نتایج جستجو

اطاعت و عبادت بعضى از لشكريان ابليس از جنس بشرند خلاصه بحث درباره شيطان و وسوسه اندازى او بحث عقلى و قرآنى (مناظره اى كه شارح اناجيلنقل كرده و در تورات ذكر

كفار معارضه بمثل نمائى نه مدافعه بأحسن كه دستور بود پس پناه ببر بخدا از وسوسه او خدا ميشنود و ميداند چگونه دفع شرّ جلد 4 صفحه 560 او را از تو بنمايد و خشم

خود را بمنزله رفيق بلد راهى براى او معرّفى نموده و اينكه عبادت بت ناشى از وسوسه شيطان است و اطاعت شيطان عبادت او است و او دشمن خدا است و عبادت دشمن خدا موجب

خود را بمنزله رفيق بلد راهى براى او معرّفى نموده و اينكه عبادت بت ناشى از وسوسه شيطان است و اطاعت شيطان عبادت او است و او دشمن خدا است و عبادت دشمن خدا موجب

إِنَّه‌ُ لَكُم‌ عَدُوٌّ مُبِين‌ٌ (يس‌ آيه 60) ‌يعني‌ اطاعت‌ شيطان‌ نكنيد و ‌به‌ وسوسه ‌او‌ عمل‌ نكنيد. أَكثَرُهُم‌ بِهِم‌ مُؤمِنُون‌َ اكثريت‌ ‌با‌ عبده شيطان‌

«بینى و بینک» خطاب رو در رو را مى رساند. ۴ - اظهار نفرت گمراهان، از شیاطین و وسوسه گران خویش، در صحنه قیامت و هنگام حضور در پیشگاه خداوند (حتّى إذا جاءنا قال

وقت بدون عذر و ترك نماز و كوتاهى نمودن و تضييع آن تفسير شده و آنكه مراد وسوسه شيطان كه هر كس مبتلا بآن ميشود نيست و محتمل است قويّا كه مراد كسانى باشند

وقت بدون عذر و ترك نماز و كوتاهى نمودن و تضييع آن تفسير شده و آنكه مراد وسوسه شيطان كه هر كس مبتلا بآن ميشود نيست و محتمل است قويّا كه مراد كسانى باشند

اطاعت و عبادت بعضى از لشكريان ابليس از جنس بشرند خلاصه بحث درباره شيطان و وسوسه اندازى او بحث عقلى و قرآنى (مناظره اى كه شارح اناجيلنقل كرده و در تورات ذكر

(این همه) نشانه‌ها و برنامه‌های روشن که به سراغ شما آمده لغزش کنید و تسلیم وسوسه‌های شیطان شوید و گامی بر خلاف صلح و سلام بردارید بدانید (از پنجه عدالت خداوند

اللَّهِ‌: و هر كه اتخاذ كند و بگيرد شيطان را دوستى به غير خدا، يعنى هر چه شيطان وسوسه و امر نمايد، به آن اقدام كند و تجاوز نمايد از اطاعت الهى به طاعت او، و امر

راه مدهيد. إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعِيفاً: بدرستى كه حيله و مكر و وسوسه شيطان هست، سست و بى‌قوت. چه كيد او به مؤمنان، نسبت به جزاى خدا در مقابل مكر

خودشان و مينويسند آنرا و بيكديگر ميرسانند هيچ يك از اين احتمالات نيست فقط وسوسه شيطان و انغمار در تكبّر و تعصّب و سركشى و طغيان است پس صبر كن تا برسد حكم

الشَّيْطانِ‌: و متابعت نكنيد گام‌هاى شيطان را، يعنى به راه او مرويد و به وسوسه او حلال را حرام و حرام را حلال منمائيد إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ‌: بدرستى

داده بود پیامبرش را از هر سو احاطه کنند و آن حضرت از شرّ شیاطین جن و انس و وسوسه هاى آنها و آنچه اصالت وحى را خدشه دار مى کند، محافظت و پاسدارى نمایند; تا

بگذرانيد عمر را به پرستش بتان كه از قبيل شهوات است. حاصل آنكه چند روزى به وسوسه شيطانى و آرزوهاى نفسانى بگذرانيد. فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَى النَّارِ: پس

الزامى بودن و امثال اينها ولى اصل نهى را فراموش نكرده بود و الا محلّى براى وسوسه شيطان باقى نمى‌ماند كه بگويد خدا شما را نهى نمود از اين شجره براى آنكه مخلّد

در شك و شبهه از آفرينش جديدند و بتحقيق آفريديم انسانرا و ميدانيم آنچه را وسوسه ميكند بآن نفس او و ما نزديكتريم باو از رگ گردن‌ هنگاميكه ميگيرند و ضبط ميكنند

و رحمت و بركت را به دنبال دارد و باب نقمت و عذاب را مى‌بندد، زيرا كيد و وسوسه شيطان در آن شب مؤثر واقع نشود. «7» در شب قدر، فرشتگان به زمين نازل مى‌شوند

شبهه‌اند. و ما بی‌گمان انسان را به‌راستی آفریدیم حال آنکه می‌دانیم نفس او چه وسوسه‌ای به او می‌کند و ما از شاهرگ (او) به او نزدیکتریم. چون دو (فرشته‌ی) دریافت

اطاعت و عبادت بعضى از لشكريان ابليس از جنس بشرند خلاصه بحث درباره شيطان و وسوسه اندازى او بحث عقلى و قرآنى (مناظره اى كه شارح اناجيلنقل كرده و در تورات ذكر

خود را بمنزله رفيق بلد راهى براى او معرّفى نموده و اينكه عبادت بت ناشى از وسوسه شيطان است و اطاعت شيطان عبادت او است و او دشمن خدا است و عبادت دشمن خدا موجب

خود را بمنزله رفيق بلد راهى براى او معرّفى نموده و اينكه عبادت بت ناشى از وسوسه شيطان است و اطاعت شيطان عبادت او است و او دشمن خدا است و عبادت دشمن خدا موجب

باشد، یا جهاد با نفس، یا مبارزه با دشمن یا صبر بر طاعت، یا شکیبایی در برابر وسوسه معصیت، یا در مسیر کمک به افراد مستضعف، و یا انجام هر کار نیک دیگر. کسانی

خود را بمنزله رفيق بلد راهى براى او معرّفى نموده و اينكه عبادت بت ناشى از وسوسه شيطان است و اطاعت شيطان عبادت او است و او دشمن خدا است و عبادت دشمن خدا موجب

الزامى بودن و امثال اينها ولى اصل نهى را فراموش نكرده بود و الا محلّى براى وسوسه شيطان باقى نمى‌ماند كه بگويد خدا شما را نهى نمود از اين شجره براى آنكه مخلّد

الزامى بودن و امثال اينها ولى اصل نهى را فراموش نكرده بود و الا محلّى براى وسوسه شيطان باقى نمى‌ماند كه بگويد خدا شما را نهى نمود از اين شجره براى آنكه مخلّد

اثبات يا ابطال چيزى باشد. هنگامى كه راه روشنى براى شما ثابت شد به خاطر شك و وسوسه از آن دست بر نداريد و هنگامى كه به كسى ايمان پيدا كرديد با شايعه او را رها

طريق‌ الهام‌ ‌به‌ قلب‌ ‌باشد‌ معلوم‌ نمي‌شود ‌که‌ الهام‌ ملك‌ ‌است‌ ‌ يا ‌ وسوسه شيطان‌ ‌به‌ علاوه‌ ‌هر‌ ‌که‌ ‌هر‌ چه‌ عمل‌ كند ميگويد ‌به‌ ‌من‌ چنين‌ الهام‌

هماهنگ سازد از شر وسوسه گران در امان خواهد بود. در حقيقت اين اوصاف سه گانه سه درس مهم تربيتى ، سه برنامه پيشگيرى ، و سه وسيله نجات از شر وسوسه گران است و انسان

عنوان : حدیث امام جعفر صادق (ع) درباره وسوسه , خرد در کتاب الكافي جلد ۱ كِتَابُ الْعَقْلِ وَ الْجَهْل‏ موضوعات : وسوسه، خرد، عقل

1‌-‌ سوره‌ فرقان‌ ‌آيه‌ 70 (آیه 37)- بازگشت آدم به سوی خدا! بعد از ماجرای وسوسه ابلیس و دستور خروج آدم از بهشت، آدم متوجه شد راستی به خویشتن ستم کرده، در

باشد بشرك و حقّ بودن دين آنها نه چنين است بلكه اهل شرك بهواى نفس خودشان و وسوسه شيطان مشرك شدند و يكى از امارات جهل و نادانى آنها آنستكه وقتى از طرف خداوند

كفار معارضه بمثل نمائى نه مدافعه بأحسن كه دستور بود پس پناه ببر بخدا از وسوسه او خدا ميشنود و ميداند چگونه دفع شرّ جلد 4 صفحه 560 او را از تو بنمايد و خشم

كيفيت مالى كه بايد انفاق بشود ترس از فقر بر اثر انفاق اعمال طيب و دلپسند، وسوسه شيطانى است خود دارى از انفاق مال طيب باعث كفر به خدا، اتلاف نفوس ، هتك اعتراض

خود را بمنزله رفيق بلد راهى براى او معرّفى نموده و اينكه عبادت بت ناشى از وسوسه شيطان است و اطاعت شيطان عبادت او است و او دشمن خدا است و عبادت دشمن خدا موجب

بی‌اساس- شاید پس از ماجرای تغییر قبله بود که جمعی از مسلمانان و مشرکان بر اثر وسوسه یهود، تقاضاهای بی‌مورد و نابجایی از پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و اله کردند

الزامى بودن و امثال اينها ولى اصل نهى را فراموش نكرده بود و الا محلّى براى وسوسه شيطان باقى نمى‌ماند كه بگويد خدا شما را نهى نمود از اين شجره براى آنكه مخلّد

مخبرند از حال نشاه آخرت و عقوبات آن، لذا نفس خود را در دام مكر و حيله و وسوسه شيطان‌ تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 376 نمى‌اندازند و تابع شهوات نمى‌شوند تا

آنها همواره وسوسه هاى شيطانى در شكل مقام ، مال ، شهوت و امثال اينها خودنمائى مى كند، و شيطان و شيطان صفتان مى كوشند آنها را از طريق اين وسوسه ها از مسيرشان

چنين‌ ‌بود‌ يك‌ نفر مؤمن‌ ‌را‌ روي‌ زمين‌ باقي‌ نمي‌گذاشت‌ فقط كار شيطان‌ وسوسه‌ ‌است‌ مقابل‌ الهام‌ ملك‌، و ابتلاهاي‌ ايّوب‌ ‌از‌ شدّت‌ مرض‌ و ذهاب‌ مال‌

رَسُولُهُ ...» 3- تكيه و توكّل به خداوند و استمداد از او، رمز مصونيّت از تمام وسوسه‌ها و انحرافات است. «مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ» 4- راه اعتصام

با وسوسه هاى مداوم خود، پرده بر روى عقل و خرد او بيفكنند، و او را به اميد آب به دنبال سراب در بيابان زندگى سرگردان سازند. تسليم شدن در برابر وسوسه هاى

قرار دهد و آسان بزائى اجابت ميفرمايد و اسم او را عبد الحارث بگذار و آنقدر وسوسه نمود تا حوا برضايت حضرت آدم اسم او را عبد الحارث گذارد و اسم شيطان وقتى با

ما در آنجا، من واگذاشتم و نيافتم ماهى را، و ترك نشد بر من ياد آن مگر به وسوسه شيطان كه ياد آورم تو را. اين به جهت آنست كه اگر موسى را از واقعه ماهى متذكر

همین تسویل - که دعوت مردم به گوساله پرستى است - وجود ندارد. ۹ - تسویلات و وسوسه هاى نفس، زمینه ساز به کارگیرى دین و دانش براى ایجاد انحراف و گمراه ساختن

گناهان بزرگ و اعمال زشت دوری کنند مگر آنکه کمی (یعنی گناه صغیره‌ای یا تخیّل و وسوسه‌ای به غلبه طبیعت و عادت) از آنها سر زند، که مغفرت پروردگارت بسیار وسیع است،

طرد هر گونه وسوسه شيطانى از دل و جان آدمى . آرى نماز است كه انسان را به ياد خدا مى اندازد، گرد و غبار گناه را از دل و جانش مى شويد و وسوسه هاى شيطانى را

آنچه نتوانند، آنچه بدان بى‏چاره باشند، آنچه به زور بر آن وادار شوند، طيره، وسوسه در باره انديشه در آفرينش، حسد تا با زبان يا دست آشكار نشود. حضرت صادق عليه

مطمئنّه، حالتى است كه تنها انبيا و اوليا وتربيت شدگان واقعى آنان دارند ودر هر وسوسه وحادثه‌اى، پيروزمندانه بيرون مى‌آيند و دلبسته‌ى خدايند. يوسف عليه السلام

كفار معارضه بمثل نمائى نه مدافعه بأحسن كه دستور بود پس پناه ببر بخدا از وسوسه او خدا ميشنود و ميداند چگونه دفع شرّ جلد 4 صفحه 560 او را از تو بنمايد و خشم

كيفيت مالى كه بايد انفاق بشود ترس از فقر بر اثر انفاق اعمال طيب و دلپسند، وسوسه شيطانى است خود دارى از انفاق مال طيب باعث كفر به خدا، اتلاف نفوس ، هتك اعتراض

كهانت را ندارد. گفتند: مجنونش ناميم. گفت: مجنون نيست، زيرا آثار جنون از وسوسه و انخناق در او پيدا نمى‌شود. گفتند: شاعرش گوئيم. گفت: شاعر نيست، زيرا جميع

اينها، و با اين وسوسه ها مى خواهند مقابله به مثل را در همه جا توصيه كنند، و بدى را به بدى پاسخ گويند. قرآن مى گويد: مبادا گرفتار اين وسوسه ها شويد، و جز

مى‌كند تا سر درگم و غرق شوند. و چه سزايى سخت‌تر از قساوت قلب و تسلّط شيطان و وسوسه‌هاى او، ميل به گناه و بى‌رغبتى به عبادت، همراهى و همكارى با افراد نا اهل

آنها نداشت (و آنها را بر پيروى خود مجبور نساخت ) و هدف از آزادى شيطان در وسوسه هايش اين بود كه مومنان به آخرت از آنها كه در شك هستند شناخته شوند و پروردگار

ابراهيم وحشتزده از خواب بيدار شد، مى دانست كه خواب پيامبران واقعيت دارد و از وسوسه هاى شيطانى دور است ، اما با اين حال دو شب ديگر همان خواب تكرار شد كه تاكيدى

تجاوز از حدود الهی را پیش گرفتید، و از سوی دیگر در همه چیز شک و تردید و وسوسه نمودید، و این دو کار سبب شد که خداوند دامنه لطفش را از شما برگیرد، و شما

-۱۰۱ آيه و ترجمه تفسير : نكته ها : آيا سجده براى غير خدا جايز است ؟. ۲ - وسوسه هاى شيطان ۳ - امنيت نعمت بزرگ خدا ۴ - اهميت مقام علم ۵ - پايان خبر ۶ - آيا

است؛ خواه اين تلاش در راه خودسازى و به اصطلاح جهاد با نفس باشد يا مبارزه با وسوسه‌هاى شيطان و يا با دشمنان خارجى. 1- خداوند به تلاش ما نياز ندارد. «وَ مَنْ

بغتة ميآيد و البته‌ منشأ دارد و منشأ ‌آن‌ ‌ يا ‌ إلهام‌ ملك‌ ‌است‌ ‌ يا ‌ وسوسه‌ شيطان‌ (و ثانيا) ‌در‌ مواقع‌ نزول‌ بلاء ‌ يا ‌ بشارت‌ بنعم‌ بصورت‌ بشري‌

يكي‌ باب‌ ملائكه‌ ‌که‌ الهام‌ و وحي‌ ‌است‌ و يكي‌ باب‌ شياطين‌ ‌که‌ اغواء و وسوسه‌ ‌است‌ و اوصياء و معصومين‌ باب‌ شيطان‌ ‌را‌ بسته‌ فقط باب‌ ملك‌ مفتوح‌ ‌است‌

تربيت اولياى خدا قرار گيرد، به گونه‌اى است و اگر در مسير هوسها و طاغوت‌ها و وسوسه‌ها قرار گيرد، به گونه ديگر. در قرآن از علاقه شديد و حريصانه به مال دنيا كه

كيفيت مالى كه بايد انفاق بشود ترس از فقر بر اثر انفاق اعمال طيب و دلپسند، وسوسه شيطانى است خود دارى از انفاق مال طيب باعث كفر به خدا، اتلاف نفوس ، هتك اعتراض

قرار دهد و آسان بزائى اجابت ميفرمايد و اسم او را عبد الحارث بگذار و آنقدر وسوسه نمود تا حوا برضايت حضرت آدم اسم او را عبد الحارث گذارد و اسم شيطان وقتى با

حدود خدا را به سبب مقام مردمان، شفاعت و میانجیگری دیگران، لومه این و آن، وسوسه شیطان، و غیره تعطیل و رها نسازید و از آن هم نکاهید. «طائِفَةٌ»: دسته. گروه

«لا يُفْلِحُ الْكافِرُونَ»* در روايات، تلاوت اين آيه، براى اداى دين و رفع وسوسه و برطرف شدن فقر و بيمارى، مؤثّر شمرده شده است. نفى فرزند از خداوند، در مقابل

مفعول‌به دوم است. ذکر این نکته نیز ضروری است که اهریمن جز وسوسه و اغفال، کاری نمی‌تواند بکند. با وسوسه‌های دائم خود، انسانها را به لذائذ و شهوات و کارهای بیهوده

و منافق خيال پرداز. «غَرَّتْكُمُ الْأَمانِيُّ» مؤمن، همين كه با شيطان و وسوسه او روبرو شود، متذكّر مى‌شود. «إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا»

شيطان ، انسان را محاصره مى كند و سعى دارد به هر وسيله اى كه ممكن است براى وسوسه و گمراهى او تفسير نمونه جلد ۶ صفحه ۱۱۰ بكوشد، و اين تعبير در كلمات روزمره

كردن شيطان ، اشاره به همان وسوسه هاى او است ، و اصولا هر نوع فكر منفى و بازدارنده و كوتاه بيننده ، سرچشمهاش تسليم در برابر وسوسه هاى شيطانى است ، و در مقابل

نزدیک مشوید که (در این صورت) از ستمکاران می‌شوید.» پس شیطان، برای آن دو وسوسه کرد تا آنچه را از عورت‌هایشان از ایشان پوشیده مانده بود برایشان نمایان گرداند

كيفيت مالى كه بايد انفاق بشود ترس از فقر بر اثر انفاق اعمال طيب و دلپسند، وسوسه شيطانى است خود دارى از انفاق مال طيب باعث كفر به خدا، اتلاف نفوس ، هتك اعتراض

الزامى بودن و امثال اينها ولى اصل نهى را فراموش نكرده بود و الا محلّى براى وسوسه شيطان باقى نمى‌ماند كه بگويد خدا شما را نهى نمود از اين شجره براى آنكه مخلّد

بوده ، كه او را نمى بينيم ، و تنها وسوسه اش بما مى رسد، ميتوانستند بگويند: ما كه شيطانى نديديم ، و خيال كرديم اين وسوسه ها از افكار خودمان بوده ، و هيچ احتمال

وسائلى را كه در وسوسه هاى خود به آن متوسل مى شود به شكل جالب و گويائى چنين شرح مى دهد: «هر كدام از آنها را مى توانى با صداى خودت تحريك و وسوسه كن » (و استفزز

محافظت از هر گونه تحریف، محافظت از فنا و نابودی و محافظت از سفسطه‌های دشمنان وسوسه‌گر. معروف و مشهور در میان همه دانشمندان شیعه و اهل تسنن این است که: هیچ گونه

‌به‌ اينكه‌ ضرري‌ وارد كند بنحوي‌ ‌که‌ ‌آن‌ طرف‌ متوجه‌ نشود و مكر شيطان‌ وسوسه‌ و نقشه‌ و نفخه‌ و پلتيك‌ و حبائل‌ و خيل‌ و رجل‌ اوست‌ و مكر الهي‌ بلاء و

تربيت اولياى خدا قرار گيرد، به گونه‌اى است و اگر در مسير هوسها و طاغوت‌ها و وسوسه‌ها قرار گيرد، به گونه ديگر. در قرآن از علاقه شديد و حريصانه به مال دنيا كه

أُوتُوا الْکِتابَ یَرُدُّوکُمْ بَعْدَ إِیمانِکُمْ کافِرِینَ). بنابراین به وسوسه‌های آنها ترتیب اثر ندهید و اجازه ندهید در میان شما نفوذ کنند. تفسیر آیات

خيالبافي‌ ‌است‌ و ‌از‌ خطورات‌ شيطاني‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ قلوب‌ ‌آنها‌ تصرف‌ كرده‌ وسوسه‌ مي‌كند چون‌ مكرر گفته‌ ‌شده‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ خيالات‌ نفساني‌ و خطورات‌ قلبي‌

اگر نظر كرده‌ى او سحر تمامى ساحران را مى‌بلعد، آيا نظر او بر قلب ما همه وسوسه‌ها را نخواهد بلعيد؟! در همين ابتداى كار براى موسى دو معجزه صورت گرفت، يكى

هائى مى دميدند و به اين وسيله سحر مى كردند، ولى جمعى آن را اشاره به زنان وسوسه گر مى دانند كه پى در پى در گوش مردان ، مخصوصا همسران خود، مطالبى را فرو مى

(نگا: انعام / . «أَفَتَتَّخِذُونَهُ ...»: مراد این است که پیروی عملی از وسوسه‌های شیطان و زادگانش، پذیرش سرپرستی و دوستی این لعنتیها بشمار است. «بَدَلاً»:

آن كس را كه آيات خود را به او داديم ولى سرانجام از آنها خارج شد و گرفتار وسوسه هاى شيطان گشت و از گمراهان گرديد ، براى آنها بخوان » (واتل عليهم نبا الذى

يعنى اين گونه وسوسه ها تنها در كسانى اثر مى گذارد كه از اولياء و دوستان شيطان باشند و اما افراد با ايمان و ثابت قدم هيچگاه تحت تاءثير اين وسوسه ها واقع نمى

خوبى در يافتيد) بلكه شما خود مجرم بوديد! ۳۳ - مستضعفان به مستكبران مى گويند وسوسه هاى فريبكارانه شما در شب و روز (مايه گمراهى ما شد) هنگامى كه به ما دستور

نیکوترین (شیوه) دفع کن. ما به آنچه وصف می‌کنند داناتریم. و بگو: «پروردگارم! از وسوسه‌های پنهانی فشارآورِ شیطان‌ها به تو پناه می‌برم.» «و از اینکه (آنها) نزدم

سابقه دشمنى خود را با پدر آنها نشان داده ، همانطور كه لباس بهشتى را بر اثر وسوسه ها از اندام او بيرون كرد، ممكن تفسير نمونه جلد ۶ صفحه ۱۳۷ است لباس تقوا را

وضو بگيرد، پس بدعت گذارده است، و كسى كه كف و درون پاهايش را مسح كند بدنبال وسوسه شيطان رفته است.

دعوت شيطان از مردم و كشاندن آنان به سوى دوزخ مطرح شد؛ اين آيه راه نجات از وسوسه‌هاى شيطان را تسليم خدا شدن و انجام كار نيك مى‌داند. تسليم غير خدا بودن، بردگى

‌که‌ مدخليت‌ ‌در‌ ايمان‌ دارد ‌در‌ قلب‌ داخل‌ شد ‌ يا ‌ بالقاء شيطان‌ و وسوسه‌ ‌ يا ‌ بالقاء بغض‌ اهل‌ ضلال‌ واجب‌ ‌است‌ فوري‌ ‌خود‌ ‌را‌ باهل‌ علم‌ رساند

تربيت اولياى خدا قرار گيرد، به گونه‌اى است و اگر در مسير هوسها و طاغوت‌ها و وسوسه‌ها قرار گيرد، به گونه ديگر. در قرآن از علاقه شديد و حريصانه به مال دنيا كه

تربيت اولياى خدا قرار گيرد، به گونه‌اى است و اگر در مسير هوسها و طاغوت‌ها و وسوسه‌ها قرار گيرد، به گونه ديگر. در قرآن از علاقه شديد و حريصانه به مال دنيا كه

قبلا در كتب شما داده شده و شما گواه بر آنيد. بنابراين چرا با سمپاشيها و وسوسه ها و القاى شبهات و روشن ساختن آتش كينه هاى فراموش شده ، مردم را از راه مستقيم

انتخاب كند: راه خواسته‌ها و توقعات‌هاى خود. راه انتظارات وهوس‌هاى مردم. راه وسوسه‌هاى شيطان. راه طاغوت‌ها. راه نياكان و پيشينيان. راه خدا و اولياى خدا. انسان

خواب، چيزى را از ايشان تغيير نمى‏دهد و خدا دوستان خويش را از خطرات شيطان و وسوسه او كه در دل مى‏افتد، پناه داده؛ چنانچه نفس تو، تو را به آن خبر داد».

بود پس هر وقت در حكمى مردد شدى كه يكطرف آن نفع دنيوى داشت بدان كه شيطان وسوسه مينمايد و ميخواهد آنطرف را در نظرت راجح قرار دهد گول مخور و طرف ديگر را ترجيح‌

روز ده ملك ديگر آيند و آنها بروند مجموع بيست شوند، و ابليس به روز متعرض وسوسه آدمى، و فرزندانش در شب. تذكره: آيه شريفه يادآورى است الطاف منعم حقيقى را

معادل روزه تمام عمر و وحر دل را از ميان مى‏برند (و حمّاد گفت: وحر به معنى وسوسه است). پس حمّاد گويد: گفتم: و اين سه روز كدام روزها هستند؟ فرمود: نخستين پنجشنبه