۱۳٬۶۹۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
«'''قَالَ فَاهْبِط مِنهَا فَمَا يَكُونُ لَك أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّك مِنَ الصاغِرِينَ'''»: | «'''قَالَ فَاهْبِط مِنهَا فَمَا يَكُونُ لَك أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّك مِنَ الصاغِرِينَ'''»: | ||
«تكبر»، عبارت است از اين كه كسى بخواهد خود را مافوق ديگرى و بزرگ تر از او جلوه دهد، و لذا وقتى كسى در گفتار و رفتار خود قيافه بگيرد و بخواهد با تصنع در عمل و گفتار، دل ديگران را مسخر خود نموده، در دل ها جا كند و بخواهد به ديگران بقبولاند كه او از آنان شريف تر و محترم تر است، به چنين كسى مى گويند تكبر ورزيد، و ديگران را خوار و كوچك شمرد. | |||
و از آن جايى كه هيچ موجودى از ناحيه خود داراى احترام و كرامتى نيست، مگر اين كه خداى تعالى او را به شرافت و احترامى تشريف كرده باشد، از اين جهت بايد گفت تكبر در غير خداى تعالى - هر كه باشد - صفت مذمومى است. براى اين كه غير او، هر كه باشد، از ناحيه خودش جز فقر و مذلت چيزى ندارد. | |||
آرى، خداى سبحان، داراى كبريا است و تكبر از او پسنديده است. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۳۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۳۴ </center> | ||
بنابراين، مى توان گفت تكبر دو قسم است: يكى پسنديده و آن تكبر خداى تعالى | بنابراين، مى توان گفت تكبر دو قسم است: يكى پسنديده و آن تكبر خداى تعالى است، و يا اگر از بندگان او است، منتهى به او مى شود. مانند تكبر دوستان خدا بر دشمنان او، كه آن هم در حقيقت، افتخار كردن به بندگى خدا است. و ديگر تكبر ناپسند، و آن تكبرى است كه در مخلوقات وجود دارد كه شخص، نفس خود را بزرگ تصور مى كند، اما نه بر اساس حق. | ||
و «صاغرين»، جمع «صاغر»، و به معناى خوار و ذليل است. و «صغار» در باب معانى، نظير «صغر» در باب غير معانى است. و جمله «فاخرج انك من الصاغرين»، تأكيد است براى جمله «فاهبط منها». براى اين كه «هبوط»، همان خروج است، و تفاوتش با خروج، تنها در اين است كه هبوط خروج از مقامى و نزول به درجه پايين تر است. و همين معنا، خود دليل بر اين است كه مقصود از «هبوط» فرود آمدن از مكان بلند نيست، بلكه مراد فرود آمدن از مقام بلند است. | |||
و | و اين، مؤيد ادعاى ما است كه گفتيم ضمير در «منها» و «فيها» به «منزلت»بر مى گردد، نه به آسمان و يا بهشت. و شايد كسانى هم كه گفته اند مرجع ضمير، آسمان و يا بهشت است، مقصودشان همان منزلت باشد. | ||
بنابراين، معناى آيه چنين مى شود كه خداى تعالى فرمود: به جرم اين كه هنگامى كه ترا امر كردم سجده نكردى، بايد از مقامت فرود آيى. چون مقام تو، مقام خضوع و فرمانبرى بود، و تو نمى بايستى در چنين مقامى تكبر كنى. پس برون شو، كه تو از خوار شدگانى. و تعبير به «صغار»، با اين كه الفاظ ديگرى هم اين معنا را مى رسانيد، براى مقابله با لفظ «تكبر» است. | |||
<span id='link23'><span> | <span id='link23'><span> | ||
==درخواست مهلت از خدا توسط ابليس == | ==درخواست مهلت از خدا توسط ابليس == | ||
«'''قَالَ أَنظِرْنى إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ قَالَ إِنَّك مِنَ الْمُنظرِينَ'''»: | «'''قَالَ أَنظِرْنى إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ قَالَ إِنَّك مِنَ الْمُنظرِينَ'''»: |
ویرایش