الْجُودِي

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

[هود:44] كار تمام شد وكشتى بر جودّى: مستقر گرديد. جودّى نام كوهى است كه كشتى نوح بر آن نشست. آقاى صدر بلاغى در فرهنگ قصص قرآن مى‏گويد: جودى كوهى است در نزديكى موصل كه با كوههاى ارمنستان پيوسته است و اكراد در جوار آن زندگى مى‏كنند و از اين جهت اكراد آن را بلغت خود «كاردو» يا «جاردو»مى‏نامند و يونانيان آن را تحريف كرده «جوردى» ناميده‏اند وپس از آنكه به لغت عربى وارد شده است معرّب آن «جودى» شده است. كوه جودى داراى دو قلّه است كه اصطخرى آن را «حرت و حويرت» ناميده ارتفاع قلّه اوّل 17260 قدم و ارتفاع قلّه دوّم 16270 قدم از سطح درياست . هاكس در قاموس كتاب مقدّس آن را كوه معروف آرارات دانسته. ولى صاحب فرهنگ فوق مى‏گويد: اين خطاست... و كوه آرارات در دشت «رس» در شرق ارمنستان است (به اختصار). در فرهنگ عميد مى‏نويسند: جودى را بعضى آرارات و بعضى غير آرارات دانسته‏اند. نگارنده گويد: به هر حال معلوم نيست كه جودى همان كوه آرارات بوده باشد كه بين روسيّه و تركيه و ايران واقع است ولى در تورات آرارات آمده است. [ص:31] صافنه اسبى است كه بر سه ايستد و گوشه پاى چهارم را به زمين گذارد -مجمع) جياد جمع جيّد يا جواد به معناى اسبى اصيل و تندرو است: آنگاه كه وقت غروب اسبان با نشاط و تيزرو به او عرضه شدند. مجمع البيان جمع و قاموس جمع جيّد گفته است و در مجمع البيان علّت اين تسميه را تندروى آن دانسته كه گوئى راه رفتن را بذل مى‏كند.

کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...