الأحزاب ٢٠

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۱۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

آنها گمان می‌کنند هنوز لشکر احزاب نرفته‌اند؛ و اگر برگردند (از ترس آنان) دوست می‌دارند در میان اعراب بادیه‌نشین پراکنده (و پنهان) شوند و از اخبار شما جویا گردند؛ و اگر در میان شما باشند جز اندکی پیکار نمی‌کنند!

|مى‌پندارند كه احزاب [هنوز از اطراف مدينه‌] نرفته‌اند و اگر احزاب بيايند، [از ترس آنها] دوست دارند كاش در ميان باديه‌نشين‌ها بودند [و پنهان مى‌شدند] و از اخبار [جنگ‌] شما مى‌پرسيدند، و اگر در ميان شما هم بودند جز اندكى پيكار نمى‌كردند
اينان [چنين‌] مى‌پندارند كه دسته‌هاى دشمن نرفته‌اند، و اگر دسته‌هاى دشمن بازآيند آرزو مى‌كنند: كاش ميان اعراب باديه‌نشين بودند و از اخبار [مربوط به‌] شما جويا مى‌شدند، و اگر در ميان شما بودند، جز اندكى جنگ نمى‌كردند.
و آن منافقان گمان کنند که لشکرهای کافران هنوز از دور مدینه نرفته و شکست نخورده‌اند و اگر آن دشمنان بار دیگر بر علیه السلام لشکر کشند باز منافقان آرزوشان این است که در میان اعراب بادیه (از جنگ آسوده و برکنار) باشند و از اخبار جنگی شما جویا شوند، و اگر هم در میان (سپاه) شما در آیند جز اندکی (آن هم به ریا و نفاق) به جنگ نپردازند.
[این بزدلان منافق] می پندارند که گروه های دشمن نرفته اند و اگر بار دیگر گروه های دشمن بیایند، آنان دوست دارند که کاش در میان اعراب بادیه نشین بودند، و [همانجا] از خبرهای شما می پرسیدند، و اگر در میان شما بودند جز اندکی جنگ نمی کردند.
مى‌پندارند كه سپاه احزاب نرفته است. و اگر آن لشكرها بازمى‌آمدند، آرزو مى‌كردند كه كاش در ميان اعراب باديه‌نشين مى‌بودند و همواره از اخبار شما مى‌پرسيدند. اگر هم در ميان شما مى‌بودند، جز اندكى قتال نمى‌كردند.
اینان گمان می‌برند که هنوز "گروه مشرکان همدست" [از صحنه به در] نرفته‌اند و اگر گروه مشرکان همدست برگردند، خوش دارند که کاش بیابانی و در میان بادیه‌نشینان باشند و از اخبار شما پرس و جو کنند، و اگر در میان شما بودند، جز اندکی کارزار نمی‌کردند
مى‌پندارند كه [هنوز] لشكرهاى احزاب نرفته‌اند و اگر آن لشكرها بازآيند، دوست دارند كه در ميان اعراب باديه‌نشين مى‌رفتند و از خبرهاى شما مى پرسيدند و اگر هم در ميان شما باشند جز اندكى كارزار نكنند- پس سودى در ماندن آنها نيست-.
آنان (از شدّت خوف و هراس هنوز) گمان می‌کنند لشکریان احزاب نرفته‌اند، و اگر احزاب بار دیگر برگردند، ایشان دوست می‌دارند در میان اعراب بادیه‌نشین، صحرانشین شوند (تا اذیّت و آزاری بدیشان نرسد، و بدین اکتفاء می‌کنند که از شما خبر بگیرند) و اخبار شما را جویا شوند. اگر آنان (قبلاً فرار نمی‌کردند و به مدینه برنمی‌گشتند و) در میان شما می‌ماندند، جز مقدار کم و ناچیزی نمی‌جنگیدند (و آن هم برای ریا و خودنمائی) و ...
اینان (چنان) می‌پندارند که حزب‌های دشمن نرفته‌اند و اگر (این) احزاب برگردند دوست دارند (که) کاش میان اعراب - بادیه‌نشینان- بودند. حال آنکه از اخبار مهم (مربوط به) شما جویا می‌شوند، و اگر در میان شما بودند، جز اندکی جنگ نمی‌کردند.
پندارند احزاب را نرفتند و اگر بیایند احزاب دوست دارند کاش برون بودند در مردم دشت‌نشین و از دور اخبار شما را می‌پرسیدند و اگر می‌بودند در شما پیکار نمی‌کردند جز اندکی‌


الأحزاب ١٩ آیه ٢٠ الأحزاب ٢١
سوره : سوره الأحزاب
نزول : ٥ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«بَادُونَ»: جمع بادی، بادیه‌نشینان، صحرانشینان (نگا: حجّ / . «الأعْرَابِ»: ساکنان بادیه (نگا: توبه / ).


تفسیر

نکات آیه

۱ - منافقان مدینه، مى پنداشتند که احزاب متّحد، تا مدینه را فتح نکنند، پراکنده نخواهند شد. (یحسبون الأحزاب لم یذهبوا)

۲ - منافقان مدینه، حتى پس از هزیمت احزاب متّحد و عزیمت شان از اطراف مدینه، گمان مى کردند که آنان نرفته اند. (یحسبون الأحزاب لم یذهبوا)

۳ - اذیت و آزار زبانى مسلمانان، در غزوه احزاب، از سوى منافقان، ناشى از این بود که مى پنداشتند احزاب متّحد، نرفته اند و در اطراف مدینه خواهند ماند. (سلقوکم بألسنة حداد ... یحسبون الأحزاب لم یذهبوا) بنابراین احتمال که «یحسبون...» حال براى ضمیر فاعلى «سلقوا» باشد، نکته یاد شده فهمیده مى شود.

۴ - منافقان مدینه، دوست داشتند که در صورت تکرار هجوم احزاب متّحد به مدینه، در بیابان و در میان بادیه نشینان باشند. (و إن یأت الأحزاب یودّوا لو أنّهم بادون فى الأعراب)

۵ - منافقان مدینه، به شدت از کشته شدن و آسیب دیدن، واهمه داشتند. (و إن یأت الأحزاب یودّوا لو أنّهم بادون فى الأعراب) این که مى فرماید: «دوست داشتند در بیابان باشند» کنایه از این است که نمى خواستند در مدینه باشند تا از جنگ، آسیبى به آنها برسد و یا کشته شوند.

۶ - منافقان مدینه، در عین ترس از حضور در مدینه، به هنگام حمله دشمن، دوست داشتند از اخبار مربوط به مسلمانان آگاه باشند. (و إن یأت الأحزاب یودّوا لو أنّهم بادون فى الأعراب یسئلون عن أنبائکم)

۷ - منافقان مدینه، به پى گیرى تحولات و رخدادهاى مدینه، علاقه مند بودند. (یسئلون عن أنبائکم)

۸ - در صورت حضور منافقان مدینه، در جبهه مسلمانان، جز اندکى در جنگ و جهاد، شرکت نمى کردند. (و لو کانوا فیکم ما قتلوا إلاّ قلیلاً)

۹ - منافقان مدینه، افرادى راحت طلب بودند. (فإذا جاء الخوف رأیتهم ینظرون إلیک تدور أعینهم ... و إن یأت الأحزاب یودّوا لو أنّهم ... و لو کانوا فیکم ما قتلوا إلاّ قلیلاً)

موضوعات مرتبط

  • ترس: ترس از مرگ ۵
  • غزوه احزاب: احزاب صدراسلام در غزوه احزاب ۳; شکست احزاب صدراسلام در غزوه احزاب ۲; منافقان در غزوه احزاب ۳
  • مدینه: احزاب صدراسلام در مدینه ۱
  • مسلمانان: اذیت مسلمانان ۳
  • منافقان مدینه: آسایش طلبى منافقان مدینه ۹; اذیتهاى منافقان مدینه ۳; پندارهاى منافقان مدینه ۱، ۲، ۳; ترس منافقان مدینه ۵، ۶; علایق منافقان مدینه ۴، ۶، ۷; منافقان مدینه و جهاد ۸; منافقان مدینه و حوادث ۶، ۷; منافقان مدینه و غزوه احزاب ۱، ۴

منابع