النحل ٩

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۵۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

و بر خداست که راه راست را (به بندگان) نشان دهد؛ امّا بعضی از راه‌ها بیراهه است! و اگر خدا بخواهد، همه شما را (به اجبار) هدایت می‌کند (؛ ولی اجبار سودی ندارد).

و بر خداست كه راه راست را نشان دهد، و برخى راه‌ها منحرف است، و اگر خدا مى‌خواست مسلما همه شما را [به اجبار] هدايت مى‌كرد
و نمودن راه راست بر عهده خداست، و برخى از آن [راهها] كژ است، و اگر [خدا] مى‌خواست مسلماً همه شما را هدايت مى‌كرد.
و بر خداست بیان راه عدل و راستی، و بعضی راهها جور و ناراستی است. و اگر خدا می‌خواست (بدون آزمایش بلکه به جبر) شما را همگی به راه هدایت (و جنّت) می‌کشید (لیکن این خلاف مصلحت و نظام الهی است).
و قرار دادن راه راست [برای هدایت بندگان به سوی سعادت ابدی] فقط برعهده خداست، و برخی از این راه ها کج و منحرف است [که حرکت در آن شما را از سعادت ابدی محروم می کند]، و اگر خدا می خواست همه شما را [به طور اجبار] به راه راست هدایت می کرد.
بر خداست كه راه راست را بنمايد. از ميان راه‌ها نيز راهى است منحرف. اگر خدا مى‌خواست، همه شما را هدايت مى‌كرد.
و [بیان‌] راه میانه با خداوند است، و بعضی از آن [راهها] بیراهه است، و اگر می‌خواست همگی شما را هدایت می‌کرد
و [نمودن‌] راه راست بر خداست، و برخى از آنها- راه‌ها- كج است. و اگر خدا مى‌خواست همه شما را راه مى‌نمود.
(هدایت مردمان به) راه راست بر خدا است، (راهی که منتهی به خیر و حق می‌گردد)، و برخی از راهها منحرف و بیراهه است (و منتهی به خیر و حق نمی‌گردد). و اگر خدا می‌خواست همه‌ی شما را (به اجبار به راه راست) هدایت می‌کرد (و نعمت اختیار و آزادی اراده و انتخاب را به شما انسانها نمی‌داد، و لذا همچون حیوانات راهی را بیشتر نمی‌پیمودید و ترقّی و تکاملی پیدا نمی‌کردید).
و نمودن راه راست [تنها] بر عهده‌ی خداست. و برخی از راه‌ها بیراهه است. و اگر (خدا) بخواهد بی‌گمان همگی‌تان را هدایت می‌کند.
و بر خداست رهنمائی به راه راست و از آن است کج‌رونده و اگر می‌خواست هدایت می‌کرد شما را همگی‌


النحل ٨ آیه ٩ النحل ١٠
سوره : سوره النحل
نزول : ٧ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«قَصْدُ»: مصدر است و به معنی اسم فاعل، یعنی قاصد است که به معنی راست و مستقیم می‌باشد. اضافه صفت به موصوف است. «عَلَی اللهِ قَصْدُ السَّبِیلِ»: هدایت به راه راست در دست خدا است. هدایت به راه راست بر خدا لازم است (نگا: لیل / ). بیان راه درست و جداسازی آن از راه نادرست بر خدا واجب و لازم است. بدین منظور است که پیغمبران را فرستاده است و ادلّه راهیابی را در کتاب بازِ هستی به جهانیان نموده است (نگا: انعام / . «مِنْهَا»: ضمیر (ها) به (سبیل) باز می‌گردد که مؤنّث مجازی است. «جَآئِرٌ»: کج. نادرست.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- خداوند، هدایت کردن مردم به راه راست و درست را بر خود لازم کرده است. (و على الله قصد السبیل) «على الله» خبر مقدم و «قصد السبیل» مبتداى مؤخر است که در آن صفت «قصد» به موصوف خود «سبیل» اضافه شده است و «القصد» به معناى «استقامة الطریق» است. بنابراین «قصد السبیل» به معناى راه راست و درستى است که سالک را به مقصد مى رساند.

۲- تنها خداوند توان و شایستگى ارائه راه هدایت واقعى و مسیر صحیح زندگى را دارد. (و على الله قصد السبیل) «على الله» متعلق به «یکون» بوده و خبر براى «قصد السبیل» است و باید پس از آن واقع شود و مقدم شدنش، بر حصر دلالت دارد. حصر وصف یا حکمى در خداوند، نشانه عدم قدرت یا عدم شایستگى دیگران براى تحقق دادن به آن است.

۳- راههاى انحرافى و بیراهه هاى بسیارى، فراروى انسانها وجود دارد. (و على الله قصد السبیل و منها جائر)

۴- نیازمندیهاى مادى، جسمانى، معنوى و فکرى انسانها از سوى خداوند تأمین شده است. (و الأنعم خلقها لکم ... و على الله قصد السبیل) آیات سابق مى تواند نیازمندیهاى جسمى انسان را در نظر داشته باشد و مراد از «قصد السبیل» در این آیه نیز مى تواند نیازمندیهاى معنوى انسان باشد.

۵- برآوردن نیازهاى معنوى و روحى بشر همراه با تأمین نیازهاى مادى وى، از نعمتها و الطاف الهى بر انسان است. (و الأنعم خلقها لکم ... و على الله قصد السبیل) از قرار گرفتن آیه فوق، در سیاق آیاتى که در مقام بیان نعمتها و امتنان الهى بر انسان است، نکته یاد شده استفاده مى شود.

۶- تنها راه صحیح هدایت، از ناحیه خداوند ایجاد شده و مسیرهاى ضلالت، همه بیراهه است. (و على الله قصد السبیل و منها جائر) از اینکه خداوند «قصد السبیل» را به خود نسبت داده و راه منحرف را به خود نسبت نداده است و با توجه به اینکه خداوند خالق همه چیز است، معلوم مى شود که راه منحرف چیزى نیست جز نپیمودن راه حق.

۷- اگر مشیت و خواست خدا بر هدایت همه انسانها تعلق مى گرفت، هدایت آنان تخلف ناپذیر بود. (و لو شاء لهدیکم أجمعین)

۸- انسان در پذیرش مسیر زندگى آزاد است و خواست خداوند بر هدایت جبرى او تعلق نگرفته است. (و لو شاء لهدیکم أجمعین)

موضوعات مرتبط

  • انسان: اختیار انسان ۸; تأمین نیازهای انسان ۵; نیازهاى مادى انسان ۵; نیازهاى معنوى انسان ۵
  • جبر و اختیار ۸:
  • خدا: آثار مشیت خدا ۷; اختصاصات خدا ۲; خدا و نیازهاى انسان ۴; مشیت خدا ۸; نعمتهاى خدا ۵; وجوب بر خدا ۱; هدایتهاى خدا ۱، ۲
  • گمراهى: تعدد راههاى گمراهى ۳; حقیقت گمراهى ۶
  • نیازها: منشأ تأمین نیازها ۴
  • هدایت: اهمیت هدایت ۱; منشأ هدایت ۲، ۶; هدایت همگانى ۷

منابع