آل عمران ١٩١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۱۶ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیده‌اند، یاد می‌کنند؛ و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین می‌اندیشند؛ (و می‌گویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریده‌ای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار!

آنان كه خدا را ايستاده و نشسته و خوابيده ياد مى‌كنند و در آفرينش آسمان‌ها و زمين مى‌انديشند كه پروردگارا! اين [جهان‌] را بيهوده نيافريده‌اى، پاكى براى توست، پس ما را از عذاب آتش نگاه دار
همانان كه خدا را [در همه احوال‌] ايستاده و نشسته، و به پهلو آرميده ياد مى‌كنند، و در آفرينش آسمانها و زمين مى‌انديشند [كه:] پروردگارا، اينها را بيهوده نيافريده‌اى؛ منزهى تو! پس ما را از عذاب آتش دوزخ در امان بدار.
آنها که در هر حالت، ایستاده و نشسته و خفته خدا را یاد کنند و دائم در خلقت آسمان و زمین بیندیشند و گویند: پروردگارا، تو این دستگاه با عظمت را بیهوده نیافریده‌ای، پاک و منزهی، ما را به لطف خود از عذاب دوزخ نگاهدار؛
آنان که همواره خدا را ایستاده و نشسته و به پهلو آرمیده یاد می کنند، و پیوسته در آفرینش آسمان ها و زمین می اندیشند، [و از عمق قلب همراه با زبان می گویند:] پروردگارا! این [جهان با عظمت] را بیهوده نیافریدی، تو از هر عیب و نقصی منزّه و پاکی؛ پس ما را از عذاب آتش نگاهدار.
آنان كه خدا را ايستاده و نشسته و به پهلو خفته، ياد مى‌كنند و در آفرينش آسمانها و زمين مى‌انديشند: اى پروردگار ما، اين جهان را به بيهوده نيافريده‌اى، تو منزهى، ما را از عذاب آتش بازدار.
کسانی که خداوند را [در همه احوال‌] ایستاده و نشسته و بر پهلو آرمیده، یاد می‌کنند و در آفرینش آسمانها و زمین می‌اندیشند که پروردگارا این را بیهوده نیافریده‌ای، پاکا که تویی، ما را از عذاب آتش دوزخ در امان بدار
همان كسان كه ايستاده و نشسته و بر پهلوها خفته خداى را ياد مى‌كنند و در آفرينش آسمانها و زمين مى‌انديشند [و گويند:] پروردگارا، اين را به گزاف و بيهوده نيافريدى، تو پاكى- از اينكه كارى به گزاف و بيهوده كنى- پس ما را از عذاب آتش دوزخ نگاه دار.
کسانی که خدا را ایستاده و نشسته و بر پهلوهایشان افتاده (و در همه‌ی اوضاع و احوال خود) یاد می‌کنند و درباره‌ی آفرینش (شگفت‌انگیز و دلهره‌انگیز و اسرارآمیز) آسمانها و زمین می‌اندیشند (و نقشه‌ی دلربا و ساختار حیرتزای آن، شور و غوغائی در آنان برمی‌انگیزد، و به زبان حال و قال می‌گویند:) پروردگارا! این (دستگاه شگفت کائنات) را بیهوده و عبث نیافریده‌ای؛ تو منزّه و پاکی (از دست یازیدن به کار باطل!)، پس ما را (با توفیق بر انجام کارهای شایسته و بایسته) از عذاب آتش (دوزخ) محفوظ دار.
کسانی که خدا را (در همه‌ی احوالشان)، ایستادگان و نشستگان و به پهلوآرمیدگان یاد می‌کنند، و در آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌اندیشند (و گویند): «پروردگارمان! این‌ها را بیهوده نیافریده‌ای. تو منزّهی! پس ما را از عذاب آتش دوزخ نگهدار.»
آنان که یاد خدا کنند ایستادگان و نشستگان و بر پهلوهای خویش و می‌اندیشند در آفرینش آسمانها و زمین پروردگارا نیافریدی این را به باطل (بیهوده) دور از تو (منزهی تو) نگهدار ما را از عذاب آتش‌


آل عمران ١٩٠ آیه ١٩١ آل عمران ١٩٢
سوره : سوره آل عمران
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«قِیَاماً»: جمع قائم، ایستادگان. «قُعُوداً»: جمع قاعد، نشستگان. «قِیَاماً وَ قُعُوداً وَ ... الأرْضِ»: حال ضمیر (و) یَذْکُرُونَ بوده و بر همدیگر عطف شده‌اند. «جُنُوب»: جمع جنْب، پهلوها. «بَاطِلاً»: بیهوده و عبث. صفت مصدر محذوفی است و تقدیر چنین است: خَلْقاً باطِلاً. یا حال (هذا) است. «سُبْحَانَکَ»: پاک و منزّهی تو. مفعول مطلق فعل محذوف (سَبَّحَ). «قِنَا»: ما را محفوظ و مصون دار. از ماده (وقی).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- آنان که همواره و در هر حال به یاد خدا بوده و در آفرینش آسمانها و زمین مى اندیشند، داراى خرد ناب هستند. (لایات لاولى الالباب. الّذین یذکرون اللّه قیاماً و قعوداً و على جنوبهم و یتفکّرون فى خلق السّموات و الارض) فعل مضارع «یذکرون»، دلالت بر استمرار و دوام ذکر دارد و «قیام»، جمع قائم (ایستاده) و «قعود»، جمع قاعد (نشسته) و «جنوب»، جمع جنب (پهلو)، کنایه از تمامى حالات آدمى است. چون غالباً آدمى از این سه حالت خارج نیست.

۲- ارزش یاد خداوند همواره و در هر حال (الّذین یذکرون اللّه قیاماً و قعوداً و على جنوبهم)

۳- اهمیّت و ارزش برتر یاد خدا در حال قیام بر حال نشسته و در حال نشسته بر حال خوابیده* (الّذین یذکرون اللّه قیاماً و قعوداً و على جنوبهم) در برداشت فوق، کلمات «قیام» و «قعود» و «على جنوبهم» به معناى حقیقى آن گرفته شده، نه به معناى کنایى آن (همه حالات)، و ترتیب ذکرى این حالات مى تواند اشاره به ترتیب آن در اهمیّت و ارزش باشد.

۴- ارزش اندیشیدن در آفرینش آسمانها و زمین (الّذین ... یتفکّرون فى خلق السّموات و الارض)

۵- ارزش اندیشه در آفرینش آسمانها و زمین، در صورت توأم بودن آن با یاد خدا* (الّذین یذکرون اللّه ... و یتفکّرون فى خلق السّموات و الارض) جمله «یتفکّرون» بدون تکرار «الّذین»، عطف بر «یذکرون» شده تا دلالت کند به اینکه هر دو صفت (ذکر و تفکّر) توأماً، وصف «اولى الالباب» است ; نه اینکه اولوا الالباب دو گروهند ; عدّه اى ذاکر و عدّه اى دیگر متفکّر.

۶- همواره به یاد خداوند بودن و اندیشیدن در آفرینش آسمانها و زمین، دو صفت برجسته خردمندان (لاولى الالباب. الّذین یذکرون اللّه قیاماً و قعوداً و على جنوبهم و یتفکّرون فى خلق السّموات و الارض)

۷- ترغیب انسانها به یاد همیشگى خدا و اندیشیدن در آفرینش آسمانها و زمین (الّذین یذکرون اللّه قیاماً ... و یتفکّرون فى خلق السّموات و الارض) ستایش خداوند از دارندگان صفات یاد شده و توصیف آنان به خردمندى، براى تشویق به تحصیل چنین ویژگیهایى است.

۸- آسمانها متعددند. (فى خلق السّموات و الارض)

۹- آفرینش آسمانها و زمین، امرى با عظمت و میدانى گسترده براى تفکّر مستمر (و یتفکّرون فى خلق السّموات و الارض)

۱۰- کیفیّت آفرینش آسمانها و زمین، از منابع شناخت (و یتفکّرون فى خلق السّموات و الارض) «خلق» به معناى آفریدن و ایجاد کردن است ; ولى ظاهراً در آیه شریفه، مراد از آن چگونگى وجود آسمانها و زمین است.

۱۱- عقل و حسّ از ابزارهاى شناخت حقایق (و یتفکّرون فى خلق السّموات و الارض) چون آفرینش آسمانها و زمین را مى بینند (احساس مى کنند) و در آن مى اندیشند (تعقّل مى کنند) و آنگاه به نتیجه مى رسند (ما خلقت هذا باطلا)، بنابراین آیه شریفه، حسّ و عقل را از ابزار شناخت معرفى کرده است.

۱۲- آسمانها و زمین، آفریده هایى حادث (فى خلق السّموات و الارض)

۱۳- برهان «انّى» (از معلول به علّت پى بردن) از روشهاى قرآن براى استدلال بر هدفدارى جهان آفرینش (الّذین ... و یتفکّرون فى خلق السّموات و الارض ربّنا ما خلقت هذا باطلا)

۱۴- آنان که با اندیشیدن در خلقت آسمانها و زمین به هدفدارى جهان پى نبرند، نه خردمندند و نه شناخت صحیحى از آفرینش دارند. (لایات لاولى الالباب. الّذین ... و یتفکّرون فى خلق السّموات و الارض ربّنا ما خلقت هذا باطلاً)

۱۵- پى بردن و اقرار خردمندان به هدفدارى آفرینش، پس از اندیشه در آن (لاولى الالباب ... یتفکّرون فى خلق السّموات و الارض ربّنا ما خلقت هذا باطلاً) ظاهراً «ربّنا ما خلقت ... » بیان نتیجه تفکّر آنان مى باشد.

۱۶- بیهوده نپنداشتن آفرینش، نشانه خردمندى (لایات لاولى الالباب. الّذین ... ربّنا ما خلقت هذا باطلاً سبحانک)

۱۷- پاک و منزّه دانستن خداوند از هر عیب و نقصى، نشانه خردمندى (لایات لاولى الالباب. الّذین ... ربّنا ما خلقت هذا باطلاً سبحانک)

۱۸- تفکّر در آفرینش آسمان و زمین، موجب درک توحید ربوبى (جهان بینى توحیدى) و اعتراف به آن (یتفکّرون فى خلق السّموات و الارض ربّنا ما خلقت هذا باطلاً) چون پس از تفکّر، خداوند را با ربّنا (پروردگار همه ما) یاد مى کنند، معلوم مى شود که آدمى با اندیشه در آفرینش، مى تواند به ربوبیت خداوند نسبت به همگان (توحیدى ربوبى) دست یابد.

۱۹- جهان بینى توحیدى و هدفدارى جهان بدون اتکاى بر وحى با عقل و منطق قابل درک است. (و یتفکّرون فى خلق السّموات و الارض ربّنا ما خلقت هذا باطلاً) زیرا صاحبان خرد ناب پس از اندیشه در جهان، بدون تکیه بر وحى، به توحید ربوبى و هدفدارى جهان رسیده اند.

۲۰- جهان آفرینش، مجموعه اى هدفدار و منظّم (یتفکّرون فى خلق السّموات و الارض ربّنا ما خلقت هذا باطلاً) «باطل» به چیزى گفته مى شود که هدفى را تعقیب نکند و یا داراى غرض و هدفى معقول نباشد. بنابراین باطل نبودن هستى یعنى دارا بودن هدف معقول و منطقى و لازمه هدفدارى، نظم است.

۲۱- ناسازگارى ربوبیّت خدا با آفرینش بى هدف و باطل (ربّنا ما خلقت هذا باطلاً)

۲۲- خضوع و کرنش خردمندان براى خداوند، در پى تفکّر در آفرینش و پى بردن به هدفدارى آن (ربّنا ما خلقت هذا باطلاً سبحانک) اعتراف خردمندان به مالکیّت خداوند نسبت به آنان با کلمه «ربّنا» که به معناى مالک و مدبّر آمده، دلالت بر خشوع و خضوع ایشان در برابر خداوند دارد.

۲۳- آفرینش، نظامى حساب شده، متقن و ضرورى (ربّنا ما خلقت هذا باطلاً) حقّ، کارى است که انجام آن ضرورى است و به اندازه لازم و در زمان خودش تحقق یابد. (مفردات راغب). و باطل نقیض حق است.

۲۴- خداوند از اینکه آفرینشى باطل و بیهوده داشته باشد، پاک و منزّه است. (ربّنا ما خلقت هذا باطلاً سبحانک)

۲۵- خردمندان، خداوند را از هر کاستى مبرّا و منزّه مى دانند. (لایات لاولى الالباب. الّذین ... سبحانک)

۲۶- پى بردن خردمندان و اعتراف آنان به کمال مطلق پروردگارا، پس از اندیشه در آفرینش (الّذین ... یتفکّرون فى خلق السّموات و الارض ربّنا ... سبحانک) تسبیح به معناى پاک دانستن از هر عیب و نقصى است و لازمه نبود عیب و نقص براى خداوند، وجود تمام کمالات براى اوست و خردمندان با تفکّر در آفرینش به چنین اعتقادى رسیده اند.

۲۷- منزّه بودن خداوند از هر نقص و عیب، دلیل راه نداشتن بیهودگى در آفرینش او (ربّنا ما خلقت هذا باطلاً سبحانک)

۲۸- دعاى خردمندان براى رهایى از عذاب دوزخ (لاولى الالباب ... فقنا عذاب النّار)

۲۹- اعتقاد به قیامت و کیفر و پاداش در آن، پیامد اعتقاد به باطل نبودن و هدفدار بودن آفرینش (ربّنا ما خلقت هذا باطلاً سبحانک فقنا عذاب النّار) کلمه «فا» در «فقنا ... »، بیانگر این معناست که خردمندان با نفى بطلان در آفرینش و اعتقاد به هدفدارى جهان به این نتیجه رسیده اند که باید قیامت و روز جزا و پاداشى باشد.

۳۰- خداوند تنها بازدارنده انسان از گرفتار شدن به عذاب دوزخ (فقنا عذاب النّار) با توجّه به این که خردمندان پس از پى بردن به هدفدارى آفرینش تنها از جانب خداوند درخواست نجات از عذاب دارند.

۳۱- اعتقاد به معاد و درخواست رهایى از آتش دوزخ، نشانه خردمندى (لایات لاولى الالباب ... فقنا عذاب النّار)

۳۲- همه انسانها در خطر گرفتارى به آتش دوزخ (لایات لاولى الالباب ... فقنا عذاب النّار)

۳۳- اعتقاد به هدفدارى آفرینش، دلیل نگرانى خردمندان از سرنوشت خود در قیامت است. (ربّنا ما خلقت هذا باطلاً سبحانک فقنا عذاب النّار)

۳۴- دعا براى نجات یافتن از عذاب دوزخ، وسیله اى براى رهایى یافتن از آن (فقنا عذاب النّار)

۳۵- آتش، وسیله اى براى عذاب دوزخیان (فقنا عذاب النّار)

روایات و احادیث

۳۶- نماز، مصداق ذکر و یاد خداوند است. (الّذین یذکرون اللّه ... و على جنوبهم) امام باقر (ع) درباره آیه فوق فرمود: الصحیح یصلى قائماً ... .[۱]

۳۷- انسان سالم نماز را ایستاده و مریض آن را نشسته و ناتوانتر از او آن را به پهلو مى خواند. (یذکرون اللّه قیاماً و قعوداً و على جنوبهم) امام باقر (ع) درباره آیه فوق فرمود: ... «قیاماً» الاصحاء و «قعوداً» یعنى المرضى «و على جنوبهم» قال: اعلّ ممّن یصلّى جالساً و اوجع.[۲]

موضوعات مرتبط

  • آسمان: آفرینش آسمان ۱، ۴، ۵، ۶، ۷، ۹، ۱۰، ۱۴، ۱۸ ; تعدّد آسمان ۸ ; موجودات آسمان ۱۲
  • آفرینش:۱، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۸، ۲۲، ۲۶ اتقان آفرینش ۱، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۸، ۲۲، ۲۶ ۲۳ ; اهداف آفرینش ۱، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۸، ۲۲، ۲۶ ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۹، ۲۰، ۲۱، ۲۲، ۲۴، ۲۷، ۲۹، ۳۳ ; نظم آفرینش ۱، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۸، ۲۲، ۲۶ ۲۰، ۲۳
  • آیات احکام:۳۷
  • ارزشها:۲، ۴، ۵
  • اسماء و صفات: صفات جلال ۱۷، ۲۴، ۲۵، ۲۷
  • انسان: فرجام انسان ۳۳ ; هشدار به انسان ۳۲
  • ایمان:۲۶ به قیامت ۲۹، ۳۱
  • برهان: اقسام برهان ۱۳ ; برهان انّى ۱۳
  • پاداش: اخروى ۲۹
  • تعقل: آثار تعقل ۱، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۲۲، ۲۶ ; ارزش تعقل ۴، ۵ ; تشویق به تعقل ۶، ۷ ; تعقل در آفرینش ۱، ۴، ۵، ۶، ۷، ۹، ۱۴، ۱۵، ۱۸، ۲۲، ۲۶ ; فاقدان تعقل ۱۴
  • توحید: ربوبى ۱۸ ; دلایل توحید ۱۸
  • جهانخبینى: توحیدى ۱۹
  • جهنّم: آتش جهنّم ۳۱، ۳۲ ; عذاب جهنّم ۳۴
  • جهنمیان: کیفر جهنمیان ۳۵
  • خدا:۱، ۲، ۳، ۵، ۶، ۷، ۳۶ امداد خدا ۱، ۲، ۳، ۵، ۶، ۷، ۳۶ ۳۰ ; تنزیه خدا ۱، ۲، ۳، ۵، ۶، ۷، ۳۶ ۱۷، ۲۷ ; ربوبیت خدا ۱، ۲، ۳، ۵، ۶، ۷، ۳۶ ۲۱ ; کمال خدا ۱، ۲، ۳، ۵، ۶، ۷، ۳۶ ۲۶
  • خضوع:۲۲
  • دعا:۲۸ آثار دعا ۲۸ ۳۴
  • ذکر: خدا ۱، ۵، ۶، ۷، ۳۶ ; فضیلت ذکر خدا ۲، ۳
  • زمین: آفرینش زمین ۱، ۴، ۵، ۶، ۷، ۹، ۱۰، ۱۴، ۱۸ ; موجودات زمین ۱۲
  • شناخت: ابزار شناخت ۱۱ ; حسّى شناخت ۱۱ ; شناخت عقلى ۱۱ ; منابع شناخت ۱۰
  • عاقلان:۱۵، ۲۵، ۳۱، ۳۳ ایمان عاقلان ۱۵، ۲۵، ۳۱، ۳۳ ۲۶ ; خضوع عاقلان ۱۵، ۲۵، ۳۱، ۳۳ ۲۲ ; دعاى عاقلان ۱۵، ۲۵، ۳۱، ۳۳ ۲۸ ; ویژگى عاقلان ۱۵، ۲۵، ۳۱، ۳۳ ۱، ۶
  • عذاب: آتش عذاب ۳۵ ; عوامل نجات از عذاب ۲۸، ۳۰، ۳۱، ۳۴
  • عقل: نقش عقل ۱۹
  • قیامت:۲۹، ۳۱
  • کیفر:۳۵ اخروى ۲۹
  • نماز: احکام نماز ۳۷ ; فضیلت نماز ۳۶ ; نماز بیمار ۳۷
  • وحى: نقش وحى ۱۹

منابع

  1. کافى، ج ۳، ص ۴۱۱، ح ۱۱ ; تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۱۱، ح ۱۷۴.
  2. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۱۱، ح ۱۷۳ ; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۳۳۳، ح ۷.