گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۲۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۷۲: خط ۱۷۲:
<span id='link212'><span>
<span id='link212'><span>


==بحث روايتى ==
==بحث روايتى: (روایاتی در باره حقوق والدین) ==
رواياتى درباره حقوق والدين و حد اطاعت از ايشان
 
در كافى به سند خود از عبدالله بن سنان روايت كرده كه گفت از امام صادق (عليه السلام ) شنيدم مى فرمود: يكى از گناهان كبيره عقوق والدين ، و يكى ديگر نوميدى از رحمت خدا، و يكى ايمنى از مكر اوست ، و روايت شده كه از هر گناهى بزرگتر شرك به خدا است
در كافى، به سند خود، از عبدالله بن سنان روايت كرده كه گفت: از امام صادق «عليه السلام» شنيدم مى فرمود:  
و در كتاب فقيه در حقوقى كه از امام زين العابدين (عليه السلام ) روايت كرده فرموده : بزرگترين حق خدا بر تو اين است كه او را بپرستى ، و چيزى شريكش نسازى كه اگر اينكار را به اخلاص كردى خداوند حقى براى تو بر خود واجب مى كند، و آن اين است كه امور دنيا و آخرتت را كفايت مى كند
 
و نيز فرمود: و اما حق مادرت اين است كه بدانى او تو را طورى حمل كرد كه احدى ، احدى را آن طور حمل نمى كند، آرى او تو را در داخل شكم خود حمل كرد، و از ميوه قلبش چيزى به تو داد، كه احدى به احدى نمى دهد، و او با تمامى اعضاى بدنش تو را محافظت نمود، و باك نداشت از اينكه گرسنه و تشنه بماند، بلكه پروايش همه از گرسنگى و تشنگى تو بود، او باك نداشت از اينكه برهنه بماند، همه پروايش از برهنگى تو بود، او هيچ پروايى نداشت از گرما، ولى سعيش اين بود كه بر سرتو سايه بيفكند، او به خاطر تو از خواب خوش صرفنظر كرد، و تو را از گرما و سرما حفظ نمود، همه اين تلاشها براى اين است كه تو مال او باشى ، و تو نمى توانى از عهده شكر او برآيى ، مگر با يارى و توفيق خدا
يكى از گناهان كبيره، عقوق والدين، و يكى ديگر نوميدى از رحمت خدا، و يكى، ايمنى از مكر اوست. و روايت شده كه از هر گناهى بزرگتر، شرك به خدا است.
 
و در كتاب فقيه، در حقوقى كه از امام زين العابدين «عليه السلام» روايت كرده، فرموده:  
 
بزرگترين حق خدا بر تو، اين است كه او را بپرستى، و چيزى شريكش نسازى، كه اگر اين كار را به اخلاص كردى، خداوند حقى براى تو، بر خود واجب مى كند و آن، اين است كه امور دنيا و آخرتت را كفايت مى كند.
 
و نيز فرمود: و اما «حقّ مادرت»، اين است كه بدانى او، تو را طورى حمل كرد كه احدى، احدى را آن طور حمل نمى كند.
 
آرى، او تو را در داخل شكم خود حمل كرد، و از ميوه قلبش چيزى به تو داد، كه احدى به احدى نمى دهد، و او با تمامى اعضاى بدنش، تو را محافظت نمود، و باك نداشت از اين كه گرسنه و تشنه بماند، بلكه پروايش همه از گرسنگى و تشنگى تو بود.
 
او باك نداشت از اين كه برهنه بماند، همه پروايش از برهنگى تو بود. او هيچ پروايى نداشت از گرما، ولى سعيش اين بود كه بر سرِ تو، سايه بيفكند. او به خاطر تو، از خواب خوش صرف نظر كرد، و تو را از گرما و سرما حفظ نمود. همۀ اين تلاش ها، براى اين است كه تو مال او باشى، و تو نمى توانى از عهده شكر او برآيى، مگر با يارى و توفيق خدا.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۳۲۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۳۲۸ </center>
و اما حق پدرت اين است كه بدانى او ريشه تو است ، چون اگر او نبود تو نبودى ، پس هر وقت از خودت چيزى ديدى كه خوشت آمد، بدان كه اصل آن نعمت پدر تو است ، پس حمد خدا گوى ، و شكر پدر بجاى آر، آن قدر كه با اين نعمت برابرى كند، و هيچ نيرويى نيست جز به وسيله خدا
و اما «حق پدرت»، اين است كه بدانى او ريشه تو است. چون اگر او نبود، تو نبودى. پس هر وقت از خودت چيزى ديدى كه خوشت آمد، بدان كه اصل آن نعمت، پدر تو است. پس حمد خدا گوى، و شكر پدر به جاى آر، آن قدر كه با اين نعمت برابرى كند، و هيچ نيرويى نيست جز به وسيله خدا.
و در كافى به سند خود از هشام بن سالم ، از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود: مردى نزد رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) رفت و گفت : يا رسول الله به چه كس نيكى كنم ؟ فرمود به مادرت ، عرضه داشت : سپس به چه كس ؟ فرمود: به مادرت ، عرضه داشت : سپس به چه كس ؟ فرمود: به مادرت ، عرضه داشت : سپس به چه كس ؟ فرمود به پدرت
 
و در مناقب آمده كه روزى حسين بن على (عليهم السلام ) به عبد الرحمان بن عمرو بن عاص گذشت ، پس عبد الرحمان گفت : هر كه مى خواهد به مردى نظر كند كه محبوبترين اهل زمين است نزد اهل آسمان ، به اين شخص نظر كند، كه دارد مى گذرد، هر چند كه من بعد از جنگ صفين تاكنون با او همكلام نشده ام
و در كافى، به سند خود، از هشام بن سالم، از امام صادق «عليه السلام» روايت كرده كه فرمود:  
پس ابو سعيد خدرى او را نزد آن جناب آورد، حسين (عليه السلام ) به او فرمود: آيا مى دانستى كه من محبوبترين اهل زمين نزد اهل آسمانم ، و با اين حال در صفين شمشير به روى من و پدرم كشيدى ؟ به خدا سوگند پدر من بهتر از من بود، پس عبد الرحمان عذر خواهى كرد و گفت : آخر چه كنم رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به خود من سفارش فرمود كه پدرت را اطاعت كن ، حضرت فرمود: مگر كلام خداى را نشنيدى كه فرمود: ((و ان جاهداك على ان تشرك بى ما ليس لك به علم فلا تطعهما(( و نيز مگراز رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) نشنيده اى كه فرمود: اطاعت (پدر و مادر و يا هر كس كه اطاعتش واجب است ) بايد كه معروف باشد، و اطاعتى كه نافرمانى خدا است معروف و پسنديده نيست ، و نيز مگر نشنيده اى كه هيچ مخلوقى در نافرمانى خدا نبايد اطاعت شود
 
مردى نزد رسول اكرم «صلى الله عليه و آله و سلم» رفت و گفت: يا رسول الله! به چه كس نيكى كنم؟ فرمود: به مادرت. عرضه داشت: سپس به چه كس؟ فرمود: به مادرت. عرضه داشت: سپس به چه كس؟ فرمود: به مادرت. عرضه داشت: سپس به چه كس؟ فرمود: به پدرت.
 
و در مناقب آمده كه روزى حسين بن على «عليهما السلام»، به عبدالرحمان بن عمرو بن عاص گذشت. پس عبدالرحمان گفت: هر كه مى خواهد به مردى نظر كند كه محبوب ترين اهل زمين است نزد اهل آسمان، به اين شخص نظر كند، كه دارد مى گذرد. هر چند كه من بعد از جنگ صفين، تاكنون با او همكلام نشده ام.
 
پس ابوسعيد خدرى او را نزد آن جناب آورد. حسين «عليه السلام» به او فرمود: آيا مى دانستى كه من محبوب ترين اهل زمين نزد اهل آسمانم، و با اين حال در صفين، به روى من و پدرم شمشیر كشيدى؟ به خدا سوگند، پدر من، بهتر از من بود.
 
پس عبدالرحمان عذر خواهى كرد و گفت: آخر چه كنم رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» به خود من سفارش فرمود كه پدرت را اطاعت كن!
 
حضرت فرمود: مگر كلام خداى را نشنيدى كه فرمود: «وَ إن جَاهَدَاكَ عَلَى أن تُشرِكَ بِى مَا لَيسَ لَكَ بِهِ عِلمٌ فَلَا تُطِعهُمَا»؟
 
و نيز، مگر از رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» نشنيده اى كه فرمود: اطاعت (پدر و مادر و يا هر كس كه اطاعتش واجب است)، بايد كه معروف باشد، و اطاعتى كه نافرمانى خدا است، معروف و پسنديده نيست؟
 
و نيز مگر نشنيده اى كه هيچ مخلوقى در نافرمانى خدا، نبايد اطاعت شود؟
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۳۲۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۳۲۹ </center>
و در كتاب فقيه در ضمن كلمات كوتاه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) آمده كه فرمود: ((لا طاعه لمخلوق فى معصيه الخالق (( كه ترجمه اش در صفحه قبل گذشت
و در كتاب فقيه، در ضمن كلمات كوتاه رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» آمده كه فرمود: «لَا طَاعَةَ لِمَخلُوقٍ فِى مَعصِيَةِ الخَالِق»، كه ترجمه اش در صفحه قبل گذشت.
<span id='link213'><span>
<span id='link213'><span>
==رواياتى درباره نماز، صبر و پرهيز از گناهان كوچك و راجع به معناى جمله : ((==
==رواياتى درباره نماز، صبر و پرهيز از گناهان كوچك و راجع به معناى جمله : ((==
ولاتصعر خدك للناس ((
ولاتصعر خدك للناس ((
۱۵٬۹۷۷

ویرایش