القصص ١٥

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۲۶ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

او به هنگامی که اهل شهر در غفلت بودند وارد شهر شد؛ ناگهان دو مرد را دید که به جنگ و نزاع مشغولند؛ یکی از پیروان او بود (و از بنی اسرائیل)، و دیگری از دشمنانش، آن که از پیروان او بود در برابر دشمنش از وی تقاضای کمک نمود؛ موسی مشت محکمی بر سینه او زد و کار او را ساخت (و بر زمین افتاد و مرد)؛ موسی گفت: «این (نزاع شما) از عمل شیطان بود، که او دشمن و گمراه‌کننده آشکاری است»

|و او در وقت سرگرمى اهل شهر، وارد آن جا شد و دو مرد را ديد كه زد و خورد مى‌كردند يكى از پيروان او و ديگرى از دشمنانش بود. آن كس كه از پيروانش بود بر ضد كسى كه دشمنش بود از وى استمداد كرد. پس موسى مشتى بر او زد و كارش را ساخت. گفت: اين كار شيطان است، چ
و داخل شهر شد بى‌آنكه مردمش متوجه باشند. پس دو مرد را با هم در زد و خورد يافت: يكى، از پيروان او و ديگرى از دشمنانش [بود]. آن كس كه از پيروانش بود، بر ضد كسى كه دشمن وى بود، از او يارى خواست. پس موسى مشتى بدو زد و او را كشت. گفت: «اين كار شيطان است، چرا كه او دشمنى گمراه‌كننده [و] آشكار است.»
و موسی (روزی) بی‌خبر اهل مصر به شهر در آمد، آنجا دید که دو مرد با هم به قتال مشغولند، این یک از شیعیان وی (یعنی از بنی اسرائیل) بود و آن یک از دشمنان (یعنی از فرعونیان) بود، در آن حال آن شخص شیعه از موسی دادخواهی و یاری بر علیه آن دشمن خواست، موسی مشتی سخت بر آن دشمن زد، قضا را بدان ضربت او را کشت. موسی گفت: این کار از فریب و وسوسه شیطان بود (تا این کافر ظالم را با مؤمنی به قتال برانگیخت و عاقبت به هلاکت رسید) که دشمنی شدید شیطان و گمراه ساختن آدمیان به سختی آشکار است.
و [موسی] به شهر وارد شد در حالی که اهل آن [در خانه ها استراحت می کردند و از آنچه در شهر می گذشت] بی خبر بودند، پس دو مرد را در آنجا یافت که با هم [به قصد نابودی یکدیگر] زد و خورد می کردند، این یک از پیروانش، و آن دیگر از دشمنانش، آنکه از پیروانش بود از موسی بر ضد کسی که از دشمنانش بود درخواست یاری کرد، پس موسی مشتی به او زد و او را کشت، گفت: این [نزاع میان آن دو] از عمل شیطان است، قطعاً او گمراه کننده و دشمنی اش آشکار است.
بى‌خبر از مردم شهر به شهر داخل شد. دو تن را ديد كه با هم نزاع مى‌كنند. اين يك از پيروانش بود و آن يك از دشمنانش. آن كه از پيروانش بود بر ضد آن ديگر كه از دشمنانش بود از او يارى خواست. موسى مشتى بر او نواخت و او را كشت. گفت: اين كار شيطان بود. او به آشكارا دشمنى گمراه‌كننده است.
و او در هنگامی که مردم شهر [سرگرم و] بی‌خبر بودند وارد شهر شد، آنگاه در آنجا دو مرد را یافت که با هم سخت ستیزه می‌کردند این یک از پیروانش، و آن یک از دشمنانش [بود]، آنگاه کسی که از پیروانش بود، در برابر کسی که از دشمنانش بود، از او یاری خواست، پس موسی مشتی به او زد که کارش ساخته شد [موسی تکان خورد و] گفت این کار شیطان بود، که او دشمن و گمراه‌کننده‌ای آشکار است‌
و به آن شهر- مصر- هنگام غفلت مردمش- هنگام تعطيل كه به لهو و بازى مشغول بودند- در آمد، و دو مرد را ديد كه با يكديگر پيكار مى‌كردند، اين يك از پيروان وى- بنى اسرائيل- بود و آن يك از دشمنانش- فرعونيان-. پس آن كه از پيروانش بود بر آن كه از دشمنانش بود از وى يارى خواست. پس موسى او
موسی (از قصر فرعون، رهسپار کوچه و بازار پایتخت مملکت شد) و بدون این که اهالی شهر مطّلع شوند، وارد آنجا گردید. در شهر دید که دو مرد می‌جنگند که یکی از قبیله‌ی او (بنی‌اسرائیلیها) و دیگری از دشمنان او (یعنی از طائفه‌ی قبطیهای جانبدارِ فرعون) است. فردی که از قبیله‌ی او بود، علیه کسی که از دشمنانش بود، از موسی کمک خواست (و موسی کمکش کرد) و مشتی بدو زد و او را کشت! موسی گفت: این از عمل شیطان بود (چرا که با وسوسه‌ی خود بر سر خشمم آورد و غافلگیرم کرد). واقعاً او دشمن گمراه کننده‌ی آشکاری است.
و داخل شهر شد، بر (آستانه‌ی) دمی از غفلت اهلش. پس دو مرد را یافت (که) با هم کشتار می‌کنند؛ (یکی از) این (دو مرد) از پیروانش و این (دیگری) از دشمنانش (بود). پس آن کس که از پیروانش بود، بر (ضدّ) کسی که از دشمنانش بود، از او یاری خواست. پس موسی مشتی پُر [:محکم] بدو نواخت. پس او را (ناخواسته) کشت (و) گفت: «این (نزاع و کشتن ناخواسته) کار شیطان است، چرا که او بی‌چون دشمنی گمراه‌کننده‌‌ی آشکارگر است.»
و در آمد به شهر هنگام غفلتی از مردمش پس یافت در آن دو مرد که کارزار می‌کردند این از دوستانش بود و آن از دشمنانش پس یاری جست از او آنکه از پیروانش بود بر آنکه از دشمنانش بود پس مشتی نواخت بر او موسی که کارش را ساخت گفت این از کار شیطان بود همانا او دشمنی است گمراه‌کننده‌ای آشکار


القصص ١٤ آیه ١٥ القصص ١٦
سوره : سوره القصص
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الْمَدِینَةِ»: مراد پایتخت مملکت فرعون است که گویا «منف» یا «مصر» و یا این که «مصرایم» نام داشته است. «عَلی حینِ»: حرف (عَلی) به معنی (فی) است. «شِیَعَةِ»: قوم و قبیله. «إِسْتَغَاثَ»: یاری و کمک خواست. فریادرس طلبید. «وَکَزَ»: مشت زد. «قَضی عَلَیْهِ»: او را کشت.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - ورود موسى(ع) به شهر مصر، در ساعت استراحت و غفلت و بى خبرى مردم (و دخل المدینة على حین غفلة من أهلها) «غفلت» به معناى بى خبرى و مراد از «على حین غفلة من أهلها» (ساعت بى خبرى مردم شهر) زمانى است که مردم دست از کسب و کار مى کشند و به خانه هایشان برمى گردند و از آنچه در شهر مى گذرد بى خبر مى مانند.

۲ - واقع شدن کاخ فرعون و محل زندگى موسى(ع) در نقطه اى خارج از شهر مصر (و دخل المدینة) با توجه به این که موسى(ع) در آن زمان پیش فرعون و در کاخ وى زندگى مى کرد، تعبیر «دخل المدینة» نشان مى دهد که قصر فرعون در محلى بیرون از شهر مصر واقع شده بود.

۳ - برخورد موسى(ع) در شهر مصر، با زد و خورد دو مرد به قصد کشتن یکدیگر (فوجد فیها رجلین یقتتلان) واژه «یقتتلان» نشان مى دهد که نزاع میان آن دو مرد، نزاعى عادى نبوده است; بلکه آن دو به قصد کشتن، همدیگر را مى زدند.

۴ - یکى از دو مرد در حال زد و خورد، اسرائیلى و از پیروان موسى(ع) و دیگرى قبطى و از دشمنان او بود. (هذا من شیعته و هذا من عدوّه)

۵ - پایبند ماندن بنى اسرائیل بر آیین توحیدى پدران خویش (ابراهیم، اسحاق و یعقوب) (هذا من شیعته)

۶ - دشمنى قبطیان با بنى اسرئیل در مصر (هذا من شیعته و هذا من عدوّه)

۷ - استغاثه و یارى طلبى مرد بنى اسرائیلى، از موسى(ع) علیه فرد قبطى (فاستغثه الذى من شیعته على الذى من عدوّه)

۸ - اقدام بى درنگ موسى(ع) براى حمایت از مرد بنى اسرائیلى علیه فرد قبطى (فوکزه موسى) «فاء» در «فوکزه» فصیحه و عطف بر جمله محذوف است; یعنى، «فأقبل موسى على الذى من عدوّه فوکزه». گفتنى است که «اقدام بى درنگ» از به کارگیرى «فاء» - که بیانگر عدم وجود فاصله میان یارى طلبى مرد اسرائیلى و پاسخ مثبت موسى(ع) به وى است - استفاده مى شود.

۹ - حمله موسى(ع) به فرد قبطى و وارد آوردن ضربه مشتى بر وى (فوکزه موسى) «وَکْز» (مصدر «وَکَزَ») زدن با مشت است.

۱۰ - جان باختن فرد قبطى با ضربه مشت موسى (فوکزه موسى فقضى علیه) عبارت «قضى علیه» مرادف با «قتله» است.

۱۱ - موسى(ع) برخوردار از توان جسمى فوق العاده و دشمن شکن (فوکزه موسى فقضى علیه)

۱۲ - در دیدگاه موسى(ع) قتل ناخواسته مرد قبطى، عملکرد شیطان بود. (قال هذا من عمل الشیطن)

۱۳ - شیطان، دشمن انسان و عامل گمراهى وى (إنّه عدوٌّ مضلّ)

۱۴ - دشمنى و گمراه گرى شیطان، امرى روشن و غیر قابل انکار (إنّه عدوٌّ مضلّ مبین)

۱۵ - قتل ناخواسته فرد قبطى به وسیله موسى(ع)، نمود دشمنى و گمراه گرى شیطان (هذا من عمل الشیطن إنّه عدوٌّ مضلّ مبین)

موضوعات مرتبط

  • استمداد: استمداد از موسى(ع) ۷
  • انسان: دشمنان انسان ۱۳
  • بنى اسرائیل: استمداد بنى اسرائیلى ۷; تاریخ بنى اسرائیل ۵، ۶; توحید بنى اسرائیل ۵; حمایت از بنى اسرائیلى ۷; دشمنان بنى اسرائیل ۶; دین بنى اسرائیل ۵
  • شیطان: اضلال شیطان ۱۳; دشمنى شیطان ۱۳; دلایل اضلال شیطان ۱۵; نقش شیطان ۱۳، ۱۵; وضوح اضلال شیطان ۱۴; وضوح دشمنى شیطان ۱۴
  • عمل: عمل شیطانى ۱۲
  • فرعون: موقعیت کاخ فرعون ۲
  • فرعونیان: دشمن فرعونیان ۶; قتل فرعونى ۱۰، ۱۲; نزاع فرعونى ۳، ۴، ۸، ۹
  • گمراهى: عوامل گمراهى ۱۳
  • مصریان: وقت استراحت مصریان ۱
  • موسى(ع): بینش موسى(ع) ۱۲; حمایتهاى موسى(ع) ۸; صفات موسى(ع) ۱۱; قتلهاى موسى(ع) ۱۰; قدرت جسمانى موسى(ع) ۱۱; قصه موسى(ع) ۱، ۳، ۴، ۷، ۸، ۹، ۱۰; موسى(ع) در کاخ فرعون ۲; موسى(ع) و قتل فرعونى ۱۵; ورود موسى(ع) به مصر ۱; هجوم موسى(ع) به فرعونى ۹

منابع