الأنعام ٩٤: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=و همانا آمدید ما را تنها چنانکه آفریدیمتان نخستین‌بار و بازگذاشتید آنچه را به شما دادیم پشت سر خویش و نبینیم با شما شفیعان شما را آنان که پنداشتیدشان در شما شریکان همانا بگسیخت میان شما و گم شد از شما آنچه بودید می‌پنداشتید
|-|معزی=و همانا آمدید ما را تنها چنانکه آفریدیمتان نخستین‌بار و بازگذاشتید آنچه را به شما دادیم پشت سر خویش و نبینیم با شما شفیعان شما را آنان که پنداشتیدشان در شما شریکان همانا بگسیخت میان شما و گم شد از شما آنچه بودید می‌پنداشتید
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره الأنعام | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::94|٩٤]] | قبلی = الأنعام ٩٣ | بعدی = الأنعام ٩٥  | کلمه = [[تعداد کلمات::33|٣٣]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الأنعام | نزول = [[نازل شده در سال::18|٦ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::94|٩٤]] | قبلی = الأنعام ٩٣ | بعدی = الأنعام ٩٥  | کلمه = [[تعداد کلمات::33|٣٣]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«فُرَادَی»: جمع فَرْد یا فَرید، یک‌یک. تک و تنها. بریده و جدای از یاران و بتان و اموال و اولاد. حال ضمیر (و) است. «خَوَّلْنَاکُمْ»: به شما داده‌ایم. بهره شما کرده‌ایم. «شُفَعَآءَ»: میانجیگران. مراد اشخاص و چیزهائی است که در بزرگ‌داشتشان می‌کوشیدند و به نامشان قربانی می‌کردند و برایشان نذر و نذور می‌نمودند، تا در پیشگاه خدا برای آنان شفاعت کنند و ایشان را به خدا نزدیک گردانند. (نگا: انعام /  یونس / ، زمر / ). «زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِیکُمْ شُرَکَآءُ»: گمان می‌بردید که آنان در اداره امور و پرورش نفوس شما با خدا شریک و سهیمند، و لذا مستحق عبادت و پرستش می‌باشند. «تَقَطَّعَ بَیْنَکُمْ»: میانتان جدائی افتاد. فاعل (تَقَطَّعَ) از سیاق کلام مفهوم است که (ما) است. تقدیر چنین است: تَقَطَّعَ ما بَیْنَکُمْ مِنَ الرَّوابِطِ.
«فُرَادَی»: جمع فَرْد یا فَرید، یک‌یک. تک و تنها. بریده و جدای از یاران و بتان و اموال و اولاد. حال ضمیر (و) است. «خَوَّلْنَاکُمْ»: به شما داده‌ایم. بهره شما کرده‌ایم. «شُفَعَآءَ»: میانجیگران. مراد اشخاص و چیزهائی است که در بزرگ‌داشتشان می‌کوشیدند و به نامشان قربانی می‌کردند و برایشان نذر و نذور می‌نمودند، تا در پیشگاه خدا برای آنان شفاعت کنند و ایشان را به خدا نزدیک گردانند. (نگا: انعام /  یونس / ، زمر / ). «زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِیکُمْ شُرَکَآءُ»: گمان می‌بردید که آنان در اداره امور و پرورش نفوس شما با خدا شریک و سهیمند، و لذا مستحق عبادت و پرستش می‌باشند. «تَقَطَّعَ بَیْنَکُمْ»: میانتان جدائی افتاد. فاعل (تَقَطَّعَ) از سیاق کلام مفهوم است که (ما) است. تقدیر چنین است: تَقَطَّعَ ما بَیْنَکُمْ مِنَ الرَّوابِطِ.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۴۴


ترجمه

و (روز قیامت به آنها گفته می‌شود:) همه شما تنها به سوی ما بازگشت نمودید، همان‌گونه که روز اوّل شما را آفریدیم! و آنچه را به شما بخشیده بودیم، پشت سر گذاردید! و شفیعانی را که شریک در شفاعت خود می‌پنداشتید، با شما نمی‌بینیم! پیوندهای شما بریده شده است؛ و تمام آنچه را تکیه‌گاه خود تصوّر می‌کردید، از شما دور و گم شده‌اند!

و همانا [در ابتداى ورود به عالم ديگر به آنها گفته شود] البته تك‌تك به نزد ما آمده‌ايد، چنان كه نخستين بار شما را همين گونه آفريديم، و آنچه به شما عطا كرده بوديم پشت سر گذاشتيد، و شفيعانى را كه در ميان خودتان شركاى خدا مى‌پنداشتيد با شما نمى‌بينيم، و
و همان گونه كه شما را نخستين بار آفريديم [اكنون نيز] تنها به سوى ما آمده‌ايد، و آنچه را به شما عطا كرده بوديم پشت سر خود نهاده‌ايد، و شفيعانى را كه در [كار] خودتان، شريكان [خدا] مى‌پنداشتيد با شما نمى‌بينيم. به يقين، پيوند ميان شما بريده شده، و آنچه را كه مى‌پنداشتيد از دست شما رفته است.
و محققا شما یکایک به سوی ما باز آمدید آن گونه که اول بار شما را بیافریدیم و آنچه را که (از مال و جاه) به شما داده بودیم همه را پشت سر وانهادید و آن شفیعان را که به خیال باطل شریک ما در خود می‌پنداشتید با شما نمی‌بینیم! همانا میان شما و آنان جدایی افتاد و آنچه (شفیع خود) می‌پنداشتید از دست شما رفت.
و [لحظه ورود به جهان دیگر به آنان خطاب می شود:] همان گونه که شما را نخستین بار [در رحم مادر تنها و دست خالی از همه چیز] آفریدیم، اکنون هم تنها به نزد ما آمدید، و آنچه را در دنیا به شما داده بودیم پشت سر گذاشته و همه را از دست دادید، و شفیعانتان را که [در ربوبیّت و عبادت ما] شریک می پنداشتید، همراه شما نمی بینیم، یقیناً پیوندهای شما [با همه چیز] بریده، و آنچه را شریکان خدا گمان می کردید از دستتان رفته و گم شده است.
هرآينه، تنها تنها، آن سان كه در آغاز شما را بيافريديم، نزد ما آمده‌ايد در حالى كه هر چه را كه ارزانيتان داشته بوديم پشت سر نهاده‌ايد و هيچ يك از شفيعانتان را كه مى‌پنداشتيد با شما شريكند همراهتان نمى‌بينيم. از هم بريده شده‌ايد و پندار خود را گمگشته يافته‌ايد.
و به نزد ما یکه و تنها آمده‌اید، چنانکه نخستین بار نیز شما را همین‌گونه آفریده بودیم، و آنچه از ناز و نعمت که به شما بخشیده بودیم در پس پشت خود رها کرده‌اید و شفیعانتان را که گمان می‌کردید با [خدا در عبادت‌] شما شریک هستند، همراه شما نمی‌بینیم، پیوند بین شما گسسته شد و آنچه [شریک و شفیع‌] می‌انگاشتید، بر باد رفت‌
و هر آينه همان گونه كه شما را بار نخست آفريديم تنها نزد ما آمديد و آنچه به شما داده بوديم پشت سر خويش- در دنيا- واگذاشتيد، و آن شفيعانتان- از بتان- را كه مى‌پنداشتيد در باره [تربيت و تعيين سرنوشت‌] شما شريكان [ما] هستند، با شما نمى‌بينيم. براستى پيوند ميان شما گسسته گشت و آنچه [شريكان ما و شفيعان خود] مى‌پنداشتيد از شما گم [و نابود] شد.
(روز رستاخیز پروردگار به مردم می‌فرماید: اکنون) شما تک و تنها (و به دور از خویشان و یاران و مال دنیا، حیات دوباره یافته‌اید و برای حساب و کتاب، یک‌یک و لخت و عور) به سوی ما برگشته‌اید؛ همان گونه که روز نخست شما را آفریدیم (و برهنه و عریان و بدون هیچ گونه توشه و توان، به صحنه‌ی جهان گسیل داشتیم) و هرچه به شما داده بودیم، از خود به جای گذاشته‌اید (و دست خالی بدینجا آمده‌اید) و میانجیگرانی را با شما نمی‌بینیم که گمان می‌بردید (در نزد خدا به یاریتان می‌شتابند و) آنان در خودِ (پرستش و عبادت) شما شریک (و سهیم با خدا) هستند! دیگر پیوند شما گسیخته است (و روابط خویشی و دوستی و پدری و فرزندی و فرمانبری و فرماندهی پاک بریده است و تمام پندارها و تکیه‌گاهها) و چیزهائی که گمان می‌بردید (که کاری از آنها ساخته است) از (دید) شما گم و ناپدید گشته است.
«و همان‌گونه که شما را نخستین بار آفریدیم، بی‌چون (اکنون نیز) تنها همواره سوی ما آمدید و آنچه را به شما با مسئولیت دادیم پشت سر خود نهادید و شفیعانتان را که در (میان) خودتان، شریکان (خدا) می‌پنداشتید، با شما نمی‌بینیم. همانا پیوند شما (از اینان) بس بریده شده و آنچه را که می‌پنداشته‌اید از شما گم گشته است.»
و همانا آمدید ما را تنها چنانکه آفریدیمتان نخستین‌بار و بازگذاشتید آنچه را به شما دادیم پشت سر خویش و نبینیم با شما شفیعان شما را آنان که پنداشتیدشان در شما شریکان همانا بگسیخت میان شما و گم شد از شما آنچه بودید می‌پنداشتید


الأنعام ٩٣ آیه ٩٤ الأنعام ٩٥
سوره : سوره الأنعام
نزول : ٦ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«فُرَادَی»: جمع فَرْد یا فَرید، یک‌یک. تک و تنها. بریده و جدای از یاران و بتان و اموال و اولاد. حال ضمیر (و) است. «خَوَّلْنَاکُمْ»: به شما داده‌ایم. بهره شما کرده‌ایم. «شُفَعَآءَ»: میانجیگران. مراد اشخاص و چیزهائی است که در بزرگ‌داشتشان می‌کوشیدند و به نامشان قربانی می‌کردند و برایشان نذر و نذور می‌نمودند، تا در پیشگاه خدا برای آنان شفاعت کنند و ایشان را به خدا نزدیک گردانند. (نگا: انعام / یونس / ، زمر / ). «زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِیکُمْ شُرَکَآءُ»: گمان می‌بردید که آنان در اداره امور و پرورش نفوس شما با خدا شریک و سهیمند، و لذا مستحق عبادت و پرستش می‌باشند. «تَقَطَّعَ بَیْنَکُمْ»: میانتان جدائی افتاد. فاعل (تَقَطَّعَ) از سیاق کلام مفهوم است که (ما) است. تقدیر چنین است: تَقَطَّعَ ما بَیْنَکُمْ مِنَ الرَّوابِطِ.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- انسان در پى مرگ، مانند آفرینش نخستین خویش، تنها نزد خداوند حضور مى یابد. (و لقد جئتمونا فردى کما خلقنکم أول مرة)

۲- آدمى با مرگ، هر آنچه را خداوند در دنیا به او ارزانى داشته بود، رها مى سازد. (و ترکتم ما خولنکم وراء ظهورکم) «تخویل» به معناى اعطا و تملیک است و مراد از «خولناکم» نعمتهایى است که خداوند در دنیا به آدمى ارزانى فرموده است.

۳- حیات انسان، و امکانات دیگر زندگى او، جملگى از آن خداوند و داده اوست. (کما خلقنکم أول مرة و ترکتم ما خولنکم وراء ظهورکم)

۴- مشرکان مى پنداشتند پس از مرگ مورد شفاعت معبودهاى خویش قرار خواهند گرفت. (و ما نرى معکم شفعاءکم الذین زعمتم أنهم فیکم شرکؤا)

۵- با مرگ بین آدمى و شریکان پندارى او براى خداوند جدایى خواهد افتاد. (لقد تقطع بینکم و ضل عنکم ما کنتم تزعمون)

۶- مغرور شدن به داراییها و توهم برخوردارى از شفاعت از سوى معبودهاى خیالى از عوامل غفلت انسان و دورى او از واقعیتهاست. (و ترکتم ما خولنکم وراء ظهورکم و ما نرى معکم شفعاءکم الذین زعمتم) روى سخن آیه با مشرکان و حکایت حال آنان پس از مرگ است، جمله هاى «و ترکتم ... » و «ما نرى ... » بیان دو عامل عمده گمراهى و سوء عاقبت مشرکان است که یکى از آنها مغرور شدن به دنیا و دیگرى توهم برخوردارى از شفاعت از سوى معبودهاى خویش است.

۷- شریک پنداشتن براى خداوند و پندار شفاعت آنها، امرى خیالى و موهوم است. (الذین زعمتم أنهم فیکم شرکؤا)

۸- با فرارسیدن مرگ، مشرکان بر پوچى پندار خویش در مورد شفاعت معبودهاى خود پى خواهند برد. (و ما نرى معکم شفعاءکم الذین زعمتم أنهم فیکم شرکؤا ... و ضل عنکم ما کنتم تزعمون) در لسان العرب آمده که یکى از معانى «ضل»، پنهان و غایب شد است. بنابراین معنى جمله «و ضل عنکم ... »، یعنى آنچه را شما مى پنداشتید پس از مرگ شفاعت شما را خواهند کرد، غایب و پنهان گشته اند.

۹- چشمان آدمى با مرگ به روى حقایق گشوده خواهد شد. (و ضل عنکم ما کنتم تزعمون)

موضوعات مرتبط

  • امکانات: منشأ امکانات مادى ۳
  • انسان: پس از مرگ ۱ ; انسان در بدو خلقت ۱ ; حیات انسان ۳ ; مرگ انسان ۲
  • بازگشت به خدا:۱
  • ثروت: فریبندگى ثروت ۶
  • خدا: عطایاى خدا ۳ ; نعمتهاى خدا ۳
  • شرک: بیخمنطقى شرک ۷
  • عقیده: آثار عقیده باطل ۶
  • غفلت: عوامل غفلت ۶
  • قرآن: تشبیهات قرآن ۱
  • مرگ: آثار مرگ ۲، ۵، ۸، ۹ ; ظهور حقایق پس از مرگ ۸، ۹
  • مشرکان: بطلان عقیده مشرکان ۸ ; عقیده مشرکان ۴ ; مرگ مشرکان ۵ ; مشرکان و شفاعت ۴ ; مشرکان و معبودان باطل ۴
  • معبودان باطل: شفاعت معبودان باطل ۴، ۶، ۷، ۸

منابع