يوسف ٩٠

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۵:۵۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

گفتند: «آیا تو همان یوسفی؟!» گفت: «(آری،) من یوسفم، و این برادر من است! خداوند بر ما منّت گذارد؛ هر کس تقوا پیشه کند، و شکیبایی و استقامت نماید، (سرانجام پیروز می‌شود؛) چرا که خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمی‌کند!»

|گفتند: آيا واقعا تو همان يوسفى؟ گفت: آرى، من يوسفم و اين برادر من است. به راستى خدا بر ما منّت نهاده است. بى‌گمان هر كه تقوا و صبر پيشه كند، خدا پاداش نيكوكاران را تباه نمى‌كند
گفتند: «آيا تو خود، يوسفى؟» گفت: «[آرى،] من يوسفم و اين برادر من است. به راستى خدا بر ما منت نهاده است. بى‌گمان، هر كه تقوا و صبر پيشه كند، خدا پاداش نيكوكاران را تباه نمى‌كند.»
آنان گفتند: آیا تو همان یوسف هستی؟ پاسخ داد که آری من همان یوسفم و این برادر من (بنیامین) است، خدا بر ما منّت نهاد (و ما را به دیدار هم پس از چهل سال رسانید) که البته هر کس تقوا و صبر پیشه کند خدا اجر نیکوکاران را ضایع نگذارد.
گفتند: شگفتا! آیا تو خود یوسفی؟! گفت: من یوسفم و این برادر من است، همانا خدا بر ما منت نهاده است؛ بی تردید هر کس پرهیزکاری کند و شکیبایی ورزد، [پاداش شایسته می یابد]؛ زیرا خدا پاداش نیکوکاران را تباه نمی کند.
گفتند: آيا به حقيقت تو يوسفى؟ گفت: من يوسفم، و اين برادر من است و خدا به ما نعمت داد. زيرا هر كس كه پرهيزگارى كند و شكيبايى ورزد، خدا مزدش را تباه نمى‌سازد.
گفتند آیا تو خود یوسفی؟ گفت آری من یوسفم و این برادر [ابوینی‌] من است، خداوند بر من منت نهاد [و نعمت داد]، چرا که هرکس پروا و شکیبایی پیشه کند، خداوند پاداش نیکوکاران را فرو نمی‌گذارد
گفتند: آيا راستى تو يوسفى؟ گفت: من يوسفم و اين برادر من است. هر آينه خداى بر ما منت نهاد براستى هر كه پرهيزگارى و شكيبايى كند پس [بداند كه‌] خدا مزد نيكوكاران را تباه نمى‌كند.
گفتند: آیا تو واقعاً یوسف هستی؟ گفت: من یوسفم و این برادر من است. به راستی یزدان بر ما منّت گذارده است (زیرا که ما را از بلاها رهانیده و دوباره بهم رسانیده و سلامت و قدرت و عزّت بخشیده است). بی‌گمان هرکس (خدا را پیش چشم دارد و از او بترسد و) تقوا پیشه کند و (در برابر گرفتاریها و مصیبتها) شکیبائی و استقامت ورزد (خداوند پاداش او را خواهد داد) چرا که خدا اجر نیکوکاران را ضائع نمی‌گرداند.
گفتند: «آیا تو بی‌گمان خودت، به‌راستی یوسفی‌؟»گفت: « (آری) من، (همین) من یوسفم، و این برادر من است. به‌راستی خدا بر ما منّت نهاده است. هر که همواره تقوا و صبر پیشه کند بی‌گمان خدا پاداش نیکوکاران را تباه نمی‌کند.»
گفتند مگر توئی یوسف گفت من یوسفم و این است برادرم که خدا منّت نهاد بر ما بدرستی هرکه پرهیزکاری کند و شکیبا شود همانا خدا تباه نگرداند پاداش نکوکاران را


يوسف ٨٩ آیه ٩٠ يوسف ٩١
سوره : سوره يوسف
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«هَذَا أَخِی»: این برادر من است. ذکر این جمله با وجود آشنائی برادران با بنیامین اشاره به این دارد که او نیز مثل من مورد ستم و آزار شما قرار گرفته است.


تفسیر

نکات آیه

۱- فرزندان یعقوب در پى سخنان عزیز مصر (آیا دانستید با یوسف و برادرش چه کردید) دریافتند که او برادرشان یوسف(ع) است. (هل علمتم ما فعلتم بیوسف ... قالوا أءنک لأنت یوسف) جمله «أءنک ...» حاوى چهار تأکید است: اسمى بودن جمله ، حرف تأکید «إنّ» ، لام تأکید و ضمیر فصل «أنت». و اینها حاکى از این است که برادران یوسف بر اینکه مخاطبشان همان یوسف(ع) است ، اطمینان کردند.

۲- استبعاد و شگفتى ، فرزندان یعقوب از اینکه عزیز مصر برادرشان یوسف باشد. (قالوا أءنک لأنت یوسف) برادران یوسف على رغم اطمینانشان بر اینکه عزیز مصر همان یوسف است ، جمله خویش را با استفهام تقریرى بیان کردند و از او خواستند که به یافته آنان اقرار کند و این بیانگر استبعاد و شگفتى ایشان است ; یعنى ، در عین اطمینان ناباور بودند.

۳- یوسف(ع) در پى پرسش برخاسته از شگفت زدگى و ناباورى برادرانش ، تصریح کرد که او همان یوسف است. (أءنک لأنت یوسف قال أنا یوسف)

۴- بنیامین در سومین جلسه ملاقات فرزندان یعقوب با عزیز مصر ، حضور داشت. (و هذا أخى)

۵- عزیز مصر برادرش بنیامین را شاهدى بر صدق دعواى خویش (من یوسفم) دانست. (قال أنا یوسف و هذا أخى) جمله «هذا أخى» مى تواند علاوه بر اینکه تمهیدى براى «قد منّ الله» باشد به عنوان شاهدى بر ادعاى عزیز مصر که خود را یوسف معرفى کرده نیز باشد. گویا به برادرانش مى گوید: اگر تردید دارید که من یوسفم، در چهره من و بنیامین بنگرید، اخوّت ما را درخواهید یافت.

۶- خداوند یوسف(ع) و بنیامین را از نعمتى بزرگ بهره مند ساخت. (قد منّ الله علینا) «منّ» به معناى احسان کردن و نعمت بخشیدن است. در «مفردات راغب» آمده که «منّة» به معناى نعمت گران سنگ است. مراد از ضمیر در «علینا» به قرینه جمله بعد (إنه من یتق ...) - که تعلیل براى «قد منّ الله علینا» است - یوسف(ع) و بنیامین مى باشد نه همه برادران.

۷- یوسف(ع) و بنیامین از تقواپیشگان صبور و از زمره محسنان بودند. (قد منّ الله علینا إنه من یتّق و یصبر فإن الله لایضیع أجر المحسنین)

۸- نیل یوسف(ع) به عزیزى و اقتدار و حاکمیت وى در دیار مصر ، پاداشى بر تقواپیشگى ، صبر و نیکوکارى او بود. (قد منّ الله علینا إنه من یتّق و یصبر فإن الله لایضیع أجر المحسنین)

۹- حفظ عزت بنیامین و درمانده و خوار نگشتن او به مانند دیگر برادرانش ، نشانه ضایع نشدن پاداش تقواپیشگان صبور و نیکوکار است. (قد منّ الله علینا إنه من یتّق و یصبر فإن الله لایضیع أجر المحسنین)

۱۰- اقتدار و عزت یوسف(ع) نشانه اى روشن بر ضایع نشدن پاداش تقواپیشگان صبور و نیکوکار است. (قد منّ الله علینا إنه من یتّق و یصبر فإن الله لایضیع أجر المحسنین)

۱۱- دیدار یوسف(ع) و بنیامین و پایان یافتن فراق آن دو ، از نعمتهاى بزرگ خداوند به ایشان (قال أنا یوسف و هذا أخى قد منّ الله علینا)

۱۲- اقتدار و عزت تقواپیشگان صبور و نیکوکار ، از نعمتهاى بزرگ الهى به آنان است. (قالوا یأیها العزیز ... قد منّ الله علینا) مصداق مورد نظر براى نعمت الهى به یوسف(ع) عزت و اقتدار در سرزمین مصر است.

۱۳- تقواپیشگى و صبورى موجب بهره مند شدن از پاداشهاى الهى است. (إنه من یتق و یصبر فإن الله لایضیع أجر المحسنین) جواب شرط (من یتّق ...) محذوف است و جمله «فإن الله ...» جانشین و گویاى آن محذوف است ; یعنى: من یتق و یصبر فهو من المحسنین و لایضیع الله أجره لأن الله لایضیع أجر المحسنین.

۱۴- خداوند ، پاداش نیکوکاران را به طور کامل عطا مى کند و چیزى از آن نمى کاهد. (فإن الله لایضیع أجر المحسنین)

۱۵- پیشه کردن تقوا و شکیبا بودن بر راه تقواپیشگى ، از مصداقهاى بارز احسان و نیکوکارى است. (إنه من یتّق و یصبر فإن الله لایضیع أجر المحسنین)

۱۶- یوسف(ع) برادرانش را به تقوا و صبر و درآمدن در زمره محسنان فراخواند. (إنه من یتّق و یصبر فإن الله لایضیع أجر المحسنین)

۱۷- ضرورت بهره گیرى مبلغان دینى ، از فرصتهاى مناسب براى ارشاد و هدایت مردم (أءنک لأنت یوسف قال أنا یوسف ... من یتّق و یصبر)

۱۸- پاداش دهى خداوند نظام دار و قانونمند است. (من یتّق و یصبر فإن الله لایضیع أجر المحسنین)

۱۹- برخورداران از نعمت و عزت و مکنت ، باید به خدادادى بودن آنها توجه داشته و بدان اقرار کنند. (قد منّ الله علینا إنه من یتّق و یصبر فإن الله لایضیع أجر المحسنین)

روایات و احادیث

۲۰- «عن سدیر قال: سمعت أبا عبدالله(ع) یقول: إن فى القائم سنّة من یوسف ... فما تنکر هذه الأمة أن یکون الله أن یفعل بحجته ما فعل بیوسف ... هم لایعرفونه حتى یأذن الله عزوجل أن یعرّفهم نفسه کما أذن لیوسف حین قال:... أنا یوسف و هذا أخى ;[۱] سدیر گوید: شنیدم از امام صادق(ع) که مى فرمود: به تحقیق در حضرت قائم سنتى از یوسف است ... چه چیزى را انکار مى کند این امت؟ [آیا] این را که خداوند نسبت به حجّت خود کارى را انجام دهد که درباره یوسف انجام داد؟ ... آنان قائم را نمى شناسند تا اینکه خداى عزوجل اذن دهد که خود را معرفى کند، همان گونه که به یوسف اذن [معرفى خود را] داد آن گاه که او گفت: ... أنا یوسف و هذا أخى».

موضوعات مرتبط

  • احسان: اهمیت احسان ۱۴; پاداش احسان ۸; دعوت به احسان ۱۶; موارد احسان ۱۵
  • اقرار: اقرار به نعمتهاى خدا ۱۹
  • امام مهدى(ع): شناسایى امام مهدى(ع) ۲۰
  • برادران یوسف: برادران یوسف و یوسف(ع) ۱، ۲، ۳; پرسش برادران یوسف ۳; تعجب برادران یوسف ۲; دعوت از برادران یوسف ۱۶; ملاقات برادران یوسف با یوسف(ع) ۴
  • بنیامین: بنیامین از متقین ۷; بنیامین از محسنان ۷; صبر بنیامین ۷; عزت بنیامین ۹; فضایل بنیامین ۷; گواهى بنیامین ۵; ملاقات بنیامین با یوسف(ع) ۴، ۱۱; نعمتهاى بنیامین ۶، ۱۱
  • پاداش: موجبات پاداش ۱۳
  • تبلیغ: روش تبلیغ ۱۷; فرصت درتبلیغ ۱۷; وقت شناسى درتبلیغ ۱۷ تقوا: آثار تقوا ۱۳; اهمیت تقوا ۱۵; پاداش تقوا ۸; دعوت به تقوا ۱۶
  • خدا: پاداشهاى خدا ۱۳، ۱۴; قانونمندى پاداشهاى خدا ۱۸; نعمتهاى خدا ۶، ۱۱، ۱۲
  • ذکر: ذکر نعمت ۱۹
  • صابران: ۷ اقتدار صابران ۱۲; حتمیت پاداش صابران ۹، ۱۰; عزت صابران ۱۲; نعمتهاى صابران ۱۲
  • صبر: آثار صبر ۱۳; اهمیت صبر ۱۵; پاداش صبر ۸; دعوت به صبر ۱۶
  • عزت: منشأ عزت ۱۹
  • فرصت: استفاده از فرصت ۱۷
  • قدرت: منشأ قدرت ۱۹
  • مبلغان: مسؤولیت مبلغان ۱۷
  • متقین: ۷ اقتدار متقین ۱۲; حتمیت پاداش متقین ۹، ۱۰; عزت متقین ۱۲; نعمتهاى متقین ۱۲ محسنان: اقتدار محسنان ۱۲; پاداش کامل محسنان ۱۴; حتمیت پاداش محسنان ۹، ۱۰; عزت محسنان ۱۲
  • نعمت: مراتب نعمت ۶; مسؤولیت مشمولان نعمت ۱۹; مشمولان نعمت ۶; منشأ نعمت ۱۹
  • یوسف(ع): احسان یوسف(ع) ۸; ادعاى یوسف(ع) ۵; پاداش یوسف(ع) ۸; تقواى یوسف(ع) ۸; حاکمیت یوسف(ع) ۸; دعوتهاى یوسف(ع) ۱۶; شناسایى یوسف(ع) ۱، ۳، ۲۰; صبر یوسف(ع) ۷، ۸; عزت یوسف(ع) ۱۰; عزیزى یوسف(ع) ۸; فضایل یوسف(ع) ۷; قدرت یوسف(ع) ۱۰; قصه یوسف(ع) ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۱۶; گواهان صداقت یوسف(ع) ۵; ملاقات یوسف(ع) با بنیامین ۱۱; نعمتهاى یوسف(ع) ۶، ۱۱; یوسف(ع) از متقین ۷; یوسف(ع) از محسنان ۷; یوسف(ع) و برادران ۳، ۱۶

منابع

  1. علل الشرایع، ص ۲۴۴، ح ۳، ب ۱۷۹ ; بحارالأنوار، ج ۱۲، ص ۲۸۳، ح ۶۱.