۱۴٬۰۱۵
ویرایش
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۵۷: | خط ۱۵۷: | ||
<span id='link215'><span> | <span id='link215'><span> | ||
==تحيت مغرضانه | ==تحيت مغرضانه منافقان بر پيامبر «ص» == | ||
«''' | «'''وِ إذَا جَاؤُكَ حَيَّوكَ بِمَا لَم يُحَيّكَ بِهِ اللّه '''» - يعنى: و چون نزد تو مى آين،د درودى به تو مى فرستند كه خدا آن طور درودى به تو نفرستاده. چون درود و تحيت خدا، «سلام» است، كه تحيتى است مبارك و طيّب، ولى آن ها (يهوديان)، سلام نمى كردند. وقتى نزد رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» مى آمدند، مى گفتند «السّامُ عَلَيكَ»، و كلمۀ «سام»، به معناى مرگ است، و طورى وانمود مى كردند كه گفته اند: «السَّلامُ عَلَيك» - اين نظريه جمعى از مفسران است، ولى با ظاهر آيه خيلى سازگار نيست. براى اين که ضمير «إذَا جَاؤُكَ» و «حَيَّوكَ»، به موصولى بر مى گردد كه در جملۀ «الّذِينَ نُهُوا عَن النّجوَى» است، و خواننده توجه فرمود كه اين جمله به روشنى نمى تواند شامل يهود باشد. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۳۲۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۳۲۵ </center> | ||
«''' | «'''وَ يَقُولُونَ فِى أنفُسِهِم لَولَا يُعَذّبُنَا اللّه بِمَا نَقُولُ '''» - اين جمله عطف است بر جمله «حَيَّوكَ»، و ممكن است حال باشد. و از ظاهر آن بر مى آيد كه اين گفتار، گفتار زبانى ايشان نبوده، بلكه حديث نفس بوده كه در دل با خود مى گفتند، و اين جمله تحريك است به صورت طعنه (مثل اين كه به كسى كه تهديدت مى كند، مى گويى همين حالا بزن، چرا نمى زنى؟) پس اين سخن از منافقان، انكار رسالت رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» بر اساس كنايه است، و معنايش اين است كه: اينان به تو تحيتى مى دهند كه خدا چنان تحيتى به تو نفرستاده، و در دل با خود مى گويند كه: تو پيامبر خدا نيستى اگر بودى، ايشان را به خاطر آن تحيت عذاب مى كردى. | ||
بعضى از | |||
«''' | بعضى از مفسران گفته اند: مراد از جمله «وَ يَقُولُونَ فِى أنفُسِهِم» اين نيست كه در دل با خود مى گفتند، بلكه اين است كه در بين خود و براى يكديگر مى گفتند، و اين معنا كمى از سياق آيه، به دور است. | ||
گويا همين | |||
«'''لَولَا يُعَذّبُنَا اللّه بِمَا نَقُولُ '''» - خداى تعالى اين احتجاج منافقان را با جمله «حَسبُهُم جَهَنّمُ يَصلَونَهَا فَبِئسَ المَصِير» پاسخ داده، مى فرمايد: منافقان در اين كه عذاب خدا را انكار كردند، اشتباه كردند، و به طور قطع، به آن عذابى كه به آن تهديد شده اند، خواهند رسيد و آن، عذاب جهنم است كه داخلش خواهند شد، و حرارتش را خواهند چشيد، و همين جهنم براى عذابشان بس است. | |||
سياق آيات خالى از اين دلالت نيست كه آيه شريفه در مقام تخفيف و رخصت نازل | |||
گويا همين منافقان و بيماردلان بودند كه بعد از آن كه از مناهى و گناهان خدا دست برنداشتند، آيه سوره احزاب درباره شان نازل شد، که مى فرمايد: «لَئِن لَم يَنتَهِ المُنَافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِى قُلُوبِهِم مَرَضٌ وَ المُرجِفُونَ فِى المَدِينَةِ لَنُغرِيَنّكَ بِهِم ثُمّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إلّا قَلِیلاً * مَلعُونِينَ أينَ مَا ثُقِفَوا أُخِذُوا وَ قُتّلُوا تَقتِيلاٌ». | |||
«'''يَا أَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا إِذَا تَنَاجَيْتُمْ فَلا تَتَنَاجَوْا بِالاثْمِ وَ الْعُدْوَانِ وَ مَعْصِيَتِ الرَّسولِ ...'''»: | |||
سياق آيات خالى از اين دلالت نيست كه آيه شريفه در مقام تخفيف و رخصت نازل شده، و در آن خطاب را متوجه مؤمنان واقعى كرده، مى فرمايد: شما مى توانيد نجوا كنيد، | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۳۲۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۳۲۶ </center> | ||
به شرطى كه | به شرطى كه نجوايتان، توأم با اثم و عدوان و معصيت رسول نباشد، بلكه تناجى به برّ و تقوا باشد. منظور از «برّ»، تمامى كارهاى خير است كه در مقابل كلمه «عدوان» قرار گرفته، و منظور از «تقوى»، آن عملى است كه «اثم» نباشد. آنگاه مطلب را با امر به مطلق تقوا و تهديد از قيامت تأکید نموده، مى فرمايد: «وَ اتّقُوا الله الّذِى إلَيهِ تُحشَرُونَ». | ||
إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ | |||
«'''إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشيْطانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ لَيْس بِضارِّهِمْ شيْئاً إِلا بِإِذْنِ اللَّهِ ...'''»: | |||
خداى | |||
مراد از «نجوى» - به طورى كه از سياق استفاده مى شود - نجوايى است كه آن روز در بين منافقان و بيماردلان جريان داشته، نجوايى كه از ناحيه شيطان بوده. به اين معنا كه شيطان، این عمل را در دل هايشان جلوه داده بود و تشويقشان كرده بود كه با يكديگر نجوا كنند تا مسلمانان را اندوهگين و پريشان خاطر كنند، تا خيال كنند مى خواهد بلايى بر سرشان بيايد. | |||
خداى سبحان، بعد از آن كه نجوا را با آن شرايط براى مؤمنان تجويز كرد، مؤمنان را دلگرم و خاطر جمع كرد كه اين توطئه ها نمى تواند به شما گزندى برساند، مگر به اذن خدا. چون زمام امور، همه به دست خدا است. پس بر خدا توكل كنيد، و از ضرر نجواى منافقان اندوهگين نشويد كه خدا تصريح كرده به اين كه: «وَ مَن يَتَوَكّل عَلَى اللّه فَهُوَ حَسبُهُ»، و وعده داده كه هر كس بر او توكل كند، خدا برايش كافى است، و با اين وعده وادارشان مى كند بر توكل و مى فرمايد: كه توكل از لوازم ايمان مؤمن است، اگر به خدا ايمان دارند، بايد بر او توكل كنند كه او ايشان را كفايت خواهد كرد. اين بود معناى «وَ لَيسَ بِضَارّهِم شَيئاً إلّا بِإذنِ الله وَ عَلَى اللّه فَليَتَوَكّلِ المُؤمِنُونَ». | |||
ویرایش