الأنعام ٣١: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=همانا آیان کردند آنان که دروغ شمردند ملاقات خدا را تا گاهی که بیامدشان قیامت ناگهان گفتند دریغ ما را بدانچه کوتاهی کردیم در آن و حمل کنند بارهای خود را بر پشتهای خویش چه زشت است آنچه بار برمی‌دارند
|-|معزی=همانا آیان کردند آنان که دروغ شمردند ملاقات خدا را تا گاهی که بیامدشان قیامت ناگهان گفتند دریغ ما را بدانچه کوتاهی کردیم در آن و حمل کنند بارهای خود را بر پشتهای خویش چه زشت است آنچه بار برمی‌دارند
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره الأنعام | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::31|٣١]] | قبلی = الأنعام ٣٠ | بعدی = الأنعام ٣٢  | کلمه = [[تعداد کلمات::28|٢٨]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الأنعام | نزول = [[نازل شده در سال::18|٦ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::31|٣١]] | قبلی = الأنعام ٣٠ | بعدی = الأنعام ٣٢  | کلمه = [[تعداد کلمات::28|٢٨]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«لِقَآءِ»: ملاقات. دیدار. مصدر باب مفاعله است. «السَّاعَةُ»: روز قیامت (نگا: روم / ، لقمان / ). دم مرگ. چرا که پیغمبر فرموده است: مَن مَّاتَ فَقَدْ قَامَتْ قِیَامَتُهُ. «بَغْتَةً»: ناگهانی. سرزده. مصدر است و حال فاعل فعل (جَآءَتْهُمْ) یا مفعول (هُمْ) می‌باشد. «فِیهَا»: در آن. مرجع (ها) می‌تواند دنیا، یا السَّاعَةُ، و یا (مَا) به معنی اعمال باشد. معنی چنین می‌شود: در دنیا، درباره قیامت، در انجام اعمال. «أَوْزَار»: جمع وِزْر، بارهای سنگین. گناهان. در اینجا به معنی گناهان است که به بارهای سنگین تشبیه شده است. «أَلا»: هان! حرفی است که برای آگاه‌کردن شنونده از مابعد خود به کار می‌رود. «یَزِرُونَ»: حمل می‌کنند. برمی‌دارند.
«لِقَآءِ»: ملاقات. دیدار. مصدر باب مفاعله است. «السَّاعَةُ»: روز قیامت (نگا: روم / ، لقمان / ). دم مرگ. چرا که پیغمبر فرموده است: مَن مَّاتَ فَقَدْ قَامَتْ قِیَامَتُهُ. «بَغْتَةً»: ناگهانی. سرزده. مصدر است و حال فاعل فعل (جَآءَتْهُمْ) یا مفعول (هُمْ) می‌باشد. «فِیهَا»: در آن. مرجع (ها) می‌تواند دنیا، یا السَّاعَةُ، و یا (مَا) به معنی اعمال باشد. معنی چنین می‌شود: در دنیا، درباره قیامت، در انجام اعمال. «أَوْزَار»: جمع وِزْر، بارهای سنگین. گناهان. در اینجا به معنی گناهان است که به بارهای سنگین تشبیه شده است. «أَلا»: هان! حرفی است که برای آگاه‌کردن شنونده از مابعد خود به کار می‌رود. «یَزِرُونَ»: حمل می‌کنند. برمی‌دارند.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۴۳


ترجمه

آنها که لقای پروردگار را تکذیب کردند، مسلماً زیان دیدند؛ (و این تکذیب، ادامه می یابد) تا هنگامی که ناگهان قیامت به سراغشان بیاید؛ می‌گویند: «ای افسوس بر ما که درباره آن، کوتاهی کردیم!» و آنها (بار سنگین) گناهانشان را بر دوش می‌کشند؛ چه بد باری بر دوش خواهند داشت!

كسانى كه لقاى خدا را دروغ شمردند قطعا زيان كردند و چون رستاخيز ناگهان بر آنها در آيد، گويند: اى دريغ بر ما از آن كوتاهى كه در [دنيا] كرديم. و اينان بار گناهان خود را به دوش مى‌كشند. وه، چه بد بارى مى‌كشند
كسانى كه لقاى الهى را دروغ انگاشتند قطعاً زيان ديدند. تا آنگاه كه قيامت بناگاه بر آنان دررسد، مى‌گويند: «اى دريغ بر ما، بر آنچه در باره آن كوتاهى كرديم.» و آنان بار سنگين گناهانشان را به دوش مى‌كشند. چه بد است بارى كه مى‌كِشند.
آنان که لقاء خدا را تکذیب کردند البته زیانکار شدند، تا آن گاه که ساعت قیامت ناگهان آنها را فرا رسد گویند: دریغا که در این باره کوتاهی کردیم! پس بار گناهان خویش را بر پشت گیرند. زنهار که بد بار گرانی به دوش می‌گیرند.
کسانی که دیدار [پاداش و مقام قرب] خدا را تکذیب کردند، یقیناً دچار زیان شدند. تا هنگامی که قیامت به طور ناگهان و غافل گیرانه به آنان رسد، می گویند: ای بر ما دریغ و افسوس که نسبت به تکالیف و وظایف شرعی خود کوتاهی کردیم. و آنان بار سنگین گناهانشان را بر دوش می کشند؛ آگاه باشید! بد باری است که بر دوش خواهند کشید.
زيان كردند آنهايى كه ديدار با خدا را دروغ پنداشتند. و چون قيامت به ناگهان فرا رسد، گويند: اى حسرتا بر ما به خاطر تقصيرى كه كرديم. اينان بار گناهانشان را بر پشت مى‌كشند. هان، چه بد بارى را بر دوش مى‌كشند.
کسانی که لقای الهی را دروغ انگاشتند، زیانکار شدند، و آنگاه که قیامت بناگهان فرارسد، گویند دریغ بر ما که چه بسیار غفلت و قصور کردیم، و اینان بار گناهانشان را به دوش کشند، آری چه بد است آنچه بر دوش کشند
هر آينه كسانى كه ديدار خداى را دروغ انگاشتند زيانكار شدند، تا چون رستاخيز ناگهان بديشان فرا رسد گويند: اى دريغا بر آنچه در باره آن كوتاهى كرديم- يا: اى دريغ بر آن كوتاهى كه در دنيا كرديم- و آنها بارهاى [گناهان‌] خود را بر پشتهاى خويش برمى‌دارند، هان كه بد [بارى‌] است آنچه برمى‌دارند.
مسلّماً آنان که ملاقات با خدا را دروغ می‌پندارند (و حساب و کتاب و مجازات و مکافات آخرت را باور نمی‌دارند و به انکار خود ادامه می‌دهند) تا آن گاه که ناگهان قیامت فرا می‌رسد، زیان می‌بینند (و در هنگامه‌ی رستاخیز سخت پشیمان می‌شوند و) می‌گویند: فسوسا و دریغا! (چرا غافل بودیم و) در دنیا کوتاهی کردیم و (توشه و زاد آخرت را تهیّه ننمودیم. آنان در آن روز بار) گناهان را بر دوش خود می‌کشند. هان! چه بد چیزی بر دوش می‌کشند!
کسانی که به لقای الهی تکذیب کردند، همواره زیان دیدند، تا آن‌گاه که ساعت [:قیامت] به ناگاه آنان را در رسد، گویند: «دریغا بر ما، بر آنچه (درباره‌اش) کوتاهی کردیم.» حال آنکه آنان بار سنگین گناهانشان را بر پشت‌هایشان می‌کشند؛ هان! چه بد است باری که می‌کشند.
همانا آیان کردند آنان که دروغ شمردند ملاقات خدا را تا گاهی که بیامدشان قیامت ناگهان گفتند دریغ ما را بدانچه کوتاهی کردیم در آن و حمل کنند بارهای خود را بر پشتهای خویش چه زشت است آنچه بار برمی‌دارند


الأنعام ٣٠ آیه ٣١ الأنعام ٣٢
سوره : سوره الأنعام
نزول : ٦ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لِقَآءِ»: ملاقات. دیدار. مصدر باب مفاعله است. «السَّاعَةُ»: روز قیامت (نگا: روم / ، لقمان / ). دم مرگ. چرا که پیغمبر فرموده است: مَن مَّاتَ فَقَدْ قَامَتْ قِیَامَتُهُ. «بَغْتَةً»: ناگهانی. سرزده. مصدر است و حال فاعل فعل (جَآءَتْهُمْ) یا مفعول (هُمْ) می‌باشد. «فِیهَا»: در آن. مرجع (ها) می‌تواند دنیا، یا السَّاعَةُ، و یا (مَا) به معنی اعمال باشد. معنی چنین می‌شود: در دنیا، درباره قیامت، در انجام اعمال. «أَوْزَار»: جمع وِزْر، بارهای سنگین. گناهان. در اینجا به معنی گناهان است که به بارهای سنگین تشبیه شده است. «أَلا»: هان! حرفی است که برای آگاه‌کردن شنونده از مابعد خود به کار می‌رود. «یَزِرُونَ»: حمل می‌کنند. برمی‌دارند.


تفسیر

نکات آیه

۱- تکذیب کنندگان معاد و حضور در پیشگاه خداوند بى تردید زیانکارند. (قد خسر الذین کذبوا بلقاء اللّه)

۲- قیامت صحنه ملاقات همگان با خداوند است. (قد خسر الذین کذبوا بلقاء اللّه حتى إذا جاءتهم الساعة) «الساعة» از اسامى قیامت است و منظور از ملاقات، برخورد جسمانى نیست، زیرا چنین امرى محال است. لذا مراد از آن شهود حاکمیت و قدرت خداوند است.

۳- قدرت و حاکمیت خداوند در قیامت تجلى مى یابد. (قد خسر الذین کذبوا بلقاء اللّه حتى إذا جاءتهم الساعة بغتة) مراد از «لقاء اللّه» نمى تواند ملاقات و برخورد، به معنى متعارف، باشد. لذا مراد از لقاء خداوند، ملموس شدن حاکمیت و رضایت و غضب اوست، به گونه اى که گویا آدمیان با خود خداوند ملاقات کرده اند.

۴- برپایى قیامت، ناگهانى و غیر قابل پیش بینى و غافلگیرانه است. (حتى إذا جاءتهم الساعة بغتة)

۵- کسانى که تا قبل از مرگ منکر ملاقات خدا و معاد هستند، بدون تردید زیانکارند. (قد خسر الذین کذبوا بلقاء اللّه حتى إذا جاءتهم الساعة بغتة) مراد از «الساعة» مى تواند مرگ و یا قیامت باشد. در برداشت فوق «الساعة» به معنى مرگ گرفته شده است.

۶- قیامت، هنگامه ظهور زیانکارى منکران معاد و ملاقات پروردگار است. (حتى إذا جاءتهم الساعة بغتة قالوا یحسرتنا على ما فرطنا فیها) منادا قرار گرفتن حسرت، گویاى مشهود و عیان بودن آن در صحنه قیامت است. به گونه اى که مورد «نداء» قرار مى گیرد.

۷- منکران ملاقات پروردگار در قیامت بر تفریط و کوتاهیهاى خویش در دنیا تأسف و حسرت بسیار مى خورند. (حتى إذا جاءتهم الساعة بغتة قالوا یحسرتنا على ما فرطنا فیها) منادا قرار گرفتن حسرت گویاى شدت و عمق ندامت است. ضمناً مرجع ضمیر «فیها»، «حیات دنیا» گرفته شده که مرجعى معنوى است.

۸- منکران معاد در قیامت بر سهل انگارى و بى توجهى خود در مورد قیامت بسیار حسرت و تأسف خواهند خورد. (حتى إذا جاءتهم الساعة بغتة قالوا یحسرتنا على ما فرطنا فیها) مرجع ضمیر در «فرطنا فیها» مى تواند «الساعة» باشد. و مراد از «الساعة» ممکن است قیامت باشد، در این صورت معنى جمله چنین مى شود «یا حسرتنا على ما فرطنا فى امر القیامة».

۹- پشیمانى، اندوه و حسرت در آخرت، پیامد تباه کردن فرصت دنیا و کوتاهى در انجام تکالیف (قد خسر الذین کذبوا بلقاء اللّه ... قالوا یحسرتنا على ما فرطنا فیها) ضمیر «ها» در «على ما فرطنا فیها»، به «ما بر مى گردد و معنا چنین مى شود: «یا حسرتنا على تفریطنا». و چون متعلق تفریط محذوف است، بر اطلاق متعلق تفریط دلالت دارد.

۱۰- محدود دانستن حیات در تنگناى زندگى مادى دنیا، موجب حسرت و اندوه عمیق در قیامت مى شود. (و قالوا إن هى إلا حیاتنا الدنیا ... حتى إذا جاءتهم الساعة بغتة قالوا یحسرتنا)

۱۱- پیامدهاى کفر و انکار معاد، بارى سنگین و طاقتفرسا بر دوش انسان است. (و هم یحملون أوزارهم على ظهورهم)

۱۲- منکران معاد در قیامت با بار سنگین گناهان خویش حضور مى یابند. (قد خسر الذین کذبوا بلقاء اللّه ... و هم یحملون أوزارهم على ظهورهم) «أوزار»، جمع «وزر»، به معنى سنگینى است و مقصود از «أوزار» در آیه سنگینى گناهان است.

۱۳- آدمى در قیامت گرفتار پیامدهاى اعمال خویش است. (و هم یحملون أوزارهم على ظهورهم)

۱۴- زندگى منهاى دین و اعتقاد به قیامت زیانبار و تباهگر سرمایه عمر آدمى است. (قد خسر الذین کذبوا بلقاء اللّه ... یحسرتنا على ما فرطنا فیها)

۱۵- انکار معاد، گناه و بارى شوم بر دوش منکران معاد در قیامت است. (قد خسر الذین کذبوا بلقاء اللّه ... ألا ساء ما یزرون )

۱۶- کوتاهى و تفریط در امور دینى و مسؤولیتها، گناه و بارى شوم بر دوش انسان است. (قالوا یحسرتنا على ما فرطنا فیها و هم یحملون أوزارهم على ظهورهم ألا ساء ما یزرون ) بنابراین که «ما در «ما فرطنا» موصوله و مرجع براى ضمیر «فیها» باشد.

روایات و احادیث

۱۷- عن النبى (ص) فى قوله: «یا حسرتنا» قال: یرى أهل النار منازلهم من الجنة فیقولون: «یا حسرتنا». [۱] رسول خدا (ص) درباره قول خداوند «یا حسرتنا» فرمود: جهنمیان جایگاه خودشان را در بهشت مى بینند آنگاه مى گویند: «اى افسوس».

موضوعات مرتبط

  • اندوه: عوامل اندوه اخروى ۹، ۱۰
  • پشیمانى: عوامل پشیمانى اخروى ۹
  • تکلیف: آثار ترک تکلیف ۹; سستى در تکلیف ۱۶
  • جهنمیان: حسرت جهنمیان ۱۷
  • حسرت: عوامل حسرت اخروى ۹، ۱۰
  • حیات: آثار انکار حیات اخروى ۱۰; عوامل ارزشمندى حیات دنیوى ۱۴
  • خدا: تجلّى اخروى حاکمیت خدا ۳; تجلّى اخروى قدرت خدا ۳
  • دین: اهمیت دین ۱۴; تفریط در دین ۱۶; سستى در دین ۱۶
  • زیان: موارد زیان ۱۴
  • زیانکاران:۱،۵ در قیامت ۶
  • عقیده: به قیامت ۱۴
  • عمر: آثار تباهى عمر ۹; تباهى سرمایه عمر ۱۴
  • عمل: آثار اخروى عمل ۱۳
  • فرجام: شوم ۱۶
  • فرصت: آثار تباهى فرصت ۹
  • قیامت: آثار بى توجهى به قیامت ۸; ابتلا در قیامت ۱۳; برپایى قیامت ۴; حسرت در قیامت ۷، ۸; ظهور حقایق در قیامت ۶; ناگهانى بودن قیامت ۴; ویژگیهاى قیامت ۲، ۳
  • کفر: آثار کفر ۱۱; سنگینى کفر ۱۱
  • گناه: سنگینى گناه ۱۲، ۱۶; موارد گناه ۱۵، ۱۶
  • لقاء اللّه: تفریط مکذّبان لقاء اللّه ۷; حسرت مکذّبان لقاء اللّه ۷; زیانکارى مکذّبان لقاء اللّه ۱، ۵; لقاء اللّه در قیامت ۲; مکذّبان لقاء اللّه در قیامت ۶، ۷
  • مادیگرى: آثار مادیگرى ۱۰
  • معاد: آثار تکذیب معاد ۱۱، ۱۵; تفریط مکذّبان معاد ۸; حسرت مکذّبان معاد ۸; زیانکارى مکذّبان معاد ۱، ۵; فرجام مکذّبان معاد ۱۵; گناه تکذیب معاد ۱۵; گناه مکذّبان معاد ۱۲; مکذّبان معاد در قیامت ۶، ۸، ۱۲

منابع

  1. تفسیر طبرى، ج ۵، ص ۱۷۸; الدر المنثور، ج ۳- ، ص ۲۶۲.