نتایج جستجو

ترق ترقوه ترک تسع تلک تين ثبر ثجج ثلث ثلل ثمود جبل جحم جرم جرى جزى جعل جلل جلو جمع جمل جنب جنن جنى جهر جهنم جوب جوع جىء حبب حجر حدث حدق حرث حرم حرک حسب حسن

آیات شامل این کلمه «سابِقِین» جمع «سابق» به معناى کسى است که پیشى مى گیرد و جلو مى افتد، و اگر مى فرماید: آنها پیشى نگرفتند، مفهومش این است که آنها نتوانستند

او از جلو چاك خورده، زن راست گفته و او از دروغگويان است [يوسف‌] گفت: «او از من كام خواست.» و شاهدى از خانواده آن زن شهادت داد: «اگر پيراهن او از جلو چاك

هنگام ایستادن بر روى سه دست و پا ایستاده، و یک دست را کمى بلند کرده، تنها نوک جلو سم را بر زمین مى گذارد، و این حالت مخصوص اسبهاى چابک و تیزرو است که هر لحظه،

آیات شامل این کلمه فرط (۸ بار) تقدم و جلو افتادن (مجمع) در لغت آمده: «فَرَطَ فُرُطاً: سَبَقَ وَ تَقَدَّمَ - فَرَطَ عَلَيْهِ فِى الْقَوْلِ فَرْطاً: اَسْرَفَ

اقرب الموارد گويد: آن از اضداد است طبرسى معناى اصلى آن را «پس» مى‏داند و در جلو و پيش بطور اتساع بكار رفته است. فيومى در مصباح مى‏گويد: وراء كلمه ايست كه

فوق فرموده قدم عضوى است كه شخص براى راه رفته به جلو مى‏گذارد. بنا به تعبير طبرسى علت تسميه پا به قدم، جلو انداختن آن است براى راه رفتن و به تعبير راغب اصل

به کار رفته است. «وَراء» به معناى پشت سر، در سوره «جاثیه» با این که دوزخ جلو آنها قرار دارد، و در آینده به آن مى رسند، ممکن است از این نظر باشد که آنها

دبر در اصل به معنى جلو و عقب اند و آن دو جزء يك شى‏ءاند مثل جلو پيراهن و عقى آن و گاهى كنار از شى‏ء اند مثل اينكه بگوئيم زيد در جلو من و يا در عقب من است

تکرار در قرآن: ۸(بار) لیست کلمات مشتق شده در حال بارگیری... تقدم و جلو افتادن (مجمع) در لغت آمده: «فَرَطَ فُرُطاً: سَبَقَ وَ تَقَدَّمَ - فَرَطَ عَلَيْهِ

به کار رفته است. «وَراء» به معناى پشت سر، در سوره «جاثیه» با این که دوزخ جلو آنها قرار دارد، و در آینده به آن مى رسند، ممکن است از این نظر باشد که آنها

آیات شامل این کلمه جلو (۵ بار) ال فِي وَ عَلَيْهِم لَعَذّبَهُم اللّه کَتَب الدّنْيَا أَن لا لَهُم لَو الْآخِرَة الْأَبْصَار عَذَاب النّار در حال بارگیری

[مائده:34]. *** قُبُل: (بر وزن عنق) گاهى به معنى جلو و پيش به كار مى‏رود مثل [يوسف:26]. اگر پيراهنش از جلو دريده شده زن راست مى‏گويد يوسف از دروغگويان است

آیات شامل این کلمه امم‌ (۱۲۴ بار) ه‌ (۳۵۷۶ بار) (بفتح اول) جلو. [قيامه:5]، بلكه انسان مى‏خواهد در آينده (نيز) بدكارى كند، ظاهر معنى آيه اين است كه گفته

این روش قرآن است که به هنگام تشویق به استفاده کردن از مواهب آفرینش، فوراً جلو سوء استفاده را گرفته و به اعتدال توصیه مى کند. بنابراین به معناى وسیع کلمه،

يوم صفف ملک کون خرر موسى صور صعق لما ل لمم ترک شقق حقق فوق فى بعض قول هم جلو سبح

درس و بدان ملازم شد. «مُكِبّاً عَلى وَجْهِهِ» كسى است كه سربه‏زير انداخته جلو و چپ و راست خويش را نمى‏بيند. يعنى: آيا آنكه سر به زير راه مى‏رود هدايت يافته‏تر

[مائده:34]. *** قُبُل: (بر وزن عنق) گاهى به معنى جلو و پيش به كار مى‏رود مثل [يوسف:26]. اگر پيراهنش از جلو دريده شده زن راست مى‏گويد يوسف از دروغگويان است

سرزمین دیگری هستند) پس فرعون (مأمورانی) به شهرها فرستاد تا (نیرو) جمع کنند (و جلو ایشان را بگیرند). پس فرعون مأمورانی برای جمع‌آوری (کسانی) به تمامی شهرها(ی

درس و بدان ملازم شد. «مُكِبّاً عَلى وَجْهِهِ» كسى است كه سربه‏زير انداخته جلو و چپ و راست خويش را نمى‏بيند. يعنى: آيا آنكه سر به زير راه مى‏رود هدايت يافته‏تر

دشمنان حق است يعنى: آنان كه در هر عصر با پيامبران مخالفت كرده و خواسته‏اند جلو حق را بگيرند سرنوشتشان كوبيده شدن و از بين رفتن است ولى دين باقى خواهد ماند

گفت: ای هارون! هنگامی که دیدی آنان گمراه می‌شوند، چه چیز مانع از آن شد که (جلو ایشان را بگیری و نگذاری به بیراهه روند؟ و) ... (موسی) گفت: «هارون! چون دیدی

او می‌نوشانند فراروى او دوزخ است و او را زردابى از چرك خون‌آلود بنوشانند جلو او دوزخ قرار دارد و (در آن) از خونابه نوشانده می‌شود. (آن کس که) دوزخ از پی

دو است از آن آنهاست؟! (اگر چنین است) با هر وسیله ممکن به آسمانها بروند (و جلو نزول وحی را بر قلب پاک محمّد بگیرند)! |يا فرمانروايى آسمان‌ها و زمين و آنچه

صفحه 189 راوَدَتْنِي» شاهد نيز علامت صدق و كذب را از راه پاره شدن پيراهن جلو تا پشت سر مطرح كرد)* 3- دفاع از بى گناه، واجب است و سكوت در همه جا زيبا نيست

عزز غنى بغى عشر ربع اخر حجج هلل صور اجل جبل انتم کم على اخذ ثقل جىء سبع فرج جلو ليس اول ن لفف فسد ما رجف نبت سبل جنن هل برر سئل شىء تبع ارض فوج کلل الم خير

است (صحاح) [جن:27]. گفته‏اند رصد به معنى نگهبانان و مراقبان است يعنى خدا از جلو روى و از پشت سرش نگهبانان مى‏فرستد. مرصد: اسم مكان به معنى كمينگاه است [توبه:5]

را جز خدا نداشت که او را یاری دهند، و خود نیز نتوانست خویشتن را کمک کند (و جلو بلا را بگیرد). و او را پس از خدا هیچ گروهی نبود تا یاریش کنند و توانی (هم)

است (صحاح) [جن:27]. گفته‏اند رصد به معنى نگهبانان و مراقبان است يعنى خدا از جلو روى و از پشت سرش نگهبانان مى‏فرستد. مرصد: اسم مكان به معنى كمينگاه است [توبه:5]

را به شکل انسان افلیج یا زمینگیر در می‌آوریم.) به گونه‌ای که نه بتوانند به جلو حرکت کنند و نه به عقب برگردند. و اگر بخواهیم، ایشان را بی‌گمان در عین توان

و تصوّر می‌کردند که (پیغمبر را شکست می‌دهند و او را) درمانده می‌سازند (و جلو پخش قرآن و فرمان یزدان را می‌گیرند)، آنان عذابی از بدترین و دردناکترین عذابها

نبايد چنين كند هر آينه اگر باز نايستد هر آينه بگيريم و بقهر بكشيم موى جلو سر او را موى جلو سر دروغگوى خطا كار را پس بايد بخواند اهل انجمن خود را زود باشد كه

به چاه. [يوسف:19] طبرسى فرموده: وارد آن را گويند كه براى آب آوردن از رفقا جلو افتاده است و «اَدْلَيْتُ الدَّلْوَ» يعنى دلو را به چاه كشيدم. راغب عكس آن

[انبياء:98-99]. [هود:98]. منظور دخول است. وارد: كسى است كه از رفقا براى آب آوردن جلو افتاده است [يوسف:19]. ظاهرا اين تسميه از آنجهت است كه او پيش از ديگران به

نبايد چنين كند هر آينه اگر باز نايستد هر آينه بگيريم و بقهر بكشيم موى جلو سر او را موى جلو سر دروغگوى خطا كار را پس بايد بخواند اهل انجمن خود را زود باشد كه

نبايد چنين كند هر آينه اگر باز نايستد هر آينه بگيريم و بقهر بكشيم موى جلو سر او را موى جلو سر دروغگوى خطا كار را پس بايد بخواند اهل انجمن خود را زود باشد كه

نبايد چنين كند هر آينه اگر باز نايستد هر آينه بگيريم و بقهر بكشيم موى جلو سر او را موى جلو سر دروغگوى خطا كار را پس بايد بخواند اهل انجمن خود را زود باشد كه

دخل نسو وحد ک بين سعى بنو قدر فى ذلک ظلل قسم جنن غيض ضيز دون احد شعب شتت جلو منى بشر قبل وجه اذ ربب اما عقم شطن هى سود افک کتب اخر عظم

نبايد چنين كند هر آينه اگر باز نايستد هر آينه بگيريم و بقهر بكشيم موى جلو سر او را موى جلو سر دروغگوى خطا كار را پس بايد بخواند اهل انجمن خود را زود باشد كه

نبايد چنين كند هر آينه اگر باز نايستد هر آينه بگيريم و بقهر بكشيم موى جلو سر او را موى جلو سر دروغگوى خطا كار را پس بايد بخواند اهل انجمن خود را زود باشد كه

نبايد چنين كند هر آينه اگر باز نايستد هر آينه بگيريم و بقهر بكشيم موى جلو سر او را موى جلو سر دروغگوى خطا كار را پس بايد بخواند اهل انجمن خود را زود باشد كه

نبايد چنين كند هر آينه اگر باز نايستد هر آينه بگيريم و بقهر بكشيم موى جلو سر او را موى جلو سر دروغگوى خطا كار را پس بايد بخواند اهل انجمن خود را زود باشد كه

نبايد چنين كند هر آينه اگر باز نايستد هر آينه بگيريم و بقهر بكشيم موى جلو سر او را موى جلو سر دروغگوى خطا كار را پس بايد بخواند اهل انجمن خود را زود باشد كه

نبايد چنين كند هر آينه اگر باز نايستد هر آينه بگيريم و بقهر بكشيم موى جلو سر او را موى جلو سر دروغگوى خطا كار را پس بايد بخواند اهل انجمن خود را زود باشد كه

نبايد چنين كند هر آينه اگر باز نايستد هر آينه بگيريم و بقهر بكشيم موى جلو سر او را موى جلو سر دروغگوى خطا كار را پس بايد بخواند اهل انجمن خود را زود باشد كه

نبايد چنين كند هر آينه اگر باز نايستد هر آينه بگيريم و بقهر بكشيم موى جلو سر او را موى جلو سر دروغگوى خطا كار را پس بايد بخواند اهل انجمن خود را زود باشد كه

نبايد چنين كند هر آينه اگر باز نايستد هر آينه بگيريم و بقهر بكشيم موى جلو سر او را موى جلو سر دروغگوى خطا كار را پس بايد بخواند اهل انجمن خود را زود باشد كه

فاصله انداختیم تا از آنجا عبور کنید) و شما را رهانیدیم و خاندان فرعون را (در جلو دیدگانتان) غرق کردیم و شما می‌نگریستید (و می‌دیدید که بعد از بیرون رفتنتان،

برخاست. آن گاه که بدبخت‌ترین ایشان برخاست و رفت (تا شتر را پَی بکند. دیگران هم جلو او را نگرفتند، و لذا همچون او بزهکار شدند). چون شقی‌ترینشان برانگیخته شد.

نبايد چنين كند هر آينه اگر باز نايستد هر آينه بگيريم و بقهر بكشيم موى جلو سر او را موى جلو سر دروغگوى خطا كار را پس بايد بخواند اهل انجمن خود را زود باشد كه

مصیبتی به دور دارید که تنها دامنگیر کسانی نمی‌گردد که ستم می‌کنند (بلکه اگر جلو ستمکاران گرفته نشود، خشک و تر به گناه آنان می‌سوزد) و بدانید که خداوند دارای

روشنی بخش دل و دیده‌اش شود و دوباره) بینا گردد (و پرده‌ی تاریک غم و اندوه از جلو چشمانش بزداید و خرّم و خندانش نماید) و همه‌ی خانواده‌ی خود را به نزد من بیاورید

ادرا مى‏شود قسمتى از اين مجرا كه داخل شكم است اطرافش حلقه استخوانى است كه در جلو استخوان عانه و در طرفين و عقب استخوان خاصره و در پشت، ستون مهره و استخوان

جریان عجیب زنده شدن و به درون آب شیرجه رفتن) ماهی را از یاد بردم (که در آنجا جلو چشمانم روی داد!). جز شیطان بازگو کردن آن را از خاطرم نبرده است. (بلی! ماهی

بكوه شدند حضرت موسى از شوق چند قدمى از آنها جلو افتاد و خداوند باو فرمود چه موجب شد كه عجله كردى و از قومت جلو افتادى اى موسى او در جواب عرض كرد كه آنها

بكوه شدند حضرت موسى از شوق چند قدمى از آنها جلو افتاد و خداوند باو فرمود چه موجب شد كه عجله كردى و از قومت جلو افتادى اى موسى او در جواب عرض كرد كه آنها

شما ميعاد و وقت موعود آنروز معيّنى است در علم الهى كه هيچ مقدارى از زمان جلو و عقب براى شما نمى‌افتد و آنروز قيامت كبرى است كه بايد منتظر چنين روزى باشيد

نبايد چنين كند هر آينه اگر باز نايستد هر آينه بگيريم و بقهر بكشيم موى جلو سر او را موى جلو سر دروغگوى خطا كار را پس بايد بخواند اهل انجمن خود را زود باشد كه

بود، آرام آرام نیرنگ آغازید و به گول‌زدن او پرداخت، و درها را بست و گفت: بیا جلو و دست به کار شو، با تو هستم! یوسف گفت: پناه بر خدا! او که خدای من است، مرا

می‌گویند:) «همواره از این (حال) سخت در (ژرفای) غفلت بوده‌ای. پس ما پرده‌ات را (از جلو دیدگانت) برداشتیم‌. پس دیده‌ات امروز تیزبین است.» و (فرشته‌ی) همنشین او می‌گوید:

حيرت و وحشت) آن روز خيره مى‌ماند. سؤال: خداوندى كه عادل است و قدرت دارد، چرا جلو ستمگران را نمى‌گيرد؟ پاسخ: خداوند هم عادل است و هم قادر و هم به عملكرد ستمگران

نموده كه چون كشتى‌ جلد 4 صفحه 449 بوسط دريا رسيد خدا ماهى بزرگيرا فرستاد جلو كشتى را گرفت يونس باو نظر نمود از آن ترسيد خود را بآخر كشتى برد ماهى هم متوجه

نموده كه چون كشتى‌ جلد 4 صفحه 449 بوسط دريا رسيد خدا ماهى بزرگيرا فرستاد جلو كشتى را گرفت يونس باو نظر نمود از آن ترسيد خود را بآخر كشتى برد ماهى هم متوجه

بدانید که من نذیر و ترساننده شما هستم از عذابى که به علت گمراهى و جهالت در جلو روى شما قرار گرفته است. ابولهب گفت: تبا لک، براى همین موضوع ما را به اینجا

بدانید که من نذیر و ترساننده شما هستم از عذابى که به علت گمراهى و جهالت در جلو روى شما قرار گرفته است. ابولهب گفت: تبا لک، براى همین موضوع ما را به اینجا

-كه آن را براى مردم، اعم از مقيم در آنجا و باديه‌نشين، يكسان قرار داده‌ايم- جلو گيرى مى‌كنند، و [نيز] هر كه بخواهد در آنجا به ستم [از حق ]منحرف شود، او را

زمان‌بندى واجَل دارند. «اجلا» 2- بقا و ثبات افراد وامّت‌ها به دست خداست وانسان در جلو وعقب انداختن برنامه‌هاى حتمى الهى، نقشى ندارد. ما تَسْبِقُ‌ ... وَ ما يَسْتَأْخِرُونَ‌

يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ» «1»* يعنى براى لحظه‌اى، مرگ آنان عقب يا جلو نمى‌افتد و خواه مطلق زمان، نظير «فِي ساعَةِ الْعُسْرَةِ» «2» گرچه در مورد

از پى يكديگر در اطراف او گردش ميكنند براى حفظ او از خطرات وارده بر او از جلو رو و عقب سر دائره وار كه شامل يمين و يسار هم هست اگر چه صريحا ذكر نشده بنابراين

نمونه‌هاى پيش رو و نزديك استفاده كنيد. (شهرت اصحاب فيل به قدرى بوده كه گويا جلو چشم است و نيازى به دليل ندارد.) «أَ لَمْ تَرَ» 2- تاريخ را فراموش نكنيد. «أَ

زبر جد پس پرواز كنند بسوى محشر هر يكنفر پرهيزكار با سه هزار ملك در هر يك از جلو و يمين و يسار يكهزار ملك كه با او باشند تا بدر بهشت برسند و از آنجا ببعد تشريفاتش

عظیم او مانع از عذاب الهی شد، و نه وسعت مملکت و قدرت حکومت و اموال و ثروتشان جلو این کار را گرفت و سر انجام همگی در امواج خروشان نیل که به آن مباهات می‌کردند

نمونه‌هاى پيش رو و نزديك استفاده كنيد. (شهرت اصحاب فيل به قدرى بوده كه گويا جلو چشم است و نيازى به دليل ندارد.) «أَ لَمْ تَرَ» 2- تاريخ را فراموش نكنيد. «أَ

باشند اگر بدانند روز قيامت چگونه آتش بآنها احاطه ميكند كه نميتوانند آنرا از جلو رو و پشت سرشان دور كنند و كسى يارى از آنها نميكند عجله در آن نمينمايند اين

نموده كه چون كشتى‌ جلد 4 صفحه 449 بوسط دريا رسيد خدا ماهى بزرگيرا فرستاد جلو كشتى را گرفت يونس باو نظر نمود از آن ترسيد خود را بآخر كشتى برد ماهى هم متوجه

نموده كه چون كشتى‌ جلد 4 صفحه 449 بوسط دريا رسيد خدا ماهى بزرگيرا فرستاد جلو كشتى را گرفت يونس باو نظر نمود از آن ترسيد خود را بآخر كشتى برد ماهى هم متوجه

هزار فیل گفته اند به سوى حرم کعبه رفت. وقتى که نزدیک حرم رسیدند، فیل بزرگ که جلو همه در حرکت بود از حرکت بازماند و جنبش نکرد. فیلبانان هر چه بر سرش کوفتند

182 انبياء آيه 36. وَ ما نَحن‌ُ بِمَسبُوقِين‌َ ‌ما عقب‌ نيفتاده‌ايم‌ و كسي‌ جلو ‌ما ‌را‌ نگرفته‌. (آیه 60)- سپس به بیان دلیل سوم پرداخته، می‌گوید: «ما در

جان، بهشتها و بوستانهائى كه، تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ: جارى شود از جلو منازل يا زير اشجار و درختان نهرهاى خوش گوار. خالِدِينَ فِيها: در حالتى كه

نمونه‌هاى پيش رو و نزديك استفاده كنيد. (شهرت اصحاب فيل به قدرى بوده كه گويا جلو چشم است و نيازى به دليل ندارد.) «أَ لَمْ تَرَ» 2- تاريخ را فراموش نكنيد. «أَ

نموده كه چون كشتى‌ جلد 4 صفحه 449 بوسط دريا رسيد خدا ماهى بزرگيرا فرستاد جلو كشتى را گرفت يونس باو نظر نمود از آن ترسيد خود را بآخر كشتى برد ماهى هم متوجه

آمد نزد او چنانچه خداوند فرموده پس موسى عليه السّلام برخاست و آمد و آن دختر جلو ميآمد و باد وزيد و ساتر او را بلند جلد 4 صفحه 182 نمود و قدرى از بدنش نمايان

باشد که نسبت به دیگران از نظر قدرت ضعیف و ناتوان باشند. «وَرَآءَ»: پشت سر. جلو و سر راه (نگا: ابراهیم / ). «غَصْباً»: مفعول مطلق، یا این که تأویل به مشتقّ

نكند، و ذلك قوله: «ما يلفظ من قول الّا لديه رقيب عتيد»؛ و دو ملك ديگر در جلو و عقب كه ما را نگاهدارند و ذلك قوله: «له معقّبات من بين يديه و من خلفه يحفظونه

منكر مى‌آورد و اگر درهاى معروف باز شود، راه منكر بسته مى‌شود. ازدواج آسان، جلو فحشا را مى‌گيرد. نماز، انسان را از فحشا ومنكر باز مى‌دارد. اشتغالِ صحيح مى‌تواند

ميترسانند و بكارهاي‌ بيفايده‌ و بي‌ نتيجه‌ وادار ميكنند و خارجيها ‌بر‌ ‌ما جلو زدند و ترقي‌ و ‌تعالي‌ پيدا كردند. ] (آیه 50)- «گوئی گور خرانی رمیده‌اند»

ميترسانند و بكارهاي‌ بيفايده‌ و بي‌ نتيجه‌ وادار ميكنند و خارجيها ‌بر‌ ‌ما جلو زدند و ترقي‌ و ‌تعالي‌ پيدا كردند. ] (آیه 51)- «که از (مقابل) شیری فرار کرده‌اند»

تَحْتِهَا الْأَنْهارُ: بهشتها و بوستان‌هاى پر نعم كه از جمله آن جارى است از جلو آنها نهرها. يا جارى است از زير درختان نهرهاى آب. خالِدِينَ فِيها: در حالتى

را بزبان آورد براى دفع خصومت و گفت اى پادشاه نظر كن به پيراهن يوسف اگر از جلو پاره شده او قصد سوء داشته و اگر از پشت پاره شده زليخا قصد سوء نموده و چون

تمام هستى، تحت تدبير خداوند در يك حركت تكاملى است. «بِرَبِّ الْعالَمِينَ» جلو سوء استفاده را بايد گرفت. براى اين كه فرعونيان، «ربّ العالمين» را به معناى

‌براي‌ تنبه‌ ‌خود‌ ظالمين‌ ‌است‌ ‌که‌ گمان‌ نكنند ‌که‌ ‌اينکه‌ چهار روزه‌ دنيا جلو اينها باز ‌است‌ ‌هر‌ چه‌ ميتوانند ظلم‌ كنند خداوند ‌از‌ ظلم‌ نميگذرد فرداي‌

زبر جد پس پرواز كنند بسوى محشر هر يكنفر پرهيزكار با سه هزار ملك در هر يك از جلو و يمين و يسار يكهزار ملك كه با او باشند تا بدر بهشت برسند و از آنجا ببعد تشريفاتش

مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ: داخل فرمايد خداوند او را در بهشتهائى كه جارى است جلو آن نهرها، خالِدِينَ فِيها: در حالتى كه داخلين در آن جنات دائم و مخلدند در

ديد ديگر محاجّه با حضرت موسى بصرفه و صلاح او تمام نميشود لذا از راه تهديد جلو آمد و گفت اگر خداى ديگرى براى خودت اختيار كنى تو را حبس ميكنم در زندان عمومى

بطرف‌ مؤمنين‌ ‌است‌ ‌در‌ ‌او‌ رحمت‌ و روي‌ ‌او‌ ‌که‌ بطرف‌ منافقين‌ ‌از‌ جلو ‌او‌ عذاب‌ ‌است‌، منافقين‌ ‌از‌ پشت‌ سور فرياد مي‌زنند مؤمنين‌ ‌را‌ و ‌آنها‌

تمام هستى، تحت تدبير خداوند در يك حركت تكاملى است. «بِرَبِّ الْعالَمِينَ» جلو سوء استفاده را بايد گرفت. براى اين كه فرعونيان، «ربّ العالمين» را به معناى

زبر جد پس پرواز كنند بسوى محشر هر يكنفر پرهيزكار با سه هزار ملك در هر يك از جلو و يمين و يسار يكهزار ملك كه با او باشند تا بدر بهشت برسند و از آنجا ببعد تشريفاتش

نمونه‌هاى پيش رو و نزديك استفاده كنيد. (شهرت اصحاب فيل به قدرى بوده كه گويا جلو چشم است و نيازى به دليل ندارد.) «أَ لَمْ تَرَ» 2- تاريخ را فراموش نكنيد. «أَ

باشند اگر بدانند روز قيامت چگونه آتش بآنها احاطه ميكند كه نميتوانند آنرا از جلو رو و پشت سرشان دور كنند و كسى يارى از آنها نميكند عجله در آن نمينمايند اين

طرّاحان صحنه غافل نشويم. «مَنْ خَلْفَهُمْ» چنانكه در رانندگى نبايد تنها به جلو خيره شد، بلكه بايد به فراتر و دورتر نيز چشم دوخت. 4- كيفر پيمان‌شكنانى كه