لقمان ١٤

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۳۸ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم؛ مادرش او را با ناتوانی روی ناتوانی حمل کرد (به هنگام بارداری هر روز رنج و ناراحتی تازه‌ای را متحمّل می‌شد)، و دوران شیرخوارگی او در دو سال پایان می‌یابد؛ (آری به او توصیه کردم) که برای من و برای پدر و مادرت شکر بجا آور که بازگشت (همه شما) به سوی من است!

|و ما به انسان در حق پدر و مادرش سفارش كرديم مادرش او را با ضعف روزافزون حمل كرد، و دوران شيرخوارگى او در دو سال است. [سفارش كرديم‌] كه شكرگزار من و پدر و مادرت باش كه سر انجام [همه‌] به سوى من است
و انسان را در باره پدر و مادرش سفارش كرديم؛ مادرش به او باردار شد، سستى بر روى سستى. و از شير باز گرفتنش در دو سال است. [آرى، به او سفارش كرديم‌] كه شكرگزارِ من و پدر و مادرت باش كه بازگشت [همه‌] به سوى من است.
و ما به هر انسانی سفارش کردیم که در حقّ پدر و ما در خود نیکی کن خصوص مادر که چون بار حمل فرزند برداشته و تا مدّت دو سال که طفل را از شیر باز گرفته (هر روز) بر رنج و ناتوانیش افزوده است، (و فرمودیم که) شکر من و شکر پدر و مادرت بجای آور، که بازگشت (خلق) به سوی من خواهد بود.
و انسان را درباره پدر و مادرش سفارش کردیم، مادرش به او حامله شد [در حالی که] سستی به روی سستی [به او دست می داد] و باز گرفتنش [از شیر] در دو سال است [و سفارش کردیم] که برای من و پدر و مادرت سپاس گزاری کن؛ بازگشت [همه] فقط به سوی من است.
آدمى را درباره پدر و مادرش سفارش كرديم. مادرش به او حامله شد و هر روز ناتوانتر مى‌شد و پس از دو سال از شيرش باز گرفت. و سفارش كرديم كه: مرا و پدر و مادرت را شكر گوى كه سرانجام تو نزد من است،
و انسان را در حق پدر و مادرش سفارش کردیم که مادرش او را با ضعف روزافزون، آبستن بوده است، [و شیر دادن‌] و از شیر گرفتن او دو سال به طول انجامیده، برای من و پدر و مادرت سپاس بگزار که سیر و سرانجام به سوی من است‌
و آدمى را درباره پدر و مادرش كرديم- [از آن رو كه‌] مادرش وى را برداشت- در شكم- در حال ناتوانى بر ناتوانى- حمل او برايش سستى و ناتوانى روزافزون بود- و بازگرفتنش از شير در دو سال است- كه مرا و پدر و مادرت را سپاس دار بازگشت [همه‌] به سوى من است.
ما به انسان درباره‌ی پدر و مادرش سفارش کرده‌ایم (که در حق ایشان نیک باشد و نیکی کند، به ویژه مادر، چرا که) مادرش بدو حامله شده است و هر دم به ضعف و سستی تازه‌ای دچار آمده است. پایان دوران شیرخوارگی او دو سال است (و در این دو سال نیز، کودک شیر، یعنی شیره‌ی جان مادر را می‌نوشد. مادر در این مدّت ماهه‌ی حمل و شیرخوارگی، مهمّترین خدمات و بزرگترین فداکاری را مبذول می‌دارد. لذا به انسان توصیه‌ی ما این است) که هم سپاسگزار من و هم سپاسگزار پدر و مادرت باش، و (بدان که سرانجام) بازگشت به سوی من است (و نیکان را جزا و بدان را سزا می‌دهم).
و انسان را درباره‌ی پدر و مادرش سفارش کردیم‌؛ مادرش به او باردار شد، در حال سستی بر سستی و از شیر باز گرفتنش در دو سال است. (آری، به او سفارش کردیم) که برای من و پدر و مادرت سپاس‌گزار. بازگشت (همه) تنها، سوی من است.
و اندرز گفتیم انسان را در باره پدر و مادر بارور گشت بدو مادرش سستی ای بر سستی ای و از شیر بازگرفتنش در دو سال که شکرگزار برای من و برای پدر و مادر خویش بسوی من است بازگشت‌


لقمان ١٣ آیه ١٤ لقمان ١٥
سوره : سوره لقمان
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«حَمَلَتْهُ»: بدو حامله شده است و باردار گشته است. «وَهْناً»: ضعف و سستی. حال (أُمّ) است، یعنی ذاتَ وَهْنٍ. یا مفعول مطلق فعل محذوف است و جمله حال است، و تقدیر چنین است: تَهِنُ وَهْناً. «وَهْناً عَلی وَهْنٍ»: ضعفها و سستیهای پیاپی و پشت سرهم. «فِصَالُ»: از شیر بریدن. پایان دوران شیرخوارگی (نگا: احقاف / ). «عَامَیْنِ»: دو سال (نگا: بقره / .

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - سفارش خداوند به انسان، براى رعایت حقوق و حرمت پدر و مادر (و وصّینا الإنسن بولدیه)

۲ - پدر و مادر، حقّى الهى بر گردن فرزند دارند. (و وصّینا الإنسن بولدیه) توصیه خداوند به انسان ها، براى رعایت حال والدین، مى تواند گویاى این حقیقت باشد که رعایت حال والدین، امرى الهى است و خدا خواهان آن است.

۳ - فرزند و والدین، در مقابل هم، مسؤولیت دارند. (قال لقمن لإبنه و هو یعظه ... و وصّینا الإنسن بولدیه)

۴ - دوران باردارى مادر، دورانى سخت و مایه ضعف و ناتوانى براى وى است. (حملته أُمّه وهنًا على وهن) «وهناً» مفعول براى فعل محذوف و در موضع حال است. لازم به ذکر است که «وَهْن» به معناى ضعف جسمانى است (مفردات راغب).

۵ - تحمل ناتوانى هاى روز افزون، از سوى مادر، در دوران باردارى، در پى دارنده حقوقى بر گردن فرزند است. (و وصّینا الإنسن بولدیه حملته أُمّه وهنًا على وهن) «وهناً على وهن» دلالت بر افزایش ضعف و ناتوانى مادر در دوران باردارى مى کند.

۶ - دوران شیرخوارگى کودک، تا دو سال است. (و فصله فى عامین) «فصال» در لغت، به معناى «جدا کردن کودک از شیر» است (مفردات راغب). لازم به ذکر است که «فى» (حرف ظرف) دلالت مى کند بر این که مدّت شیرخوارگى، دو سال است و جدا کردن کودک از شیر، مى تواند در خلال آن دو سال باشد.

۷ - شیر دادن به فرزند، به مدّت دو سال، از سوى مادر، باعث تأکید بر رعایت حقوق مادر از سوى فرزند است. (و وصّینا الإنسن بولدیه ... و فصله فى عامین)

۸ - تحمل ضعف متزایدِ دوران باردارى از سوى مادر، براى سالم رساندن کودک به دوره زایمان، عاملِ لزوم رعایت حق مادر از سوى فرزند است. (و وصّینا الإنسن بولدیه ... حملته أُمّه وهنًا على وهن ... أن اشکر لى و لولدیک)

۹ - فرزند، به صورت عادى و طبیعى، حال و حقوق پدر را بیش تر رعایت مى کند.* (و وصّینا الإنسن بولدیه حملته أُمّه وهنًا على وهن... أن اشکر ... لولدیک) توصیه به رعایت حال والدین با یادآورى مشقاتى که مادر مى کشد، ممکن است از این جهت باشد که فرزند، حیات و معاش خود را مرهون پدر مى داند و طبیعتاً، در مقابل او احساس وظیفه مى کند و درباره مادر چنین احساسى ندارد، لذا این توصیه براى ایجاد انگیزه در فرزند جهت رعایت حقوق هر دوى آنها است.

۱۰ - خداوند، فراخوان انسان ها به سپاسگزارى در برابرش و تشکّر از والدین (أن اشکرلى و لولدیک)

۱۱ - مادران، داراى حقى فزون تر از پدران، بر گردن فرزند هستند.*    و وصّینا الإنسن بولدیه حملته أُمّه وهنًا على وهن و فصله فى عامین أن اشکر ... و لولدیک تعلیل آوردن حکم تشکر از والدین، به این که مادر، سختى هاى باردارى را متحمل شده و فرزند را تا مدت دو سال شیر مى دهد، مى تواند به فزونى حق مادر اشاره داشته باشد.

۱۲ - حق مادر، در معرض تضییع از سوى فرزند است. (و وصّینا الإنسن بولدیه حملته أُمّه وهنًا على وهن ... أن اشکرلى و لولدیک) این که خداوند، در ضمن توصیه به رعایت حقوق پدر و مادر، تنها مشقّات و زحمت هاى مادر را در دوران باردارى و شیر دادن یادآورى مى کند، احتمال دارد به خاطر نکته یاد شده باشد.

۱۳ - انسان ها، موظف به شکر نعمت هاى خداوندند. (أن اشکرلى)

۱۴ - حقِّ مبدأ فیض (خداوند)، مقدَّم بر حق مجارى فیض است. (أن اشکرلى و لولدیک) مقدم داشتن شکر خدا بر تشکر از والدین، در یک فرمان، احتمال دارد به خاطر حقیقت بالا باشد.

۱۵ - انسان، در معرض ناسپاسى نسبت به نعمت هاى الهى و حقوق والدین و نیازمند به تذکر است. (و وصّینا الإنسن بولدیه ... أن اشکرلى و لولدیک)

۱۶ - تشکر از والدین و رعایت حقوق آنها، نباید انسان را از شکرگزارى به درگاه خداوند، باز دارد. (أن اشکرلى و لولدیک) از این که در میان توصیه به رعایت حال و حقوق والدین و تشکر و قدردانى از آنها، یادآورى مى کند که «مرا سپاس بگویید!»، احتمال دارد براى توجه دادن به نکته بالا باشد.

۱۷ - تنها خداوند، فرجامِ حرکتِ عالم آفرینش است. (إلىّ المصیر)

۱۸ - هشدار الهى به انسان ها، درباره تصییع حقوق والدین (أن اشکرلى و لولدیک إلىّ المصیر) جمله «إلىّ المصیر» پس از توصیه به رعایت حال والدین و فرمان به سپاسگزارى از آنها، ناظر به این نکته است که انسان ها، در صورت رعایت نکردن توصیه و فرمان یاد شده، مورد بازخواست قرار خواهند گرفت.

۱۹ - توجه دادن انسان به فرجام حیات خویش (حضور در پیشگاه خداوند) زمینه پیدایش تعهد براى عمل به وصایاى الهى است. (و وصّینا الإنسن ... أن اشکرلى و لولدیک إلىّ المصیر) ذکر «إلىّ المصیر» پس از چند توصیه به انسان، از سوى خداوند، مى تواند به منظور ایجاد انگیزه براى عمل به آن سفارش باشد.

موضوعات مرتبط

  • آفرینش: فرجام آفرینش ۱۷
  • انسان: کفران انسان ۱۵; لغزشگاههاى انسان ۱۵; مسؤولیت انسان ۱۳; نیازهاى معنوى انسان ۱۵; هشدار به انسان ۱۸
  • باردارى: سختى باردارى ۴، ۵; ضعف آورى باردارى ۴
  • بازگشت به خدا :۱۷، ۱۹
  • پدر: حقوق پدر ۱۱; رعایت حقوق پدر ۹
  • تکلیف: زمینه عمل به تکلیف ۱۹
  • خدا: تقدم حقوق خدا ۱۴; توصیه هاى خدا ۱، ۱۰; هشدارهاى خدا ۱۸
  • ذکر: آثار ذکر فرجام انسان ۱۹
  • رضاع: آثار رضاع ۷; مدت رضاع ۶، ۷
  • شکر: اهمیت شکر خدا ۱۶; شکر خدا ۱۰; شکر نعمت ۱۳
  • فرزند: مسؤولیت فرزند ۲، ۳، ۵، ۸، ۱۱
  • کفران: کفران نعمت ۱۵
  • کودک: حقوق کودک ۶
  • مادر: برترى حقوق مادر ۱۱; تضییع حقوق مادر ۱۲; رعایت حقوق مادر ۷، ۸; ضعف مادر در باردارى ۸; عوامل ضعف مادر ۴; منشأ حقوق مادر ۵، ۷
  • والدین: احترام به والدین ۱; تشکر از والدین ۱۰، ۱۶; تضییع حقوق والدین ۱۵، ۱۸; حقوق والدین ۲; رعایت حقوق والدین ۱، ۱۶; مسؤولیت والدین ۳

منابع