الزمر ٢٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۰۶ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

آیا کسی که خدا سینه‌اش را برای اسلام گشاده است و بر فراز مرکبی از نور الهی قرار گرفته (همچون کوردلان گمراه است؟!) وای بر آنان که قلبهایی سخت در برابر ذکر خدا دارند! آنها در گمراهی آشکاری هستند!

|پس آيا كسى كه خدا سينه‌اش را براى اسلام گشاده و او بر نورى از جانب پروردگار خويش است [مانند سختدلان است‌]؟ پس واى بر سنگدلانى كه ياد خدا نمى‌كنند. اينان در گمراهى آشكارند
پس آيا كسى كه خدا سينه‌اش را براى [پذيرش‌] اسلام گشاده، و [در نتيجه‌] برخوردار از نورى از جانب پروردگارش مى‌باشد [همانند فرد تاريكدل است‌]؟ پس واى بر آنان كه از سخت‌دلى ياد خدا نمى‌كنند؛ اينانند كه در گمراهى آشكارند.
آیا آن کس را که خدا برای اسلام شرح صدر (و فکر روشن) عطا فرمود که وی به نور الهی روشن است (چنین کس با مردم کافر بی نور تاریک دل یکسان است)؟ پس وای بر آنان که از قساوت (و شقاوت) دلهاشان از یاد خدا فارغ است! اینان هستند که دانسته به ضلالت و گمراهیند.
آیا کسی که خدا سینه اش را برای [پذیرفتن] اسلام گشاده است، و بهره مند از نوری از سوی پروردگار خویش است [مانند کسی است که سینه اش از پذیرفتن اسلام تنگ است؟] پس وای بر آنان که دل هایشان از یاد کردن خدا سخت است، اینان در گمراهی آشکار هستند.
آيا كسى كه خدا دلش را بر روى اسلام گشود و او در پرتو نور پروردگارش جاى دارد، همانند كسى است كه ايمان ندارد؟ پس واى بر سخت‌دلانى كه ياد خدا در دلهاشان راه ندارد، كه در گمراهى آشكار هستند.
آیا کسی که خداوند دلش را به اسلام گشاده داشته است، و از سوی پروردگارش برخوردار از نوری [هدایت‌] است [همانند سختدلان است؟]، پس وای بر آنان که از ترک یاد الهی، سخت دل هستند، اینانند که در گمراهی آشکارند
آيا كسى كه خدا دل او را براى اسلام گشاده و او بر روشنائى از پروردگار خويش است [مانند كسى است كه دل او از پذيرش اسلام تنگ است و در تاريكى كفر گرفتار]؟ پس واى بر سختدلانى كه خدا را ياد نكنند. آنانند در گمراهى آشكار.
آیا کسی که خداوند سینه‌اش را برای پذیرش اسلام گشاده و فراخ ساخته است و دارای (بینشی روشن از) نور پروردگارش می‌باشد (و در پرتو آن، راه را از چاه تشخیص می‌دهد، همچون کسی است که هدایت الهی در سایه‌ی اسلام پرتوی به دل او نیفکنده است و درونش با ایمان تابان نشده است؟!). وای بر کسانی که دلهای سنگینی دارند و یاد خدا بدانها راه نمی‌یابد (و قرآن یزدان در آنها اثر نمی‌گذارد!). آنان واقعاً به گمراهی و سرگشتگی آشکاری دچارند.
پس آیا کسی که خدا سینه‌اش را برای (پذیرش) اسلام گشوده، پس او (هم) بر نوری از پروردگارش سلطه و سیطره دارد (همانند فرد تاریک‌دل است)؟ پس وای بر سخت‌دلان از یاد خدا. اینانند که در ژرفای گمراهیِ آشکارگرند.
آیا آنکه بگشوده است خدا سینه‌اش را برای اسلام پس او است بر نشانیی از پروردگار خویش پس وای بر سنگین‌دلان از یاد خدا آنانند در گمراهیی آشکار


الزمر ٢١ آیه ٢٢ الزمر ٢٣
سوره : سوره الزمر
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«شَرَحَ صَدْرَهُ»: (نگا: انعام / طه / ). «عَلی نُورٍ»: دارای نور هدایت است (نگا: مائده / و ، نور / ، حدید / ). بینش روشن خدادادی. «أَفَمَن شَرَحَ ...»: جواب (مَنْ) محذوف است که مفهوم از سیاق سخن است و تقدیر چنین است: أَفَمَن شَرَحَ اللهُ صَدْرَهُ لِلإِسْلامِ فَهُوَ عَلی نُورٍ کَمَنْ هُوَ قَاسِی الْقَلْبِ لا یَهْتَدِی بِنُورٍ. (نگا: محمّد / ). «ذِکْرِ اللهِ»: یاد خدا. قرآن خدا (نگا: آل‌عمران / ، اعراف / و ، حجر / و نحل / ). «الْقَاسِیَةِ»: سخت و سنگین (نگا: مائده / ، حجّ / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - مؤمنان، برخوردار از شرح صدر و روح تسلیم و انقیاد در برابر حق (أفمن شرح اللّه صدره للإسلم) «شرح» به معناى بسط و سعه است و شرح صدر به معناى بسط و گشادن سینه و قلب براى تحمل و پذیرش سخن حق است. «اسلام» در دو معنا به کار مى رود ۱- تسلیم و انقیاد، ۲- دین اسلام. گفتنى است که برداشت بالا مبتنى بر معناى نخست اسلام است آیه شریفه نیز درصدد بیان اوصاف مؤمنان است.

۲ - گرایش به دین اسلام، در گرو وجود سعه صدر و روح پذیرش حق در انسان است. (أفمن شرح اللّه صدره للإسلم)

۳ - اسلام، نام دین حضرت محمد(ص) و شناخته شده در دوران نخستین رسالت (أفمن شرح اللّه صدره للإسلم) گفتنى است که شناخته شده بودن نام اسلام در صدر اسلام، با توجه به مکى بودن سوره و آیه مورد بحث است.

۴ - شرح صدر، زمینه ساز تابش نور هدایت خداوند بر قلب انسان و استفاده از دلایل و برهان هاى الهى (أفمن شرح اللّه صدره للإسلم فهو على نور من ربّه) «نور» در آیه شریفه، کنایه از هدایت، دلایل و براهین الهى است. تفریع «فهو على نور من ربّه» بر «أفمن شرح اللّه صدره للإسلام»، گویاى برداشت بالا است.

۵ - اسلام، دین متکى بر معرفت و برهان و دلیل (أفمن شرح اللّه صدره للإسلم فهو على نور من ربّه)

۶ - مؤمنان، برخوردار از معرفت و نور هدایت الهى (فهو على نور من ربّه)

۷ - شرح صدر و برخوردارى از نور و برهان هاى الهى، از اوصاف صاحبان عقل و خرد ناب است. (لکن الذین اتّقوا ... إنّ فى ذلک لذکرى لأُولى الألبب . أفمن شرح اللّه صدره للإسلم فهو على نور من ربّه) برداشت یاد شده بر این دیدگاه استوار است که آیه شریفه، تفریع بر دو آیه پیشین بوده و بیان براى آن دو باشد که در اوصاف تقواپیشگان و صاحبان عقل و خرد ناب است.

۸ - هدایت انسان هاى حق پذیر و داراى شرح صدر، مقتضاى ربوبیت الهى است. (أفمن شرح اللّه صدره للإسلم فهو على نور من ربّه)

۹ - انقیاد و تسلیم، روح ادیان الهى و توحیدى (أفمن شرح اللّه صدره للإسلم فهو على نور من ربّه)

۱۰ - وجود اختلاف اساسى انسان مؤمن حق پذیر و نرم دل با کافر حق ناپذیر و سنگدل، از نظر شخصیت و سرنوشت (أفمن شرح اللّه صدره للإسلم فهو على نور من ربّه فویل للقسیة قلوبهم) «من» در آیه شریفه، اسم موصول و مبتدا است و خبر آن - به قرینه جمله بعدى (فویل للقاسیة قلوبهم...) - جمله اى محذوف مى باشد. تقدیر کلام چنین است: «أفمن شرح اللّه صدره للإسلام ... کمن قسا قلبه». بنابراین مى توان گفت: آیه شریفه درصدد مقایسه میان شخصیت دو انسان مؤمن و کافر و سرنوشت آنان در آینده است.

۱۱ - مقایسه کردن میان نیکان و بدان، از روش هاى تربیتى قرآن (أفمن شرح اللّه صدره للإسلم فهو على نور من ربّه فویل للقسیة قلوبهم)

۱۲ - سنگدلان غافل از خدا، دچار سرنوشتى دردآور (فویل للقسیة قلوبهم من ذکر اللّه) واژه «ویل» براى تفجیع و تحسّر است و در جایى به کار مى رود که حادثه دردآورى پیش آمده و یا در شرف وقوع باشد.

۱۳ - قساوت قلب و سنگدلى، مانع پذیرش حق و تابش نور الهى بر قلب ها (أفمن شرح اللّه صدره للإسلم ... فویل للقسیة قلوبهم من ذکر اللّه) توصیف کافران به قساوت قلب و سنگدلى، در برابر مؤمنان - که از نور هدایت الهى برخورداراند - مى تواند بیانگر این نکته باشد که قساوت قلب، مانع تابش نور هدایت الهى در قلب ها است.

۱۴ - یاد خدا، نشانه شرح صدر و نرم دلى و پاکى از قساوت قلب است. (فویل للقسیة قلوبهم من ذکر اللّه) در این آیه از ویژگى هاى سنگدلان، غفلت و دورى از یاد خدا برشمرده شده است. بنابراین مى توان استفاده کرد آنان که یاد خدا مى کنند چنین نیستند; بلکه همواره با شرح صدر و نرم دلى به سر مى برند.

۱۵ - کافران اسلام گریز، دچار سنگدلى و قساوت قلب اند. (فویل للقسیة قلوبهم من ذکر اللّه)

۱۶ - کسانى که قلبشان دچار قساوت بوده و دلشان سخت مى باشد، در گمراهى شدید و آشکارى به سر مى برند. (فویل للقسیة قلوبهم من ذکر اللّه أُولئک فى ضلل مبین) آشکار بودن ضلالت سنگدلان، مى تواند به خاطر شدید و بسیار بودن آن باشد; به گونه اى که این حقیقت براى همگان محرز و انکارناپذیر است.

۱۷ - قساوت قلب و خدا فراموشى، نشانه گمراهى سخت و آشکار (فویل للقسیة قلوبهم من ذکر اللّه أُولئک فى ضلل مبین)

روایات و احادیث

۱۸ - «روى أنّ النبىّ(ص) قرأ «أفمن شرح اللّه صدره للإسلام فهو على نور من ربّه» فقال إنّ النور إذا وقع فى القلب إنفسح له و انشرح، قالوا: یا رسول اللّه فهل لذلک علامة یعرف بها؟ قال: التجافى عن دارالغرور و الإنابة إلى دار الخلود و الإستعداد للموت قبل نزول الموت;[۱] از رسول خدا(ص) روایت شده است که آن حضرت آیه «أفمن شرح اللّه صدره للإسلام فهو على نور من ربّه» را تلاوت کرد و آن گاه فرمود: هنگامى که نور وارد قلب مى شود، قلب براى اسلام باز و گشاده مى گردد. گفتند: اى رسول خدا! آیا علامتى براى آن هست که به وسیله آن شناخته شود؟ فرمود: علامت آن پهلو تهى کردن از خانه غرور و بازگشت به خانه جاویدان و آماده شدن براى مرگ قبل از آمدن آن است».

موضوعات مرتبط

 ادیان آسمانى: حقیقت ادیان آسمانى ۹ اسلام: زمینه قبول اسلام ۱۸; شهرت اسلام ۳; عقلانیت اسلام ۵; ویژگیهاى اسلام ۵ انقیاد: اهمیت انقیاد ۹ اولواالالباب: شرح صدر اولواالالباب ۷; صفات اولواالالباب ۷  ایمان:   زمینه ایمان به اسلام ۲  تربیت: روش تربیت ۱۱ حق: آثار حق پذیرى ۲; زمینه حق پذیرى ۱۸; منشأ هدایت حق پذیران ۸; موانع حق پذیرى ۱۳ خدا: آثار ربوبیت خدا ۸; آثار نور خدا ۱۸ ذکر: ذکر خدا ۱۴ سنگدلان: سرنوشت شوم سنگدلان ۱۲; غفلت سنگدلان ۱۲; گمراهى سنگدلان ۱۶ شرح صدر: آثار شرح صدر ۲، ۴; نشانه هاى شرح صدر ۱۴، ۱۸ غفلت: آثار غفلت ۱۷ قلب: آثار قساوت قلب ۱۳، ۱۷; نشانه هاى رقت قلب ۱۴ کافران: حق ناپذیرى کافران ۱۰; سرنوشت کافران ۱۰; شخصیت کافران ۱۰; قساوت قلب کافران ۱۰، ۱۵ گمراهى: گمراهى آشکار ۱۶، ۱۷; نشانه هاى گمراهى ۱۷ مؤمنان: انقیاد مؤمنان ۱، ۱۰; تفاوت مؤمنان با کافران ۱۰; حق پذیرى مؤمنان ۱، ۱۰; رقت قلب مؤمنان ۱۰; سرنوشت مؤمنان ۱۰; شخصیت مؤمنان ۱۰; شرح صدر مؤمنان ۱، ۱۰; علم مؤمنان ۶; فضایل مؤمنان ۱، ۶; هدایت مؤمنان ۶ محمد(ص): دین محمد(ص) ۳ مهتدین: ۶ نیکان: قیاس نیکان با بدان ۱۱ هدایت: زمینه هدایت ۴; موانع هدایت ۱۳  

منابع

  1. روضة الواعظین، ص ۴۴۸، (مجلس فى ذکر الدنیا); نورالثقلین، ج ۴، ص ۴۸۵، ح ۴۰.