النحل ١١٥

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۱۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

خداوند، تنها مردار، خون، گوشت خوک و آنچه را با نام غیر خدا سر بریده‌اند، بر شما حرام کرده است؛ امّا کسانی که ناچار شوند، در حالی که تجاوز و تعدّی از حدّ ننمایند، (خدا آنها را می‌بخشد؛ چرا که) خدا بخشنده و مهربان است.

جز اين نيست كه خدا مردار و خون و گوشت خوك و آنچه را كه به غير نام خدا ذبح شده بر شما حرام كرده است. پس كسى كه به خوردن آنها ناگزير شود و از حدّ [ضرورت و حكم خدا تجاوز] نكند، قطعا خداوند آمرزنده‌ى مهربان است
جز اين نيست كه [خدا] مردار و خون و گوشت خوك و آنچه را كه نام غير خدا بر آن برده شده حرام گردانيده است. [با اين همه،] هر كس كه [به خوردن آنها] ناگزير شود، و سركش و زياده‌خواه نباشد، قطعاً خدا آمرزنده مهربان است.
خدا بر شما بندگان تنها مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را که به نام غیر خدا ذبح کنند حرام گردانید، و اگر کسی مضطر و ناچار شود بی‌آنکه قصد تجاوز (از اندازه) و تعدی (از حکم خدا) نماید (باز از همین حرامها به قدر ضرورت تناول کند) خدا البته بسیار آمرزنده و مهربان است.
خدا فقط مردار وخون و گوشت خوک و آنچه را با نام غیر خدا ذبح کرده اند، بر شما حرام کرده است؛ پس کسی که [برای نجات جانش از خطر، به خوردن آنها] ناچار شود در حالی که خواهان لذت نباشد و از حد لازم تجاوز نکند [گناهی بر او نیست] یقیناً خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
خدا حرام كرده است بر شما مردار و خون و گوشت خوك و هر چه را جز به نام خدا ذبح كرده باشند. اما كسى كه ناچار شود هرگاه بى‌ميلى جويد و از حد نگذراند، خدا آمرزنده و مهربان است.
بدانید [که خداوند] بر شما مردار و خون و گوشت خوک و آنچه نامی جز نام خدا [به هنگام ذبحش‌] برده باشند، حرام کرده است، اما اگر کسی درمانده شود، و تجاوزکار و زیاده خواه نباشد [و از آنها بخورد، بداند که‌] خداوند آمرزگار مهربان است‌
جز اين نيست كه بر شما حرام كرده است: مردار و خون و گوشت خوك و آنچه را كه [به هنگام كشتن‌] نام غير خدا بر آن برداشته‌اند، و هر كه [به خوردن اينها] ناچار شود بى‌آنكه ستمگر باشد- كه از روى سركشى يا براى لذت‌جويى بخورد- و از حد بگذرد- بيش از نياز بخورد- پس همانا خدا آمرزگار و مهربان است.
(آنچه را که مشرکان حرام می‌دانند، حرام نیست، بلکه خداوند) تنها مردار و خون و گوشت خوک و آنچه نام غیرخدا (به هنگام ذبح) بر آن گفته شده باشد (و به نام بتان و شبیه آنها سر بریده شود) بر شما حرام کرده است. ولی اگر آن کس که مجبور شود (به خاطر حفظ جان، از آن اشیاء حرام بخورد) در صورتی که علاقه‌مند (به خوردن و لذّت بردن از چنین چیزهائی) نبوده و متجاوز (از حدّ سدّ جوع هم) نباشد، (بر آنان ایرادی نیست؛ چرا که) خداوند بس آمرزنده و مهربان است.
(خدا) تنها مردار و خون (ریخته شده) و گوشت خوک و آنچه را (به هنگام ذبح‌) نام غیر خدا بر آن برده شده حرام گردانیده است. (با این همه) هرکس (که به خوردن آنها) ناگزیر شود، در حالی که ستمکار و جویای اضطرار و (نیز) برگشت‌کننده‌(ی به این) حرام نباشد؛ خدا بی‌گمان بسی پوشنده‌ی رحمتگر بر ویژگان است.
جز این نیست که حرام کرد بر شما مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را نام جز خدا به آن برده شود پس آنکه ناچار گردد نه ستمگر و نه تجاوزکننده همانا خدا است آمرزنده مهربان‌


النحل ١١٤ آیه ١١٥ النحل ١١٦
سوره : سوره النحل
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إِنَّمَا حَرَّمَ ...»: (نگا: بقره / أنعام / .


تفسیر

نکات آیه

۱- خوردن مردار، خون و گوشت خوک، حرام است. (حرّم علیکم المیتة و الدم و لحم الخنزیر)

۲- خوردن گوشت حیوانى که به هنگام ذبح، نام غیر خدا بر آن برده شود، حرام است. (حرّم علیکم ... ما أهلّ لغیر الله به) برداشت فوق، بنابراین مبناست که مراد از «ما أهلّ ...» بر زبان آوردن نام غیر خدا - مانند بت -، به هنگام ذبح حیوانات باشد.

۳- حرمت خوردن گوشت حیوان قربانى شده براى غیر خدا (حرّم علیکم ... ما أهلّ لغیر الله به) برداشت فوق، بنابراین نکته است که مراد از «ما أهلّ ...» قربانیهایى باشد که مشرکان براى بتها انجام مى دادند.

۴- مبارزه گسترده اسلام با شرک و حرکتهاى شرک آلود (حرّم علیکم ... ما أهلّ لغیر الله به) برداشت فوق، به خاطر این است که خداوند حتى خوردن گوشتى را که نام غیر خدا بر آن برده شود، تحریم کرده است.

۵- اصل و قاعده اولیه در تمام خوراکیها، حلال بودن آنهاست. (فکلوا ... حللاً طیبًا ... إنما حرّم علیکم المیتة ... و ما أهلّ لغیر الله به) اطلاق «کلوا» و حصر مستفاد از «إنما حرم» مفید مطلب فوق است.

۶- خوراکیهاى حرام، محدود و نیازمند دلیل خاص است. (إنما حرّم علیکم المیتة و الدم و لحم الخنزیر و ما أهلّ لغیر الله به) برداشت فوق، به این دلیل است که خداوند در ذکر حلالها به بیانى کلى اکتفا کرده است; ولى محرمات را یک به یک برشمرده و مشخص ساخته است.

۷- اضطرار و ناگزیرى، موجب رفع ممنوعیت از خوردنیهاى حرام است. (إنما حرّم علیکم المیتة ... فمن اضطرّ ... فإن الله غفور رحیم)

۸- کسى که در راستاى سرکشى و ستم، مضطر و ناگزیر به خوردن حرام شده باشد، مشمول احکام مضطر نمى شود. (إنما حرّم علیکم المیتة ... فمن اضطرّ غیر باغ و لاعاد فإن الله غفور رحیم)

۹- رفع حرمت از مضطر، مشروط به عدم اقدام وى در به اضطرار کشاندن خویش است. (فمن اضطرّ غیر باغ و لاعاد) «بغى» در اصل به معناى طلب است و «غیر باغ» - به قرینه جملات پیشین -; یعنى، «غیر طالب لأضطرار» (در حالى که درصدد به اضطرار کشاندن خود نباشد).

۱۰- بازگشت حکم حرمت، به مجرد از میان رفتن حالت اضطرار (إنما حرّم علیکم المیتة ... فمن اضطرّ غیر باغ و لاعاد)

۱۱- لزوم اکتفا به مقدار ضرورت، در بهره ورى از حرام به هنگام اضطرار (إنما حرّم علیکم المیتة ... فمن اضطرّ غیر باغ و لاعاد) مقید شدن «مضطر» به «لا عاد» (زیاده خواه نباشد) گویاى این نکته است که: مضطر آن گاه به خوردن حرام مجاز است که در خوردن آن افراط و زیاده روى نکند و این; یعنى، اکتفا کردن به حداقل و ضرورت.

۱۲- در نظر گرفته شدن نیاز و توان بشر، در احکام و تکالیف الهى (إنما حرّم علیکم ... فمن اضطرّ غیر باغ و لاعاد فإن الله غفور رحیم)

۱۳- اسلام دین سهل، معتدل و انعطاف پذیر در برابر ضرورتها و نیازهاى آدمى (إنما حرّم علیکم المیتة ... فمن اضطرّ غیر باغ و لاعاد فإن الله غفور رحیم)

۱۴- رفع حرمت از مضطر، جلوه بخشش و رحمت گسترده الهى است. (إنما حرّم ... فمن اضطرّ ... فإن الله غفور رحیم)

۱۵- حفظ سلامتى و رفع نیازهاى ضرورى بدن، داراى اهمیت و مورد توجه ویژه در تعالیم دین (إنما حرّم علیکم المیتة ... فمن اضطرّ غیر باغ و لاعاد فإن الله غفور رحیم) از آن جایى که خداوند خوردنیهاى حرام را در صورت اضطرار (نیاز ضرورى بدن و سلامتى جسم به تناول خوردنیهاى حرام) حلال شمرده است، برداشت فوق استفاده مى شود.

۱۶- اضطرار، از میان برنده ممنوعیت شرعى محرمات و نه قبح و خباثت واقعى آنها * (إنما حرّم علیکم المیتة ... فمن اضطرّ ... فإن الله غفور رحیم) تذکر به غفران و رحمت الهى، مى تواند نشان دهنده بقاى نوعى از قبح و خباثت در فعل حرام اضطرارى باشد.

۱۷- جواز خوردن خوراکیهاى حرام در حال اضطرار، حکمى است امتنانى از جانب خداوند بر مکلفان. (إنما حرّم علیکم المیتة ... فمن اضطرّ ... فإن الله غفور رحیم) برداشت فوق، از تعلیل «فإن الله غفور رحیم» به دست مى آید; چون غفران و گذشت در جایى قابل تصور است که حقى باشد و حق خدا، ترک محرمات است. پس جواز ترک محرمات، نشان دهنده امتنان و لطف خاص خداوند به بندگان است.

۱۸- خداوند، داراى غفران و رحمت گسترده است. (فإن الله غفور رحیم)

موضوعات مرتبط

  • احکام ۱، ۲، ۳، ۷، ۸: احکام ۱، ۲، ۳، ۷، ۸ ثانوى ۷، ۹، ۱۱، ۱۷; رفع احکام ۱، ۲، ۳، ۷، ۸ ثانوى ۱۰; شرایط احکام ۱، ۲، ۳، ۷، ۸ ثانوى ۱۰; ویژگیهاى احکام ۱، ۲، ۳، ۷، ۸ ۱۲
  • اسلام: انعطاف پذیرى اسلام ۱۳; سهولت اسلام ۱۳; شرک ستیزى اسلام ۴; ویژگیهاى اسلام ۱۳
  • اصل اباحه ۵، ۶:
  • اضطرار: آثار اضطرار ۷، ۱۶، ۱۷; آثار رفع اضطرار ۱۰; احکام اضطرار ۱۱; باغى در اضطرار ۸، ۹; شرایط اضطرار ۸، ۹; عادى در اضطرار ۸
  • انسان: نیازهاى انسان ۱۲
  • تکلیف: شرایط رفع تکلیف ۹، ۱۰; عوامل رفع تکلیف ۱۶; قدرت در تکلیف ۱۲
  • خدا: آمرزشهاى خدا ۱۸; امتنان خدا ۱۷; رحمت خدا ۱۸; نشانه هاى رحمت خدا ۱۴
  • خوردنیها: احکام خوردنیها ۱، ۲، ۳; خوردنیهاى حرام ۱، ۲، ۳; خوردنیهاى حلال ۵
  • خوک: حرمت خوک ۱
  • خون: حرمت خون ۱
  • دین: دین و عینیت ۱۲، ۱۵
  • ذبیحه: حرمت ذبیحه بی بسمله ۲
  • سلامتى: اهمیت سلامتى ۱۵
  • قربانى: قربانى براى غیرخدا ۳
  • قواعد فقهى ۵:
  • محرمات ۶: خباثت محرمات ۶ ۱۶; عوامل تحلیل محرمات ۶ ۱۶; محدوده استفاده از محرمات ۶ ۱۱; محدودیت محرمات ۶ ۱، ۲، ۳
  • مردار: حرمت مردار ۱
  • مضطر: احکام مضطر ۷، ۸; رفع تکلیف از مضطر ۱۴، ۱۷; شرایط مضطر ۹
  • نیازها: اهمیت تأمین نیازها ۱۵

منابع