البقرة ٢٠٦: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
QRobot edit
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
</div> | </div> | ||
== نزول == | |||
'''محل نزول:''' | |||
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ۱، ص ۱۱۱.</ref> | |||
'''شأن نزول:'''<ref> محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۷..</ref> | |||
ضحاك گويد: كفار قريش حيله اى بكار بردند و كسى را به مدينه نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله فرستادند كه ما مسلمان شده ايم. كسانى را براى تعليم آئين اسلام نزد ما بفرست پيامبر عده اى را مانند حبيب بن عدى الانصارى و مرثد بن ابى مرثد الغنوى و عبدالله بن طارق و خالد بن بكير و زيد بن الدثنة به سركردگى و امارت عاصم بن ثابت نزد آنها فرستاد اينان حركت كردند. هفتاد نفر از كفار قريش از مكه به قصد ايشان بيرون آمدند وقتى به مسلمانان كه قصد تعليم آنان را داشتند، رسيدند. خدعه كردند و با اينان به جنگ و قتال پرداختند. | |||
در اين ميان مرثد و خالد و عبدالله كشته شدند. عاصم كه به حسب اتفاق هفت عدد تير با خود داشت آنها را هدف قرار داد و با هر يك از آن تير بزرگان كفار را كه خدعه كرده بودند بكشت و خود نيز در آن ميان به شهادت رسيد و حبيب بن عدى به اسارت به مكه برده شد. طائفه بنوالحارث بن عامر بن نوفل او را خريدند و چون حارث در غزوه احد بدست حبيب كشته شده بود. طائفه او براى انتقام او را از مكه به قصد دارزدن بيرون بردند در اين ميان مردى از مشركين نيزه اى بر سينه حبيب زد. حبيب به او گفت: اتق الله، يعنى از خدا بترس. مشرك مزبور كه اعتقادى به خدا نداشت در خشم شد و نيزه را به سينه او فرو برد و اين آيه در شأن اين شهيد نازل گرديد.<ref> كشف الاسرار.</ref> | |||
== تفسیر == | == تفسیر == | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲_بخش۱۲#link122 | آيات ۲۰۷ - ۲۰۴ ، سوره بقره]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۲_بخش۱۲#link122 | آيات ۲۰۷ - ۲۰۴ ، سوره بقره]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲_بخش۱۲#link123 | تقسيم مردم از نظر صفات و ذكر احوال و خصائص منافق]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۲_بخش۱۲#link123 | تقسيم مردم از نظر صفات و ذكر احوال و خصائص منافق]] | ||
خط ۴۰: | خط ۵۳: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲_بخش۱۲#link129 | روايات زيادى نقل شده كه آيه : و من الناس من يشرى ، در شاءن اميرالمؤ منين (ع ) در شب فراش نازل شده است]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۲_بخش۱۲#link129 | روايات زيادى نقل شده كه آيه : و من الناس من يشرى ، در شاءن اميرالمؤ منين (ع ) در شب فراش نازل شده است]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲_بخش۶۰#link53 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲_بخش۶۰#link53 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
«206» وَ إِذا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ | |||
و هنگامى كه به او گفته شود از خداى پروا كن، عزت وغرورى كه در سايهى گناه بدستآورده او را بگيرد. پس آتش دوزخ براى او كافى است و چه بد جايگاهى است. | |||
---- | |||
«1». حج، 41. | |||
«2». بقره، 223. | |||
جلد 1 - صفحه 321 | |||
===پیام ها=== | |||
1- مستكبران، به موعظهى ديگران گوش نمىدهند. «إِذا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ» در تاريخ آوردهاند كه عبدالملك مروان از خلفاى بنىاميه بر بالاى منبر در شهر مدينه گفت: به خدا سوگند هركس مرا امر به تقوا كند، گردنش را خواهم زد. «1» | |||
2- حاكم بايد پندپذير باشد. «إِذا قِيلَ ... أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ» | |||
3- گناه، مايهى عجب، غرور و تكبّر است. «أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ» | |||
4- توجّه دادن به دوزخ، هشدارى غرور شكن است. «فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِذا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ (206) | |||
وَ إِذا قِيلَ لَهُ: و زمانى كه گفته شود اين منافق را كه، اتَّقِ اللَّهَ: بترس خدا را و پرهيز كن غضب او را و واگذار كار بد خود را، أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ: بگيرد او را عصبيت و حميت جاهليت به ارتكاب گناهى كه او را از آن ترسانيده و تهديد نمودند به آن به جهت لجاجت، يعنى از روى لجاجت همان را مرتكب شود. فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ: پس كافى است او را جهنم و عذاب آن در جزاى كردار او. وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ: و هر آينه بد فراشى است آتش جهنم، زيرا عذاب و نكال آن دائم و انقطاعى نخواهد داشت. | |||
تبصره: آيه شريفه تهديد عظيمى است نسبت به كسى كه مرتكب عمل ناشايسته شود و پس از نهى از منكر و تذكر دادن به او كه بترس از خدا و غضب او، عوض تنبه و تحرز بناى لجاجت را گذارده باز هم آن را مرتكب شود از روى ستيزگى و لجوجى، چنانچه در عصر حاضر نيز مشاهده شود نسبت به اشخاص عنود و لجوج؛ و البته چنين كسى مورد فرمايش الهى خواهد بود كه: فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ. عظمت اين معصيت به مرتبهاى است كه جهنم با شدت عقوباتش جزاى او خواهد بود. | |||
نهج البلاغه- حضرت امير المؤمنين عليه السّلام فرمايد: اللّجاجة تسلّ الرّأى «1» ستيزگى نمودن مىبرد فكر و انديشه خير و صلاح را. و لذا مانع | |||
---- | |||
«1» نهج البلاغه، حكمت 179. | |||
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 369 | |||
است طرف مقابل را كه در استماع كلمه حق توجهى داشته باشد كه شايد متأثر گردد، بلكه حميت و عصبيت او را در ضلالت و هلاكت ابدى وارد سازد؛ نعوذ باللّه من هذه الحالة الوخيمه. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِذا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ (206) | |||
ترجمه | |||
و چون گفته شود مر او را بپرهيز از خدا وادار كند او را نخوت بگناه پس بس است او را دوزخ و هر آينه بد بسترى است. | |||
تفسير | |||
وقتى نصيحت كنندگان گويند از حركت ناشايسته خود دست بردار نخوت و تأنف و حميت جاهليت و تعصب و غرور او را وادار مىكند كه لجاج كند و بر ظلم و طغيان خود بيفزايد پس كافى است او را بستر گسترده دائمى دوزخ كه براى خود بدست خود تهيه نموده است چنانچه از تفسير امام (ع) استفاده شده است. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِذا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللّهَ أَخَذَتهُ العِزَّةُ بِالإِثمِ فَحَسبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئسَ المِهادُ (206) | |||
(و هنگامي که باو گفته ميشود که از خدا بترس و تقوي اختيار كن، جاه و مقامش او را بگناه وا ميدارد، پس دوزخ او را بس است و آن بد جايگاهي است) | |||
---- | |||
1- سوره بقره آيه 10 | |||
2- سوره بقره آيه 57 | |||
جلد 2 - صفحه 386 | |||
وَ إِذا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللّهَ گوينده اينکه سخن واعظ و از جانب خدا يا پيغمبر يا امام و يا مسلمين ميباشند که باو ميگويند تقوي پيشه كن و از خدا بترس و در روي زمين فساد مكن و در نابودي مردم و دسترنج آنان كوشش منماي أَخَذَتهُ العِزَّةُ بِالإِثمِ عزت ظاهري که بواسطه رياست بر مردم بدست آورده او را ميگيرد و بگناه و نافرماني وا ميدارد. | |||
فَحَسبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئسَ المِهادُ جهنم براي جزاء او كافي است و آن دوزخ بد جايگاهي است و مهاد بمعني فراش و بستر است. | |||
و سختي و بدبختي دوزخ و كيفيت عذاب آن در آيات قرآن و كلمات اهل بيت مخصوصا امير مؤمنان بسيار است از آن جمله در دعاء كميل عرض ميكند: | |||
فكيف احتمالي لبلاء الاخرة و جليل وقوع المكاره فيها و هو بلاء تطول مدته و يدوم بقائه و لا يخفف عن اهله لانه لا يکون الا عن غضبك و انتقامك و سخطك و هذا ما لا تقوم له السموات و الارض الي آخر الدعاء | |||
« | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
(آیه 206)- در این آیه میافزاید: هنگامی که او را از این عمل زشت نهی کنند «و به او گفته شود از خدا بترس (آتش لجاجت در درونش شعلهور میگردد) و لجاج و تعصب، او را به گناه میکشاند» (وَ إِذا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ). | |||
او نه به اندرز ناصحان، گوش فرا میدهد، و نه به هشدارهای الهی بلکه پیوسته با غرور و نخوت مخصوص به خود، بر خلاف کاریهایش میافزاید چنین کسی را جز آتش دوزخ رام نمیکند، و لذا در پایان آیه میفرماید: «آتش دوزخ برای آنها کافی است و چه بد جایگاهی است» (فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ). | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||