محمد ٣٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۳۱ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

آنان که کافر شدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند و بعد از روشن‌شدن هدایت برای آنان (باز) به مخالفت با رسول (خدا) برخاستند، هرگز زیانی به خدا نمی‌رسانند و (خداوند) بزودی اعمالشان را نابود می‌کند!

|[و] كسانى كه كافر شدند و [مردم را] از راه خدا بازداشتند و پس از آن كه راه هدايت براى آنها آشكار شد، با رسول [خدا] در افتادند، هرگز به خدا گزندى نمى‌رسانند، و [خدا] به زودى كرده‌هايشان را تباه مى‌كند
كسانى كه كافر شدند و [مردم را] از راه خدا باز داشتند و پس از آنكه راه هدايت بر آنان آشكار شد، با پيامبر [خدا] در افتادند، هرگز به خدا گزندى نمى‌رسانند؛ و به زودى [خدا] كرده‌هايشان را تباه خواهد كرد.
آنان که کافر شدند و راه خدا را (به روی خلق) بستند و با رسول او پس از آنکه راه هدایت بر آنها روشن شد باز مخالفت کردند به خدا ضرری نمی‌رسانند (و زیان مخالفت بر خود آنهاست) و اعمال آنها را خدا البته بی اثر و محو و نابود می‌گرداند.
مسلماً آنان که کفر ورزیدند و [مردم را] از راه خدا باز داشتند و پس از آنکه هدایت برای آنان روشن شد با پیامبر به شدت دشمنی نمودند، هرگز هیچ زیانی به خدا نمی رسانند و خدا به زودی اعمالشان را تباه و بی اثر می کند.
كسانى كه ايمان نياوردند و از راه خدا رويگردان شدند و با آنكه راه هدايت برايشان آشكار شده بود با پيامبر مخالفت ورزيدند، هيچ زيانى به خدا نخواهند رسانيد و خدا اعمالشان را نابود خواهد كرد.
بی‌گمان کسانی که کفرورزیده‌اند و [مردم را] از راه خدا باز داشته‌اند، و پس از آنکه راه هدایت بر آنان روشن شده است، با پیامبر مخالفت ورزیده‌اند، هرگز به خداوند زیانی نمی‌رسانند و زودا که [خداوند] اعمالشان را تباه و [بی‌ارزش‌] گرداند
همانا كسانى كه كافر شدند و [مردم را] از راه خدا بازداشتند- يا: و از راه خدا بگرديدند- و پس از آنكه راه راست برايشان روشن و هويدا شد با پيامبر مخالفت كردند هرگز به خدا هيچ گزندى نرسانند و زودا كه كارهاشان را بى‌اثر و نابود سازد.
کسانی که کافر می‌شوند، و مردمان را از راه خدا بازمی‌دارند، و بدنبال آن که هدایت برایشان شناخته و روشن می‌گردد با پیغمبر به مخالفت و دشمنانگی می‌پردازند، هرگز کمترین زیانی به خدا نمی‌رسانند، و بلکه خدا کارهای (نیک) ایشان را هم باطل و بیسود می‌گرداند.
همانا کسانی که کافر شدند و (مردم را) از راه خدا باز داشتند و پس از آنکه راه هدایت بر آنان آشکار شد، با پیامبر (خدا) به جدایی درافتادند، هرگز به خدا گزندی نمی‌رسانند؛ و به زودی (خدا) کرده‌هایشان را تباه خواهد کرد.
همانا آنان که کفر ورزیدند و بازداشتند از راه خدا و ستیزه کردند با پیمبر پس از آنکه روشن شد برای ایشان رهبری هرگز آسیب نرسانند خدا را به چیزی و زود است تباه سازد کارهای آنان را


محمد ٣١ آیه ٣٢ محمد ٣٣
سوره : سوره محمد
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«شَآقُّوا»: دشمنانگی کردند. به مخالفت پرداختند. «سَیُحْبِطُ أَعْمَالَهُمْ»: کارهای نیکشان را باطل می‌گرداند و فایده‌ای در آخرت عائدشان نمی‌نماید. کارهائی را که در راه جلوگیری از اسلام می‌کنند، خدا آنها را بی‌اثر می‌گرداند، و موانع ایشان را از سر راه اسلام برمی‌دارد.


تفسیر

نکات آیه

۱- کافران، با کفر و حق ستیزى و مخالفتشان با پیامبر(ص)، ناتوان از رسانیدن کمترین زیان به خداوند (إنّ الذین کفروا و ... لن یضرّوا اللّه شیئًا)

۲- حق پوشى، کارشکنى در طریق دین و پیامبرستیزى، ویژگى مشرکان عصر نزول (إنّ الذین کفروا و صدّوا عن سبیل اللّه و شاقّوا الرسول)

۳- عداوت و مبارزه با پیامبراکرم(ص)، مصداق کفر و پیشگیرى از راه خداوند (کفروا و صدّوا عن سبیل اللّه و شاقّوا الرسول) عطف «شاقّوا الرسول» بر «الذین کفروا و صدّوا...» ممکن است عطف تفسیرى باشد.

۴- اِخبار خداوند از ستیز برخى کافران با دین و پیامبر(ص)، به رغم وضوح حق براى آنان (إنّ الذین کفروا و صدّوا ... و شاقّوا ... من بعد ما تبیّن لهم الهدى)

۵- مخالفت اهل کتاب با اسلام و پیامبر(ص)، مخالفتى خائنانه و نه از روى جهل و بى خبرى* (إنّ الذین کفروا و ... من بعد ما تبیّن لهم الهدى) مى توان گفت: مراد از «الذین کفروا...» به قرینه «تبیّن لهم الهدى» اهل کتاب است.

۶- شناخت حق، درپى دارنده تکلیف و مسؤولیت فزون تر، براى انسان (إنّ الذین کفروا و ... من بعد ما تبیّن لهم الهدى لن یضرّوا اللّه شیئًا) تصریح به «من بعد ما تبیّن لهم الهدى»، مى رساند که آشکار شدن حق بر انسان، تأثیر عمده اى در برطرف کردن کفر، داشته باشد.

۷- ایمان و کفر و طاعت و معصیتِ خلق، بى تأثیر در ساحت خداوندى * (إنّ الذین کفروا و ... لن یضرّوا اللّه شیئًا) جمله «لن یضرّوا اللّه شیئاً» مى رساند که کفر و عصیان خلق در برابر خدا و رسول او، زیانى به خداوند نمى رساند. به قرینه مقابله مى توان استفاده کرد که ایمان و طاعت آنان نیز، نفعى براى خداوند ندارد.

۸- کفر و ستیزه جویى با دین و پیامبر(ص)، از عوامل حبط عمل و نابودى اعمال نیک انسان (إنّ الذین کفروا و ... و سیحبط أعملهم)

۹- ترفندها و توطئه هاى کافران علیه راه خدا و پیامبر(ص)، محکوم به شکست و بى فرجامى (إنّ الذین کفروا و صدّوا ... و سیحبط أعملهم) به قرینه صدر آیه، مى توان گفت: مراد از «أعمالهم» همان حرکت هاى کفرآمیز، مانع تراشى در طریق حق و ستیزه جویى با پیامبر(ص) است. در این صورت «حبط»، به معناى خنثى سازى و عقیم نمودن تلاش هاى آنان خواهد بود.

۱۰- مهلت الهى به کافران ستیزه جوى، مهلتى محدود و زودگذر (إنّ الذین کفروا و ... سیحبط أعملهم) در صورتى که حبط عمل به معناى خنثى سازى توطئه ها باشد; سین در «سیحبط» زودرسى این وعده را افاده مى کند.

۱۱- اعمال به ظاهر نیک کافران دین ستیز، پوچ و بى بها در نزد خداوند (إنّ الذین کفروا و ... و سیحبط أعملهم) مراد از اعمال، کردار به ظاهر نیکى است که مشرکان یا اهل کتاب، انجام داده و مى دهند.

۱۲- حمایت خداوند از پیامبر(ص)، در قبال عداوتورزى کافران (إنّ الذین کفروا ... و شاقّوا الرسول ... و سیحبط أعملهم) تعبیر «و سیحبط أعمالهم»، مى تواند هم به معناى عقیم ساختن توطئه هاى کافران و هم به معناى پوچ ساختن اعمال به ظاهر نیک آنان باشد. در هر دو صورت، از این موضع گیرى شدید، حمایت خداوند از پیامبر(ص) استفاده مى شود.

۱۳- بازتاب نهایى اعمال آدمیان، تنها متوجه خود آنان است. (إنّ الذین کفروا و ... و سیحبط أعملهم) از ارتباط «إنّ الذین کفروا...» با «سیحبط أعمالهم» و تأکید بر «لن یضرّوا اللّه شیئاً» - با توجه به الغاى خصوصیت - استفاده مى شود که اعمال انسان ها، در نهایت به خودشان باز خواهد گشت.

۱۴- برخى اعمال انسان، ازبین برنده و نابودکننده ارزش و اثر سایر اعمال وى (و سیحبط أعملهم) بنابراین که حبط اعمال به معناى پوچ شدن و بى بها گشتن اعمال به ظاهر نیک باشد، از ارتباط «کفروا»، «صدّوا» و «شاقّوا» با «سیحبط أعمالهم» مطلب بالا استفاده مى شود.

۱۵- دخالت هاى الهى، در تاریخ به نفع جبهه حق و علیه جبهه کفر (و سیحبط أعملهم) چنانچه حبط عمل در این آیه، به معناى عقیم ساختن تلاش هاى ستیزه جویانه کافران علیه دین باشد; استفاده مى شود که خداوند، به موقع از جبهه حق حمایت کرده و تلاش کافران را بى ثمر خواهد ساخت.

۱۶- کیفر الهى در مورد کافران، پس از اتمام حجت و تبیین حق براى آنان (إنّ الذین کفروا و ... من بعد ما تبیّن لهم الهدى ... و سیحبط أعملهم) در صورتى که «سیحبط...» عنوان کیفر داشته باشد; تعبیر «من بعد ما تبیّن...» بیانگر اتمام حجّتى است که قبل از اعمال مجازات، صورت گرفته است.

موضوعات مرتبط

  • اتمام حجت: آثار اتمام حجت ۱۶
  • اسلام: خائنان به اسلام ۵; دشمنى با اسلام ۵
  • اهل کتاب: خیانت اهل کتاب ۵; منشأ دشمنى اهل کتاب ۵
  • ایمان: آثار ایمان ۷
  • تاریخ: منشأ تحولات تاریخ ۱۵
  • تکلیف: آثار عمل به تکلیف ۷; زمینه تکلیف ۶
  • حق: آثار تشخیص حق ۶; آثار وضوح حق ۴; حمایت از حق ۱۵
  • حمایت خدا: مشمولان حمایت خدا ۱۲
  • خدا: اتمام حجت خدا ۱۶; امهال خدا ۱۰; بى نیازى خدا ۷; زیان به خدا ۱; قانونمندى کیفرهاى خدا ۱۶; نقش خدا ۱۵
  • خود: بازگشت آثار عمل به خود ۱۳
  • دین: آثار دین ستیزى ۸
  • سبیل الله: ممانعت از سبیل الله ۳
  • عمل: آثار عمل ۱۴; آثار فردى عمل ۱۳; عوامل حبط عمل ۸، ۱۴
  • قرآن: پیشگوییهاى قرآن ۴
  • کافران: آثار حق ستیزى کافران ۱; اتمام حجت با کافران ۱۶; بى ارزشى عمل صالح کافران ۱۱; حق ناپذیرى کافران ۱۶; دشمنى کافران ۱۲; دین ستیزى کافران ۴; زمینه کیفر کافران ۱۶; شکست توطئه هاى کافران ۹; عجز کافران ۱; لجاجت کافران ۴; محدوده مهلت به کافران ۱۰
  • کفر: آثار کفر ۱، ۷، ۸; موارد کفر ۳
  • گناه: آثار گناه ۷
  • محمد(ص): آثار دشمنى با محمد(ص) ۱; آثار مبارزه با محمد(ص) ۸; حامى محمد(ص) ۱۲; خائنان به محمد(ص) ۵; دشمنى با محمد(ص) ۲، ۳، ۵; شکست توطئه علیه محمد(ص) ۹; مبارزه با محمد(ص) ۳، ۴
  • مشرکان: دشمنى مشرکان صدراسلام ۲; دین ستیزى مشرکان صدراسلام ۲; کتمان حق مشرکان صدراسلام ۲; ویژگیهاى مشرکان صدراسلام ۲

منابع