النحل ١٠٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۱۳ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

ما می‌دانیم که آنها می‌گویند: «این آیات را انسانی به او تعلیم می‌دهد!» در حالی که زبان کسی که اینها را به او نسبت می‌دهند عجمی است؛ ولی این (قرآن)، زبان عربی آشکار است!

و ما به خوبى مى‌دانيم كه آنان مى‌گويند: جز اين نيست كه بشرى او را تعليم مى‌دهد. [نه چنين نيست، زيرا] زبان كسى كه اين نسبت را به او مى‌دهند عجمى است و اين قرآن به زبان عربى روشن است
و نيك مى‌دانيم كه آنان مى‌گويند: «جز اين نيست كه بشرى به او مى‌آموزد.» [نه چنين نيست، زيرا] زبان كسى كه [اين‌] نسبت را به او مى‌دهند غير عربى است و اين [قرآن‌] به زبان عربى روشن است.
و ما کاملا آگاهیم که کافران (معاند) می‌گویند: آن کس که مطالب این قرآن را به رسول می‌آموزد بشری است، (مقصودشان بلعام ترسا یا عایش یا یعیش یا غلام رومی یا سلمان فارسی بود) در صورتی که زبان آن کس که این قرآن را به او نسبت می‌دهند اعجمی (غیر فصیح) است و این قرآن به زبان عربی فصیح و روشن است.
و ما می دانیم که آنان می گویند: یقیناً این آیات را بشری به او می آموزد!! [چنین نیست که می گویند، زیرا] زبان کسی که [آموختن قرآن را به پیامبر] به او نسبت می دهید، غیر عربی است و این قرآن به زبان عربی فصیح و روشن است.
مى‌دانيم كه مى‌گويند: اين قرآن را بشرى به او مى‌آموزد. زبان كسى كه به او نسبت مى‌كنند عجمى است، حال آنكه اين زبان عربى روشنى است.
و به خوبی می‌دانیم که ایشان می‌گویند همانا بشری او را آموزش می‌دهد [حاشا، چرا که‌] زبان کسی که اینان کژاندیشانه ادعا می‌کنند، گنگ و بیگانه است و این زبان [زبان قرآن‌] عربی [شیوا و] روشن است‌
و هر آينه مى‌دانيم كه آنان مى‌گويند: آدميى به او مى‌آموزد زبان آن كس كه [اين قرآن را] به او نسبت مى‌دهند گنگ و نارساست و اين [قرآن‌] به زبان تازى روشن است.
ما می‌دانیم که (کفّار مکّه تهمت می‌زنند و) ایشان می‌گویند: (این آیات قرآنی را خدا به محمّد نمی‌آموزد و بلکه) آن را انسانی (به نام جبر رومی) بدو می‌آموزد. زبان کسی که (آموزش قرآن را) به او نسبت می‌دهند، گنگ و غیر عربی است و این (قرآن) به زبان عربی گویا و روشنی است (که حتّی شما عربها هم در فصاحت و جزالت آن حیران و از ساختن و ارائه کردن یک سوره‌اش ناتوان و درمانده‌اید).
و به‌راستی و درستی می‌دانیم که آنان بی‌چون می‌گویند: «جز این نیست که بشری به او (قرآن) می‌آموزد.» (چنان نیست زیرا) زبان کسی که (این) نسبت (دروغین) را به او می‌دهید غیر عربی است و این (قرآن) عربی‌ای روشن‌گر است.
و همانا دانیم که ایشان گویند جز این نیست که می‌آموزدش بشری زبان آنکه بدو این سخن را بندند عجمی (نارسا) است و این زبانی است عربی (رسا) آشکار


النحل ١٠٢ آیه ١٠٣ النحل ١٠٤
سوره : سوره النحل
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«بَشَرٌ»: مرادشان جوانی به نام جبر بود که اهل روم و مسیحی بود و در مکّه به ساختن شمشیر اشتغال و تا اندازه‌ای با تورات و انجیل آشنائی داشت. «یُلْحِدُونَ»: متمایل می‌سازند و گرایش می‌دهند. مراد نسبت دادن است. «أَأَعْجَمِیٌّ»: گنگ و نارسا. غیر عربی (نگا: شعراء / فصّلت / ).


تفسیر

نکات آیه

۱- إخبار و پرده بردارى خداوند از توطئه هاى مخفیانه کافران و مشرکان علیه حقانیت پیامبر(ص) و قرآن (و لقد نعلم أنهم یقولون إنما یعلّمه بشر)

۲- کافران و مشرکان، قرآن را در میان مردم خود، آموزه هاى فرد عجمى به پیامبر(ص) معرفى مى کردند. (و لقد نعلم أنهم یقولون إنما یعلّمه بشر ... أعجمىّ) عجمى دانستن قرآن، از پاسخ خداوند که فرمود: «لسان الذى یلحدون إلیه أعجمىّ ...» به دست مى آید.

۳- آموختن قرآن از بشر، یکى از تهمتهاى کافران و مشرکان به پیامبراسلام(ص) بود. (و لقد نعلم أنهم یقولون إنما یعلّمه بشر)

۴- پیامبر(ص) در ارائه کتابى به نام قرآن، از هیچ انسانى کمک نگرفته است. (نزّله روح القدس من ربّک ... و لقد نعلم أنهم یقولون إنما یعلّمه بشر)

۵- اعتراف ضمنى مخالفان پیامبر(ص) به اینکه هیچ یک از عربها قدرت ارائه مطالبى مانند قرآن را ندارند. (و لقد نعلم أنهم یقولون إنما یعلّمه بشر لسان الذى یلحدون إلیه أعجمىّ) با توجه به اینکه آنان قرآن را آموزه افراد عجمى دانسته و مى گفتند: پیامبر(ص) نزد آنان این مطالب را فرا گرفته است، روشن مى شود که آنان مطالب قرآن را بسى فراتر از آنچه در توان خودشان هست، مى دانستند.

۶- کوشش مخالفان پیامبر(ص) بر غیر الهى جلوه دادن قرآن کریم (یقولون إنما یعلّمه بشر)

۷- قرآن، در قالب زبان عربى فصیح و روشن نازل شده است. (لسان الذى یلحدون إلیه أعجمىّ و هذا لسان عربىّ مبین)

۸- بیان فصیح و روشن قرآن در قالب زبان عربى، گویاترین دلیل بر القا نشدن آن توسط فردى عجمى (غیر عرب) بر پیامبر(ص) است. (لسان الذى یلحدون إلیه أعجمىّ و هذا لسان عربىّ مبین)

۹- فصاحت عالى قرآن و بیان روشن آن، مورد قبول همگان حتى کافران و مشرکان (و هذا لسان عربىّ مبین) استدلال خداوند در ردّ ادعاى کافران، مبتنى است بر آنکه فصاحت قرآن مورد قبول آنها باشد.

۱۰- نسبت دادن قرآن به بشر، نسبتى ناروا و دور از حق است. (لسان الذى یلحدون إلیه أعجمىّ) در مفهوم «الحاد» انحراف از حق نهفته است.

موضوعات مرتبط

  • خدا: افشاگرى خدا ۱
  • قرآن: افترا به قرآن ۱۰; افشاى توطئه علیه قرآن ۱; بی نظیرى قرآن ۵; دلایل وحیانیت قرآن ۸; رد عجمیت قرآن ۸; عربیت قرآن ۷; فصاحت قرآن ۷، ۸; کتمان وحیانیت قرآن ۶; وحیانیت قرآن ۴، ۱۰
  • کافران: افشاى توطئه کافران ۱; تهمتهاى کافران ۲، ۳; کافران و فصاحت قرآن ۹
  • محمد(ص): افشاى توطئه علیه محمد(ص) ۱; اقرار مخالفان محمد(ص) ۵; تلاش مخالفان محمد(ص) ۶; تهمت تعلم به محمد(ص) ۲، ۳
  • مشرکان: افشاى توطئه مشرکان ۱; تهمتهاى مشرکان ۲، ۳; مشرکان و فصاحت قرآن ۹

منابع