مريم ٨٦: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
QRobot edit
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
| خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۲#link115 | آيات ۸۱ - ۹۶ سوره مريم]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۲#link115 | آيات ۸۱ - ۹۶ سوره مريم]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۲#link116 | معناى اينكه فرمود: ((مشركين جز خداى آلهه اى گرفتند تا براى آنان عزت باشند((]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۲#link116 | معناى اينكه فرمود: ((مشركين جز خداى آلهه اى گرفتند تا براى آنان عزت باشند((]] | ||
| خط ۴۳: | خط ۴۴: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۳#link124 | رواياتى در ذيل آيه : ((ان الذين آمنوا و عملوا الصالح اتسيجعل لهم الرحمن ودا(( و نزول آن درباره اميرالمؤ منين (عليه السلام )]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۳#link124 | رواياتى در ذيل آيه : ((ان الذين آمنوا و عملوا الصالح اتسيجعل لهم الرحمن ودا(( و نزول آن درباره اميرالمؤ منين (عليه السلام )]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۵۱#link84 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۵۱#link84 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ نَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلى جَهَنَّمَ وِرْداً «86» | |||
و مجرمان را (پياده و) تشنه به سوى جهنّم مىرانيم. | |||
===نکته ها=== | |||
«وفد» به گروهى تازه وارد مىگويند كه براى زيارت يا طلب حاجت سواره مىآيند. كلمهى «وِرد» به معناى عطش است. | |||
===پیام ها=== | |||
1- صحنههاى قيامت ياد كردنى است، قيامت روز ظهور تفاوت متّقين ومجرمين است. و يَوْمَ ... | |||
2- نحوهى حضور بهشتيان و ورود دوزخيان بسيار مهم است. وَفْداً ... وِرْداً | |||
3- پرهيزكاران مهمان خدايند، «وَفْداً» ولى مجرمان به ذلّت روانه مىشوند. | |||
«نَسُوقُ» متّقين با تشريفات ويژه و با استقبال ملائكه وارد بهشت مىشوند. «1» | |||
4- مهمتر از بهشت، رحمت الهى است كه بهشت يكى از جلوههاى آن است. «إِلَى | |||
---- | |||
«1». شرح مفصّل اين مراسم، در روايتى از رسول خدا صلى الله عليه و آله بيان شده است. كافى، ج 8، ص 95. | |||
جلد 5 - صفحه 310 | |||
الرَّحْمنِ» بجاى «إِلَى الْجَنَّةِ» آمده است. | |||
5- كليد بهشت تقواى الهى است. «نَحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمنِ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ نَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلى جَهَنَّمَ وِرْداً (86) | |||
بعد از ذكر حال متقيان، بيان حال طاغيان و كافران را فرمايد: | |||
وَ نَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ: و برانيم كافران را به توسط ملائكه عذاب. إِلى جَهَنَّمَ وِرْداً: به سوى جهنم در حالتى كه تشنگان باشند مانند شتران تشنه كه به آب رسند. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
أَ لَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّياطِينَ عَلَى الْكافِرِينَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا (83) فَلا تَعْجَلْ عَلَيْهِمْ إِنَّما نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا (84) يَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمنِ وَفْداً (85) وَ نَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلى جَهَنَّمَ وِرْداً (86) لا يَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ إِلاَّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً (87) | |||
وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً (88) لَقَدْ جِئْتُمْ شَيْئاً إِدًّا (89) تَكادُ السَّماواتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَ تَنْشَقُّ الْأَرْضُ وَ تَخِرُّ الْجِبالُ هَدًّا (90) أَنْ دَعَوْا لِلرَّحْمنِ وَلَداً (91) وَ ما يَنْبَغِي لِلرَّحْمنِ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَداً (92) | |||
ترجمه | |||
- آيا نديدى كه ما فرستاديم شيطانها را بر كافران كه بجنبانند آنها را جنباندنى | |||
پس شتاب مكن براى آنها جز اين نيست كه ميشماريم براى آنها | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 492 | |||
شمردنى | |||
روز كه جمع كنيم پرهيزكاران را بسوى خداى بخشنده وارد شدگان | |||
و برانيم گناهكاران را بسوى جهنّم تشنگان | |||
مالك نميباشند شفاعت را مگر كسانيكه گرفتند نزد خداوند پيمانى | |||
و گفتند گرفت خداوند فرزندى | |||
بتحقيق آورديد چيز بسيار زشتى | |||
نزديك شد آسمانها پاره پاره شود از آن و شكافته گردد زمين و فرو ريزند كوهها و منهدم شوند منهدم شدنى | |||
براى آنكه خواندند براى خدا فرزند | |||
و سزاوار نيست از براى خداى بخشنده آنكه بگيرد فرزندى. | |||
تفسير | |||
- وقتى كه اهل شرك و خلاف منغمر در شهوات و لذّات جسمانى شدند و خداوند بآنها مهلت داد و از اين مهلت سوء استفاده كردند و بر طغيان و سركشى خود افزودند خداوند مسلّط ميفرمايد بر آنها شياطين انسى و جنّى را كه تحريك كنند و برانند آنها را بجانب مقاصدشان مانند حيوانيكه صاحبش بسيخ يا چوب آنرا براند چون لفظ از بر اين قبيل تحريك اطلاق ميشود اگر چه اصلا بمعناى جنباندن است خلاصه آنكه كاملا ملك طلق شيطان ميشوند و مهارشان بدست او ميآيد چنانچه قمّى ره قريب باين معانى را نقل نموده و بنابراين معناى فرستادن خداوند همان دادن تسلط است بشياطين در اثر معصيت بسوء اختيار بندگان و لذا خداوند متعال به پيغمبر خود ميفرمايد تعجيل در هلاك و عذاب آنها منماى ما براى فرا رسيدن موعد ايّام مهلت آنها شماره ميكنيم و ميدانيم از عدد انفاس آنها معدودى بيش باقى نمانده چنانچه در كافى و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد تعداد انفاس است نه ايّام چون احصاء ايّام كار خلق است و احصاء انفاس شأن خالق و در نهج البلاغه است كه نفس مرد گام او است بسوى مرگ و نيز فرموده هر معدودى منقضى و هر متوقعى آينده است خلاصه آنكه در آتيه نزديكى از شرّ آنها راحت خواهى شد و خداوند محشور ميفرمايد اهل تقوى و پرهيزكارى را كه محبوب حقّند و اعمالشان مرضى او است بسوى رحمت واسعه خود مانند قوميكه وارد شوند از راه دور بر پادشاهى كه اميدوار نموده باشد ايشانرا بكرامت و انعام خود در حاليكه سوار باشند بر ناقههاى نجيب بهشتى كه ملائكه بامر خداوند بعد از بيرون آمدنشان از قبر براى استقبال و تشريفات ورودشان بمحشر حاضر نمودهاند با ساز و برگ تمام از طلا و ديبا و حرير بهشتى مزيّن به درّ و ياقوت | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 493 | |||
و زبر جد پس پرواز كنند بسوى محشر هر يكنفر پرهيزكار با سه هزار ملك در هر يك از جلو و يمين و يسار يكهزار ملك كه با او باشند تا بدر بهشت برسند و از آنجا ببعد تشريفاتش مفصلتر است كه در روايت كافى از امام باقر عليه السّلام و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام ذكر شده و حقير بملاحظه اختصار نقل ننمودم و در مقابل ايشان خداوند سوق ميدهد گناهكاران را بسوى جهنّم مانند حيوانات تشنه كه در كنار آب ورود نمايند دسته جمع و پا برهنه و بعد معلوم شود كه آب نيست و آتش است و بر عطش آنها افزوده گردد و در ذيل حديث قمّى ره علاوه شده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بامير المؤمنين عليه السّلام فرمود و اللّه اى على پرهيزكارانى كه باين احترام وارد محشر ميشوند و خداوند در باره ايشان فرموده يَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمنِ وَفْداً شيعيان تواند و تو امام ايشانى چون در هر دو روايت راوى اصلى حديث امير المؤمنين عليه السّلام است كه از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تفسير اين آيه را سؤال نموده و آنحضرت جواب فرموده بنحوى كه اجمالا بيان شد و دارا و واجد و مالك نميشوند احدى از اهل محشر شفاعت را كه از كسى بنمايند يا كسى در باره آنها بنمايد چون تلبّس بفعل يا بصدور فعل است از فاعل يا بوقوع آن بر مفعول و هيچ كس بهيچ عنوان قادر نيست متلبّس بشفاعت شود مگر داراى عهد ولايت امير المؤمنين و ائمه اطهار عليهم السلام باشد از جانب خدا چنانچه در كافى و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده و در كافى و فقيه و تهذيب و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود كسيكه وصيّت كامل نكند در هنگام مرگش مروّت او ناقص است و بعد از سؤال از كيفيّت آن دعاء مفصّلى تعليم فرمود كه در صافى و غيره مذكور است و از آن استفاده ميشود كه مراد از عهد الهى كه موجب تلبّس بشفاعت است در آخرت اعتراف بتمام عقائد حقّه است صريحا باصول و اجمالا بفروع در وقت ظهور امارات مرگ و از بعضى روايات استفاده ميشود محبوبيّت تجديد اين عهد در هر صبح و شام و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه چون قريش گفتند خداوند ملائكه را براى خود اولاد اناث قرار داده اين آيه در ردّ آنها نازل شد و بعضى ولدا بسكون لام كه جمع ولد است قرائت نمودهاند در هر حال پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مأمور شده كه در جواب آنها بفرمايد مرتكب بهتان عظيم | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 494 | |||
و قول منكر شنيع فظيعى شديد كه نزديك شد آسمانها از اثر سوء آن شكافته و منشق و پاره پاره شود و نيز زمين منشقّ و متلاشى و متفرّق گردد و در اثر آن كوهها منهدم و ويران شود چون اگر اين اوضاع در عالم براى امرى روى دهد چيزى سزاوارتر از اين بهتان بزرگ نيست و كلمه هدّا يا مفعول مطلق است براى فعل مقدّر كه تهدّ باشد يا مفعول له است براى تخرّ يعنى تخرّ الجبال و تهدّ هدّا يا تخرّ الجبال للهدّ و همه اين انقلابات براى آنستكه قرار داد فرقى از قبيل يهود و نصارى و قريش كه قبلا ذكر شد براى خداوند اولاد و سزاوار نيست براى خدا كه كسى را اولاد خود قرار دهد و هر چه براى خدا سزاوار نباشد صدورش از حقّ محال است چون خداوند مثل و مانند و شبيه و عديل و نظير ندارد و محتاج نيست و از هر عيب و نقصى منزّه و مبرّى است .. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
يَومَ نَحشُرُ المُتَّقِينَ إِلَي الرَّحمنِ وَفداً (85) وَ نَسُوقُ المُجرِمِينَ إِلي جَهَنَّمَ وِرداً (86) | |||
روزي که محشور ميكنيم اهل تقوي را که ميآيند بسوي خداوند رحمن سواره و سوق ميدهيم گنهكاران را بسوي جهنم وارد ميشوند وارد شدني. | |||
يَومَ نَحشُرُ المُتَّقِينَ صفت روز قيامت است که تمام خلق محشور ميشوند و آنها سه دستهاند اصحاب يمين و اصحاب شمال و اصحاب اعراف متقين اصحاب يمين هستند و به درجات تقوي درجات آنها مختلف ميشود، و مكرر گفتهايم که كلمه المتقين جمع محلي بالف و لام افاده عموم دارد جميع مراتب تقوي را شامل ميشود و اولين درجات تقوي مرادف با ايمان است که تقواي از عقايد فاسده و مذاهب باطله است و تمام مؤمنين را شامل ميشود. | |||
الي الرحمن در پيشگاه عظمت پروردگار خداوند مهربان. وفدا وفد سواره را ميگويند که ناقههاي بهشتي ميآورند ملائكه بر سر قبور آنها و | |||
جلد 12 - صفحه 486 | |||
بر آنها سوار ميشوند و با عزت و شرافت آنها را وارد صحراي محشر ميكنند و در طرف راست محشر آنها وارد ميشوند زير سايه عرش الهي كنار حوض كوثر پاي منبر وسيله پيغمبر صلّي اللّه عليه و اله زير لواي حمد امير المؤمنين عليه السّلام در خدمت انبياء و اوصياء و اولياء الهي. | |||
وَ نَسُوقُ المُجرِمِينَ مراد ارباب ضلالت و كفر و شرك هستند غير مؤمن و لو اسم شيعه و مؤمن روي خود گذارند لكن از زمره مومنين خارج هستند، زيرا انكار به يكي از ضروريات دين از اسلام خارج ميشود، و ضروريات مذهب از ايمان بيرون ميرود، اينها را ميكشند. با زنجيرها و غلهاي آتشي و با تازيانههاي آتشي ميرانند. | |||
إِلي جَهَنَّمَ وِرداً بعد از اينكه در طرف يسار محشر با شياطين و كفار جن آنها را نگاه ميدارند و حجة را بر آنها تمام ميكنند و نامههاي آنها را به دست چپ از عقب سر به آنها ميدهند و صورتهاي آنها را به عقب سر برميگردانند. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 86)- سپس میگوید: در مقابل، «مجرمان را در حالی که تشنه کامند به سوی جهنم میرانیم» (وَ نَسُوقُ الْمُجْرِمِینَ إِلی جَهَنَّمَ وِرْداً). همان گونه که شتران تشنه را به سوی آبگاه میرانند، منتها در اینجا آبی نیست بلکه آتش است. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||