الزخرف ٣٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۲۲ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

آیا آنان رحمت پروردگارت را تقسیم می‌کنند؟! ما معیشت آنها را در حیات دنیا در میانشان تقسیم کردیم و بعضی را بر بعضی برتری دادیم تا یکدیگر را مسخر کرده (و با هم تعاون نمایند)؛ و رحمت پروردگارت از تمام آنچه جمع‌آوری می‌کنند بهتر است!

|مگر رحمت پروردگار تو را آنها تقسيم مى‌كنند؟ اين ماييم كه معيشت آنها را در زندگى دنيا ميانشان تقسيم كرده‌ايم، و بعضى از آنها را بر بعضى مراتبى برترى داديم تا يكديگر را به خدمت گيرند [و چرخه زندگى بگردد]، و رحمت پروردگار تو از آنچه مى‌اندوزند بهتر است
آيا آنانند كه رحمت پروردگارت را تقسيم مى‌كنند؟ ما [وسايل‌] معاش آنان را در زندگى دنيا ميانشان تقسيم كرده‌ايم، و برخى از آنان را از [نظر] درجات، بالاتر از بعضى [ديگر] قرار داده‌ايم تا بعضى از آنها بعضى [ديگر] را در خدمت گيرند، و رحمت پروردگار تو از آنچه آنان مى‌اندوزند بهتر است.
آیا آنها باید فضل و رحمت خدای تو را تقسیم (و مقام نبوت را تعیین) کنند؟ در صورتی که ما خود معاش و روزی آنها را در حیات دنیا تقسیم کرده‌ایم و بعضی را بر بعضی به درجاتی (از مال و جاه دنیوی) برتری داده‌ایم تا بعضی از مردم (به ثروت) بعضی دیگر را مسخر خدمت کنند، و (بهشت، دار) رحمت خدا از آنچه (از مال دنیا) جمع می‌کنند بسی بهتر است.
آیا آنان هستند که رحمت پروردگارت را تقسیم می کنند؟ ما در زندگی دنیا معیشت آنان را میانشان تقسیم کرده ایم، و برخی را از جهت درجات [فکری و مادی] بر برخی برتری داده ایم تا برخی از آنان برخی دیگر را [در امر معیشت و سایر امور] به خدمت گیرند؛ و رحمت پروردگارت از آنچه آنان جمع می کنند، بهتر است.
آيا آنان از رحمت پروردگارت را تقسيم مى‌كنند؟ حال آنكه ما روزى آنها را در زندگى دنيا ميانشان تقسيم مى‌كنيم. و بعضى را به مرتبت، بالاتر از بعضى ديگر قرار داده‌ايم تا بعضى بعض ديگر را به خدمت گيرند. و رحمت پروردگارت از آنچه آنها گرد مى‌آورند بهتر است.
آیا ایشان رحمت پروردگارت را تقسیم می‌کنند [نه بلکه‌] ما زیستمایه‌شان را در زندگانی دنیا در میان آنان تقسیم می‌کنیم، و بعضی از ایشان را بر بعضی دیگر به درجاتی برتر داشتیم تا بعضی از آنان بعضی دیگر را به بیگاری بگیرند، و رحمت پروردگارت بهتر است از آنچه گرد می‌آورند
آيا آنها رحمت پروردگار تو- نبوت- را بخش مى‌كنند؟ ماييم كه ميان آنان مايه گذرانشان را در زندگانى دنيا بخش كرده‌ايم، و پايه‌هاى برخى را بر برخى برتر داشته‌ايم- در روزى و جاه- تا برخى برخ ديگر را به خدمت گيرند و بخشايش پروردگار تو از آنچه گرد مى‌آورند بهتر است.
آیا آنان رحمت پروردگار تو را تقسیم می‌کنند (و کلید رسالت را به هر کس که بخواهند می‌سپارند؟). این مائیم که معیشت آنان را در زندگی دنیا میانشان تقسیم کرده‌ایم. و برخی را بر برخی دیگر برتریهائی داده‌ایم، تا بعضی از آنان بعضی دیگر را به کار گیرند (و به یکدیگر خدمت کنند). و رحمت پروردگارت از تمام آنچه جمع‌آوری می‌کنند بهتر است (که نبوّت است و نبوّت از همه‌ی مقامات برتر است).
آیا (هم) ایشان رحمت پروردگارت را تقسیم می‌کنند؟ ماییم که (‌وسایل) معاشِ آنان را در زندگی دنیا میانشان تقسیم کرده‌ایم و برخی از آنان را درجاتی (مادی و نه روحانی) بالاتر از بعضی (دیگر) داده‌ایم، تا بعضی از آنها بعضی (دیگر) را به خدمت برگیرند. و رحمت پروردگارت از آنچه آنان می‌اندوزند بهتر است.
آیا آنان پخش کنند رحمت پروردگار تو را ما قسمت کردیم میان ایشان روزی ایشان را در زندگانی دنیا و برتری دادیم برخی از ایشان را بر برخی در پایه‌ها تا بگیرد بعضی از آنان بعضی را مسخره و رحمت پروردگار تو بهتر است از آنچه گرد آرند


الزخرف ٣١ آیه ٣٢ الزخرف ٣٣
سوره : سوره الزخرف
نزول : ٥ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«رَحْمَة»: در رسم‌الخطّ قرآنی با تاء کشیده نوشته شده است. «مَعِیشَتَهُمْ»: قوت زندگی ایشان، از قبیل: خوردنی و نوشیدنی. «دَرَجَاتٍ»: مراتب. مراد تفاوت در استعدادها و لیاقتها و اعمال و ارزاق است. «سُخْرِیّاً»: مسخّر. زیر فرمان. به کار گرفته شده. منسوب به (سُخْرَه) است. «لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضاً سُخْرِیّاً»: تسخیر در اینجا به معنی بهره‌کشی ظالمانه نیست، بلکه منظور به کار گرفتن عموم مردم برای خدمت به یکدیگر و چرخاندن زندگی تعاونی و ایجاد نظم در اجتماع است. چرخش زندگی و نظم بدون تفاوتها امکان‌پذیر نیست. همه انسانها آزادند و باید نیروهای متفاوت و خلاّق خود را به کار گیرند و نبوغ جوراجور خود را شکوفا سازند و از نتایج فعّالیّتهای خویش بی‌کم و کاست بهره گیرند و در رفع نارسائیها بکوشند. انسانها همچون ظروف یکدستی نیستند که در یک کارخانه، یک شکل و یک نواخت و یک اندازه و با یک نوع فایده، ساخته شده باشند. همچنین انسانها مانند پیچ و مهره‌های یک ماشین هم نیستند که سازنده مربوطه آنها را تنظیم کرده باشد و به گونه اجبار به کار معیّن خود ادامه دهند. بلکه انسانها در عین تفاوت استعدادها و لیاقتها، آزادی اراده و مسؤولیّت دارند. اگر جز این بود، زندگی برای انسانها ناممکن می‌گردید. «رَحْمَةُ»: مراد نبوّت، و سعادت دارین مترتّب بر آن است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - انتخاب پیامبر و تعیین جایگاه رسالت و وحى، تنها در حوزه اراده و انتخاب الهى است. (أهم یقسمون رحمت ربّک ) مراد از «رحمت ربّک» - با توجه به آیه قبل - نبوت است.

۲ - منوط دانستن نبوت و رسالت، به اشرافیت و توانمندى هاى مادى، امرى نامعقول (لولا نزّل ... أهم یقسمون رحمت ربّک ) از استفهام توبیخى «أهم» استفاده مى شود که هیچ نوع ارتباطى بین دستیابى به مقام نبوت و برخوردارى از امکانات مادى، وجود ندارد.

۳ - تعیین روزى و تقسیم معیشت دنیایى آدمیان، تنها در اختیار خداوند است. (نحن قسمنا بینهم معیشتهم فى الحیوة الدنیا)

۴ - توانمندى مادى انسان ها، دلیل شرافت و لیاقت معنوى آنان نزد خداوند نیست. (و قالوا لولا نزّل هذا القرءان ... نحن قسمنا بینهم معیشتهم ...لیتّخذ بعضهم بعضًا) قرآن در مقام نفى تفکر خرافى عرب (لزوم اعطاى نبوت به ثروتمندان و اشراف)، این نکته را متذکر مى شود که تفاوت آدمیان در بهره هاى مادى، نشانگر تفاوت آنها در مقامات معنوى نیست; بلکه اختلافات معیشتى در راستاى سامان بخشى به نظام اجتماع است.

۵ - تأثیر نداشتن تلاش آمیخته با حرص و ولع انسان ها، در دستیابى آنان به بهرهورى بیشتر مادى (نحن قسمنا بینهم معیشتهم) ذکر ضمیر «نحن» و تقدم آن بر «قسمنا» - که نقش بى چون و چراى خداوند در تقسیم معیشت را بازگو مى کند - بیانگر مطلب بالا است.

۶ - هر انسانى در زندگى مادى خویش، داراى سهمى از قبل تعیین شده است. (نحن قسمنا بینهم معیشتهم فى الحیوة الدنیا)

۷ - طبقات اجتماعى و تفاوت سطح زندگى آنان، بسته به تدبیر الهى و تابع تقدیر و برنامه ریزى او است. (و رفعنا بعضهم فوق بعض درجت )

۸ - طبقات مختلف اجتماعى و تفاوت سطح زندگى آنان، در جهت گردش نظام اجتماعى و بهرهورى انسان ها از نیروى خدماتى یکدیگر است. (و رفعنا بعضهم ... بعضًا سخریًّا)

۹ - تفاوت سطح معیشت و جایگاه اجتماعى انسان ها، مبتنى بر حکمت و تدبیر الهى است. (و رفعنا بعضهم فوق بعض درجت لیتّخذ بعضهم بعضًا سخریًّا) بیان تفاوت سطح زندگى انسان ها همراه با فلسفه آن، نشانگر آن است که این کار از روى حکمت صورت گرفته است.

۱۰ - جامعه بى طبقه، امرى خیالى و موجب اختلال و به هم ریختن نظام اجتماعى است. (و رفعنا بعضهم ... لیتّخذ بعضهم بعضًا سخریًّا) این که خداوند اصل تفاوت را به خویشتن نسبت مى دهد و سپس فایده آن را در گردش نظام اجتماعى بیان مى دارد، سستى و بى پایگى اندیشه جامعه بى طبقه را مى رساند.

۱۱ - اجیر شدن و اجیر گرفتن و بهرهورى انسان ها از توان یکدیگر، امرى مجاز و مشروع (لیتّخذ بعضهم بعضًا سخریًّا) با توجه به واژه «سخریّاً» (استخدام شده) و این که خداوند آن را فلسفه عمل خویش قرار داده، مطلب بالا برداشت مى شود.

۱۲ - ضرورت بهره گیرى از توان نیروهاى مختلف انسانى، در ساختن اقتصاد و جامعه اى پایدار (نحن قسمنا بینهم ... لیتّخذ بعضهم بعضًا سخریًّا)

۱۳ - حفظ سلامت و تعادل اجتماعى، در پرتو به کارگیرى توانایى ها و استعدادهاى مختلف نیروهاى انسانى (نحن قسمنا بینهم ... لیتّخذ بعضهم بعضًا سخریًّا) از حکمت الهى و برترى خداوند در برنامه ریزى - که به طور غیر مستقیم از آیه استفاده مى شود - مى توان مطلب بالا را نتیجه گرفت.

۱۴ - نیاز متقابل و ارتباط ناگسستنى انسان ها با یکدیگر در زندگى اجتماعى (و رفعنا بعضهم فوق بعض درجت لیتّخذ بعضهم بعضًا سخریًّا)

۱۵ - نبوت و رسالت، تبلور رحمت الهى بر انسان ها (لولا نزّل ... أهم یقسمون رحمت ربّک ... و رحمت ربّک خیر ممّایجمعون) از آن جا که آیات پیشین در مورد رسالت پیامبر(ص) بوده است، معلوم مى شود که مراد از «رحمت ربّک» نبوت است.

۱۶ - وحى و رسالت، داراى ارزشى والا و غیرقابل قیاس با اندوخته هاى مادى (أهم یقسمون رحمت ربّک ... و رحمت ربّک خیر ممّا یجمعون)

۱۷ - دستیابى پیامبر(ص)، به منصب رسالت در پرتو برخوردارى آن حضرت از ربوبیت ویژه الهى (و رحمت ربّک خیر ممّا یجمعون) اضافه «ربّ» به کاف خطاب گویاى برداشت یاد شده است.

۱۸ - مال و اندوخته هاى مادى، نمى تواند با موهبت ها و ارزش هاى معنوى برابرى کند. (و رحمت ربّک خیر ممّا یجمعون)

موضوعات مرتبط

  • اجاره: احکام اجاره ۱۱
  • احکام :۱۱
  • اختلاف: حتمیت اختلاف طبقاتى ۱۰; فلسفه اختلاف طبقاتى ۸
  • ارزشها: برترى ارزشهاى معنوى ۱۸; ملاک ارزشها ۴
  • اقتصاد: عوامل شکوفایى اقتصاد ۱۲
  • امکانات مادى: ارزش امکانات مادى ۱۶، ۱۸; زمینه امکانات مادى ۵
  • امور: امور نامعقول ۲
  • انبیا: منشأ برگزیدگى انبیا ۱
  • انسان: استفاده از استعداد انسان ها ۱۳; تفاوت اقتصادى انسان ها ۷; زندگى اجتماعى انسان ها ۱۴; فلسفه تفاوت اقتصادى انسان ها ۸; منشأ تفاوت اجتماعى انسان ها ۹; منشأ تفاوت اقتصادى انسان ها ۹; منشأ تفاوت انسان ها ۷; نیاز متقابل انسان ۱۴
  • تلاش: آثار تلاش ۵
  • جامعه: جامعه بى طبقه ۱۰; زمینه خدمات متقابل در جامعه۸
  • حرص: آثار حرص ۵
  • خدا: آثار اراده خدا ۱; اختصاصات خدا ۱، ۳; اختیارات خدا ۱; تدبیر خدا ۷، ۹; حکمت خدا ۹; مقدرات خدا ۶، ۷; نشانه هاى ربوبیت خدا ۱۷; نشانه هاى رحمت خدا ۱۵
  • خدمات: اجاره خدمات ۱۱
  • روزى: تقدیر روزى ۶; منشأ تقسیم روزى ۳; منشأ تقدیر روزى ۳
  • سلامت: منشأ سلامت اجتماعى ۱۳
  • طبقات اجتماعى: منشأ طبقات اجتماعى ۷
  • عدالت: منشأ عدالت اجتماعى ۱۳
  • قدرت: آثار قدرت مادى ۴
  • مال: ارزش مال ۱۸
  • محمد(ص): مربى محمد(ص) ۱۷; مقامات محمد(ص) ۱۷; منشأ نبوت محمد(ص) ۱۷
  • نبوت: ارزش نبوت ۱۶; شرایط نبوت ۲; منشأ نبوت ۱۵; نبوت و اشرافیت ۲; نبوت و امکانات مادى ۲
  • نظام اجتماعى: عوامل اختلال نظام اجتماعى ۱۰
  • نیروى انسانى: نقش نیروى انسانى ۱۲
  • وحى: ارزش وحى ۱۶; منشأ وحى ۱

منابع