغض و خشم و قهر است. براى چند روزى وحى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله قطع

انجام آنرا نداشته باشد نه كسيكه قصد انجام آنرا داشته باشد و موفق نشود و مقت بغض شديد است و در نهج البلاغه مولى فرموده كه خلف موجب مقت است نزد خدا و خلق خدا

و اتباعهم‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آيه‌ ‌بعد‌ اشاره‌ دارد. ] (آیه 57)- در این آیه شدت بغض و عداوت و نفرت آنها را از مؤمنان در عبارتی کوتاه اما بسیار رسا و گویا منعکس

«توديع» به معناى واگذاشتن و رها كردن است و «قَلى‌» به معناى شدّت عداوت و بغض و خشم و قهر است. براى چند روزى وحى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله قطع

غضب‌ ‌ يا ‌ رضا و مورد حب‌ّ و بغض‌ مينمايد ‌پس‌ مراد ‌از‌ غضب‌ و بغض‌ عذاب‌ الهي‌ ‌است‌ ‌که‌ شامل‌ شخص‌ مورد غضب‌ و بغض‌ و مراد ‌از‌ رضا و حب‌ّ الهي‌ ثوابي‌

خودشان از خودشان بدشان مى‌آيد و با نفس امّاره بسوئشان بغض شديد پيدا ميكنند پس ملائكه دوزخ بآنها ميگويند بغض و خشم خداوند بر شما وقتى كه پيغمبران شما را بايمان

برخوردارند رواياتى درباره نزول آيه : ((كتب الله لاءغلبن انا و رسلى )) حب و بغض فى الله ، وروح ايمان مراد از روحى كه خداوند مؤ من را بوسيله آن تاءييد مى كند

مى‌كنند آنچه را كه در سينه ايشان است از بغض على عليه السّلام. فرمود پيغمبر صلى اللّه عليه و اله: علامت منافق بغض على عليه السّلام است. و جماعتى بودند كه

انجام آنرا نداشته باشد نه كسيكه قصد انجام آنرا داشته باشد و موفق نشود و مقت بغض شديد است و در نهج البلاغه مولى فرموده كه خلف موجب مقت است نزد خدا و خلق خدا

غضب‌ ‌ يا ‌ رضا و مورد حب‌ّ و بغض‌ مينمايد ‌پس‌ مراد ‌از‌ غضب‌ و بغض‌ عذاب‌ الهي‌ ‌است‌ ‌که‌ شامل‌ شخص‌ مورد غضب‌ و بغض‌ و مراد ‌از‌ رضا و حب‌ّ الهي‌ ثوابي‌

«توديع» به معناى واگذاشتن و رها كردن است و «قَلى‌» به معناى شدّت عداوت و بغض و خشم و قهر است. براى چند روزى وحى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله قطع

«توديع» به معناى واگذاشتن و رها كردن است و «قَلى‌» به معناى شدّت عداوت و بغض و خشم و قهر است. براى چند روزى وحى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله قطع

بازگردانده مى شود صلح با دشمن ، با توكل بر خداى سميع عليم شرحى در مورد غريزه حب و بغض و تاءييد نمودن خداوند پيامبر (ص ) را با ايجاد الفتبين قلوب مؤ منين مبانى تربيتى

شد پس بر ضرر او است كفرش و نمى‌افزايد كافرانرا كفرشان نزد پروردگارشان مگر بغض شديد و نمى‌افزايد كافرانرا كفرشان مگر زيانكارى ابدى‌ بگو خبر دهيد از شريكانتان

روزى برابراند اين نقض صدر آيه است كه فرموده «وَاللَّهُ فَضَّل بَعضُكُم عَلى بغضٍ» ولى واسطه بودن آنها در اثبات فضيلت كافى است. بعضى از بزرگان فرموده مراد

عليه السلام نقل كرده كه فرمود: ما و شيعيان ما اصحاب يمين هستيم و هركس كينه و بغض ما اهل بيت را داشته باشد، در گرو است. «نحن و شيعتنا اصحاب اليمين و كل من ابغضنا

عليه السلام نقل كرده كه فرمود: ما و شيعيان ما اصحاب يمين هستيم و هركس كينه و بغض ما اهل بيت را داشته باشد، در گرو است. «نحن و شيعتنا اصحاب اليمين و كل من ابغضنا

و خيانت كارانه چشم باشد و نيز ميداند خداوند اسرار درونى اشخاص را از حبّ و بغض و كينه و آنچه در سينه و ضمير دارند و بر حسب احاطه علميه خود بجزئيات و كليات

قَلِيلُونَ» 3- طاغوت‌ها بدانند كه مورد تنفّرند. «وَ إِنَّهُمْ لَنا لَغائِظُونَ» 4- بغض و خشم نسبت به طاغوت‌ها و تبرّى از آنان، لازمه‌ى ايمان به خداست. «وَ إِنَّهُمْ

است و يا كنايه است، همان طور كه مى‌گوييم فلانى بانگاهش مى‌خواست مرا بخورد. بغض و كينه انسان را به تضادگويى وادار مى‌كند. از يك سو قرآن را عظيم مى‌داند به

عليه السلام نقل كرده كه فرمود: ما و شيعيان ما اصحاب يمين هستيم و هركس كينه و بغض ما اهل بيت را داشته باشد، در گرو است. «نحن و شيعتنا اصحاب اليمين و كل من ابغضنا

عليه السلام نقل كرده كه فرمود: ما و شيعيان ما اصحاب يمين هستيم و هركس كينه و بغض ما اهل بيت را داشته باشد، در گرو است. «نحن و شيعتنا اصحاب اليمين و كل من ابغضنا

عليه السلام نقل كرده كه فرمود: ما و شيعيان ما اصحاب يمين هستيم و هركس كينه و بغض ما اهل بيت را داشته باشد، در گرو است. «نحن و شيعتنا اصحاب اليمين و كل من ابغضنا

عليه السلام نقل كرده كه فرمود: ما و شيعيان ما اصحاب يمين هستيم و هركس كينه و بغض ما اهل بيت را داشته باشد، در گرو است. «نحن و شيعتنا اصحاب اليمين و كل من ابغضنا

عليه السلام نقل كرده كه فرمود: ما و شيعيان ما اصحاب يمين هستيم و هركس كينه و بغض ما اهل بيت را داشته باشد، در گرو است. «نحن و شيعتنا اصحاب اليمين و كل من ابغضنا

كراهت و سخط به خدا و رسول پيدا كنيد، يا بخل شما ظاهر گرداند كينه و عداوت و بغض شما را نسبت به خدا و رسول. إِنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ

بازگردانده مى شود صلح با دشمن ، با توكل بر خداى سميع عليم شرحى در مورد غريزه حب و بغض و تاءييد نمودن خداوند پيامبر (ص ) را با ايجاد الفتبين قلوب مؤ منين مبانى تربيتى

شد پس بر ضرر او است كفرش و نمى‌افزايد كافرانرا كفرشان نزد پروردگارشان مگر بغض شديد و نمى‌افزايد كافرانرا كفرشان مگر زيانكارى ابدى‌ بگو خبر دهيد از شريكانتان

ظهرت ينابيع الحكمة من قلبه الى لسانه» «2» و نشانه ايمان كامل آن است كه حُب و بغض و بخشيدن و نبخشيدن براى خدا باشد و افضل عبادت اخلاص است و از فاطمه زهرا عليها

ظهرت ينابيع الحكمة من قلبه الى لسانه» «2» و نشانه ايمان كامل آن است كه حُب و بغض و بخشيدن و نبخشيدن براى خدا باشد و افضل عبادت اخلاص است و از فاطمه زهرا عليها

شناخته مى شود؟ حضرت فرمود: به حبّ و بغض نسبت به ما. هر کس ما را دوست بدارد، از نطفه پدرش مى باشد و هر کس بر ما بغض بورزد، از نطفه شیطان مى باشد». ۱۹- «قال

و نيز در كافى از آنحضرت نقل شده كه پرسيدند حبّ و بغض از ايمان است فرمود آيا ايمان چيزى هست جز حب و بغض و اين آيه را تلاوت فرمود و گفته‌اند روزى پيغمبر صلى

بازگردانده مى شود صلح با دشمن ، با توكل بر خداى سميع عليم شرحى در مورد غريزه حب و بغض و تاءييد نمودن خداوند پيامبر (ص ) را با ايجاد الفتبين قلوب مؤ منين مبانى تربيتى

باشد و چهره حق مخفی بلکه آنها چشم بینا ندارند، و عقل و خرد خود را به خاطر بغض و جهل و تعصب و لجاج از کار انداخته‌اند. تفسیر آیات ۱- مأموریت پیامبر(ص) از

قمّى ره از امام صادق عليه السّلام از ذكر بولايت آنحضرت تفسير شده كه از شدّت بغض و عداوت با او و اهل بيت اطهارش نميتوانستند عزّت او را به بينند و فضائلش را

بازگردانده مى شود صلح با دشمن ، با توكل بر خداى سميع عليم شرحى در مورد غريزه حب و بغض و تاءييد نمودن خداوند پيامبر (ص ) را با ايجاد الفتبين قلوب مؤ منين مبانى تربيتى

ظهرت ينابيع الحكمة من قلبه الى لسانه» «2» و نشانه ايمان كامل آن است كه حُب و بغض و بخشيدن و نبخشيدن براى خدا باشد و افضل عبادت اخلاص است و از فاطمه زهرا عليها

شده و در مجمع آنرا از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده و نيز بغض و عداوتى با آنحضرت پيدا ننموده است چون در جوامع نقل نموده كه وحى چندى به پيغمبر

برخوردارند رواياتى درباره نزول آيه : ((كتب الله لاءغلبن انا و رسلى )) حب و بغض فى الله ، وروح ايمان مراد از روحى كه خداوند مؤ من را بوسيله آن تاءييد مى كند

بازگردانده مى شود صلح با دشمن ، با توكل بر خداى سميع عليم شرحى در مورد غريزه حب و بغض و تاءييد نمودن خداوند پيامبر (ص ) را با ايجاد الفتبين قلوب مؤ منين مبانى تربيتى

قمّى ره از امام صادق عليه السّلام از ذكر بولايت آنحضرت تفسير شده كه از شدّت بغض و عداوت با او و اهل بيت اطهارش نميتوانستند عزّت او را به بينند و فضائلش را

و يخفى بغضه فى افعاله» «4» در ظاهر اظهار علاقه مى‌كند ولى در باطن كينه و بغض دارد. منشأحسادت چيست؟ «1». نهج‌البلاغه، حكمت 493. «2». كافى، ج 8، ص 7. «3»

ترغيب كنند، هر آينه مسارعت كنند بدون تعلل و اعتذار؛ اين نيست مگر به جهت شدت بغض آنها به اسلام و اهل آن و محبت كفر و تمايل به احزاب. وَ إِذْ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ

ظهرت ينابيع الحكمة من قلبه الى لسانه» «2» و نشانه ايمان كامل آن است كه حُب و بغض و بخشيدن و نبخشيدن براى خدا باشد و افضل عبادت اخلاص است و از فاطمه زهرا عليها

ظهرت ينابيع الحكمة من قلبه الى لسانه» «2» و نشانه ايمان كامل آن است كه حُب و بغض و بخشيدن و نبخشيدن براى خدا باشد و افضل عبادت اخلاص است و از فاطمه زهرا عليها

ظهرت ينابيع الحكمة من قلبه الى لسانه» «2» و نشانه ايمان كامل آن است كه حُب و بغض و بخشيدن و نبخشيدن براى خدا باشد و افضل عبادت اخلاص است و از فاطمه زهرا عليها

شده و در مجمع آنرا از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده و نيز بغض و عداوتى با آنحضرت پيدا ننموده است چون در جوامع نقل نموده كه وحى چندى به پيغمبر

برخوردارند رواياتى درباره نزول آيه : ((كتب الله لاءغلبن انا و رسلى )) حب و بغض فى الله ، وروح ايمان مراد از روحى كه خداوند مؤ من را بوسيله آن تاءييد مى كند

و نيز در كافى از آنحضرت نقل شده كه پرسيدند حبّ و بغض از ايمان است فرمود آيا ايمان چيزى هست جز حب و بغض و اين آيه را تلاوت فرمود و گفته‌اند روزى پيغمبر صلى

روى بود. پدران نه گانه به معاينه اين، حسرت مى‌خوردند به قتل اولاد خود، و بغض آنها ساعت به ساعت به صالح زيادتر مى‌شد. پس با هم متعهد شده صالح را بكشند،

است و يا كنايه است، همان طور كه مى‌گوييم فلانى بانگاهش مى‌خواست مرا بخورد. بغض و كينه انسان را به تضادگويى وادار مى‌كند. از يك سو قرآن را عظيم مى‌داند به

پرهيز ندارند ويا نسبت به علىّ‌بن‌ابى‌طالب عليهما السلام و شيعيان او كينه و بغض دارند. «3» 1- در قيامت، اعمال انسان تجسّم مى‌يابد. ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ

خويشان و همسايگان خودشان و يك در براى ساير مسلمانان است كه در قلبشان ذره‌ئى از بغض ما اهل بيت نباشد و ظاهرا مراد كسانى هستند كه اقرار بامامت نموده باشند نهايت

دردناك. تفسير بعضى گفته‌اند اين كلام هم از نضر ملعون است كه از شدّت عناد و بغض براى اظهار جزم و اعتقاد كامل بباطل از او صادر شد و قمّى ره نسبت بابو جهل داده

شده و در مجمع آنرا از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده و نيز بغض و عداوتى با آنحضرت پيدا ننموده است چون در جوامع نقل نموده كه وحى چندى به پيغمبر

شده و در مجمع آنرا از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده و نيز بغض و عداوتى با آنحضرت پيدا ننموده است چون در جوامع نقل نموده كه وحى چندى به پيغمبر

شده و در مجمع آنرا از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده و نيز بغض و عداوتى با آنحضرت پيدا ننموده است چون در جوامع نقل نموده كه وحى چندى به پيغمبر

شده و در مجمع آنرا از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده و نيز بغض و عداوتى با آنحضرت پيدا ننموده است چون در جوامع نقل نموده كه وحى چندى به پيغمبر

مسئله‌: حب‌ و بغض‌ و غضب‌ و رحمت‌ نسبت‌ بخداوند چون‌ محل‌ حوادث‌ نيست‌ و تغيير ‌در‌ ساحت‌ قدسش‌ روا نيست‌ بعنايت‌ و مجاز ‌است‌ ‌يعني‌ آثار حب‌ و بغض‌ و رضا و

الاسلامیه) - جلد ۸ بخش : - عنوان : حدیث امام سجّاد (ع) درباره بغض و نفرت موضوعات : بغض و نفرت، بغض

بازگردانده مى شود صلح با دشمن ، با توكل بر خداى سميع عليم شرحى در مورد غريزه حب و بغض و تاءييد نمودن خداوند پيامبر (ص ) را با ايجاد الفتبين قلوب مؤ منين مبانى تربيتى

الحسين‌ «2» اى آدم به عزت و جلال من سوگند، هيچ بنده‌اى نباشد كه مقدار خردلى بغض اينها را داشته باشد و نزد من آيد، مگر آنكه او را در جهنم برم و هيچ باك ندارم

قمّى ره از امام صادق عليه السّلام از ذكر بولايت آنحضرت تفسير شده كه از شدّت بغض و عداوت با او و اهل بيت اطهارش نميتوانستند عزّت او را به بينند و فضائلش را

و يخفى بغضه فى افعاله» «4» در ظاهر اظهار علاقه مى‌كند ولى در باطن كينه و بغض دارد. منشأحسادت چيست؟ «1». نهج‌البلاغه، حكمت 493. «2». كافى، ج 8، ص 7. «3»

منصب و جاه و جلال كه قبيح و ناپسند نزد عقلا و مذموم در اخلاق است و جز ايجاد بغض و عداوت و كينه و حسد فائده‌اى بر آن مرتّب نيست و مباهات بكثرت مال و اولاد

او يا هدايت او مگر رميدن از حق و دور شدن از راه نجات و رستگارى و زياد شدن بغض و گمراهى. إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ أَنْ تَزُولا وَ

برخوردارند رواياتى درباره نزول آيه : ((كتب الله لاءغلبن انا و رسلى )) حب و بغض فى الله ، وروح ايمان مراد از روحى كه خداوند مؤ من را بوسيله آن تاءييد مى كند

صديق‌ عدوّ اللّه‌ عدوّ اللّه‌ و سؤال‌ شد ‌از‌ ‌آن‌ حضرت‌ ‌که‌ آيا حب‌ّ و بغض‌ ‌هم‌ جزء ايمان‌ ‌است‌ فرمود هل‌ الايمان‌ الّا الحب‌ و البغض‌ ‌الي‌ ‌غير‌

«2» ‌از‌ امور قلبيه‌ اخلاق‌ و صفات‌ و ملكات‌ حسنه‌ و سيئه‌ ‌است‌. «3» حب‌ و بغض‌ ‌که‌ سؤال‌ كردند ‌که‌: هل‌ الحب‌ و البغض‌ ‌من‌ الايمان‌!‌-‌ حضرت‌ فرمود:

«2» ‌از‌ امور قلبيه‌ اخلاق‌ و صفات‌ و ملكات‌ حسنه‌ و سيئه‌ ‌است‌. «3» حب‌ و بغض‌ ‌که‌ سؤال‌ كردند ‌که‌: هل‌ الحب‌ و البغض‌ ‌من‌ الايمان‌!‌-‌ حضرت‌ فرمود:

خويشان و همسايگان خودشان و يك در براى ساير مسلمانان است كه در قلبشان ذره‌ئى از بغض ما اهل بيت نباشد و ظاهرا مراد كسانى هستند كه اقرار بامامت نموده باشند نهايت

سوره در حقیقت از دو بخش تشکیل می‌گردد: بخش اول از مسأله «حبّ فی اللّه» و «بغض فی اللّه» و نهی از طرح دوستی با مشرکان سخن می‌گوید، و مسلمانان را به الهام

و خيانت كارانه چشم باشد و نيز ميداند خداوند اسرار درونى اشخاص را از حبّ و بغض و كينه و آنچه در سينه و ضمير دارند و بر حسب احاطه علميه خود بجزئيات و كليات

مِنْهُمْ‌: و مى‌بينى اى پيغمبر، بسيارى از اهل كتاب را كه از غايت حقد و حسد و بغض با تو؛ و مسلمانان‌ يَتَوَلَّوْنَ الَّذِينَ كَفَرُوا: دوستى مى‌كنند با كافران،

«2» ‌از‌ امور قلبيه‌ اخلاق‌ و صفات‌ و ملكات‌ حسنه‌ و سيئه‌ ‌است‌. «3» حب‌ و بغض‌ ‌که‌ سؤال‌ كردند ‌که‌: هل‌ الحب‌ و البغض‌ ‌من‌ الايمان‌!‌-‌ حضرت‌ فرمود:

میان خویش، نسبت به پیامبراکرم(ص) تعبیرهاى گستاخانه و جسارت آمیزى داشتند. ۴ - بغض و کینه عمیق منافقان، نسبت به شخص پیامبر(ص) (لیخرجنّ الأعزّ منها الأذلّ) تعبیر

منصب و جاه و جلال كه قبيح و ناپسند نزد عقلا و مذموم در اخلاق است و جز ايجاد بغض و عداوت و كينه و حسد فائده‌اى بر آن مرتّب نيست و مباهات بكثرت مال و اولاد

شد پس بر ضرر او است كفرش و نمى‌افزايد كافرانرا كفرشان نزد پروردگارشان مگر بغض شديد و نمى‌افزايد كافرانرا كفرشان مگر زيانكارى ابدى‌ بگو خبر دهيد از شريكانتان

خويشان و همسايگان خودشان و يك در براى ساير مسلمانان است كه در قلبشان ذره‌ئى از بغض ما اهل بيت نباشد و ظاهرا مراد كسانى هستند كه اقرار بامامت نموده باشند نهايت

را متوجه یک نکته اخلاقی می‌کند و آن این که بسیار می‌شود که انسان به خاطر بغض و عداوت نسبت به کسی، و یا تعصب و لجاجت نسبت به چیزی، تمام مصالح خویش را نادیده

عليه و آله و سلّم ممتحنه را مى‌گفت: باللّه الّذى لا اله الا هو ما خرجت من بغض زوج باللّه ما خرجت رغبة عن ارض الى ارض باللّه ما خرجت التماس الدّنيا باللّه

شد پس بر ضرر او است كفرش و نمى‌افزايد كافرانرا كفرشان نزد پروردگارشان مگر بغض شديد و نمى‌افزايد كافرانرا كفرشان مگر زيانكارى ابدى‌ بگو خبر دهيد از شريكانتان

‌است‌ مثل‌ حب‌ جاه‌ و هواهاي‌ نفساني‌ و شياطين‌ انسي‌ و جني‌ و كبر و نخوت‌ و بغض‌ و عداوت‌ و سياهي‌ قلب‌ و مفاسد ديگر ابدا متذكر نميشود و اثر ‌بر‌ آيات‌ شريفه‌

‌است‌ مثل‌ حب‌ جاه‌ و هواهاي‌ نفساني‌ و شياطين‌ انسي‌ و جني‌ و كبر و نخوت‌ و بغض‌ و عداوت‌ و سياهي‌ قلب‌ و مفاسد ديگر ابدا متذكر نميشود و اثر ‌بر‌ آيات‌ شريفه‌

مى‌دارند شما را به هر گذرگاهى قلبهاى آنها صاحب درد است مانند حسد و كينه و بغض و غيره، و ظواهر ايشان پاك است به جهت ايمان آشكارا. وَ لِيَعْلَمَ الَّذِينَ

در پاسخ فرمود: هيچ عملى بعد از معرفت خدا عز و جل و معرفت رسول خدا بهتر از بغض دنيا نيست و به راستى براى آن تيره‏هاى بسيار است و براى گناهان هم تيره‏هاى

صادق‌ (ع‌) تفسير فرمودند بولايت‌ و حب‌ اهل‌ بيت‌ و سيئه‌ ‌را‌ بانكار ولايت‌ و بغض‌ اهل‌ بيت‌ و مكرر گفته‌ايم‌ ‌که‌ اخبار وارده‌ ‌در‌ تفاسير نوعا بيان‌ مصداق‌

نيست‌، دست‌ ندارد، ‌بر‌ جايي‌ قرار نميگيرد، آمد و رفت‌ ندارد، محبت‌ و عداوت‌ و بغض‌ و امثال‌ اينها ‌در‌ ‌او‌ راه‌ ندارد. ‌حتي‌ صفاتي‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ ثابت‌

بهر فردي‌ ‌از‌ شيعه‌ اجازه‌ ميدهد ‌که‌ بدلخواه‌ ‌خود‌ اينها ‌را‌ بكشد ‌تا‌ بغض‌ دلش‌ خالي‌ شود باز زنده‌ شوند و ديگري‌ چنين‌ كند ‌که‌ بعدد افراد شيعه‌ اينها

طيبات‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ و ‌من‌ جمله‌ انكار اخبار تورات‌ ببشارت‌ حضرت‌ رسالت‌ ‌که‌ بغض‌ ‌آنها‌ گفتند ‌آن‌ ‌رسول‌ ‌که‌ موسي‌ خبر داده‌ يوشع‌ بوده‌ و بعضي‌ گفتند هنوز

بهر فردي‌ ‌از‌ شيعه‌ اجازه‌ ميدهد ‌که‌ بدلخواه‌ ‌خود‌ اينها ‌را‌ بكشد ‌تا‌ بغض‌ دلش‌ خالي‌ شود باز زنده‌ شوند و ديگري‌ چنين‌ كند ‌که‌ بعدد افراد شيعه‌ اينها

ايمان‌ دارد ‌در‌ قلب‌ داخل‌ شد ‌ يا ‌ بالقاء شيطان‌ و وسوسه‌ ‌ يا ‌ بالقاء بغض‌ اهل‌ ضلال‌ واجب‌ ‌است‌ فوري‌ ‌خود‌ ‌را‌ باهل‌ علم‌ رساند و رفع‌ شبهه‌ بشود

منصب و جاه و جلال كه قبيح و ناپسند نزد عقلا و مذموم در اخلاق است و جز ايجاد بغض و عداوت و كينه و حسد فائده‌اى بر آن مرتّب نيست و مباهات بكثرت مال و اولاد

ضَلالَتِهِم‌ ‌اينکه‌ كفار و مشركين‌ چشم‌ قلب‌ ‌آنها‌ كور ‌شده‌ حب‌ جاه‌ و دنيا و بغض‌ و عداوت‌ و تقليد آباء و مضار ديگر لكن‌ كوري‌ بحدي‌ نيست‌ ‌که‌ قابل‌ معالجه‌

يُحِب‌ُّ الظّالِمِين‌َ عدم‌ محبت‌ ‌خدا‌ عدم‌ شمول‌ رحمت‌ ‌است‌ و الا حب‌ و بغض‌ ‌در‌ ساحت‌ قدس‌ ‌او‌ نيست‌ و ظالم‌ كسي‌ ‌است‌ ‌که‌ ظلم‌ ميكند و كسي‌ ‌که‌

غضب‌ ‌ يا ‌ رضا و مورد حب‌ّ و بغض‌ مينمايد ‌پس‌ مراد ‌از‌ غضب‌ و بغض‌ عذاب‌ الهي‌ ‌است‌ ‌که‌ شامل‌ شخص‌ مورد غضب‌ و بغض‌ و مراد ‌از‌ رضا و حب‌ّ الهي‌ ثوابي‌

شيطان »، در هر دو مورد كه از حزب خدا سخن مى گويد روى مساءله «حب فى الله و بغض فى الله » و ولايت اولياى حق تكيه كرده است ، در آيه سوره مائده بعد از بيان

سوره در حقيقت از دو بخش تشكيل مى گردد: بخش اول : از مساءله حب «فى الله » و «بغض فى الله » و نهى از طرح دوستى با مشركان سخن مى گويد، و مسلمانان را به الهام

، براى اينكه هر چند طبق اعتقاد بسيارى از عوام ممكن است تعقل و تفكر و حب و بغض و خوف و امثال اينها را به قلب نسبت داد، به اين پندار كه در خلقت آدمى ، اين

عمران‌، ‌آيه‌ 153، اينها بواسطه‌ قساوت‌ قلب‌ و سياهي‌ دل‌ و كبر و نخوت‌ و بغض‌ و عداوت‌ و حب‌ نفس‌ و تسلط شيطان‌ ‌از‌ قابليت‌ هدايت‌ افتاده‌اند، قلوب‌ ‌آنها‌

به آن مى‌توان حقّ را از باطل تشخيص داد. ج: تقوا، زيرا طوفان غرائز و حبّ و بغض‌هاى همراه با بى‌تقوايى، مانع درك حقايق است. د: عقل و خرد؛ كه بدون آن نمى‌توان

‌که‌ نگذاريد زنها ‌براي‌ كشته‌هاي‌ ‌خود‌ گريه‌ كنند زيرا ‌اگر‌ گريه‌ كنند بغض‌ دلهاي‌ ‌آنها‌ خالي‌ ميشود و لشگر انبوهي‌ ‌از‌ تمام‌ قبائل‌ فراهم‌ نمود بالغ‌

نظر ‌به‌ اينكه‌ سه‌ ماه‌ پي‌ ‌در‌ پي‌ جزو اشهر حرم‌ ‌بود‌ و حقد و عداوت‌ و بغض‌ ‌در‌ سينه‌ها جمع‌ ميشد نميتوانستند سه‌ ماه‌ متصل‌ خودداري‌ كنند يك‌ سال‌

(دشمنان على (عليه السلام ) نيز مى توانند آن را به عنوان دستور به نصب (به معنى بغض على بن ابيطالب ) تفسير كنند!. زيرا «انصب » (بفتح ص ) به معنى خود را به تعب

سر جنگ ندارند در اين آيات بحثهائى كه در آيات گذشته پيرامون «حب فى الله و بغض فى الله » و قطع رابطه با مشركان آمده ادامه مى يابد، و از آنجا كه اين قطع رابطه

خدا شنيدم كه ميگفت: «اصلاح ميان مردم از همگى اقسام نماز و روزه افضل است. و بغض و عداوت ريشه‏كن‏كننده دين، و علّت فساد در روابط مسلمين است، و لا قوّة الّا

بگويد بيك‌ دل‌ مؤمن‌ هستم‌ و بيك‌ دل‌ كافر ‌بين‌ هدايت‌ و ضلالت‌ ‌بين‌ حب‌ و بغض‌، ‌هم‌ ‌علي‌ ‌را‌ دوست‌ دارم‌ و دوستان‌ ‌او‌ ‌را‌ و ‌هم‌ دوست‌ دارم‌ دشمنان‌

اَلْفُجَّارِ لِلْأَبْرَارِ فَضِيلَةٌ لِلْأَبْرَارِ وَ بُغْضُ اَلْفُجَّارِ لِلْأَبْرَارِ زَيْنٌ لِلْأَبْرَارِ وَ بُغْضُ اَلْأَبْرَارِ لِلْفُجَّارِ خِزْيٌ عَلَى اَلْفُجَّارِ

«ودع» است - به معناى ترك است، و كلمۀ «قلى» - به كسره قاف - به معناى بغض و يا شدّت بغض ‍ است. و اين آيه، جواب دو سوگند اول سوره است، و مناسبت نور روز با مسأله

اركان‌ بزرگ‌ ايمان‌ ‌است‌ بلكه‌ ايمان‌ نيست‌ جز محبت‌ ‌خدا‌ و دوستان‌ ‌خدا‌ و بغض‌ اعداء ‌خدا‌ و اعداء اولياء ‌خدا‌ چنانچه‌ ‌از‌ معصوم‌ سؤال‌ شد ‌که‌ (هل‌ الحب‌

فَلاَ يَتَكَلَّمُ قَالَ يَكُونُ أَخْرَسَ قُلْتُ نَعَمْ فَيُعْلَمُ مِنْهُ بُغْضٌ لاِمْرَأَتِهِ وَ كَرَاهَتُهُ لَهَا أَ يَجُوزُ أَنْ يُطَلِّقَ عَنْهُ وَلِيُّهُ

جُبِلَتِ اَلْقُلُوبُ عَلَى حُبِّ مَنْ أَحْسَنَ إِلَيْهَا وَ بُغْضِ مَنْ أَسَاءَ إِلَيْهَا

فَصَمَتَ فَلاَ يَتَكَلَّمُ قَالَ أَخْرَسُ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ فَيُعْلَمُ مِنْهُ بُغْضٌ لاِمْرَأَتِهِ وَ كَرَاهِيَةٌ لَهَا قُلْتُ نَعَمْ أَ يَجُوزُ لَهُ أَنْ يُطَلِّقَ

چهره حق مخفى گردد، بلكه آنها چشم بينا ندارند، و عقل و خرد خود را به خاطر بغض و جهل و تعصب و لجاج از كار انداخته اند. نكته ها: فوق ، ترسيم دقيقى از حال

براى اين كه آن جناب با آن ها قرابت و خويشاوندى داشته. و نيز آن حضرت را مورد بغض و كينه خود قرار ندهند و اذيت ننمايند. پس بنابر اين تفسير، كلمه «قُربَی» به

عليك يا صحبتى كنند. يوسف وقتى خوابى ديد و خواب خود را براى برادران تعريف كرد بغض و كينه ايشان بيشتر شد، يوسف به ايشان گفت : گوش بدهيد اين خوابى كه من ديده

يكى از بندگان، اين است كه: رحمتش را بر او گسترده كند، و به سوى او بكشاند. و بغض خداى تعالى نسبت به كسى، اين است كه رحمتش را از او باز دارد و دور كند. «قُلْ

۲ - حكومت عدل تنها حكومت خدا است بى شك انسان هر قدر بتواند خود را از حب و بغض و خودخواهى و خود دوستى خالى كند باز ممكن است به طور ناآگاه گرفتار اين امور

مسلمانان است ، آنهائيكه اعتراف بشهادت (لا اله الا اللّه ) داشتند، و در دل يك ذره بغض و دشمنى ما اهل بيت را نداشته اند. ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۲۷۳ و در

ملتهائى كه مى بينند ثروتشان به عنوان ربا به جيب ملت ديگرى ريخته مى شود با بغض و كينه و نفرتى خاص به آن ملت مى نگرند و در عين اينكه نياز به قرض داشته اند

يعنى كسانى كه شهادت به «لا إله إلّا اللّه» مى داده اند و در دلشان، ذره اى بغض ما اهل بيت نبوده، از آن در وارد مى شوند. ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۴۵۷

صفحه :۳۷۳ امور عالم هر قسمتش واگذار به يك طبقه از معبودها بود، مثلا حب و بغض ،و صلح و جنگ ، و آسايش و امثال اينها هر يك به يك طبقه واگذار شده بود، بعضى

و سوداگرى با خدا و صبر در خواسته خدا، و زهد به تمام معنا، و تقوى ، و حب و بغض ‍ به خاطر خدا، همه از لوازم اين مرتبه از ايمان است . مرتبه چهارم از اسلام

عداوت‌ مردم‌، زيرا عداوت‌ ايجاد عداوت‌، و محبّت‌ ايجاد محبّت‌ ميكند 2‌-‌ بغض‌ باطني‌ ‌که‌ موجب‌ الم‌ نفس‌ و اشتغال‌ قلب‌ و اضطراب‌ فكر و عدم‌ فراغت‌ بال‌

ترك گفتن و وداع كردن است . «قلى » از ماده «قلا» (بر وزن صدا) به معنى شدت بغض و عداوت است و از ماده قلو (بر وزن سرو) به معنى پرتاب كردن نيز آمده است . راغب

و بر اين اساس غير از خداى تعالى هيچ چيزى استقلال در تاءثير ندارد، تا حب و بغض ما انسانها و يا خوف و اندوه و يا فرح و تاءسف و يا حالات ديگرمان متعلق به آن

آثار نمود ‌يعني‌ سخاوت‌ ‌در‌ خداوند عبارت‌ ‌از‌ آثار آنست‌ چنانچه‌ حب‌ّ و بغض‌ و غضب‌ و سخط و رحم‌ و نظائر ‌اينکه‌ صفات‌ بمعني‌ آثار آنهاست‌ نه‌ اينكه‌