مريم ٦١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۳۶ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

وارد باغهایی جاودانی می‌شوند که خداوند رحمان بندگانش را به آن وعده داده است؛ هر چند آن را ندیده‌اند؛ مسلماً وعده خدا تحقق یافتنی است!

|بهشت‌هاى جاودانى كه خداى رحمان بندگانش را به ناديده وعده داده است بى‌ترديد وعده‌ى او آمدنى است
باغهاى جاودانى كه [خداى‌] رحمان به بندگانش در جهان ناپيدا وعده داده است. در حقيقت، وعده او انجام‌شدنى است.
آن بهشتهای عدنی که خدای مهربان برای بندگان (صالح) خود در غیب این جهان وعده فرمود، و البته وعده خدا یقین به انجام می‌رسد.
بهشت های جاویدی که [خدای] رحمان به بندگانش وعده داده در حالی که اکنون از نظرها پنهان است، یقیناً وعده خدا آمدنی است.
بهشتهاى جاويد كه خداى رحمان در غيب به بندگان خويش وعده كرده است و وعده او فرا خواهد رسيد.
همان جنات عدن که خداوند رحمان به نادیده به بندگانش وعده داده است، همانا که وعده او وفا خواهد شد
بهشتهايى پاينده كه خداى رحمان بندگان خود را به ناديده و ناپيدا وعده داده همانا وعده او آمدنى است.
باغهای ماندگاریی و جاودانگیی که خداوند مهربان آن را به بندگان خود وعده داده است و ایشان نادیده بدان ایمان دارند. وعده‌ی خدا حتماً تحقّق می‌پذیرد (و روزی آنان بهشت خدا را دیده و بدان وارد می‌گردند).
باغ‌های جاودانه که (خدای) رحمان بندگانش را (به آن‌ها) در غیب وعده داده است. بی‌گمان وعده‌ی او آمدنی بوده است.
بهشتهای جاودانی که وعده داد خدای مهربان بندگان خویش را پنهانی همانا بوده است وعده او آورده‌


مريم ٦٠ آیه ٦١ مريم ٦٢
سوره : سوره مريم
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«جَنَّاتِ عَدْنٍ»: (نگا: توبه / ). جنّاتِ بدل از (الْجَنَّةَ) در آیه قبلی است. «بِالْغَیْبِ»: حرف (بِ) حالیّه و ذوالحال ضمیر (ها) است که عائد موصول و محذوف است. یعنی: بهشت را وعده داده است و از دیده ایشان پنهان است. و یا این که حرف (بِ) سببیّه است و معنی چنین می‌شود: به سبب تصدیق غیب و ایمان بدان. «وَعْد»: مصدر و به معنی اسم مفعول، یعنی مَوْعُود است. «مَأْتِیّاً»: آینده. اسم مفعول و به معنی اسم فاعل است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- بهشت، از بوستان هایى متعدد تشکیل شده است. (یدخلون الجنّة ... جنّت عدن) «جنّات عدن» بدل از «الجنّة» در آیه قبل است. آمدن «جنّات» به صورت جمع و بدل بودن آن از «الجنّة»، نشانگر آن است که بهشت از باغ هاى متعددى تشکیل شده است.

۲- بهشت، جایگاه ماندن و استقرار و سرشار از امنیت و آسایش (جنّت عدن) برخى «عدن» را مصدر و به معناى اقامت کردن مى دانند و برخى دیگر آن را علَم براى زمین بهشت دانسته و گفته اند: این نام بدان جهت بر بهشت نهاده شده که جایگاه اقامت و استقرار است (کشاف، ج ۳). در هر صورت این کلمه بر این که بهشت محل استقرار است، دلالت دارد. لازم به ذکر است محل استقرار - در مقام تمجید - به جایى گفته مى شود که همه شرایط اقامت را دارا باشد.

۳- بهشت هاى عدن، جایگاه توبه کنندگان مؤمن و داراى عمل صالح (فأُولئک یدخلون الجنّة ... جنّت عدن)

۴- خداوند به بندگان خویش، وعده ورود به بهشت هاى عدن داده است. (جنّت عدن التى وعد الرحمن عباده)

۵- هر یک از بندگان خاص خداوند، داراى بهشتى مخصوص به خود است. * (جنّت عدن التى وعد الرحمن عباده) جمع آمدن «جنّات» و «عباد» ممکن است حاکى از این باشد که براى هر بنده اى بهشتى مخصوص است.

۶- بهشت هاى عدن، جلوه اى از رحمت بى کران الهى است. (جنّت عدن التى وعد الرحمن) کلمه «الرحمن» بیانگر نکته فوق است.

۷- رحمان، از اوصاف خداوند است. (وعد الرحمن)

۸- بندگى خداوند، مرتبتى والا و موجب ورود به بهشت (جنّت عدن التى وعد الرحمن عباده)

۹- مؤمنان داراى عمل صالح، به مقام عبودیت خداوند نائل شده اند. (من ... ءامن و عمل صلحًا فأُولئک یدخلون الجنّة ... جنّت عدن التى وعد الرحمن عباده)

۱۰- اشخاص مؤمن، وعده الهى در مورد بهشت را - على رغم پنهان بودن آن از دیده ها در دنیا - پذیرفته و باور دارند. (جنّت عدن التى وعد الرحمن عباده بالغیب) در این برداشت یاد شده «بالغیب ...»، حال براى ضمیر محذوف گرفته شده است که به «التى» برمى گردد. در این صورت حرف «با» به معناى ملابست است; یعنى، وعده خدا به بندگان، در مورد بهشت هایى است که از دیده ها پنهان است و آنان گرچه بهشت هاى عدن را ندیده اند; ولى به آن ایمان دارند. این نحوه بیان، حاوى نوعى تمجید از مؤمنان به وعده الهى مى باشد. هم چنین اگر «بالغیب» حال براى «عباده» گرفته شود و مراد غایب بودن بندگان از بهشت هاى عدن باشد، همین معنا استفاده مى شود.

۱۱- خداوند، بهشت موعود را ار دیدگان مردم پنهان داشته است. (یدخلون الجنّة ... التى وعد الرحمن عباده بالغیب) «بالغیب» در برداشت بالا حال براى ضمیر محذوف در «وعد الرحمن» است که به «التى» برمى گردد.

۱۲- ورود مؤمنان به بهشت عدن، به خاطر ایمان آنان به غیب و تصدیق آن است. (جنّت عدن التى وعد الرحمن عباده بالغیب) «باء» در «بالغیب» مى تواند سببیه و متعلق به «وعد» باشد; یعنى، وعده خداوند به مؤمنان، به جهت ایمان آنان به غیب بوده است. روشن است که بنابراین وجه، تقدیر کلام «بتصدیق الغیب» خواهد بود.

۱۳- وعده هاى خداوند تخلف ناپذیر است. (إنّه کان وعده مأتیًّا) «مأتىّ» اسم مفعول و به معناى «آمده شده» است و در حقیقت تأکیدى بر حتمى بودن وعده هاى خداوند است; یعنى، حتماً نزد آن وعده (بهشت) خواهید رفت; زیرا وصول به این وعده ها، از دیرباز محقق بوده است.

۱۴- بهشت، وعده تخلف ناپذیر خداوند به مؤمنان (یدخلون الجنّة ... وعد الرحمن ... إنّه کان وعده مأتیًّا)

۱۵- وصول به وعده هاى الهى و نیل به آن در طول تاریخ، دلیل دستیابى حتمى بندگان به آن در آخرت (وعد الرحمن ... إنّه کان وعده مأتیًّا) «کان» در «إنّه کان ...» بر دیرباز بودن محتواى جمله و عبارت «إنّه کان...» بر تحقق حتمى موعود در «وعدالرحمن...» دلالت دارد.

موضوعات مرتبط

  • اسماء و صفات: رحمان ۷
  • امور: امور غیبى ۱۱
  • ایمان: آثار ایمان به غیب ۱۲
  • بندگان خدا ۹:
  • بهشت: آسایش در بهشت ۲; اختفاى بهشت ۱۱; امنیت در بهشت ۲; تعدد باغهاى بهشت ۱; جاودانگى در بهشت ۲; رحمت بهشت ۶; مؤمنان به بهشت ۱۰; مراتب بهشت ۵; موجبات بهشت ۸، ۱۲; وعده بهشت ۱۴; وعده بهشت عدن ۴; ویژگیهاى بهشت ۱، ۲
  • بهشتیان ۳:
  • تائبان: تائبان در بهشت عدن ۳
  • خدا: حتمیت وعده هاى اخروى خدا ۱۵; حتمیت وعده هاى خدا ۱۳، ۱۴; دلایل حتمیت وعده هاى خدا ۱۵; مؤمنان به وعده خدا ۱۰; نشانه هاى رحمت خدا ۶; وعده هاى خدا ۴
  • صالحان: صالحان در بهشت عدن ۳
  • عبودیت: آثار عبودیت ۸; مقام عبودیت ۸
  • غیب: مؤمنان به غیب ۱۰
  • مؤمنان: پاداش اخروى مؤمنان ۱۲; عبودیت مؤمنان صالح ۹; فضایل مؤمنان ۱۰; مقامات مؤمنان صالح ۹; مؤمنان در بهشت عدن ۳; وعده به مؤمنان ۱۴

منابع