الطلاق ٦

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۲۹ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

آنها [= زنان مطلّقه‌] را هر جا خودتان سکونت دارید و در توانایی شماست سکونت دهید؛ و به آنها زیان نرسانید تا کار را بر آنان تنگ کنید (و مجبور به ترک منزل شوند)؛ و اگر باردار باشند، نفقه آنها را بپردازید تا وضع حمل کنند؛ و اگر برای شما (فرزند را) شیر می‌دهند، پاداش آنها را بپردازید؛ و (درباره فرزندان، کار را) با مشاوره شایسته انجام دهید؛ و اگر به توافق نرسیدید، آن دیگری شیردادن آن بچه را بر عهده می‌گیرد.

در حد توان خود، آنان را [تا سر آمد عده‌شان‌] در همان جا كه خود ساكنيد سكونت دهيد و به آنها آسيب و زيان نرسانيد تا عرصه را بر آنان تنگ كنيد. و اگر بار دارند خرجشان را بدهيد تا وضع حمل كنند. پس اگر براى شما [فرزند را] شير دادند پاداش آنها را بپردازد و [
همانجا كه [خود] سكونت داريد، به قدر استطاعت خويش آنان را جاى دهيد و به آنها آسيب [و زيان‌] مرسانيد تا عرصه را بر آنان تنگ كنيد. و اگر باردارند خرجشان را بدهيد تا وضع حمل كنند. و اگر براى شما [بچه‌] شير مى‌دهند مزدشان را به ايشان بدهيد و به شايستگى ميان خود به مشورت پردازيد، و اگر كارتان [در اين مورد] با هم به دشوارى كشيد [زن‌] ديگرى [بچّه را] شير دهد.
(زنانی که طلاق رجعی دهید تا در عدّه‌اند) آنها را در همان منزل خویش که میسّر شماست بنشانید و به ایشان (در نفقه و سکنی) آزار و زیان نرسانید تا آنان را در مضیقه و رنج در افکنید (که به ناچار از حق خود بگذرند) و به زنان مطلّقه اگر حامله باشند تا وقت وضع حمل نفقه دهید آن‌گاه اگر فرزند شما را شیر دهند اجرتشان را بپردازید و (در کار فرزند) میان خود به نیکی مشورت و سازش کنید. و اگر با هم سختگیری کنید (مادر صرف‌نظر کند تا) زن دیگری او را شیر دهد.
زنان طلاق داده را [تا پایان عدّه] به اندازه توانگری خود آنجا سکونت دهید که خود سکونت دارید و به آنان [در نفقه و مسکن] آسیب و زیان نرسانید تا زندگی را بر آنان سخت و دشوار کنید [و آنان مجبور به ترک خانه شوند]، و اگر باردار باشند، هزینه آنان را تا زمانی که وضع حمل کنند، بپردازید و اگر [پس از جدایی،] کودک شما را شیر دادند، اجرتشان را بدهید، و در میان خود [درباره فرزند] به نیکی و شایستگی مشورت کنید [تا به توافقی عادلانه برسید و در نتیجه به حقّ زن و شوهر و فرزند زیانی نرسد] و اگر [کارتان در این زمینه] با یکدیگر به سختی کشید [و نهایتاً به توافق نرسیدید،] زنی دیگر کودک را [با هزینه پدر] شیر دهد.
هر جا كه خود سكونت گزينيد آنها را نيز به قدر توانايى خود مسكن دهيد. و تا بر آنها تنگ گيريد ميازاريدشان. و اگر آبستن بودند، نفقه‌شان را بدهيد تا وضع حمل كنند. و اگر فرزند شما را شير مى‌دهند، مزدشان را بدهيد و به وجهى نيكو با يكديگر توافق كنيد. و اگر به توافق نرسيديد، از زنى ديگر بخواهيد كه كودك را شير دهد.
آنان را در همانجا که خود سکنا دارید، در حد وسعتان سکنا دهید، و به آنان زیان مرسانید که عرصه را بر آنان تنگ بگیرید، و اگر [مطلقات‌] باردار باشند، خرجشان را بدهید تا آنکه وضع حمل کنند، و اگر برای شما [نوزاد را] شیر دادند، پس اجرتشان را بپردازید، و در میان خود به نیکی رایزنی کنید، و اگر به توافق نرسیدید [زن‌] دیگری او را شیر دهد
آنان- زنان طلاق‌داده- را [تا سر آمد عدّه‌شان‌] آنجا سكونت دهيد كه خود سكونت مى‌كنيد از همان توانايى كه داريد و به ايشان گزند مرسانيد- در نفقه و مسكن- تا بر آنها تنگ گيريد- كه از آنجا بيرون روند- و اگر بار دارند بر آنها هزينه كنيد تا بار خويش بنهند. پس اگر كودكان شما را شير دادند، مزدشان را بدهيد و با يكديگر به شايستگى و خوبى مشورت و سازش كنيد- در شيردادن مادر و پرداخت اجرت از سوى پدر- و اگر دشوارى كنيد- به توافق نرسيديد- زنى ديگر بايد او را شير دهد- پدر دايه بگيرد-.
زنان مطلّقه را در جائی سکونت دهید که خودتان در آنجا زندگی می‌کنید و در توان دارید، و بدیشان زیان نرسانید تا (با زیان رساندن خود بر آنان سختگیری کنید و) در تنگنایشان قرار دهید (و ایشان مجبور به ترک منزل شوند). اگر آنان باردار باشند، خرج و نفقه‌ی ایشان را بپردازید تا زمانی که وضع حمل می‌کنند. اگر آنان (حاضر شدند بعد از جدائی، فرزندان) شما را شیر دهند، مزدشان را به تمام و کمال بپردازید. با یکدیگر درباره‌ی سرنوشت فرزندان، زیبا و پسندیده مشورت کنید (و اجرتی متناسب با مقدار و زمان شیر دادن، بر حسب عرف و عادت، تعیین کرده، و به نوزادان و کودکان از هر نظر عنایت شود). اگر هم بر همدیگر سخت گرفتید و به توافق نرسیدید، دایه‌ای شیر دادن به کودک مرد را بر عهده می‌گیرد (تا نزاع و کشمکش ادامه نیابد).
از آن‌گونه (مسکن) که (خود) سکونت داشتید - از موجودی و توانتان - آنان را سکنا دهید و به آنان آسیب (و زیان) مرسانید، تا عرصه را بر ایشان تنگ کنید و اگر باردارند نفقه‌شان را بدهید تا بارشان را فرونهند. پس اگر برای شما (فرزندانتان را) شیر دهند مزدشان را به ایشان بدهید، و (در این باره) به شایستگی میان خودتان مشورت کنید و اگر کارتان (در این مورد) با هم به دشواری کشید، به زودی زن دیگری برای او (انتخاب کنید)، پس او را شیر خواهد داد.
بنشانید زنان را آنجا که خود نشستید از دارائی خویش (یا از گشایش خویش) و نیازاریدشان که تنگ بر ایشان گیرید و اگر باشند بارداران پس هزینه کنید بر ایشان تا بنهند بار خود را و اگر شیر دادند برای شما بپردازید بدیشان مزدهای ایشان را و بسازید با همدیگر به خوشی و اگر سخت باشد شما را زود است شیر دهدش دیگری‌


الطلاق ٥ آیه ٦ الطلاق ٧
سوره : سوره الطلاق
نزول : ١٠ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مِنْ حَیْثُ»: آنجا که. هرگونه که. «وُجْد»: توانائی. وسع و طاقت. «لا تُضَآرُّوهُنَّ»: بدیشان زیان نرسانید، به ویژه در نفقه و مسکن. «أُوْلاتِ»: صاحبان. دارندگان. «إِئْتَمِرُوا»: مشاوره کنید. مشورت و رایزنی نمائید. «بِمَعْرُوفٍ»: زیبا و پسندیده. یعنی پدر مزد شیر دادن را محترمانه و متناسب با عرف و عادت بپردازد. مادر هم مواظبت لازم را از فرزند بنماید. «تَعَاسَرْتُمْ»: همدیگر را در تنگنا گذاشتید و بر یکدیگر سختگیری کردید و توافق حاصل نشد. «أُخْری»: زن دیگری. دایه‌ای.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - مسکن زنان مطلّقه در ایّام عدّه، برعهده همسرانشان است. (أسکنوهنّ)

۲ - مسکن زنان مطلّقه، باید در بخشى از همان محل سکونت و منزل همسرانشان باشد; نه در منزل و محل دیگر. (أسکنوهنّ من حیث سکنتم) گفتنى است «من» در «من حیث سکنتم» براى تبعیض است; یعنى، در بخشى از منزل مسکونى خویش، همسران را اسکان دهید.

۳ - مسکن زنان مطلّقه از نظر کمیت و کیفیت، باید به مقدار دارایى و توانایى همسرانشان باشد; نه کمتر از آن. (أسکنوهنّ من حیث سکنتم من وجدکم) «وجد»، به معناى وسع و طاقت (توانایى) است.

۴ - مردان حق ندارند با گزند رساندن و سخت گیرى کردن، عرصه را بر زنان مطلّقه خویش تنگ سازند و زندگى آنان را در خانه خود، غیر قابل تحمل کنند. (و لاتضارّوهنّ لتضیّقوا علیهنّ)

۵ - نفقه (هزینه زندگى) زنان مطلّقه تا وقت تولد فرزند، برعهده همسرانشان است. (و إن کنّ أُولت حمل فأنفقوا علیهنّ حتّى یضعن حملهنّ)

۶ - مردان باید به زنان مطلّقه، بابت شیردادن فرزندان خود اجرت بپردازند. (فإن أرضعن لکم فاتوهنّ أُجورهنّ)

۷ - زنان مطلّقه، در شیردادن به نوزاد خویش و یا نپذیرفتن آن، مختار و آزاداند. (فإن أرضعن لکم فاتوهنّ أُجورهنّ)

۸ - مردان و زنان مطلّقه، باید درباره شیر دادن و کیفیت نگه دارى نوزادانشان، به مشاوره و هم فکرى بپردازند. (و أتمروا بینکم)

۹ - توجه به مصالح و منافع نوزادان و نیز رعایت موازین شرعى و عقلى، باید اساس و مبناى مشاوره و هم فکرى مردان و زنان مطلّقه باشد. (و أتمروا بینکم بمعروف) «معروف» اسم براى هر کارى است که از نظر عقل و شرع، حسن و خوبى آن شناخته شده باشد (مفردات راغب).

۱۰ - در صورت به توافق نرسیدن مردان و زنان مطلّقه درباره شیردادن نوزاد خویش - به خاطر دشوار بودن آن و یا سخت گیرى آنان بر یکدیگر - باید نوزاد را به دایه بسپارند. (و إن تعاسرتم فسترضع له أُخرى)

۱۱ - مسؤولیت نگهدارى نوزادان زنان مطلّقه و گرفتن دایه براى آنان و هزینه آن، برعهده مردان است. (و إن تعاسرتم فسترضع له أُخرى)

۱۲ - زنان مطلّقه، داراى حق تقدّم و اولویت در شیردادن به نوزادان خود (فإن أرضعن لکم ... و إن تعاسرتم فسترضع له أُخرى) برداشت یاد شده، با توجه این نکته است که صورت شیردادن مادران مطلّقه به نوزادان خود، در آغاز مطرح شده است. سپس صورت اختلاف و دایه گرفتن براى نوزادان، بیان گردیده است.

۱۳ - شیردادن مادران به نوزادن خود، به مصالح و منافع نوزادان نزیک تر از دایگان است. (فإن أرضعن لکم ... و إن تعاسرتم فسترضع له أُخرى) مطلب یاد شده، با توجه به این نکته است که آیه شریفه، درصدد بیان راه کارهاى شایسته براى تأمین مصالح و منافع نوزادان است و در این راستا، شیردادن مادران بر دایگان مقدم ذکر شده است.

۱۴ - شیردادن دایگان، به نوزادان زنان مطلّقه، تنها در صورت ضرورت و با مشورت و هم فکرى پدر و مادر آنان، شایسته و بجا است. (و أتمروا بینکم بمعروف و إن تعاسرتم فسترضع له أُخرى)

۱۵ - رعایت مصالح و منافع نوزادان، اساس جهت گیرى هاى تعالیم و رهنمودهاى الهى در زمینه طلاق است.    فأنفقوا علیهنّ حتّى یضعن حملهنّ ... و أتمروا بینکم بمعروف و إن تعاسرتم فسترضع له أُخرى فرمانِ خداوند، به تأمین هزینه زندگىِ زنان مطلّقه در ایّام باردارى و نیز پرداخت اجرتِ شیردادن به نوزادشان و یا گرفتن دایه براى آنان، همگى دلیل توجه و عنایت ویژه تعالیم اسلام، به مصالح و منافع نوزادان در هنگام طلاق است.

۱۶ - سیاست اسلام در اختلاف و نزاع میان همسران، کوتاه کردن مدت آن و یا رفع کامل آن است.    فإن أرضعن لکم فاتوهنّ أُجورهنّ و أتمروا بینکم بمعروف و إن تعاسرتم فسترضع له أُخرى برداشت یاد شده، از آن جا است که خداوند - پس از توصیه به خوش رفتارى با زنان مطلّقه و پرداختن اجرت شیردادن نوزادان به آنان - فرمان داد که در صورت بالا گرفتن اختلافت میان همسران، آنان به مشورت و هم فکرى بپردازند و در صورت عدم توافق، بدون فوت وقت از دایگان مدد گیرند.

روایات و احادیث

۱۷ - «عن أبى عبداللّه(ع) قال: لایضارّ الرجل امرأته إذا طلّقها فیضیّق علیها حتّى تنتقل قبل أن تنقضى عدّتها، فإنّ اللّه عزّوجلّ قد نهى عن ذلک فقال: «و لاتضارّوهنّ لتضیّقوا علیهنّ»;[۱] از امام صادق(ع) روایت شده که فرمود: مرد نباید به همسر مطلّقه خود ضرر برساند و او را[از نظر مسکن و نفقه] در مضیقه قرار دهد تا [مجبور شود] قبل از تمام شدن عدّه، از خانه شوهر به جاى دیگر انتقال یابد; زیرا خداوند از این کار نهى کرده و فرموده است: و لاتضارّوهنّ لتضیّقوا علیهنّ».

موضوعات مرتبط

  • احکام :۱۷
  • اسلام: ویژگیهاى اسلام ۱۶
  • تکلیف: قدرت در تکلیف ۳
  • حضانت: احکام حضانت ۸، ۱۱
  • خانواده: اهمیت حل اختلاف خانوادگى ۱۶; اهمیت روابط خانوادگى ۱۶; اهمیت مشاوره در خانواده ۸; مشاوره در خانواده ۱۴; ملاک مشاوره در خانواده ۹
  • خدا: نواهى خدا ۱۷
  • دایه: جواز دایه ۱۰; شرایط رضاع دایه ۱۴; مزد دایه ۱۱
  • رضاع: احکام رضاع ۶، ۷، ۸، ۱۰، ۱۲، ۱۳، ۱۴; اولویت در رضاع ۱۲; مزد رضاع ۶
  • زایمان: آثار زایمان ۵
  • شوهر: مسؤولیت شوهر ۱، ۶، ۴، ۱۷
  • طلاق: احکام عده طلاق ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۱۰، ۱۱
  • عرف: ملاک عرفى ۹
  • کودک: اهمیت حقوق کودک ۹; تغذیه کودک ۸
  • مادر: اهمیت شیر مادر ۱۳
  • مطلقه: اختیار مطلقه ۷; حقوق مطلقه ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۱۲، ۱۷; زیان به مطلقه ۱۷; سختگیرى بر مطلقه ۱۷; مدت نفقه مطلقه ۵; مسکن مطلقه ۱، ۲، ۳، ۱۷; مسؤولیت شوهران مطلقه ۱۱
  • نوزاد: اهمیت مصالح نوزاد ۱۳، ۱۴، ۱۵; تغذیه نوزاد ۶، ۱۰، ۱۲، ۱۳

منابع

  1. کافى، ج ۶، ص ۱۲۳، ح ۱; نورالثقلین، ج ۵، ص ۳۶۲- ، ح ۸۰ .