نتایج جستجو

لايُنْجَسُ الْماء اِذا ماتَ فيهِ» آنكه خون جهنده ندارد اگر در آبى بميرد آب نجس نمى‏شود تا مى‏گويد نفس به معنى عين وذات شى‏ء است. ظاهرا خون را از آن نفس گفته‏اند

بعضى روايات معتبره است آيا خلق ننموديم ما شما را از آبى خوار و بيمقدار و نجس و بدبو و پست و همان آبرا قرار داديم در رحم زنان كه مقرّى است مصون و محفوظ

بعضى روايات معتبره است آيا خلق ننموديم ما شما را از آبى خوار و بيمقدار و نجس و بدبو و پست و همان آبرا قرار داديم در رحم زنان كه مقرّى است مصون و محفوظ

باشد، مثل اينكه العياذ باللّه قرآن را پاره كند يا به قاذورات اندازد، اين هم نجس و مخلد در جهنم است. كفر قولى: آنست كه انكار يكى از ضروريات دين را نمايد، قائل

بعضى روايات معتبره است آيا خلق ننموديم ما شما را از آبى خوار و بيمقدار و نجس و بدبو و پست و همان آبرا قرار داديم در رحم زنان كه مقرّى است مصون و محفوظ

بعضى روايات معتبره است آيا خلق ننموديم ما شما را از آبى خوار و بيمقدار و نجس و بدبو و پست و همان آبرا قرار داديم در رحم زنان كه مقرّى است مصون و محفوظ

بعضى روايات معتبره است آيا خلق ننموديم ما شما را از آبى خوار و بيمقدار و نجس و بدبو و پست و همان آبرا قرار داديم در رحم زنان كه مقرّى است مصون و محفوظ

بعضى روايات معتبره است آيا خلق ننموديم ما شما را از آبى خوار و بيمقدار و نجس و بدبو و پست و همان آبرا قرار داديم در رحم زنان كه مقرّى است مصون و محفوظ

حيوانى و به مطالبه نفس شهوانى، و حال آن كه، آن محل منفذ و مخرج غايط و قاذورات نجس عفن گنديده مخلوق شده، مِنْ دُونِ النِّساءِ: غير از قبل و فروج زن‌هاى محلله

بعضى روايات معتبره است آيا خلق ننموديم ما شما را از آبى خوار و بيمقدار و نجس و بدبو و پست و همان آبرا قرار داديم در رحم زنان كه مقرّى است مصون و محفوظ

حرامها است، پس آن نيز حرام باشد. 3- آن را رجس فرموده يعنى پليد، و هر چه پليد و نجس است حرام باشد. 4- فرموده از عمل شيطان است و هر چه كار شيطان است حرام باشد

پس برگشت روى به قصر فرعون آورد، فرعون و هامان از شدت ترس جامه‌هاى خود را نجس كردند و موى سر و ريش ايشان سفيد شد، چون سحره اين حال را مشاهده كردند، دانستند

(اوّلك نطفة قذره و آخرك جيفة نتنة و انت بين ذلك تحمل العذرة) اول تو نطفه نجس، و آخر تو مردار گنديده، و تو بين اين دو حالت، حمال نجاست باشى. ز خاك آفريدت

حيوان‌ نجس‌ العين‌ قابل‌ تذكيه‌ نيست‌ مثل‌ سگ‌ و خوك‌ و حيواني‌ ‌که‌ موطوء انسان‌ واقع‌ شود ‌که‌ تمام‌ اجزاء ‌آنها‌ ‌حتي‌ اجزايي‌ ‌که‌ روح‌ نداشته‌ نجس‌ ‌است‌

دامنگير تناول آن نگرديد. اين نهى تنزيهى است نه تحريمى، چه در بهشت شيئى حرام و نجس نيست تا نهى تحريمى عرضى به آن تعلق يابد. و نهى تنزيهى آنست كه مرتكب آن ناقص

مى‌بود، هر آينه تمام ايشان متصف به طهارت نمى‌شدند لقوله تعالى «انّما المشركون نجس». «2» وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ إِبْراهِيمَ (69) إِذْ قالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ

‌براي‌ ميّت‌ سه‌ حالت‌ ‌است‌ ‌تا‌ بدنش‌ گرم‌ ‌است‌ نجس‌ ‌است‌ ولي‌ غسل‌ مس‌ّ ميّت‌ ندارد و چون‌ سرد شد ‌هم‌ نجس‌ ‌است‌ و ‌هم‌ غسل‌ مس‌ّ ميّت‌ لازم‌ ميشود و چون‌

در مال غير است و از حضرت صادق (ع) بقمار و از حضرت باقر (ع) بربا و قمار و نجس و ظلم تفسير شده است و استثناء منقطع است يعنى بهيچ عنوانى صرف مال غير را ننمائيد

خلقى ديگر كه مباين است با خلق اول بينونت كلى، زيرا اولين مرتبه آب گنديده نجس و بتدريج خداوند حكيم رسانيد او را در مرتبه آخر به حيوان ناطق و بينا و گويا

قابليت‌ دخول‌ ندارند و نجسند و بايد نزديك‌ مسجد نشوند إِنَّمَا المُشرِكُون‌َ نَجَس‌ٌ فَلا يَقرَبُوا المَسجِدَ الحَرام‌َ الاية توبه‌ ‌آيه‌ 38 إِن‌ أَولِياؤُه‌ُ

گوسفند و بز و گاو و شتر و آهو و امثال‌ اينها گوشتش‌ حرام‌ ميشود و فضله‌ ‌او‌ نجس‌ ‌است‌ و بايد ‌او‌ ‌را‌ ذبح‌ كرد سپس‌ سوزانيد و ‌اگر‌ معمول‌ نيست‌ اكل‌ ‌آن‌

گوسفند و بز و گاو و شتر و آهو و امثال‌ اينها گوشتش‌ حرام‌ ميشود و فضله‌ ‌او‌ نجس‌ ‌است‌ و بايد ‌او‌ ‌را‌ ذبح‌ كرد سپس‌ سوزانيد و ‌اگر‌ معمول‌ نيست‌ اكل‌ ‌آن‌

يكي‌ ‌از‌ ضروريات‌ دين‌ مبدع‌ ‌در‌ دين‌، مرتد، منافق‌ تمام‌ كافر هستند و نجس‌ و مصداق‌ وَ الَّذِين‌َ كَفَرُوا. جلد 17 - صفحه 41 وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا

كسى او را اطاعت ميكند و چه كسى عصيان او مينمايد، و به تحقيق مؤمن را هيچ چيز نجس نميسازد و تنها مثل روغن او را كفايت ميكند (يعنى براى غسل و وضو مثل روغن مالى

ثَوَابِه و قال الصادق ع : امام صادق عليه السّلام فرمود: دست خود را كه از بول نجس شده يك بار، و از غائط دو بار، و از جنابت و منى سه بار بشوى.

جامه رسد تا سه روز پس از باريدن مگر مطمئن باشيد كه چيزى آن گل را پس از بارش نجس كرده است، و اگر پس از سه روز از قطع باران به لباس رسد بايد آن را بشويد و اگر

(كمتر از كرّ) فرو كرد، باكى بر او نيست. مگر آنكه در دستش نجاستى باشد كه آب را نجس كند. و وضو يك بار يك بار است (يعنى هر عضوى را يك بار بشويد) و كسى كه دو بار

رو برو و برابر قبله باشد (نمازگزار بايد) آن را با چيزى بپوشاند تا آن رطوبت نجس در برابر او نباشد. و نماز مسلمان را چيزى كه از برابر او بگذرد يا مقابل او

مى‌داشتند؛ غرض اصحاب كهف آن بود كه ذبيحه مسلمان بخرند كه حلال و طيب باشد نه حرام نجس مانند ذبيحه مجوس، چه اكثر آن شهر مجوسى بودند. فَلْيَأْتِكُمْ بِرِزْقٍ مِنْهُ‌:

يك درهم و ثلث درهم باشد و آنچه كمتر از يكدرهم وافى باشد شستن آن واجب (يعنى نجس) است، ولى نماز خواندن در آن اشكال ندارد. و هر گاه خون كمتر از يك نخود باشد

گويد: «اگر بيش از دو لباس داشت و مشكوك بود مثلا پنج دست لباس داشت و دو دست آن نجس بود ولى معين نبود كدام پاك و كدام ناپاك است از تعداد لباس متنجّس يكى اضافه

مترجم گويد: «بسيارى از فقهاء مذهب ما عقيده ندارند كه هر مايع مست‏كننده‏اى نجس است، بلكه تنها خوردن از آن را جايز نميشمرند». كسى كه بول كند و اندكى از آن

‌اينکه‌ دو واجب‌ و جلسه استراحت‌ ‌بعد‌ ‌از‌ ‌آنها‌ و سائر شرايط: غصبي‌ نباشد، نجس‌ نباشد، حاجب‌ نداشته‌ ‌باشد‌ و امثال‌ اين‌ها و سجده‌ فراموش‌ ‌شده‌ ‌در‌ نماز

راه‌ نميدهند چون‌ تقلب‌ و دو رويي‌ ‌از‌ ‌آنها‌ مشاهده‌ كردند چوب‌ ‌هر‌ دو سر نجس‌ و ‌هم‌ آخرت‌ ‌در‌ زمره‌ منافقين‌ ‌که‌ ‌في‌ الدرك‌ الاسفل‌ ‌من‌ النار محشورند

اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ» كِى شود خورشيد از پف منطمس‌ كى شود دريا ز پوز سگ نجس‌ مَهْ فشاند نور و سگ عوعو كند هر كسى بر طينت خود مى‌طند 5- مهم‌ترين وسيله

يطهر قلوبهم » «لا يمسه الا المطهرون ». شريعت اسلام همچنين يك عده چيرهائى را نجس شمرده ، مانند خون ، و بول ، و غائط، و منى ، از انسان (و بعضى حيوانات )، و

فقط بمنظور مخلوط شدن رنگها و محو اثر ظاهرى رنگ خون است و گر نه آن اثر خون نجس نيست تا بدين وسيله زائل و پاك شود و در واقع رنگ اثر باقيمانده را از بين نميبرد

طيّب‌ ‌به‌ معني‌ پاكيزه‌ مرادف‌ ‌با‌ حلال‌ و طاهر ‌به‌ معني‌ پاك‌ مقابل‌ نجس‌ و طيب‌ مقابل‌ خبيث‌ و طيب‌ و طاهر دو قسم‌ ‌است‌ يك‌ قسم‌ طيب‌ و طاهر واقعي‌

‌از‌ دنيا ميروند و ارواح‌ ‌آنها‌ ‌در‌ ملكوت‌ اعلا جاي‌ ميگيرند طاهر مقابل‌ نجس‌ ‌است‌ و طيب‌ مقابل‌ خبيث‌ ‌است‌ و ‌از‌ ‌براي‌ طهارت‌ مراتبي‌ هست‌ طهارت‌

بخوان: اللّهمّ أذهب عنّي الرّجس النّجس و طهّر جسدي و قلبي». يعنى بار خدايا رجس نجس (شيطان پليد) را از من دور گردان و تن و روانم را پاك و پاكيزه گردان، و بعد

بود، و زكات آنها ربع مال، و نماز آنها غير از مسجد جايز نبود. و چون جامه آنها نجس شدى آب مطهر نبود، بايد آن را قطع كنند و وقتى گناه مى‌كردند علامت آن گناه برايشان

6- آن كه دست و پا بسته و مار و عقربها مسلط بر او، مثال زنى كه وضو و لباسش نجس و غسل جنابت و حيض نكرده و اهانت به نماز نموده. 7- كور و كر و لال، زنى كه بچه

جماعت‌ ‌ما ‌را‌ مسلمان‌ نميدانند. و اما خوارج‌ و نصاب‌ و غلات‌ شيعه‌ ‌که‌ نجس‌ و كافرند همان‌ حكم‌ كافر ‌را‌ دارند لذا خداوند ‌در‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ ميفرمايد

به اينكه سكينت از جنود خداى تعالى است معناى : (( إِنَّمَا الْمُشرِكُونَ نجَسٌ )) استشهاد امام هادى (ع ) در پاسخ متوكل به آيه (لقد نصركم فى مواطن كثيره

ترس و لرز مى توانند داخل مسجدالحرام شوند، و ليكن در آيه : «انما المشركون نجس فلا يقربوا المسجدالحرام بعد عامهم هذا»، (مشركين نجسند و ديگر بعد از امسال

اللّه‌ ‌عليه‌ ‌السلام‌). توضيح‌ الكلام‌ اينكه‌ خبيث‌ چيزهاي‌ پست‌، ردي‌، نجس‌، حرام‌، زشت‌ ‌را‌ مي‌گويند مقابل‌ طيب‌ ‌که‌ اطلاق‌ ‌بر‌ زمين‌ ميشود (وَ البَلَدُ

الحرام‌ ‌را‌ ندارند چنانچه‌ ‌در‌ ‌آيه‌ شريفه‌ ميفرمايد إِنَّمَا المُشرِكُون‌َ نَجَس‌ٌ فَلا يَقرَبُوا المَسجِدَ الحَرام‌َ بَعدَ عامِهِم‌ هذا الاية ‌در‌ همين‌

مقدّسى است كه مشرك، حقّ ورود به آنجا را ندارد. «إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ» «2» محلّ عبادت و مساجد مقدّس است

چنانچه‌ مي‌فرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِنَّمَا المُشرِكُون‌َ نَجَس‌ٌ فَلا يَقرَبُوا المَسجِدَ الحَرام‌َ بَعدَ عامِهِم‌ هذا» توبه‌ آيه 28. جواب‌:

ميكنند مثل‌ نماز، زكاة، صوم‌، خمس‌، اجراء حدود و ‌غير‌ اينها و البته‌ اينها نجس‌ هستند و مرتد و ‌از‌ دين‌ اسلام‌ خارج‌ هستند. و ممكن‌ ‌است‌ ترك‌ مطلق‌ ‌باشد‌

الكتاب ، و المشركين منفكين ، حتى تاتيهم البينه ». و يا فرموده : «انما المشركون نجس ، فلا يقربوا المسجد الحرام » و يا فرموده : «كيف يكون للمشركين عهد» و نيز مى

عَنْ لَحْمِ اَلْكَلْبِ فَقَالَ هُوَ مَسْخٌ قُلْتُ هُوَ حَرَامٌ قَالَ هُوَ نَجَسٌ أُعِيدُهَا ثَلاَثَ مَرَّاتٍ كُلَّ ذَلِكَ هُوَ يَقُولُ هُوَ نَجَسٌ‏

غَيْرِ ذَلِكَ لاَ يَجُوزُ اَلصَّلاَةُ فِي شَيْ‏ءٍ مِنَ اَلْحَدِيدِ فَإِنَّهُ نَجَسٌ مَمْسُوخٌ‏

بايد عدّه وفات‌ بگيرد و احتياج‌ بطلاق‌ ندارد مي‌تواند شوهر بگيرد. ديگر بدنش‌ نجس‌ مي‌شود. ديگر آنكه‌ مرتدّ واجب‌ القتل‌ ‌است‌، و امّا ‌در‌ قبولي‌ توبه ‌او‌

اين دو در پاره اى از جهات و اجزاى تركيبى با هم شباهت دارند، هر دو ناپاك و نجس هستند، در حالى كه اگر چه در پاره اى از جهات با هم شباهت دارند، ولى از جهاتى

هم نمى دهد، و بالاخره ساير واجبات را هم ترك مى كند، و هيچ فرقى بين پاك و نجس ، و حلال و حرام نمى گذارد، و خلاصه در راه زندگى همچنان پيش مى رود، هر چه پيش

ثَوَاباً وَ لاَ يَخَافُونَ وَ اَللَّهِ مِنْهُ عِقَاباً حَيُّهُمْ أَعْمَى نَجِسٌ وَ مَيِّتُهُمْ فِي‏ اَلنَّارِ مُبْلَسٌ فَجَاءَهُمْ بِنُسْخَةِ مَا فِي‏ اَلصُّحُفِ

اينكه در غلاف عورتش برص افتاده بود، و در مذهب حرانيها هر كس مبتلا به برص ميشد نجس و پليد مى بود، و بهمين جهت بود كه ابراهيم ختنه كرد، و غلاف خود را بريد، و

فرش رسول خدا «صلّى الله عليه و آله و سلّم» است، و تو به خاطر مشرک بودنت، نجس و پليد هستى و نمى توانى روى اين فرش بنشينى. ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه