لُقْمَان

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

انسان كامل و معروف كه نامش دوبار در قرآن مجيد ذكر شده [لقمان:13-12]. ظاهراً اعطاء حكمت ملازم با امر به شكر است آيه اوّل صريح است در اينكه به لقمان حكمت داده شده ولى نبوّت او به صراحت از قران استفاده نمى‏شود گرچه در آيه [بقره:251]. مى‏شود گفت مراد از حكمت نبوّت است. در سوره لقمان از آيه 12تا19 عطا شدن حكمت به او و موعظه او نسبت به فرزندش نقل شده اگر پيامبر هم نباشد مقامى بس شامخ دارد كه قرآن مجيد وى را تا قيامت زنده نگاه داشته است. در مجمع فرموده: به قولى او مردى حكيم بود نه پيامبر، اكثر مفسران نيز بر آنند، به قولى او پيامبر بود و حكمت را در آيه نبوّت گفته‏اند به قولى او پسر خواهر ايّوب بود و به قولى پسرخاله ايّوب «عليه السلام». از ابن عمر نقل شده گويا از رسول خدا «صلى الله عليه واله» شنيدم مى‏فرمود به حق مى‏گويم لقمان پيغمبر نبود ليكن مردى بود كثيرالتفكر حسن‏اليقين، خدا را دوست داشت خدا نيز او را دوست داشت و با اعطاء حكمت بر وى منّت گذاشت. روزى وقت ظهر خوابيده بود كه از جانب خدا ندائى رسيد: اى لقمان آيا ميل دارى خدا تو را در روى زمين خليفه كند تا ميان مردم به حق داورى كنى؟ در جواب گفت: اگر پروردگارم مرا مخيّر كند عافيت را مى‏گزينم نه ابتلاء را و اگر حتمى كند فرمان او را شنوا و مطيعم زيرا مى‏دانم كه در اين صورت ياريم كرده و مصونم خواهد داشت. ملائكه كه آنها را نمى‏ديد گفتند: چرا اى لقمان؟ گفت: حكومت سخت‏ترين منازل است و ظلم از هر طرف آنرا احاطه كرده اگر حاكم تقوى كرد لايق است كه نجات يابد و اگر خطا كرد از راه بهشت خطا كرده، آنكه در دنيا خوار و در آخرت عزيز باشد بهتر از آن است كه در دنيا عزيز و در آخرت ذليل باشد، هر كه دنيا را بر آخرت برگزيند دنيا از او فوت مى‏شود، به آخرت هم نمى‏رسد، ملائكه از نيكويى منطق وى در عجب شدند، لقمان خوابيد و در خواب به وى حكمت عطا شد، بيدار گرديد با حكمت سخن مى‏گفت و با حكمت خويش داود را مدد مى‏كرد، داود به او گفت: خوشا بحالت لقمان حكمت داده شدى و بلواى نبّوت از تو برگردانده شد. (مجمع). در موعظه خويش به فرزندش مى‏فرمايد: پسر عزيز بخدا شرك ميار و چيزى را شريك خدا مكن كه شرك ستمى بزرگ است. پسرم اگر عمل انسان هموزن دانه خردلى، در سنگى يا در آسمانها و زمين باشد، خدا آنرا مى‏آورد در پيش چشم انسان قرار مى‏دهد كه خدا دقيق و كاردان است. اى پسر عزيز نماز بپادار به معروف وادار و از منكر بازدار و بر مصائب صبور باش كه اینها از كارهاى لازم است. مردم را تحقير مكن و در زمين به تكبّر گام مزن كه خداوند خودپسندان و فخرفروشان را دوست نمى‏دارد. در رفتن معتدل باش و صوت خويش را ملايم كن كه زشتترين صوتها صوت خران است (سوره لقمان).


کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...