الأنبياء ٧

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۴۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

ما پیش از تو، جز مردانی که به آنان وحی می‌کردیم، نفرستادیم! (همه انسان بودند، و از جنس بشر!) اگر نمی‌دانید، از آگاهان بپرسید.

و پيش از تو نيز نفرستاديم مگر مردانى را كه به آنها وحى مى‌كرديم. پس اگر خود نمى‌دانيد از اهل ذكر [و كتاب دانان‌] بپرسيد
و پيش از تو [نيز] جز مردانى را كه به آنان وحى مى‌كرديم گسيل نداشتيم. اگر نمى‌دانيد از پژوهندگان كتابهاى آسمانى بپرسيد.
و ما پیش از تو کسی را به رسالت نفرستادیم جز مردانی (پاک) را که به آنها (هم مانند تو) وحی می‌فرستادیم؛ شما اگر خود نمی‌دانید بروید و از اهل ذکر (و دانشمندان امت) سؤال کنید.
و پیش از تو [برای هدایت مردم] نفرستادیم مگر مردانی را که به آنان وحی می نمودیم. اگر نمی دانید از دانایان [به کتاب های آسمانی و آگاهان به اخبار پیشینیان] بپرسید [که همه پیامبران از جنس خود بشر بودند، نه فرشته]
ما پيش از تو به رسالت نفرستاديم مگر مردانى را كه به آنها وحى مى‌كرديم و اگر خود نمى‌دانيد از اهل كتاب بپرسيد.
و ما پیش از تو جز مردانی که به آنان وحی می‌فرستادیم، نفرستادیم، اگر نمی‌دانید از پژوهندگان کتابهای آسمانی بپرسید
و پيش از تو نفرستاديم مگر مردانى را كه به ايشان وحى مى‌كرديم. پس اگر خود نمى‌دانيد از اهل ذكر- اهل كتاب- بپرسيد- تا بدانيد كه پيامبران آنها هم آدمى بوده‌اند-.
(تنها تو نیستی که پیغمبری، و در عین حال انسان. بلکه) پیش از تو جز مردانی را برنینگیخته‌ایم که بدیشان (دین آسمانی را) وحی کرده‌ایم. از (اهل علم و) آشنایان به کتابهای‌آسمانی بپرسید اگر این را نمی‌دانید.
و پیش از تو جز مردانی را که به آنان وحی کنیم گسیل نداشتیم و اگر نمی‌دانسته‌اید (و نتوانید هم بدانید) پس از یادآوران (کتاب‌های آسمانی) بپرسید.
و نفرستادیم پیش از تو جز مردانی را که وحی می‌کردیم بسوی آنان پس بپرسید اهل کتاب را اگر نمی‌دانید


الأنبياء ٦ آیه ٧ الأنبياء ٨
سوره : سوره الأنبياء
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«رِجَالاً»: مردان. مراد این است که پیغمبران همه انسان بوده و از میان مردان برگزیده شده‌اند؛ نه زنان. «الذِّکْرِ»: مراد کتابهای آسمانی پیشین است (نگا: أنبیاء / . دانش و آگاهی. «أَهْلَ الذِّکْرِ»: آشنایان به کتابهای آسمانی پیشین. آگاهان و فرزانگان.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- تمامى رسولان الهى، از نوع بشر و جنس مرد بودند. (و ما أرسلنا قبلک إلاّ رجالاً )

۲- منافات داشتن پیامبرى با بشر بودن، پندار باطل مشرکان (هل هذا إلاّبشر مثلکم ... ما أرسلنا قبلک إلاّرجالاً )

۳- مقام پیامبرى با بشر بودن ناسازگار نیست; بلکه بشر بودن پیامبران، سنت الهى است. (هل هذا إلاّبشر مثلکم ... ما أرسلنا قبلک إلاّ رجالاً )

۴- خداوند، مبدأ وحى و ارسال پیامبران (و ما أرسلنا قبلک إلاّ رجالاً نوحى إلیهم )

۵- بهره مندى پیامبران از وحى، وجه امتیاز و تفاوت آنان با سایر بشر (و ما أرسلنا قبلک إلاّ رجالاً نوحى إلیهم )

۶- دریافت وحى الهى، لازمه منصب رسالت (و ما أرسلنا ... نوحى إلیهم )

۷- دعوت پیامبران، تنها مبتنى بر وحى الهى بود. (بل قالوا أضغث ... بل هو شاعر ... و ما أرسلنا قبلک إلاّ رجالاً نوحى إلیهم)

۸- دعوت خداوند از مشرکان مکه، مبنى بر پرسش از آگاهان در زمینه بشر بودن پیامبران پیشین (فسلوا أهل الذکر إن کنتم لاتعلمون )

۹- بشر بودن پیامبران، امرى مسلّم نزد عالمان دینى و آگاهان تاریخ انبیا در عصر بعثت (و ما أرسلنا ... فسئلوا أهل الذکر إن کنتم لاتعلمون ) مقصود از «أهل الذکر» عالمان دینى است; زیرا اولاً عموم مردم از تاریخ پیامبران بى خبر بودند و این نوع اطلاعات در اختیار عالمان دینى بود و ثانیاً واژه «ذکر» در قرآن، بر کتاب هاى آسمانى و از جمله خودِ قرآن اطلاق گردیده است.

۱۰- وجود افرادى مطلع و آگاه به تاریخ انبیا در محیط جاهلى مشرکان عصر بعثت (فسئلوا أهل الذکر )

۱۱ - لزوم کاوش و تفحص، در مسائل اعتقادى و دینى تا مرز علم و آگاهى (فسئلوا أهل الذکر إن کنتم لاتعلمون ) «إسألوا...» جواب شرط مقدر است و جمله «إن کنتم لاتعلمون» آن را تفسیر مى کند و تقدیر آن چنین است: «إن کنتم لاتعلمون فاسألوا...» (اگر نمى دانید پس بپرسید). لازمه این سخن آن است که اگر انسان چیزى را نمى داند، باید تا مرز دانستن کاوش و پرسش کند.

۱۲- تجاهل مشرکان مکه، نسبت به بشر بودن پیامبران گذشته (فسئلوا أهل الذکر إن کنتم لاتعلمون ) قید «إن کنتم لاتعلمون» اشاره به علم و آگاهى مشرکان دارد; زیرا اگر آنان واقعاً نمى دانستند، قید یاد شده (اگر نمى دانید) لغو و زاید مى شد.

۱۳- عالمان دینى و آگاهان به کتاب هاى آسمانى، داراى منزلت و جایگاه اجتماعى نزد مشرکان مکه (فسئلوا أهل الذکر ) ارجاع مشرکان به عالمان دینى و آگاهان به تاریخ انبیا، بیانگر این نکته است که این عالمان، از جایگاهى خاص در میان مشرکان برخوردار بودند و سخنان این قشر نزد آنان مورد پذیرش بود.

۱۴- لزوم پاسخ عالم، به پرسش هاى جاهل در مورد مسائل دینى (فسئلوا أهل الذکر ) گفتنى است که اگر سؤال واجب باشد، جواب نیز الزامى خواهد بود وگرنه وجوب سؤال لغو مى شود; زیرا ممکن است براثر واجب نبودن پاسخ، سؤال ها بى جواب بماند. در این صورت، موجب نقض غرض خواهد شد و این از خداوند حکیم به دور است.

۱۵- اعتبار و حجیت سخن اهل خبره و اظهار نظر عالمان دینى (فسئلوا أهل الذکر إن کنتم لاتعلمون ) برداشت یاد شده از لازمه فرمان خداوند مبنى بر رجوع به عالمان در مسائلى که شناخته شده نیست، استفاده مى شود; زیرا الزام رجوع به دانشمندان بدون حجت و معتبر بودن اظهار نظر آنان، لغو خواهد بود و این از ساحت مقدس خداى حکیم به دور است.

روایات و احادیث

۱۶- «عن رسول اللّه(ص): لاینبغى للعالم أن یسکت على علمه و لاینبغى للجاهل أن یسکت على جهله و قد قال اللّه «فسئلوا أهل الذکر إن کنتم لاتعلمون»; از رسول خدا(ص) روایت شده است: براى عالم سزاوار نیست که با داشتن علم سکوت کند [و آن را کتمان نماید] و براى جاهل سزاوار نیست که با وجود جهل، سکوت کند [و مجهول خود را نپرسد]; در حالى که خدا فرموده است: «فسئلوا أهل الذکر إن کنتم لاتعلمون»».[۱]

موضوعات مرتبط

  • انبیا: بشر بودن انبیا ۱، ۳، ۸، ۹، ۱۲; جنسیت انبیا ۱; مرد بودن انبیا ۱; مقامات انبیا ۵; منشأ بعثت انبیا ۴; منشأ دعوت انبیا۷; وحى به انبیا ۵
  • اهل خبره: حجیت سخن اهل خبره ۱۵
  • پرسشهاى دینى: پاسخ به پرسشهاى دینى ۱۴
  • پندار: پندار باطل ۲
  • جاهلان: مسؤولیت جاهلان ۱۶
  • خدا: سنتهاى خدا ۳
  • عقیده: علم در عقیده ۱۱
  • علما: پرسش از علما ۸; علماى مقارن بعثت ۱۰; مسؤولیت علما ۱۴
  • علماى دینى: احترام علماى دینى ۱۳; بینش علماى دینى مقارن بعثت ۹; حجیت سخن علماى دینى ۵ ۱; علماى دینى صدراسلام ۱۳; موقعیت اجتماعى علماى دینى ۱۳
  • مسائل عقیدتى: تفحص در مسائل عقیدتى ۱۱
  • مشرکان: پندار مشرکان ۲
  • مشرکان مکه: بینش مشرکان مکه ۱۳; تجاهل مشرکان مکه ۱۲; دعوت از مشرکان مکه ۸
  • مورخان: بینش مورخان مقارن بعثت ۹; مورخان مقارن بعثت ۱۰
  • نبوت: شرایط نبوت ۶; مکذبان نبوت بشر ۲
  • وحى: منشأ وحى ۴; نقش وحى ۷; وحى و نبوت ۶

منابع

  1. الدرالمنثور، ج ۵، ص ۱۳۳.